توضیحات
سیر عشق نوشته آلن دوباتن، نویسنده و فیلسوف معاصر انگلیسی است. این کتاب با ترجمه زهرا باختری منتشر شده است. سیر عشق در واقع، کندوکاوی است در آنچه پس از آغاز عشق روی میدهد، آنچه عشق را زنده نگه میدارد و آنچه تحت فشارهای زندگی روزمره بر سر آرمانهای اولیهٔ انسانها میآید.
درباره سیر عشق
اولین رمان فیلسوف و نویسنده انگلیسی معاصر، آلن دوباتن «جستارهایی در باب عشق» در سال ۱۹۹۳ منتشر شد، زمانی که او ۲۳ ساله بود. از آن هنگام تاکنون، آثار ادبی دوباتن معمولا ماهیت مقالهای داشتهاند که برای مثال میتوان به اثر موفقی چون «پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند» اشاره کرد.
اکنون که دوباتن دو برابرِ زمان نوشتن اولین رمانش سن دارد، پس از مدتها، مجدداً به رمان روی آورده تا راهی را ادامه دهد که با اولین رمانش شروع کرده بود. به نظر او، بر خلاف تصور جامعه، تنها «آغاز عشق» نیست که اهمیت دارد، بلکه چگونگی ادامهٔ آن است که مهم است. او در سیر عشق، پردهها را کنار میزند و با نگاهی صادقانه و غیر احساسی به نهاد ازدواج در دوران مدرن نظر میکند.
ربیع و کرستن دو شخصیت رمان دوباتن در این داستان پس از تجربه نخستین جرقههای عشق باید سیر زندگی پس از آن را تجربه کنند و با ناملایمات و واقعیات خوش و ناخوش زندگی روبهرو شوند. آنها پس از ازدواج وارد زندگی واقعی میشوند. قهرها و دلخوریهای اوایل زندگی مشترک را تجربه میکنند. سر مسائل احمقانه بحث میکنند، نسبت به روابط هم کنجکاوی میکنند.
در دعواها دنبال مقصر میگردند، میفهمند که باید از هم چیزهایی بیاموزند، بچهدار میشوند، پدر و مادر بودن را یادمیگیرند، دچار چالشهایی در زندگی زناشویی میشوند، یکدیگر را به خیانت متهم میکنند، رازهایشان را بهم میگویند و فراتر از عشق رمانتیک سعی میکنند زندگی خود را حفظ کنند و به آینده بیاندیشند.
دوباتن در رمانِ تاثیرگذار سیر عشق به بررسی چگونگی بقا و پیشروی عشق در درازمدت میپردازد و نتیجهٔ آن داستانی فلسفی و روانکاوانه است که ما را ترغیب میکند عمیقاً با شخصیتهای رمان همذاتپنداری کنیم و به تجربیات عاشقانه آنها بیندیشیم.
خواندن کتاب سیر عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که سلامت مسیر عشق برایشان مهم است پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سیر عشق
بعد از گذشت دو سال از ازدواجشان، ربیع کماکان ثبات شغلی ندارد و در معرض خطر کسادی کار و تغییر عقیدهٔ ناگهانی مشتری قرار دارد. در نتیجه، وقتی شرکت در اول ژانویه در آنطرف مرز، در ساوث شیلدزِ انگلستان، شهری سختکوش که با قطار دو و نیم ساعت تا ادینبرو فاصله دارد، قراردادی عظیم و طولانیمدت میبندد ربیع خیلی خوشحال میشود.
کاری که قرار است انجام شود، آبادسازی دوبارهٔ زمین اطراف بارانداز و زمین متروکهٔ پر از آلونکهای صنعتی و تبدیل آنها به پارک، کافه و موزهای برای نگهداری از یک اثر تاریخیِ محلی است به نام تاین که از نظر قدمت، دومین قایق نجات در بریتانیاست.
اِون از ربیع میپرسد که آیا میخواهد مدیریت پروژه را قبول کند یا خیر، که افتخار بزرگی است، اما مستلزم این است که به مدت یک سال و نیم سه شب در ماه را دور از کرستن بگذراند. بودجه محدود است پس در مهمانسرای پریمیر ساوث شیلدز مستقر میشود، جایی نسبتاً ارزان که بین زندان زنان و انبار کالا گیر افتاده است. شبها تکوتنها در رستوران هتل، تیبارنز، شام میخورد، جایی که شقهای گوشت خوک زیر چراغهای محل گوشتبری پخته میشود.
در طول دومین بازدیدش از آنجا، از مسئولان محلی راجع به یک سری مسائل، حرفهای دوپهلو میشنود. همه آنقدر ترسو هستند که نمیتوانند تصمیمات بزرگ بگیرند و تأخیرها میافتد به گردن قوانین جورواجور سفتوسخت؛ معجزه است که توانستهاند به همینجا هم برسند. رگی در گردن ربیع هست که اینطور مواقع تیر میکشد. کمی بعد از ساعت نُه، درحالیکه با جوراب روی فرش نایلونی قدم میزند، از اتاق آلبالویی و ارغوانیاش به کرستن تلفن میزند.
به او میگوید: «تِکل، یه روز دیگه با جلسههایی که مغز آدم رو کرخت میکنه و احمقهای شورا که بدون دلیل موجه دردسر درست میکنن، گذشت. دلم خیلی برات تنگ شده. حاضرم برای اینکه همین الان کنارم باشی هر کاری بکنم.» کرستن مکثی میکند (ربیع حس میکند میتواند صدای کیلومترهایی را که بینشان فاصله انداختهاند بشنود)، بعد با لحنی بیروح جواب میدهد که قبل از شروع ماه مارس، ربیع باید اسمش را به بیمهٔ ماشین اضافه کند و اینکه همسایهشان میخواهد راجع به لولهٔ فاضلاب با آنها صحبت کند، همانکه سمت باغ است؛
در اینجا ربیع آرام ولی با جدیت تکرار میکند که دلش برای او تنگ شده و آرزو میکند که پیش هم بودند. در ادینبرو، کرستن ژاکتش را پوشیده و در یکطرف کاناپه، طرف ربیع، با یک ظرف ماهی تن و یک تکه نان تست روی پایش، چمباتمه زده. کرستن دوباره مکث میکند، اما جوابی که به ربیع میدهد مختصر و خشک و رسمی است: «بله.» حیف که ربیع نمیتواند ببیند که کرستن دارد جلوی ریختن اشکهایش را میگیرد.
شیدایی در طیفی از چیزها نمود پیدا میکند: لنگهی صندلی که از سر بیخیالی از پا آویزان شده؛ نسخهی معمولی از کتاب سیزارتای هرمان هسه که روی حوله کنار کرم ضد آفتاب جا خوش کرده؛ ابروهای خوشفرم؛ سربههوایی حین حرفزدن با والدین؛ یا آنطور که عصرها در بوفه وقتی موس شکلاتی را مزهمزه میکند دستش را زیر چانهاش میگذارد.
به غریزه، از تودهای از جزییات، شخصیت دخترک را تار به تار بیرون میکشد. همینطور که دراز کشیده و به پرههای چوبی چرخان پنکهی سقفی اتاقش نگاه میکند، داستان زندگیاش با دخترک را مینویسد. او دختری سودایی و زبل خواهد بود. به ربیع راز دل میگوید و پنهانی به دورویی دیگران میخندد. گهگداری مهمانیرفتن و معاشرت با سایر دخترها در مدرسه مضطربش میکند که این خود نشانی است از شخصیت حساس اما عمیقش.
تمام این مدت تنها بوده و قبل از ربیع به هیچکس اعتماد کامل نداشته. با هم بر لبهی تخت او خواهند نشست و بازیگوشانه انگشتهایشان را در هم قلاب میکنند. او هم مثل ربیع هرگز خیال نمیکرده چنین پیوندی بین دو انسان ممکن باشد. و اما بعد، یک روز صبح بدون هیچ نشانهی قبلی دخترک رفته است و زوجی هلندی با دو پسربچهی کوچک پشت میز آنها نشستهاند. مدیر برایش توضیح میدهد که او و پدر و مادرش سر صبح هتل را ترک کردهاند که به پرواز ایرفرانس برسند.
کل قصه قابل چشمپوشی است. این دو دیگر قرار نیست همدیگر را ملاقات کنند. به کسی چیزی نمیگوید. دخترک روحش هم از خیالپردازیهای ربیع خبردار نمیشود. اما اگر داستان اینجا کلید میخورد ازاینروست که ــ با وجود تغییرات بسیار و بلوغ ربیع در بسیاری از زمینهها با گذر زمان ــ برای دههها درک او از عشق دقیقا مبتنی بر همان ساختاری است که تابستان شانزدهسالگی در هتل کاسا آل سور شکل گرفت.
وی همچنان به احتمال درک متقابل آنی و همهجانبه و همدردی بین دو آدمیزاد و نیز به شانس پایان قطعی تنهایی اعتماد دارد. او بازهم برای نیمههای گمشدهی دیگری که در اتوبوس، راهروهای سوپرمارکتها و قرائتخانهی کتابخانهها پیدا میشوند، تمناهای تلخ و شیرین اینچنینی حس خواهد کرد. دقیقا همان حس شانزدهسالگی را در بیستسالگی وقتی که ترمش را در منهتن میگذراند نسبت به خانمی دارد که سمت چپ او در قطار شمال C کنارش نشسته است.
در بیستوپنجسالگی در دفتر معماریای در برلین که دوره کارآموزیاش را میگذراند. در بیستونهسالگی در پروازی بین پاریس و لندن بعد از مکالمهی کوتاهی درباره کانال مانش با خانمی به نام کلوئه: احساس بازیابی ناگهانی پارهای از وجودش که دیرگاهی است گم شده. برای آدم رمانتیک از نگاهی گذرا به یک غریبه تا رسیدن به یک نتیجهگیری اساسی و شکوهمند چند قدم کوتاه فاصله است: اینکه غریبهی مذکور میتواند پاسخی جامع باشد به پرسشهای ناگفتهی وجود. چنین شور و هیجانی به نظر پیشپاافتاده یا حتی مضحک بهنظر میرسد اما همین تکریم غریزه را نمیتوان سیارهای خرد در منظومهی کیهانی روابط دانست، چراکه خود خورشیدی است در مرکز که تمام آرمانهای معاصر حول محورش در گردشاند.
زندگینامه آلن دوباتن
آلن دوباتن فیلسوف نویسنده و مجری تلویزیونی انگلیسی و متولد سوئیس است. وی در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹ میلادی در زوریخ به دنیا آمد. خانواده وی در کودکی به انگلیس مهاجرت کردند و وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دولتی هارو در این کشور آغاز کرد. او بیشتر کودکی، خود را بچه ای خجالتی می بیند که در مدارس شبانه روزی زندگی می کند.
دوباتن در دانشگاه کمبریج، کالج گونویل و کایوس تاریخ خواند. سپس در ۱۹۹۲ میلادی از کالج کینگ لندن موفق به اخذ مدرک عالی فلسفه شد. نکته جالب درباره دوباتن این است که وی تحصیلات خود را در مقطع دکتری فلسفه در دانشگاه هاروارد آغاز کرد اما تصمیم گرفت برای نوشتن فلسفه به زبان ساده و همه فهم تحصیلات خود را در این دانشگاه رها کند. کتاب های وی در موضوعات مختلف معاصر با تاکید بر ارتباط فلسفه بر زندگی امروزی به نگارش درآمده اند.
دوباتن به عنوان نخستین اثر خود، کتاب جستارهایی در باب عشق را در ۱۹۹۳ میلادی منتشر کرد. وی در این کتاب با نگاهی فلسفی از زوایای مختلف به مساله عشق می پردازد و از منظر ادبیات، جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفی این مساله را تحلیل می کند. وی در این کتاب که در ۲۴ سالگی به رشته تحریر درآورد، تلاش داشت تا نشان دهد که فلسفه را هم می توان به زبان ساده نوشت. استقبال گسترده از انتشار این اثر سبب شد تا او به چهره ای مشهور تبدیل شود.
برای شخصی چون دوباتن که دانشگاه هاروارد را رها می کند تا مدرسه زندگی را برپا کند، نویسندگی ابزاری به شمار می رود تا دانش خود را در فلسفه، روانشناسی و هنر از یک قالب سخت و زبان پرتکلف بیرون بیاورد تا عموم مردم بتوانند به صورت کاربردی در زندگی روزمره استفاده کنند، چرا که از نگاه وی، دانش و آگاهی رسالتی جز برای ساخت زندگی بهتر برای بشر ندارد.
وی در آثارش نشان می دهد با تعاریف و اصطلاحات ساده هم می توان فلسفه را آموخت و در زندگی به کار برد. همین رویکردش باعث شد که فیلسوفان ارتباط خوبی با وی نداشته باشند اما در میان عموم مردم با استقبال بالایی روبه رو می شود که شاهدش تیراژ میلیونی کتاب هایش است.
1-معرفی کتاب سیر عشق در یوتیوب
2- معرفی کتاب سیر عشق در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.