توضیحات
آوای وحش را به جرأت میتوان معروفترین و پرمخاطبترین اثر جک لندن دانست؛ کتابی که در سال 1903 منتشر گشت و بعد از برگردان به بیش از 70 زبان دنیا و فروش میلیونها نسخه از آن، هنوز به عنوان اثری پرفروش در سراسر دنیا در حال چاپ است.
رمان آوای وحش (The Call Of The Wild) که از تأثیرگذارترین کتابهای “لندن” محسوب میشود. داستان سگ خانگی را حکایت میکند که دست روزگار باعث میشود سر از محیط خشن و بیرحم کلوندایک در روزگار هجوم جویندگان طلا به ایالت یوکان در بیاورد. سرنوشتی غیرطبیعی که باعث جنگی داخلی در ذهن او میشود تا معصومیت و امنیت زندگی در خانهی ارباب را فراموش و به خود واقعیاش، یعنی گرگی درنده میان جنگلی وحشی تبدیل گردد. درست عکس «سپید دندان» که در آن «لندن» سگ-گرگی را از میان گرگان به جهان انسانها وارد مینماید.
فضاسازیهای زیبایی که از قدرت تخیل بالای نویسنده بر آمده و داستانهایی ماجراجویانه که به صورت غیرمستقیم منتقد نظام سرمایهداری حاکم بر آمریکاست و نظم سرمایهداری را مشمول قانون گرگها میداند، زیبایی این داستان را دو چندان کرده و هر فرد رمانخوانی را مجذوب خود مینماید.
جک لندن (Jack London) در آوای وحش کوشیده است به دنیای رمزآلود سگی وفادار وارد شود و لحظهای جان خود را با جان او همراه کند.
نویسندگی در طول تاریخ معمولا برای نویسنده به اصطلاح «نون و آبی» نداشته، یا لااقل در زمان حیاتش، اما برای افراد زیادی هم نقطهی شروع یک زندگی جدید و خوب بوده است؛ «جک لندن» نویسنده محبوب و شهیر آمریکایی یکی از همین افراد است. او اولین نویسندهی موفق طبقهی کارگر ایالات متحده بود که شیوهی نگارش شیرین، روان و جذاب و توانایی او در نوشتن بیش از یک هزار کلمه در روز باعث شد تا در مدت 18 سال آثار مشهور بسیاری را خلق کند.
پر کاری وی را به راحتی میتوان در 51 کتاب و چند صد مقالهای که منتشر کرده، دید. او با درآمد ماهانه 25 هزار دلار، که از نوشتن و فروش مطالبش بدست میآورد، گرانقیمتترین و همچنین پرخوانندهترین نویسندهی آمریکا در زمان خودش بود که حتی در اواخر عمر، درآمدش تا دو برابر رئیسجمهور آمریکا افزایش یافت. از آثار معروف او میتوان به «آوای وحش»، «سپید دندان» و «گرگ دریا» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب آوای وحش میخوانیم:
بالاخره روز جان باختن بیلی مهربان و خوشقلب هم فرا رسید. هل که طپانچهاش را در مقابل آذوقه به آن زن داده بود، بر سر حیوان که روی جاده افتاده بود تبر زد و بعد او را از سورتمه جدا کرد و لاشهی آن را کشید و بر لبهی جاده برد. باک و دیگر سگها که چنین صحنههایی را میدیدند، میدانستند این آیندهی آنها نیز هست. روز بعد هم کونا جان باخت و فقط پنج سگ دیگر زنده بودند؛
جو، که از شدت ضعف توانی برای شرارت نداشت، پایک هم که لنگ میزد و سطح هوشیاریش بسیار پایین آمده بود و دیگر دردسری به پا نمیکرد، سولکس، با یک چشمی که داشت خالصانه به سورتمهکشی ادامه میداد، اما از ناتوانی خود برای سورتمهکشی عذاب میکشید و ضجه میزد.
تیک هم که به خاطر سفر نکردن در زمستان از بقیه تازهنفستر بود، به خاطر کمتجربگی به نسبت بقیه بیشتر از پا درآمده بود. با وجود این که باک هنوز سردستهی سگها بود ولی دیگر به زور هم نمیخواست در میان سگها نظم را برقرار کند و آنقدر ضعیف شده بود که حتی قادر به دیدن جلوی پاهایش هم نبود و فقط با راه رفتن در سطح جاده مسیر را لمس میکرد و راه را پیش میبرد.
جک لندن در کتاب آوای وحش، صحنههایی را به تصویر کشیده که بیشتر آنها را به چشم خود دیده و قهرمانهای داستانهایش نیز از شخصیتهای واقعی گرفته شدهاند. از این رمان، چندین فیلم و سریال ساخته شده و از محبوبترین و تأثیرگذارترین رمانهای جک لندن محسوب میشود.
کتاب آوای وحش (the call of the wild) را به جرأت میتوان معروفترین و پرمخاطبترین اثر جک لندن دانست؛ کتابی که در سال 1903 منتشر گشت و بعد از برگردان به بیش از 70 زبان دنیا و فروش میلیونها نسخه از آن، هنوز به عنوان اثری پرفروش در سراسر دنیا در حال چاپ است.
باک این بار سفری متفاوت دارد، او از محیط انسانها به دنیای وحش میرود. جک لندن در رمان دیگر خود سپید دندان داستان سگ-گرگی را حکایت میکند که از میان گرگان به جهان انسانها وارد میشود. این دو رمان را «رمانهای سگی» جک لندن خواندهاند.
«باک» سگ اهلی و محبوب که در پی ماجراهایی سر از محیط خشن و بیرحم کلوندایک در روزگار هجوم جویندگان طلا به ایالت یوکان درمیآورد. کتاب آوای وحش، گزارشی از سفر به کلاندایک و سرگذشت سگ-گرگی به نام باک بود، که پس از خدمت به اربابها، وفاداریها و نوازش دیدنها و رنج بردنها، در خود، کششی به محیط جنگل احساس میکند و تنها به عشق ارباب مهربانش، در میان انسانها میماند و همین که اربابش به دست گروهی از بومیها کشته میشود، روانه جنگل میشود تا به زندگی اجدادی خود بپیوندد و در میان برادران جنگلی آوای شادی سر دهد.
جک لندن نویسنده آمریکایی خود بارها به سرزمینهای پربرف شمالی سفر کرده بود. او از تجربه سفرهای پرخطرش داستانهایی نوشت که به زبانهای مختلف ترجمه شد و نام او و شخصیتهای آثارش را جاودانه شد و در این رمان نیز مانند رمان سپید دندان شخصیتت سگی را از درون دیده و عشق و دلبستگی او به انسان را به نمایش گذاشته است.
جک لندن در خانوادهای تنگدست در سان فرانسیسکو امریکا به دنیا آمد. او تحصیلات رسمی چندانی نداشت و هرچه آموخت، خودش آموخت و بسیاری از آثار ادبی را در کتابخانۀ عمومی اوکلند خواند. بسیاری از داستانهای او با طبیعت و حیات وحش گره خورده است. در سال 1897 با کشتی، همراه با جویندگان طلا به شهر داوسون در یوکان رفت و این سفر پرماجرا در رمانهای او انعکاس یافته است. او در آوای وحش کوشیده است به دنیای رمزآلود سگی وفادار وارد شود و لحظهای جان خود را با جان او همراه کند.
در بخش دیگری از کتاب آوای وحش میخوانیم:
روزی که زندگی باک تغییر کرد، درست مثل همۀ روزهای دیگری شروع شد که او در خانۀ قاضی میلر در کالیفرنیا زندگی میکرد. صبح زود قاضی سرزنده و چابک باک را صدا زد تا با هم به پیادهروی بروند.
«صبح بخیر باک، حال سگ عزیزم چطوره؟» باک در جواب، سر بزرگش را که با موهای خاکستری پوشانده شده بود تکان داد. او جثۀ بزرگش – حدود هفتاد و پنج کیلو – را از پدرش به ارث برده بود؛ سگی از نژاد سنبرنار. اما این مادر اسکاتلندیاش بود که بینی و آروارههای گرگ مانندش را به او بخشیده بود.
باک و قاضی سری به اصطبل و لانۀ سگها زدند؛ جایی که به نظر میرسید سگهای کوچکتر با حسرت به باک نگاه میکنند. دو پسر قاضی که در استخر سرگرم شنا بودند، از باک خواستند درون آب بپرد. ولی او ترجیح داد که سنگین و باوقار در کنار بهترین دوستش پیادهروی کند. آخرین توقف قاضی و باک کنار گلهای باغ بود تا از نزدیک حال و وضع آخرین گلهای فصل پاییز را ببینند. مانوئل، کمک باغبان، با دیدن باک لبخندی زد. تنها او میدانست که این آخرین روز قدم زدن حیوان دستآموز و مغرور در زیر آفتاب گرم املاک قاضی میلر است.
بعد از شام، باک جلو پای میلر رو به بخاری دیواری نشست و سرگرم تماشای شعلههای آتش شد. پیرمرد طوری با او حرف میزد که انگار با شخص دیگری صحبت میکند: «باک، میدونی، تب طلا مردم رو دیوونه کرده. اونا خونه و خونوادهشون رو ترک میکنن و خودشون رو به شمال یعنی کلاندایک میرسونن، اونم تو شرایطی که طاقت تحمل سرمای طاقتفرسا و زندگی در یک کشور نیمهمتمدن رو ندارن. حتی همین حالا، یعنی سال 1897، خیلی از آدمها حاضرن به خاطر پول به هر کاری دست بزنن.»
درست همان شب، مانوئل که از باختهای سنگین به ستوه آمده بود، نشان داد که تا چه اندازه حق با قاضی بوده است.
جک لندن، گرانترین نویسنده عصر خود
جک لندن نویسندهای بسیار موفق در ادبیات کلاسیک آمریکا است که آثارش بازتابی از آمریکای قرن نوزدهم و بیستم است. جک لندن Jack London در ژانویه 1876 در سان فرانسیسکو در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. مشکلات مالی خانواده سبب شد تا او در کودکی در یک کارخانه به کارهای سخت مشغول شود. پس از تجربه کارهای مختلف به عنوان کارگر با یک کشتی به ژاپن رفت، که این سفر تجربههای فراوانی برای او به همراه داشت. پس از این سفر زمانی که جک لندن به اوکلند، محل زندگیاش بازگشت تصمیم گرفت وارد دانشگاه کالیفرنیا شود. او سخت تلاش کرد ولی به دلیل مشکلات مالی پس از یک سال، دانشگاه را ناتمام گذاشت.
او پس از ترک تحصیل به گروهی پیوست که عازم سفر به یکی از شهرهای قلمرو کانادا بودند. جک لندن در این سفر بیمار شد و در آنجا تحت درمان یک پزشک قرار گرفت. او پس بازگشت به محل زندگیاش نوشتن را به طور جدی دنبال کرد و با الهام گرفتن از بیماریاش در کانادا کتاب «برپا کردن آتش» را نوشت. او در آمریکا تحت تاثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه اندیشهی سوسیالیسم را دنبال کرد و در مجلات محلی داستانهای کوتاهش را منتشر کرد تا بتواند کسب درآمد کند.
پس از مدتی آثار جک لندن بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت و او یکی از گرانترین نویسندههای عصر خودش شد. جک درآمد قابل توجهی از راه نوشتن به دست آورد و به نویسندهای موفق تبدیل شد. او در میانسالی زمینی به وسعت چهار کیلومتر مربع در کالیفرنیا خرید و در آن به کشاورزی مشغول شد. جک لندن در نوامبر ۱۹۱۶ درگذشت و او را در ملک خودش به خاک سپردند. این زمین در حال حاضر پارک تاریخی جک لندن است و دولت آمریکا آن را اداره میکند. اوس بیش از 50 کتاب و مقاله به جا مانده است که تعداد زیادی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند. از جمله کتابهای او میتوان به «آوای وحش»، «سپید دندان»، «مارتین ایدن» و «ستاره گرد» اشاره کرد.
آوای وحش بیش از یک قرن پیش نوشته و چاپ شده است؛ اما شخصیت راویاش که یک سگ به نام باک است، بازنمایی ظلمی است که تاریخ و طبیعت انسانی بر آنها روا داشته است. به نظر نمیآید حداقل در نیم قرن اخیر جایی در جهان باشد که «سگها» را در آنجا بسوزانند و لاشههاشان را در بیابان رها کنند! آوای وحش را بشنوید تا ببینید چطور جک لندن روایتش از ستایش زندگی و زنده ماندن در شرایط دشوار را از زبان یک «سگ » روایت می کند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.