توضیحات
گلستان سعدی را شیخ مشرّفبن مصلح سعدی شیرازی (متوفی به سال ٦٩١ یا ٦٩٤ هجری قمری) به سال ٦٥٦ تصنیف کرد. این کتاب مشتمل است بر مقدمهای در نعت خدا و سبب تحریر کتاب و آنگاه هشت باب گلستان میآید:
در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فواید خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تأثیر تربیت، در آداب صحبت؛ که هر کدام دارای چندین و چند حکایت است در آن باب، بجز باب هشتم، در آداب صحبت، که بیشتر جملات قصار است و در مواعظ و حکم
گلستان سعدی اثر مسجع و سلیس و روان و شیرین از سعدی بزرگوار، نمونه نثر ناب و شیرین و نغز پارسی می باشد که پس از گذاشت بیش از هفتصد سال، از شیرینی و حلاوت کلام والای، این سخن سرای بزرگ دهر کاسته نشده است.
گلستان شامل یک دیباچه و هشت باب شامل: در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فوائد خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تاثیر تربیت، و در آداب صحبت به نغز ترین و شیرین ترین نثر، نگاشته شده است.
همین حلاوت کلام والای سعدی می باشد که پارسی گویان گیتی، سخنان او را با ولع و اشتیاق می خوانند و به جان می پذیرند. سعدی با زبردستی و تسلط کامل، پند های ناب خویش را در قالب حکایتها و گفتارهایی دلنشین و جذاب ریخته و برای رسیدن انسان به کمال و نهادینه کردن انسانیت در جامعه اخلاق مدار، مخاطب سخن خویش را یاری نموده است.
سعدی بزرگوار در دیباچه گلستان می فرماید : برای نُزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عیش ربیعش را بطیش خریف مبدل نکند.
بچه کار آیدت زگل طبقی؟
از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد
سعدی در گلستان در میانه نثر ناب و مسجع خویش، بیت هایی نیز چاشنی سخن خویش قرار داده است و این شاخصه تمام حکایت های گلستان است:
شبی در بیابان مکه از بی خوابی پای رفتنم نماند. سر بنهادم و شتربانرا گفتم دست از من بدار.
پای مسکین پیاده چند رود؟
کز تحمل ستوده شد بختی
تا شود جسم فربهی لاغر
لاغری مرده باشد از سختی
گفت ای برادر حرم در پیش است و حرامی در پس. اگر رفتی بردی و گر خفتی مردی.
خوشست زیر مغیلان براه بادیه خفت
شب رحیل ولی ترک جان بباید گفت
چنین است که پند و اندرزهای اخلاقی سعدی در قالب چنین سخنان استواری، اثری بی همتا و شگرف بر پارسی گویان داشته است و نصایح سعدی، شاخصه فرهنگ مشرق زمین در گستره فلات ایران و زیستگاه پارسی گویان می باشد.
یاد دارم در ایام پیشین که من و دوستی چون دو بادام مغز در پوستی عتاب داشتیم ناگاه اتفاق مغیب افتاد . پس از مدتی که باز آمد عتاب آغاز کرد که درین مدت قاصدی نفرستادی. گفتم دریغ آمدم که دیده قاصد بجمال تو روشن گردد و من محروم.
یار دیرینه مرا گو به زبان توبه مده
که مرا توبه به شمشیر نخواهد بودن
رشکم آید که کسی سیر نگه در تو کند
باز گویم نه که کس سیر نخواهد بودن
کتاب گلستان سعدی مجموعه حکایتهای آموزنده و تأثیرگذار سعدی شیرازی، شاعر و نویسندهی مشهور ایرانی در قالب نظم و نثری آهنگین است.
سعدی این اثر گرانبها را در قالب یک دیباچه و هشت باب به نظم و نثر مسجع و موزون نگاشته است و اکثر نوشتههای آن کوتاه و به شیوهی داستانها و پندهای اخلاقی هستند. هنر داستانگویی و ایجاز وی مانع شده است که وجه تعلیمی آن باعث ملالت خواننده گردد.
حکایتهای گلستان متناسب با موضوع، کوتاه یا بلند هستند. در بعضی از حکایات، شخصیتهای خیالی یا واقعی ثالث به چشم میخورند؛ اما در برخی دیگر، نویسنده خود حاضر و ناظر میباشد. برخی از این رخدادها، رخدادهای واقعی زندگی وی و برخی صرفاً رخدادهای تخیلی هستند.
او در گلستان از پرداختن به تاریخنگاری و تذکرهنویسی پرهیز مینماید و فقط به بیان امور مربوط به زندگی و منش اشخاص پرداخته است. این اثر را میتوان گزارش وی از جامعهی زمان خود معرفی نمود که در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم را به صورت واقعی به نمایش میگذارد.
او تا قبل از نگارش بوستان و گلستان، شاعر معروفی به شمار نمیرفت، اما نگارش این دو اثر باعث شهرت و خوش نامی او شد. وی نوشتن این کتاب را کمتر از یک سال پس از تدوین بوستان آغاز نمود و در مدت پنج یا شش ماه آن را به اتمام رساند که به نظر منتقدین ادبی مانند یک معجزه است.
در بخشی از کتاب گلستان سعدی میخونیم:
بازرگانى را دیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتگار. شبى در جزیرهى کیش مرا به حجرهى خویش برد. همه شب دیده بر هم نبست از سخنان پریشان گفتن که فلان انبازم به ترکستان است و فلان بضاعت به هندوستان و این قبالهى فلان زمین است و فلان مال را فلان کس ضمین.
گاه گفتى: خاطر اسکندریه دارم که هوایى خوش است. باز گفتى: نه، [که] دریا [ى] مغرب مشوش است. سعدیا، سفرى دیگر [م] در پیش است، اگر کرده شود بقیت عمر به گوشهاى بنشینم.
گفتم: آن کدام سفر است؟ گفت: گوگرد پارسى خواهم بردن به چین که شنیدم عظیم قیمتى دارد و از آنجا کاسهى چینى به روم [آورم] و دیباى رومى به هند و فولاد هندى به حلب و آبگینهى حلبى به یمن و برد یمانى به پارس و از آن پس ترک تجارت کنم و به دکانى بنشینم.
[انصاف، ] از این ماخولیا چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتنش نماند. گفت: [اى سعدى،] تو هم سخنى بگوى از [آنها که] دیدهاى و شنیدهاى.
گفتم:
آن شنیدستى که روزى تاجرى
در بیابانى بیفتاد از ستور
گفت: چشم تنگ دنیادار را
یا قناعت پر کند یا خاک گور
گلستانِ ادب ایران در دنیای شعر و ادبیات ایران آثار بیبدیلی وجود دارد که عاشقان شعر و ادب را مجال چشمپوشی از آن نیست.
یکی از این آثار گلستان اثر مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی ملقب یه سعدی شیرازی شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وی گلستان را در سال ۶۵۶هـ ق در یک دیباچه و هشت باب به نثر نگاشته است.
عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ماند داستانی ست که بر هر سر بازاری هست.
استاد سخن، شیخ اجل سعدی شیرازی در این اثر با انتخاب کلمات مناسب و گزینشهای درست، خواننده را به وجد میآورد و روح و جان مخاطب را نوازش میکند.
بدون شک گلستان را به سبب نثر مسجع و آهنگین خود میتوان زیباترین کتاب نثر فارسی نامید که اغلب نوشتههای آن کوتاه و به شیوهی داستانها و نصایح اخلاقی بیان شدهاست.
ین شاعر بلند آوازه در زمان حیات شهرت فراوانی داشت. آثار او حتی در هندوستان، آسیای صغیر و آسیای میانه به زبان فارسی یا به صورت ترجمه در دسترس مخاطبانش قرار داشت. او نخستین شاعر ایرانی است که آثارش به یکی از زبانهای اروپایی ترجمه و بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسیزبان از سبک وی تقلید کردهاند.
1- معرفی کتاب گلستان سعدی در یوتیوب
2- معرفی کتاب گلستان سعدی در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.