توضیحات
معرفی کتاب سیاه مشق اثر امیرهوشنگ ابتهاج
کتاب «سیاه مشق» اثری از هوشنگ ابتهاج معروف به سایه است که از سوی انتشارات کارنامه به چاپ رسیده است. امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به ه.ا. سایه، شاعر ایرانی و زادۀ 6 اسفند 1306 در رشت است . کتاب «سیاه مشق» دربردارندۀ مجموعه اشعار موزون و دل نشین اوبه سبک غزل، مثنوی، رباعی،دو بیتی وقطعه است.
درباره کتاب سیاه مشق
مجموعه شعر «سیاه مشق» سرودهی هوشنگ ابتهاج غزلسرای نامآشنای معاصر است. این مجموعه شعرهای سالهای 1325 تا 1329 شاعر را دربرمیگیرد. ابتهاج توانایی خود را در سرودن غزل در این مجموعه نشان داد بهطوریکه تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران به شمار میآید. غزلی از این مجموعه را میخوانیم: «با این غروب از غم سبز چمن بگو/ اندوه سبزههای پریشان به من بگو/ اندیشههای سوختهی ارغوان ببین/ رمز خیال سوختگان بیسخن بگو/ آن شد که سر به شانهی شمشاد میگذاشت/ آغوش خک و بیکسی نسترن بگو/ شوق جوانه رفت ز یاد درخت پیر/ ای باد نوبهار ز عهد کهن بگو/ آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک/ با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو/ از ساقیان بزم طربخانهی صبوح/ با خامشان غمزدهی انجمن بگو/ زان مژده گو که صد گل سوری به سینه داشت/ وین موج خون که میزندش در دهن بگو/ سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد/ این ماجرا به آینهی دلشکن بگو/ آن سرخ و سبز سایه بنفش و کبود شد/ سرو سیاه من ز غروب چمن بگو» کتاب حاضر را نشر «کارنامه» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
از دیگر آثار ابتهاج
می توان به نخستین نغمه ها، شبگیر، چند برگ از یلدا و … اشاره کرد.
زندگینامه هوشنگ ابتهاج
امیر هوشنگ ابتهاج یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت در خانوادهای بهایی زاده شد. پدرش آقاخان ابتهاج از پزشکان رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود و مادرش فاطمه رفعت نام داشت. پدربزرگ او «ابراهیم ابتهاج الملک» گرکانی و مادربزرگش اهل رشت بود. پدربزرگش را در زمان تسلط جنگلیها به تحریک ملایان قشری حامی روس، یکی از اسلامگرایان تندرو با داس کشت
برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج، ابوالحسن ابتهاج و احمدعلی ابتهاج، عموهای امیرهوشنگ بودند.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمهها منتشر کرد.
ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دستمایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد ابتهاج شعری به نام (دیرست گالیا…) با اشاره به همان روابط عاشقانهاش در گیر و دار مسائل سیاسی سرود.
سایه در سال ۱۳۴۶ بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیراز شعرخوانی کرد که باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تا پاریس) استقبال شرکتکنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح میدهد و مینویسد که تا پیش از آن هرگز باور نمیکردهاست که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجانزده شوند.
برخی از بنیانگذاران انجمن ادبی شمع سوخته.
از راست به چپ: هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، نیما یوشیج، احمد شاملو و مرتضی کیوان
تعدادی از غزلها، تصنیفها و اشعار نیمایی او را هنرمندانی نظیر محمدرضا شجریان، احمدظاهر، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا کردهاند. تصنیف خاطرهانگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار سایه است.
سایه پس از واقعه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بههمراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی از رادیو استعفا داد.
ابتهاج مدتی بهعنوان مدیرکل شرکت دولتی سیمان تهران به کار اشتغال داشت.
وی در سال ۱۳۶۶ همراه خانواده خود به آلمان مهاجرت کرد و تا پایان عمر به ایران سفر میکرد. او در ۱۳۳۲ با همسرش، شاعر آلما مایکیال (۲۲ فروردین ۱۳۱۱ – ۱۸ اسفند ۱۴۰۰) که ارمنیتبار بود، آشنا شد و با او زندگی میکرد. آنها در ۱۳۳۷ با یکدیگر ازدواج کردند. او از این ازدواج چهار فرزند به دنیا آورد: یلدا (زاده ۱۳۳۸)، کیوان (زاده ۱۳۳۹)، آسیا (زاده ۱۳۴۰) و کاوه (زاده ۱۳۴۱).
خانه شخصی سایه که خود آن را ساخته (به اشتباه میگویند سازمانی بودهاست) در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیدهاست. دلیل این نامگذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر ارغوان خود را برای آن درخت گفتهاست.
خانه ابتهاج (ارغوان) در میدان فردوسی تهران
خانه ابتهاج (ارغوان) در میدان فردوسی تهران
درخت ارغوان
درخت ارغوان
از مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزلهای حافظ است که با عنوان حافظ به سعی سایه نخستینبار در ۱۳۷۲ نشر کارنامه به چاپ رساند و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش ادبی و حافظشناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمتهاست که سایه در مقدمه آن را به همسرش پیشکش کردهاست.
در ۱۰ مهر ۱۳۹۵ بیست و سومین جایزه ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی در باغ موقوفات افشار به انتخاب اعضای هیئت گزینش جایزه این بنیاد به هوشنگ ابتهاج اهدا شد.
در ۱۲ مهر ۱۳۹۷ در مراسم پایانی ششمین جشنواره بینالمللی هنر برای صلح، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و ۳ هنرمند دیگر اهدا شد.
درگذشت
هوشنگ ابتهاج در ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی در شهر کلن آلمان به علت نارسایی کلیه و کهولت سن درگذشت پیکر او صبح شنبه ۵ شهریور ۱۴۰۱ در باغ محتشم رشت به خاک سپرده شد
سنگ مزار و تندیس سایه در باغ محتشم رشت
سنگ مزار و تندیس سایه در باغ محتشم رشت
به گفته خودش او هرچهقدر که به زندگی عشق میورزید، به مرگ فکر نمیکرد.
وقتی مسعود بهنود از او پرسید که رابطهاش با مرگ چطور است، پاسخ داد: «شما هیچوقت با مرگ روبهرو نمیشوید. تا زندهاید، زندهاید. اصلاً مرگ وجود ندارد. موقع مرگ زنده نیستید. اصلاً نمیدانید یعنی چه. از چه میترسید؟ چیزی که هرگز نمیتواند اتفاق بیفتد. تا وقتی شما هستید اتفاق نمیافتد. موقعی اتفاق میافتد که شما نیستید»
فرهنگ و سیاست
سیاوش کسرایی و هوشنگ ابتهاج
جهانبینی
ابتهاج با اینکه در خانوادهای مرفه و سرشناس متولد شد بعدها همفکر تودهایها شد هرچند هرگز به عضویت آن درنیامد. با این حال برخی از منتقدان گرایش ابتهاج به سوسیالیسم و حزب توده را باعث تقویت جنبه شاعری او میدانند. با این وجود، در سالهای بعد اشعاری با درونمایههای عرفانی، اخلاقی و مناجات با خدا سرود که عدهای آنها را از نظر پرداخت زبانی به اشعار حافظ نزدیک میدانند.
حزب توده ایران
ابتهاج در گفتگو با مجله مهرنامه در مهر ۱۳۹۲ درباره روابطش با حزب توده گفتهاست:
«عضو حزب توده نبودم؛ اما همیشه سوسیالیست بودم و به تودهایها احترام میگذاشتم و رفیق آنها بودم و با آنها همعقیده بودم»
و در جای دیگر نیز گفتهاست:
«من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم؛ هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست.»
کلیدواژه
معرفی کتاب سیاه مشق
درباره کتاب سیاه مشق
از دیگر آثار ابتهاج
زندگینامه هوشنگ ابتهاج
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.