توضیحات
کتاب جاودانگی، رمانی نوشته ی میلان کوندرا است که نخستین بار در سال 1990 به چاپ رسید. مرگ و جاودانگی، موضوعات در هم تنیده ی اولین رمان کوندرا، پس از کتاب پرفروش خود «بار هستی» هستند. کوندرا، که خودش شخصیتی تأثیرگذار در روایت دایرهوارِ داستانِ جاودانگی است، در این اثر ماجرای رابطه ی پرمشکل و طنزآمیزِ گوته، همسرش کریستین و برادر کوچکتر گوته یعنی بتینا را در مقابل مثلثی امروزی تر متشکل از سه شخصیت پاریسی قرار داده است:
پل، همسرش اگنس و خواهر اگنس، لارا. اگنس پس از مرگ پدرش، به شکلی متفاوت با زندگی خود رو به رو می شود و درمی یابد در حالی که زندگیِ خوبی با همسرش داشته، هیچ گاه شورِ عشق را در آن احساس نکرده است. لارا که از همسرش جدا شده، هیچ وقت عشق را فراتر از شهوت تجربه نکرده است. هم اگنس و هم لارا به پل علاقه دارند و بدیهی است که منازعه ی میان آن ها برای به دست آوردن پل، تنها یک برنده خواهد داشت.
قسمت هایی از کتاب جاودانگی (لذت متن)
هیچ چیز بیشتر از آوردن دلیل برای توجیه بی فکری، به کوشش فکری نیاز ندارد.
احساس عشق، همه ی ما را دچار این توهم گمراه کننده می سازد که طرف خود را می شناسیم.
از این که خودشان باشند، خجالت نمی کشند و کوچکترین عقده ی حقارتی ندارند و دلیل قدرتشان دقیقا همین است.
رمان جاودانگی آخرین اثر میلان کوندرا است .
نویسنده خود در یکی از بخش های کتاب ضمن گفتگو با دوستش پروفسور آوناریوس در پاسخ به این سوال که مشغول چه کاری است ، می گوید : مشغول نوشتن کتابی است
به نام سبکی تحمل ناپذیر هستی .
دوستش می گوید : فکر کنم قبلا کسی آن را نوشته است .
خودم نوشته ام ، اما آن موقع درباره ی عنوان آن کتاب اشتباه کردم گمان می کنم
آن عنوان مناسب رمانی است که الان دارم می نویسم .
این اثر سرشار است از اندیشه و کندوکاو درباره ی عشق ، سرشت انسان و تنهایی و بیگانگی و درد های حیات اجتماعی اوه در یک کلام پدیده ای است
شگرف در شیوه ی رمان نویسی معاصر. میلان کوندرا متولد ???? برونو Brono چکسلواکی است
و از سال ???? در فرانسه اقامت گزیده است .
کوندرا برای جامعه ی کتاب خوان ایران چهره ی ناشناخته ای نیست
و خوانندگان از سالهای پیش با نام و آثارش آشنا هستند. رمان جاودانگی آخرین اثر نویسنده است .
این اثر نیز مثل کتاب بار هستی سرشار است از اندیشه و کاوش درباره ی انسان و تنهایی و بیگانگی و دردهای حیات جمعی او.
درباره نویسنده جاودانگی بیشتر بدانیم:
میلان کوندِرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است
که از سال ۱۹۷۵ (میلادی) به فرانسه تبعید شد و در سال ۱۹۸۱ (میلادی) به تابعیت آن کشور درآمد.
او خود را نویسندهای فرانسوی میداند
و پس از نوشتن جاودانگی به زبان چکی در دهه ۱۹۹۰ (میلادی) کوشش و دقت میکند
که واسطه مترجم را حذف کند و مستقیماً به فرانسه بنویسد.
یکی از بهترین آثار کوندرا سَبُکیِ تحملناپذیر هستی است.
پیش از انقلاب مخملی در چکسلواکی ۱۹۸۹، حکومت کمونیستی کتابهای وی را در چک ممنوع کرد.
او کمتر با رسانهها گفتگو میکند.
میلان کوندرا تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات بوده است.
خانوادهٔ او از طبقهٔ اجتماعی متوسط و با فرهنگ بالایی بودند.
پدرش، لودویک کوندرا، نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود
و بین سالهای ۱۹۴۸ (میلادی) تا ۱۹۶۱ (میلادی) ریاست آکادمی موسیقی برنو را برعهده داشت.
علاقه کوندرا به موسیقی در بسیاری از آثار او بهویژه رمان شوخی پیداست.
میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد
و در ۱۸ سالگی پس از شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۷ (میلادی) به اتحادیه جوانان حزب کمونیست چکسلواکی پیوست.
خلاصه ی کتاب
اين اصلا چيزی نيست. دست كم بايد بيست-سی سال ديگر صبر كنی
تا كاملا به اين مسئله پی ببری كه انسان ميراست
بعد از آن میتوانی همهی نتايج را از اين شناخت بيرون بكشی.
اين اتفاق به هيچ وجه زودتر رخ نمیدهد… میدانی! خيلی عجيب است.
ميرا بودن اساسی ترين تجربهی انسانی است و انسان هيچگاه نمیتواند آن را بپذيرد درک كند
و مطابقش رفتار كند. انسان نمیداند ميرا بودن چگونه است
و وقتي میميرد حتی نمیداند مرده بودن چگونه بوده است.
درباره ی کتاب جاودانگی
کتاب جاودانگی نوشته میلان کوندرا که با ترجمه حسین کاظمییزدی منتشر شده است. کوندرا که با رمان مشهورش بار هستی شناخته میشود در این کتاب روایت جذابی است از تاریخ تا به امروز را ارائه میدهد. داستان روایت زنی به نام اگنس و خواهرش لارا است. اگنس همسرش پل را دوست دارد اما در این میان خواهرش هم به پل علاقهمند شده است. در این داستان که عشق، زندگی و مرگ در هم تنیده شده است.
رقابت لارا و اگنس یک برنده خواهد داشت و کتاب جاودانگی ماجرای پیروزی یکی از این زنان است.
خواندن کتاب جاودانگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات جهان مخصوصا آثار میلان کوندرا پیشنهاد میکنیم
جاودانگی
« زندگی فقط یکبار است و ما نمیتوانیم تصمیم درست از نادرست را از هم تمییز دهیم. زیرا ما در هر شرایطی فقط یکبار میتوانیم تصمیم بگیریم. زندگی فرصتی دوباره، سه باره و چهار باره به ما اعطا نمیکند. به همین دلیل فرصتی برای مقایسه تصمیمها و نتایج آنها با یکدیگر برایمان وجود ندارد. در واقع هیچ وسیلهای برای تشخیص تصمیم درست از غلط وجود ندارد، زیرا هیچ مقایسهای امکان پذیر نیست. » میلان کوندرا
نقد و بررسی کتاب « جاودانگی»
کتاب جادودانگی Immortality توسط نویسنده نام آشنا میلان کوندرا نوشته شدهاست. این کتاب در سال 1988 به زبان چکی در جمهوری چک منتشر شد. عنوان چکی این کتاب « Nesmrtelnost» است. اولین ترجمه این کتاب در سال 1990 به زبان فرانسه بود. سپس کتاب جاودانگی در سال 1991 توسط پیتر کیوسی Peter Kussi به چاپ رسید. این کتاب ششمین رمان میلان کوندار است.
کتاب جادودانگی داستان خود را در هفت فصل اصلی چهره (هشت بخش)، جاودانگی (در هفده بخش)، جنگ (در بخشهای خواهران، عینک آفتابی، بدن، جمع و تفریق، زن مسنتر، مرد جوانتر، فرمان یازدهم، ایماژولوژی، بهترین همپیمان گورکنان، یک احمق واقعی، گربه، ژست اعتراض علیه تجاوز، مطلقا مدرن بودن، قربانی شهرت کسی بودن، جنگ، پروفسور آوناریوس، بدن، ژست اشتیاق به جاودانگی، ابهام، روشن بین، خودکشی و عینک دودی)، انسان احساساتی (در هفده بخش)، شانس (در بیست و یک بخش)، صفحه (در نوزده بخش) و جشن (در پنج بخش) روایت میکند. کتاب جاودانگی آخرین کتاب از یک مجموعه سهگانه است. این مجموعه شامل کتاب خنده و فراموشی و سبکی تحمل ناپذیر بودن، است.
داستان کتاب حول محور چند شخصیت اصلی با نامهای گوته، کریستین، بتینا، پل، اگنس و لارا است. گوته و کریستین زوجی هستند که رابطه نسبتا پر مشکلی دارند. بتینا برادر کوچکتر گوته است. این سه نفر افرادی با عقاید سنتیتر و قدیمیتر هستند. در مقابل آنها مثلثی جوانتر و امروزیتری حضور دارند. پل و اگنس زوجی جوان و عاشق هستند. لارا نیز خواهر اگنس است. لارا از همسرش جدا شده و تنها زندگی میکند.
اما این زن درگیر روابط خارج از چهارچوب بسیاری است. او دور از چشم خواهرش، به پل علاقهمند است. پس از درگذشت پدر اگنس و لارا، اگنس فرصتی مییابد تا به زندگی و رابطه خود با پل فکر کند. اما دیگر آن شور عاشقی و جوانی را در خود نمییابد. زمانی که پل و اگنس متوجه علاقه لارا به پل میشوند. اتفاقی بسیاری برای این زوج رخ میدهد. اما در نهایت یکی از آنها باید برنده این جدل باشد.
این کتاب به هفت فصل تقسیم شدهاست. فصل اول به چهره واقعی شخصیتهای داستان پرداخته است. در فصل دوم، اهمیت جاودانگی روابط برادری گوته و بتینا را به تصویر میکشد. به علاوه درمورد کریستین زنی که آرزو دارد با به دست گیری میراث گوته جایی را برای خودش در تاریخ باز کند. فصل سوم درمورد درگیری اگنس با لورا است. به علاوه تمرکز بسیاری بر وضعیت رو به وخامت روابط لورا با برنارد دارد.
در فصل چهارم شرح حالی از زندگی گوته و دوستی با ارنست همینگوی است. قسمت پنج به وقایع خیالی کوندرا در مورد مرگ اگنس پرداخته است. او این بخش را به تلافی گفتگو با پروفسور آوناریوس نوشته است. در قسمت ششم شخصیت جدیدی به نام روبنس به شخصیتها اضافه میشود. او سالها پیش در دوران مجردی اگنس با او رابطه داشته است. در قسمت هفتم یک جنش داستان کتاب را در کلوپ سلامتی به پایان میرساند. نویسنده در این بخش برای اولین بار ژست موج الهام بخش را مشاهده میکند.
این کتاب نظرات بسیاری از منتقدان را به خود جلب کردهاست. جانتان یاردلی Jonathan Yardley در مورد این کتاب نوشت:« این کتاب هوشمندانه، تحریک آمیز و لذت بخش است. کتاب میلان چالشی را در ذهن خواننده ایجاد میکند.» سوزان میرون Susan Miron نیز در مورد این کتاب میگوید:« این کتاب یکی از درخشانترین رمانهای کوندرا است … کتابی که از اولین صفحه شما را به دنبال خود میکشاند. او خواننده را گول میزند و مجذوب خودش میکند.» نیویورک تایمز نیز نوشت:« این کتاب قوی و محسور کننده است.»
دربارهی نویسنده کتاب «جاودانگی»، میلان کوندرا
میلان کوندِرا Milan Kundera در 1 آوریل سال 1929 چشم به جهان گشود. وی زاده برنو در چکسلواکی است. او در خانوادهای اهل ادب و مشوق بزرگ شدهاست. پدرش رئیس آکادمی موسیقی در برنو بود. کوندِرا در سن کم وارد دنیای ادبیات شد.
او در سن 14 سالگی شعر میگفت. اما زمانی که آلمانها در جنگ جهانی شکست خوردند، به حزب جوانان چکسلواکی پیوست. کوندرا پس از اتمام جنگهای فرسایشی به دانشگاه رفت. وی فارغ التحصیل رشته ادبیات و زیبایی شناسی از دانشگاه چارلز است. پس از اتمام تحصیل برای بار دیگر تحصیلات خود را در رشته سینما آغاز کرد. اولین اثر منتشر شده به اسم میلان کوندرا یک مجموعه شعر بود. این مجموعه در سال 1953 به نام «انسان، بوستان پهناور» منتشر شد.
پس از این مجموعه شعر او دو مجموعه دیگر را نیز منتشر شد. اما با ورود به زمینه نمایشنامه نویسی و نویسندگی، دیگر مجموعه شعری منتشر نکرد. به دلیل انتقاد تندی که همیشه به دولت داشت، همیشه دردسرهای زیادی گریبان گیرش بود. وی سالها در دانشکده سینما ادبیات تدریس میکرد. در سال 1968 همزمان با جنبش بهار پراگ نام این نویسنده ممنوع شد. بهار پراک یک جنبش اصلاحطلبانه از حزب کمونیستی چکسلواکی بود. سرانجام این جنبش شکست خورد و ارتش سرخ آن را سرکوب کرد. این نویسنده مدتها خانه نشین بود. زیرا انتشار هر نوع اثری از وی ممنوع شده بود.
سرانجام کشور خود را ترک کرد و به فرانسه رفت. او سالهای زیادی را در فرانسه بود. به همین دلیل حق شهروندی این کشور را دارد. در آنجا چندین اثر در انتقاد از شوروی و چکسلواکی نوشت. از آثار منتشر شده توسط این نویسنده میتوان به شوخی، خنده و فراموشی، جشن بیمعنایی، هویت، جهالت، والس خداحافظی، ژاک و اربابش و … اشاره کرد. درباره زندگی این نویسنده، نویسندگان بسیاری مانند ژان دومینینگ برییر، کوتویلاو چواتیک، فرانسوا ریکار، فبیپ راث و آلن فیتکلکروت آثار خود را منتشر کردهاند. به علاوه این نویسنده نام آشنا کتاب «خنده و فراموشی» خود را به شاعر ایرانی «عزیز کلهر» تقدیم کردهاست.
بخشی از کتاب «جاودانگی»
صدای آشنای برنارد از رادیویی که کنار گوششان بود، میآمد. او در حال مصاحبه با هنرپیشهای بود، که فیلمش به تازکی اکران شده بود. هنرپیشه صدایش را بالا برد و چرت آنها را پاره کرد.
-« من اومدم اینجا تا دربارهی فیلم حرف بزنم، نه دربارهی پسرم.»
صدای برنارد:« نگران نباشید، سراغ فیلم هم میریم. اما قبلش یه سری سوال در مورد اتفاقات اخیر ازتون دارم. مردم میگن شما هم در کارهای پسرتون نقش داشتید.»
-« وقتی من را به اینجا دعوت کردید. صریحا گفتید که مصاحبه دربارهی فیلمه.»
1- معرفی کتاب جاودانگی در یوتیوب
2- معرفی کتاب جاودانگی در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.