توضیحات
ربکا رمانی اثر دافنه دوموریه (۱۹۰۷ –۱۹۸۹)، بانوی نویسنده انگلیسی است، که در ۱۹۳۸ منتشر شد. بسیاری این اثر را که از جین ایر تأثیر گرفتهاست، بهترین اثر نویسنده میدانند.
کتاب ربه کا (Rebecca) اثر معروف دافنه دوموریه، یک رمان عاشقانه کلاسیک محسوب میشود که از ۸۰ سال پیش خیلی خوب توانسته جایش را در قفسهی کتابفروشیها حفظ کند و همچنان موردتوجه کتابدوستان باقی بماند. با ما همراه باشید تا بدانید دلیل محبوبیت کتاب ربه کا چیست و چرا بعد از ۸۰ سال شما هم میتوانید از خواندن آن لذت ببرید.
ربه کا اثر معروف دافنه دوموریه، از نظر بسیاری تأثیرپذیرفته از داستان جین ایر بوده که اگر اینطور هم باشد، این کتاب شخصیت داستانیای بیهمتا و قوی دارد.
ربه کا داستان رذیلت در مقابل معصومیت است؛ اینکه هیچ امر اخلاقی در نگاه اول آن چیزی نیست که به چشم میآید و تنها گذر زمان است که به ما میفهماند، چه کسی در نقش شیطان و چه کسی فرشته است.
ربه کا روایت زندگی دختر صادق و بیآلایشی است که به ازدواج مرد ثروتمندی درآمده و با این ازدواج، ناخواسته وارد سرنوشت عجیب و پیچیدهی همسر خود، آقای ماکسیم دووینتر شده است. ماکسیم دووینتر فرد ثروتمند و اصیلی است که بهتازگی همسر خود را ازدست داده است و در املاک شخصی خود بهتنهایی گذران عمر میکند. این دختر جوان که در طول قصه نام وی بهروشنی بیان نمیشود، در آغاز، ندیمهی زنی ثروتمند و خوشگذران بهنام خانم وا هاپر بوده است که در طی یکی از سفرهای خود بههمراه مخدوم خود، با آقای دووینتر آشنا میشود. آقای دووینتر که با دیدن وی، به او دل میبازد از این دختر جوان خواستگاری میکند.
ادامه داستان درواقع اوج روایت است؛ آنجایی که زن جوان در پیِ کشف هویت بانوی قبلی قصر یعنی ربه کا برمیآید و قصد دارد همچون او رفتار کند. چالش و تعارض اصلی داستان در این بخش از داستان شکل میگیرد که خواننده را با تمام وجود مشتاق خواندن ادامهی داستان نگه میدارد.
کتاب با این جمله شروع میشود که یکی از آغازهای مشهور تاریخ ادبیات است: «دیشب در عالم رؤیا دیدم که بار دیگر در ماندرلی پا گذاشتم» و توسط زن جوانی روایت میشود که تا پایان داستان نام او را نمیفهمیم و صرفاً به نام خانم دووینتر شناخته میشود. داستان در باب زن جوان خدمتکاری است که با مردی ثروتمند آشنا میشود و مرد جوان به او پیشنهاد ازدواج میدهد.
دختر جوان پس از مدتی زندگی، پی میبرد مرد جوان همسر زیبای خود را در یک حادثه از دست داده و سیر داستان پرده از این راز برمیدارد که زن جذاب و متوفی مرد جوان، زنی فاسد و هوس باز بوده و شبی که او منتظر معشوق اش بوده، ناگهان با شوهرش روبرو میشود و پس از دادن خبر دروغین بارداری اش به دست او کشته میشود و شوهرش آقای ماکسیمیلیان دووینتر جسدش را به همراه قایق شخصی اش در دریا غرق میکند.
پس از یک سال با پیدا شدن جسد ربه کا ماکسیم دووینتر پای میز محاکمه کشیده میشود. به آتش کشیده شدن قصر مرد ثروتمند و افشای راز همسر جذاب و زیبایش نشانی از حقایق و نیمه پنهان وجود آدمها است که با ظاهری آراسته و با شکوه پوشانده شدهاست. در حالی که در داخل این ظاهر براق و خیره کننده، آدمها در حال زجر کشیدن و زجر دادن یکدیگر هستند و هیچیک از این حقایق به چشم افراد ساده دل و ظاهر بین که از خارج این زندگی به آن نگاه میکنند، نمیآید.
راوی: همسر دوم ماکسیم دووینتر، که راوی داستان میباشد، ولی نام او در داستان گفته نشدهاست.
ماکسیم دووینتر: مالک ماندرلی؛ در آغاز رمان او همسر زیبای خود را تازه از دست دادهاست.
ربه کا: همسر سابق ماکسیم دووینتر، او زنی زیبا و باهوش توصیف شده و در طول رمان سرنوشت او رازآلود بیان شدهاست.
خانم دنورس: مستخدم ارشد ماندلی که شخصیت او شوم بیان شدهاست که در طول رمان وابستگی زیادی به ربکا دارد.
مشهورترین اقتباس این اثر فیلم سینمایی ربهکا با شرکت لارنس اولیویر است که آلفرد هیچکاک آن را به سال ۱۹۴۰ میلادی ساخت و برندهٔ جایزه اسکار هم شد.
این کتاب به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شدهاست. حسن شهباز، نازگل نیکویی و مریم اسکندری و محمدصادق سبط الشیخ از جمله ترجمه های آن در ایران هستند.
آیا این کتاب برای شماست؟
کتاب ربه کا داستانی جذاب و گیرا دارد که هر خوانندهای را مجذوب و مسحور خود میکند؛ بهطوریکه نمیتوان حتی از یک صفحهی آن هم گذشت. ویژگی دیگر این کتاب فضاسازی بینظیر و بینقص آن است. دوموریه بهگونهای شما را با خط داستان و فضای حاکم در آن همراه میسازد که شما میتوانید بهراحتی در ذهنتان، تمام اتفاقات داستان را فضاسازی کنید و خود را درون املاک دووینتر و کنار همسر جوان آن ببینید.
این کتاب مناسب کسانی است که میخواهید برای نخستینبار آنها را به کتاب و کتابخوانی علاقهمند کنید؛ بنابراین میتواند بهترین هدیه برای کتاباولیها باشد.
داستان ربه کا بهدلیل جذابیتش موردتوجه سینماگران نیز قرار گرفته است. در این بین، آلفرد هیچکاک فقید بهطرز استادانهای آن را بهتصویر کشیده که پیشنهاد میکنم حتما از دیدن آن لذت ببرید.
بخشهایی از کتاب ربکا
چه خوب بود وسیلهای اختراع میشد که خاطرات را مثل عطر در بطری نگه میداشت. از آن پس دیگر محو و یا کهنه نمیشدند و آدم هر وقت میخواست، درِ بطری را باز میکرد و مثل این بود که لحظات را بار دیگر زندگی میکند.
دیگر هرگز نمیتوانیم برگردیم؛ در این شکی نیست. گذشته هنوز بسیار نزدیک است. چیزهایی که میخواهیم فراموش کنیم و پشت سر بگذاریم، بار دیگر زنده میشوند و آن احساس ترس و ناآرامی مرموزی که رفتهرفته به وحشتی کور و نامعقول منتهی میشد، ممکن است مثل گذشته بهنحوی غیرمنتظره، بههمراه همیشگیمان تبدیل شود.
1-معرفی کتاب ربکا در یوتیوب
2- معرفی کتاب ربکا در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.