الیور تویست

12.00

عنوان: الیور تویست

نویسنده: چارلز دیکنز

مترجم: سولماز قاسمی

ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

موضوع: داستان های انگلیسی

رده ی سنی: نوجوان؛ بزرگسال

تعداد صفحه: 70

Qty:
Comparison

Description

معرفی کتاب الیور تویست

کتاب الیور تویست، یکی از مشهورترین آثار چارلز دیکنز است. این رمان که نخستین بار به شکل پاورقی در یک مجله انگلیسی زبان به چاپ رسید، روایت زندگی پسر بچه‌ی کوچکی است که هیچ کسی را نداشته و در یتیم خانه زندگی می‌کند.

موضوع اصلی کتاب اولیور تویست چیست؟

الیور توئیست (Oliver Twist) روایتی است اجتماعی، که از پرفروش‌ترین آثار جهان به حساب می‌آید. چارلز دیکنز (Charles Dickens) مانند دیگر آثارش با اقتباسی از دوران کودکی خود و البته حقایق جامعه آن روزهای لندن داستانی را به تصویر کشیده است که بعد از گذشت سال‌های بسیار هنوز محبوبیت زیادی دارد. دیکنز با قلم جادویی‌اش قصد دارد تا ماجرای پسر بچه‌ای کوچک را شرح دهد که در نوانخانه زندگی می‌کند اما از آن‌جا گریخته و درگیر اتفاقاتی تلخ می‌شود.

پسری کوچک و یتیم به نام الیور که هیچ‌کسی را ندارد به شکلی غیرمنتظره وارد جامعه‌ای می‌شود که قوانینش مثل جنگل است. او باید بتواند گلیم خود را از آب بیرون کشیده و نگذارد حقش پایمال شود. الیور ابتدا زندگی‌اش را در یتیم‌خانه می‌‌گذراند. اما مسئولان یتیم‌خانه سرپرستی او را به دست مردی تابوت‌ساز واگذار می‌کنند. با این اتفاق زندگی الیور دگرگون شده و دست تقدیر او را در مسیری پر پیچ و خم قرار می‌دهد.

با وجود ثروت بسیاری که الیور از پدرش به ارث برده، منفعت عده‌ کثیری در این است که زندگی این پسر بچه‌ی معصوم به نابودی کشانده شود. اما الیور جسور‌تر از آن است که در منجلابی بی‌بازگشت گرفتار شود، او در رویارویی نبرد میان خوبی‌ها و بدی‌ها خود را از چنگ افراد شرور که فقط به طمع ثروتش به او نزدیک شده‌اند، رها می‌کند.

چارلز دیکنز را بیشتر بشناسیم:

چارلز دیکنز، از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین نویسندگان بعد از شکسپیر به شمار می‌آید و آثارش غالبا شما را با بهت و حیرت رو به رو می‌کند. رویارویی شخصیت‌های سفید و ایدئالیسم با افراد سیاه و خبیث در تمامی داستان‌های دیکنز مشهود است. در رمان الیور توئیست درک خواهید کرد که اگر کسی به ارزش‌های اخلاقی متعهد بماند از سرنوشت خوبی برخوردار می‌شود.

در بخشی از کتاب اولیور تویست می‌خوانیم:

اولیور به طرف لندن راه افتاد؛ چون گاهی وقت‌ها از کارکنان یتیم‌خانه شنیده بود که می‌گفتند این شهر جای مناسبی برای افراد فقیر است و می‌توانند راهی برای زنده ماندن پیدا کنند؛ جای مناسبی برای پسری فقیر و بی‌کس!

شش روز طول کشید تا به لندن برسد. چند تکه لباس، دو جفت جوراب و کمی نان تنها وسایلی بود که اولیور در بقچه‌اش داشت. سر راه از کلبه‌ای در روستا کمی آب گرفت و هر وقت خسته می‌شد، روی پشته‌ی خرمن‌های دِروشده در چمنزارها می‌خوابید. احساس تنهایی، خستگی و سرما می‌کرد. در راه تابلوهایی دید که رویشان نوشته بود: «اگر کسی گدایی کند، به زندان می‌افتد.» با دیدن کلمه‌ی «زندان» از ترس سریع‌تر قدم برمی‌داشت. چند بار هم شانس آورد. یک‌بار مردی کمی نان و پنیر به او داد و بار دیگر خانم مهربانی با شنیدن سرگذشت اولیور به او غذای گرم داد و با مهربانی با اولیور برخورد کرد. آن زن هم پسر گمشده‌ای داشت و آرزو کرد تا دیگران هم با پسر او با مهربانی رفتار کنند.

صبح روز هفتم اولیور به شهر بارنِت رسید. همین جا بود که با پسری با ظاهری عجیب روبه‌رو شد. پسر هم سن‌وسال خودش بود؛ اما رفتار و حرکاتش شبیه مردها بود. او کت مردانه‌ی گشاد و بلندی به تن داشت که تا زانوهایش می‌رسید. شلوارش هم از گشادی، روی پاهای لاغرش آویزان بود.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: تحقیر و بی‌رحمی
فصل دوم: شروع کار
فصل سوم: تصمیم اولیور
فصل چهارم: فاگین و گروهش
فصل پنجم: سرقت!
فصل ششم: گلوله‌ها شلیک می‌شوند!
فصل هفتم: راز پرستار سالی
فصل هشتم: معامله‌ی فاگین و مانکس
فصل نهم: اوضاع تغییر می‌کند!
فصل دهم: بیماری رُز
فصل یازدهم: مانکس مدارک را از بین می‌برد
فصل دوازدهم: هشدار برای رُز
فصل سیزدهم: بازگشت آقای براون لو
فصل چهاردهم: افراد جدید در گروه فاگین
فصل پانزدهم: ملاقات مخفیانه
فصل شانزدهم: دستگیری سایکس
فصل هفدهم: اولیور حقیقت را می‌فهمد
فصل هجدهم: و در پایان…

Additional information

نویسنده

چارلز دیکنز

Translator

Reviews

There are no reviews yet.

Show only reviews in English (0)

Be the first to review “الیور تویست”

Your email address will not be published.