توضیحات
معرفی کتاب حسی در میقات اثر جلال آل احمد
خسی در میقات سفرنامه حج جلال آل احمد نویسندهٔ ایرانی است. وی در این کتاب مینویسد: «من فهمیدم که خسی هستم که به میقات آمده، نه کسی که به میعاد.» آل احمد در سال ۱۳۴۳ و در حالی که ۴۱ ساله بود این سفرنامه را نوشت.
از ویژگیهای بارز این کتاب توجه زیاد نویسنده به جزئیات و متن روان و دلنشین آن است.
وی در این کتاب نه فقط از جنبهٔ زیارتی بلکه از زوایای مختلف به سفر حج نگاه کرده و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاحتی و … را مورد توجه و تحلیل قرار دادهاست.
خسی در میقات یکی از معروفترین سفرنامههای حج است که جلال آل احمد در سن ۴۱ سالگی آن را نوشته است. او سال 1343 به حج مشرف شد واز مکه و مدینه دیدن کرد و سپس تجربیات این سفر را در کتاب خسی در میقات به رشتهی تحریر درآورد، یکی از ویژگیهای سفرنامه خسی در میقات موقعیت ویژهای است که جلال آل احمد با عقاید روشن فکری خود در آن پا گذاشته است. از نظر بسیاری از صاحبنظران این سفر به نوعی فصل تازهای از حیات آل احمد محسوب میشود.
خسی در میقات کتابی است که این سفر را نه فقط از جنبهی زیارتی بلکه از زوایای مختلف به این سفر دارد و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاحتی و… را مورد توجه و تحلیل قرار داده است.
جلال آل احمد توصیفات جالبی از جزئیات افراد مختلفی که از سراسر جهان در این مکان مقدس آمدهاند، در این کتاب آورده است؛
جزئیاتی مثل پوشش، آداب و رسوم و ویژگیهای دیگر. خسی در میقات یک سفرنامهی ساده نیست که تنها از سفر یک نویسنده به مکه و مناسک حج بگوید، او از تجربههای خودش در این سفر، محرم شدن و کشف نیروی ایمان و معنویت سخن گفته است و بیقراریهای خودش را روایت میکند.
جلال در این سفرنامه از نگرش خودش دربارهی حاجیان و انگیزه های درونی آنها می نویسد. او مشتاق است زائران را بشناسد و انگیزههای درونیشان برای آمدن به این سفر را بداند.
برای او این سوال وجود دارد که این زائران خانهی خدا به انگیزهی سنت راه خانهی خدا را در پیش گرفتهاند و از هر گوشهی دنیا به این سرزمین مقدس آمدهاند یا ایمان و احساسی واقعی آنها را به سرزمین وحی کشانده است.
آیا آنها به قصد کشف حقیقتی به مکه سفر کردهاند یا این سفری است که تنها فکر میکنند باید انجام دهند.
او میخواهد بداند این افراد که از هر گوشهی جهان از آفریقا، آسیا و اروپا و حتی آمریکا به مکه سفر کردهاند پایان سفر خود مانند آنچه قبلا بودهاند بارو بنهشان را جمع میکنند و به سرزمینشان برمیگردند یا در این سرزمین اتفاقی رخ میدهد.
آل احمد در این سفرنامه تلاش میکند تا به این سوالها جواب بدهد.
سفرنامه جلال آل احمد به مکه، از فرودگاه جدّه شهری نزدیک به مکه در عربستان آغاز میشود جلال در شروع سفرنامهی خود به توصیف مسافران میپردازد.
او با مسافرانی که آنها را به عنوان دهاتیها، بازاریها، روحانیها، پیرزنها معرفی میکند، آشنا میشود. جلال آل احمد در سفرنامهی خود با جزئیات از همسفرانش، دردسرها ،سختیها و کمبود امکانات میگوید و بیان میکند سختیهای این سفر برای برای همهی زائران خانه خدا یکی است.
جلال آل احمد در این کتاب از نابسامانیهای مسلمانانی که در مکه میبیند گله و شکایت میکند و به عبارتی با مخاطب خود درد و دل میکند.
او از اولین لحظه های سفرش، با نوعی عقبماندگی و تحقیر مواجه میشود و هرکجا میرود، آثاری از این نوع رفتارهای عوامانه و سطحی را میبیند.
از معماری اماکن زیارتی و امکانات نامناسبی که حکومت نالایق سعودی در اختیار زائران قرار داده اند گله میکند. جلال در این سفرنامه حتی بر مردمی که بیهیچ نگرشی و عوامانه به این سفر میآیند و خود را حتی در این سفر هم به زرق و برق دنیای مادیات مشغول میکنند، گله میکند و بر جهل، نادانی و عبادتهای کورکورانهشان خرده میگیرد.
درباره ی نویسنده ی کتاب خسی در میقات: جلال آل احمد
جلال آل احمد سال 1302 در یکی از محلههای قدیمی شهر تهران در خانواده مذهبی به دنیا آمد. او علیرغم مخالفتهای پدرش در دارالفنون درس خواند و بعدها به دانشسرای عالی تهران رفت و ادبیات خواند.
جلال ال احمد گرایشهای روشنفکری داشت و در سالهای جوانی به حزب توده پیوست. درخانوادهی مذهبی او این مسئله پذیرفتنی نبود. گرایش به حزب توده و بینمازی جلال باعث تیره و تار شدن روابط او با پدرش شد و پدرش او را طرد کرد.
جلال آل احمد نویسندگی را با انتشار کتاب دید و بازدید در سال 1324 آغاز کرد و پس از آن آثار زیادی از حود به جای گذاشت. او نویسندهای بسیار تاثیر گذار بود. نویسندگان بزرگی چون «غلامحسین ساعدی» و «نادر ابراهیمی» تحت تاثیر نثر جلال آل احمد بودهاند.
جلال سال 1327 در اتوبوس اصفهان به تهران با «سیمین دانشور»، داستاننویس و مترجم معاصر آشنا شد و در سال 1329 با او ازدواج كرد. خانهی سیمین و جلال در محلهی دزاشیب تهران به موزه تبدیل شده است و آثار این دو نویسنده و بسیاری از نامهها و عکسهایشان در آن نگهداری میشود.
جایزهی ادبی جلال آل احمد از سال 1387 راهاندازی شده است و هرساله به بهترین آثار یک سال گذشتهی نویسندگان ایرانی در بخشهای مختلف داده میشود.
جلال ال احمد سال 1348 در اسالم گیلان در گذشت.
سبک جلال آل احمد
جلال آل احمد جزو نویسندگانی بود که از آثار «صادق هدایت» تاثیر فراوانی گرفته بود این موضوع باعث شد جلال سبک تازهای در ادبیات داستانی فارسی ایجاد کند.
«عبدالعلی دستغیب » دربارهی جلال آل احمد گفته است: «جلال به جایی رسید که نثرش با آثار هدایت و نوشتههای کلاسیک فارسی پهلو زد».
چون میتوان گفت که نوشته های آل احمد در قطب مقابل نوشته های صادق هدایت قرار دارد، جلال ال احمد بر خلاف صادق هدایت در خدمت تحلیل ذهن و باطن شخصیتها نیست، به همین دلیل، خیلیها به نثر جلال نثر برونگرا میگویند.
صراحت بیانی و سبک خاص جلال آل احمد در نویسندگی باعث تفاوت او با نویسندگان معاصر دیگر شده است.
آثار جلال آل احمد
به طور کلی آثار آل احمد شامل قصه و داستان ، مشاهدات و سفرنامه ها، مقالات و کتابهای تحقیقی، ترجمه و خاطرات و نامههای اوست.
کتابهای « دید و بازدید»، «از رنجی که می بریم»، «سه تار»، «زن زیادی»، «مدیر مدرسه»، «نون والقلم»،«گنج»،«بچه مردم»، «در خدمت و خیانت روشنفکران» و مجموعه کتابهای «نامههای جلال و سیمین» از جلال ال احمد است.
از میان دیگر تالیفات آل احمد میتوان به «نفرین زمین»، «پنج داستان»، «چهل طوطی اصل (با سیمین دانشور)»، «سنگی بر گوری» و «سرگذشت کندوها» اشاره کرد.
قسمتی از متن کتاب خسی در میقات
پنج ونیم صبح راه افتادیم؛ از مهرآباد و هشت ونیم اینجا بودیم؛ هفت ونیم به وقت محلی و پذیرایی در طیاره. صبحانه، بی چای یا قهوه؛ نانی و تکه مرغی و یک تخم مرغ؛ توی جعبهای و انگ شرکت هواپیمایی رویش؛
اما « حاجی بعدر از این» ها مدتی مشکوک بودند که می شود خورد یا نه؟ ذبح شرعی شده یا نه؟ نفهمیدم چه شد، تا شک برطرف شد.
شاید حمله دارمان باعث شد؛ که در تقسیم غذا چنان با خدمه طیاره شرکت میکرد که انگار خودش از جیب داده و بعد از غذا یکی یک پرتقال؛ ایضاً به کمک حمله دارمان. بعد یکی از مسافرها آب خواست.
دخترک لبنانی مهماندار بهش آب داد و شنیدم که جوانک همکارش گفت «Commence pas si tôt» عیناً همین جور به فرانسه! که خندیدم و دیدند و پس از آن، ارمنی حرف زدند. عرب ارمنی لبنانی و خدمه طیارهای که حاجی میبرد از تهران به جده! و مگر تو خود که بودی؟ و که هستی؟ یادم است صبح در آشیانه حجاج فرودگاه تهران نماز خواندم؛
نمی دانم پس از چندین سال. لابد پس از ترک نماز در کلاس اول دانشگاه. روزگاری بود ها! وضو می گرفتم و نماز می خواندم و گاهی نماز شب! گرچه آن آخریها مهر زیر پیشانی نمی گذاشتم و همین شد مقدمه تکفیر؛ ولی راستش حالا دیگر حالش نیست. احساس می کنم که ریا است؛
یعنی درست درنمی آید. ریا هم نباشد، ایمان که نیست. فقط برای اینکه همرنگ جماعت باشی. آخر راه افتاده ای بروی حج و آنوقت نماز نخوانی؟
قرار بود دیروز صبح راه بیفتیم، که نشد. یعنی چهار صبح رفتیم فرودگاه و هفت، با لک و لوچه آویزان برگشتیم؛ درحالی که آشیانه حجاج پر بود از آدم. بچه ها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد؛
در خواب و یک گوشه، جماعت کردها کلاغی به سر، دست به سینه به نماز ایستاده؛ با پیشنمازشان که کلاغی سفید بسته بود و یکی در صف نماز، چنان بلندقامت بود، که شاه شطرنج در صف پیاده ها و امام، با کلاغی سفیدش نصف قد یک پیاده هم نمی شد. حج است دیگر!
جلال آل احمد در کتاب خسی در میقات، نه فقط از جنبهٔ زیارتی بلکه از زوایای مختلف به سفر حج نگاه کرده و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاحتی و… را مورد توجه و تحلیل قرار داده است.
خسی در میقات یکی از معروفترین سفرنامههای معاصر حج است که جلال آل احمد در سال 1343 و در سن 41 سالگی طی سفر حج نوشته است.
شاید اولین ویژگی “خسی در میقات” که به ذهن میرسد، موقعیت ویژهای است که نویسنده در آن پا به چنین سفری گذاشته و به همین دلیل این سفر میتواند فصل تازهای از حیات نویسنده محسوب شود.
به عبارت دیگر این سفر برای آل احمد یک سفر معمولی نیست.
آل احمدی که به این سفر میرود، همان است که روزی پیوستن به حزب توده را دیده؛ آل احمدی که گریز از خانوادۀ مذهبی، بینمازی و انتشار کتاب در اعتراض به سنتهای دینی را تجربه کرده است.
دکتر شریعتی میگوید: «اگر کسی ادوار زندگی آل احمد را نداند و آل احمد خسی در میقات را با آل احمد سالهای 24 و 25 – که تودهای شده بود – مقایسه کند، نمیتواند بپذیرد نویسندۀ سفرنامۀ حج، هم او باشد.»
آل احمد در این سفرنامه در هر منزلی و موقفی قلم را دست گرفته و آنقدر از جزییات و تفاصیل سفر خودش بطور بداهه برای ما نوشته که از خودمان میپرسیم چطور یک آدم در طول سفرش آنقدر فرصت نوشتن داشته است؟
سفرنامه از فرودگاه جده، محل آشنایی اولیۀ مسافران با یکدیگر آغاز میشود.
مسافرانی که از دهاتیها و پیرزنها تا نخبههایی مثل جلال، همه به یک رنگ در آمدهاند. دردسرها و سختیها و کمبود امکانات در سفر، برای همه یکسان است. همه تیغ ریش تراشی و آن زرق و برق را رها کرده و روانه به کشفی شدهاند. هرکدام یک جور؛ یکی به کشف سفر؛ دیگری به کشف کعبه و دیگری به کشف خود کشف.
سفرنامه حج جلال آل احمد یکی از نوشتههایی است که همچون غربزدگی و مدیر مدرسه باعث شهرت این نویسنده دهه پنجاه شده است.
جلال در این نوشته، در واقع گزارش لحظه به لحظهای از این سفر داده و در حین نوشتن این سفرنامه گاهی نیز به ناهنجاریهای مدرنیسم که حتی دامن معنویات را آلوده کرده و نیز از سایههای تاریک و دراز استعمار و بهرهکشی کشورهای قدرتمند صنعتی از جهانی که در تحجّر و عقبماندگی خود دست و پا میزند و با وجود ثروت سرشاری که برخی از این کشورها از منابع طبیعی خود به ویژه نفت دارند، به صورت ملتی مصرفی درآمده و همه چیزشان وابسته به قدرتهایی شده است که در سایۀ همین وابستگیها کسب کردهاند، اعتراض میکند.
جلال در این سفرنامه حتی بر مردمی که بیهیچ نگرشی و عوامانه به این سفر میآیند و خود را حتی در این سفر هم به زرق و برق دنیای مادیات مشغول میکنند، گله میکند و بر جهل، نادانی و عبادتهای کورکورانهشان خرده میگیرد.
ویژگیهای مهم کتاب
کتاب خسی در میقات دارای مضامین تعلیمی زیادی است که به این قرارند:
- دوری از ریا: نویسنده بر این باور است که انجام اعمال مذهبی باید از روی خلوص نیت باشد.
- دلسوزی و ترحم: جلال از رنج کارگران، ناتوانی کودکان و بی عدالتی دربارهٔ زنان در انجام فرایض دینی میرنجد. با معضلات و دردها آشناست و با دیدن آنها اندوهگین میشود و گله میکند.
- تعصب و عدالت در خاکسپاری مردگان: آلاحمد وقتی به گورستان بقیع میرود، هیچ اثر و علامتی از گور برادرش نمییابد. سنت سعودیها را در خاکسپاری مردگان را که ظاهراً و از روی ریا نشانی از آنها باقی نمیگذارند، به سخره میگیرد و تعصب وهابیگری مینامد. او به دنبال عدالت هم در حیات و هم در مرگ است.
- احترام به مقدسات در همهٔ ادیان: جلال در روایتگری اوضاع اجتماعی حج و در برخورد با آنچه موافق نیست، از افعال سلبی یا ایجابی بهره نمیجوید؛ بلکه همچون فردی درونگرا آل سعود را مخاطب قرار میدهد؛ آنها که نسبت به از بین بردن نشانههای انسانیت و از روی تعصب، روح زندگان را میآزارند.
- دوری از فحاشی و پرخاشگری: جلال معتقد است که انسان دیندار باید حرمت صفت روح جمعی را حفظ نماید؛ یعنی همان اندیشهٔ پاک و گفتار نیک دغدغهٔ ذهنی اوست.
اين كتاب، سفرنامه سادهاى نيست كه فقط از مناسك حج سخن گويد، بلكه تأملاتى است درباره زائران و درباره سرنوشت مسلمانان و جهان اسلام، مقابله شرق و غرب و اسلام و مسيحيت و جهان صنعتى و مولد و جهان سوم و غير مولد.
او درباره خود نيز تأمل مىكند؛ مدتى از آئين پدرى دور مانده و از گزاردن آئينهاى دينى بازمانده، اما اكنون بهسوى آنها بازگشته است…
بهراستى نویسنده همه چيز را بهدقت مىبيند؛ هم رفتار و گفتار زائران و هم ابزار سفر و هم شهر و كوه و صحرا و باغهاى خرما را.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.