توضیحات
پس از تو در ادامه رمان پرفروش من پیش از تو توسط جوجو مویز نوشته شده و به همان اندازه مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب پس از تو (After you) هم با یک حادثه شروع می شود. حادثه ای که داستان کتاب بر آن سوار است. پس از تو به هجده ماه پس از مرگ ویل برمیگردد. با لوئیزا در وضعیتی روبرو میشوید که او از طرفی با غم از دست دادن ویل و از طرف دیگر با عذاب وجدان ناشی از کمک به او برای پایان دادن به حیاتش دست و پنجه نرم میکند. روحیه و زندگی او بسیار آشفته و پریشان است.
لوئیزا دچار افسردگی شده حال آنکه ماهها قبل به ویل قول داده بود که تمام تلاش خود را بکند تا زندگی هیجانانگیز و شیرینی را تجربه کند. اما حالا هیچ فعالیت خاصی انجام نمیدهد. لوئیزا بعد از مرگ ویل اکنون به لندن آمده و در آپارتمانی زندگی می کند که با پول ویل خریده است .لوئیزا در کافه فرودگاه مشغول به کار است، مدام درگیر خاطرات ویل است و در ذهنش با او گفتوگو میکند. داستان به همین صورت پیش می رود تا اینکه اتفاق عجیبی در زندگی لوئیزا رخ می دهد. اتفاقی که زندگی او را به حاشیه می برد…
مسئلهای که جوجو مویز (Jojo Moyes) در کتاب پس از تو بر آن تمرکز دارد نیز توانایی انسان در بازسازی زندگی خود پس از اتفاقات غمانگیز و از دست دادنهاست. در این کتاب میخوانیم که لوئیزا چگونه بر اندوهی که زندگیاش را احاطه کرده فائق میآید. در این کتاب نیز همچنین اتفاقات شگفتانگیز زیادی میافتد و شخصیتهای قدیمی در فضاهای جدیدی با هم روبرو میشوند.
این موضوع قابل ذکر است که مویز از قبل قصد نوشتن ادامهای برای من پیش از تو را نداشته است اما او ایمیلهایی از سراسر دنیا در مورد سرگذشت لو و سایرین پس از اتفاقات من پیش از تو دریافت کرده است و همچنین مرور دوباره شخصیتها هنگام نوشتن فیلمنامهی من پیش از تو؛ او را واداشت که داستان زندگی این شخصیتها را در کتابی دیگر ادامه دهد.
در بخشی از متن کتاب پس از تو میخوانید:
مادرم گفته بود که ماندن کنار ویل در نهایت بر بقیه عمرم تأثیر خواهد گذاشت. آن موقع فکر کرده بودم منظورش خود من است؛ از لحاظ روانى. فکر کردم منظورش احساس گناهى است که باید یاد بگیرم بر آن فائق شوم، غم، بى خوابى، هجوم بىموقع و عجیب خشم، گفتگوهاى بىپایان درونى با کسى که دیگر اینجا نیست. ولى حالا مىدیدم که مسئله فقط من نیستم: در عصر دیجیتال، من همیشه همان آدم خواهم بود. حتىاگر بتوانم همه چیز را از ذهنم پاک کنم، هیچوقت نخواهند گذاشت خودم را از مرگ ویل جدا کنم. تا وقتى پیکسلها و صفحهها هستند، اسم من هم به اسم او گره خورده است. مردم بر اساس سَرسَرىترین اطلاعاتى که به دستشان مىرسید یا گاهى بدون آنکه اطلاعى داشته باشند دربارهام قضاوت مىکردند و هیچ کارى از دستم ساخته نبود.
پس از تو اثر جوجو مویز، در ادامه ی داستان من پیش از تو نوشته شد و درواقع داستان زندگی لوئیزا بعد از آن تصمیمی که ویل گرفت را بازگو می کند. وقایع مربوط به 18 ماه پس از فوت ویل است. لوئیزا در جنگ بین غم از دست دادن ویل و کمک کردن به خاتمه زندگی ویل زمانی که او این زندگی را دوست نداشت و با مرگ دست و پنجه نرم می کرد می پردازد. لوئیزا بعد از آن اتفاق به لندن آمده و در آپارتمانی که با پول ویل خرید زندگی می کند. درواقع ویل این کار را انجام داد تا لوئیزا به آن شکلی که می خواست زندگی کند.
کتاب «پس از تو» نوشتهی «جوجو مویز» و ترجمهی «دکتر مسعود هاشمی» است. جوجو مویز، روزنامهنگار و نویسندهی انگلیسی، متولد ۱۹۶۹ لندن، فارغالتحصیل دانشگاه لندن و یکی از معدود نویسندگانی است که دو بار موفق شده جایزهی داستان بلند رمانتیک سال را از انجمن رماننویسان رمانتیک دریافت کند. وی که حدود ده سال برای روزنامهی ایندیپندنت مقاله نوشته، سالهاست که فقط به نوشتن میپردازد.
رمان «من پیش از تو» به قلم جوجو مویز در صدر پرفروشهای نیویورکتایمز قرار دارد و اقتباس فیلم سینمایی آن با نقشآفرینی دو بازیگر سرشناس انگلیسی، امیلیا کلارک و سام کلافین ساخته شده است. در معرفی این داستان میخوانید: لوسیا کلارک است، دختر پرستاری که درِ دنیای بزرگتری به رویش گشوده شده است، میرود تا با عبور از آنها زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودنِ خویش بنوازد.
لوسیا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است، با تجربهی جدیدی روبهرو میشود و شرایط بهگونهای رقم میخورد که یکبار دیگر در آزمون زندگی شرکت میکند و بر سر دوراهی میایستد. درنهایت مجبور میشود انتخابش را بکند و این شاید بزرگترین تصمیم زندگیاش باشد که…
پس از تو، روایتگر کسانی است که در دو راهیهای دشوار زندگی ایستادهاند و حال باید با بیرحمیها بجنگند. این کتاب هم مانند کتاب اول با یک حادثه شروع میشود، حادثهای که داستان کتاب پس از تو بر آن سوار است.
این موضوع قابل ذکر است که مویز از قبل قصد نوشتن ادامهای برای من پیش از تو را نداشته است اما او ایمیلهایی از سراسر دنیا در مورد سرگذشت لو و سایرین پس از اتفاقات من پیش از تو دریافت کرده و همچنین مرور دوباره شخصیتها هنگام نوشتن فیلمنامهی من پیش از تو؛ او را واداشت که داستان زندگی این شخصیتها را در کتابی دیگر ادامه دهد.
جوجو مویز نویسندهی پر آوازهی انگلیسی است، که به نوشتن رمانهای عاشقانه شهرت دارد. او دو بار برندهی جایزهی سال «رمان عاشقانه» از انجمن نویسندگان رمانهای عاشقانه بوده و کتابهای او به بیش از 10 زبان مختلف دنیا ترجمه شده است. جوجو مویز 11 جلد کتاب نوشته است و عشق یکی از مسائل اصلی کتابهای اوست. او روابط انسانها را به زیبایی به تصویر میکشد که نظر خواننده را به شخصیتها و داستانهایشان جلب میکند طوری که به آنها علاقمند شده و آنها را دنبال خواهید کرد.
در قسمتی از کتاب پس از تو میخوانیم:
من عاشق ویل بودم. این غریبهها چطور میتوانستند درک کنند که من و ویل در طول مدتی که با هم بودیم برای هم چه بودیم. چطور میتوانستم از شوخی مختصر روزگار و حقایق بیپرده و رازهای آشکار شده بگویم؟ چطور میتوانستم به آنها بفهمانم دنیایم به کل زیرو رو شد و من حالا نمیتوانم بدون او به زندگی ادامه دهم.
چه فایدهای دارد که آدم بخواهد دائم رنج و اندوهش را بازنگری کند؟ مثل این بود که یکسره با یک زخم ور بروی و نگذاری التیام پیدا کند. من میدانم چه بخشی از آن بودم، میدانم چه نقشی در آن داشتم. پس چه فایدهای دارد که بخواهم دائم گذشته را مرور و جزئیاتش را بررسی کنم؟
به تو نمیگویم از ساختمان چند طبقه بپر پایین یا کنار نهنگها شنا کن یا این جور کارها (گرچه ته دلم دوست دارم از این کارها بکنی)، اما جسورانه زندگی کن، در زندگیات شجاعت به خرج بده.
آدم فقط یک بار دنیا میآید. واقعا وظیفه داری حتی الامکان بهترین زندگی را در پیش بگیری.
جملات زیبای کتاب پس از تو
«من میخواهم به او بگویم که نمیدانم چه چیزی احساس میکنم. من او را میخواهم اما چگونه آن را ابراز کنم. من دلم نمیخواهد شادی من به طور کامل وابسته به کسی باشد.»
«گاهی اوقات برای سلامت روحی و جسم ما فقط باید به تصویری بزرگتر نگاه کنیم. (دید بلند داشته باشیم)»
«زندگی کوتاه است، درست است؟ ما هر دو این را میدانیم. خوب، چیست اگر شانس من هستی؟ چیست اگر شما همانی باشید که خوشحالی مرا میسازد؟»
«وقتی کسی که دوستش داریم از ما ربوده شده است، اغلب برنامهریزی برای زندگی دوباره بسیار سخت است. گاهی اوقات مردم احساس میکنند که ایمانشان را در آینده از خواهند داد و یا احساساتشان خدشهدار شده است.»
«اما پس از آن، بهتر از هر کسی میدانستم که چطور شخصیتی را که برای ارائه به دنیا انتخاب کردی میتواند بسیار متفاوت از آن چیزی باشد که واقعاً وجود دارد. من میدانستم که چگونه غم و اندوه میتواند رفتار شما را تغییر دهد.»
«گاهی اوقات تقریباً برای هر روز نیاز به قدرت فوق انسانی هست.»
«نه واقعاً من در مورد آن زیادی فکر کردهام. شما یاد می گیرید با آن زندگی کنید، با آنها. از آنجا که آنها با شما باقی میمانند، حتی اگر آنها دیگر زند نباشند یا دیگر نفس نمیکشند. این همان غم و اندوهی است که شما در ابتدا احساس کردید، چیزی است که شما را غرق میکند و باعث میشود که در مکانهای اشتباه فریاد بزنید و بگویید که هنوز زنده هستید.»
درباره ی نویسنده: جوجو مویز
جوجو مویز در سال 1969 متولد و در لندن بزرگ شد. پس از یکسری مشاغل متنوع سریعاً به عنوان نویسندهای تمام وقت شروع به نوشتن کرد. او در کالج سلطنتی هالووی و کالج بارفورد نیوجرسی و دانشگاه لندن تحصیل کرد. در سال 1992 موفق به دریافت بورس تحصیلی شد که توسط روزنامه مستقل تأمین مالی شده بود تا دوره روزنامهنگاری را به پایان برساند.
او 10 سال برای روزنامه بریتانیا (The Independent) کار کرد، به جز برای یک سال کار در سال 1994 هنگامی که در هنگکنگ برای روزنامه «یکشنبه صبح روز» کار میکرد، بعد از 10 سال کار، به عنوان معاون سردبیر اخبار و خبرنگار هنر و رسانه منصوب شد.
او از سال 2002، زمانی که اولین کتابش باران پناه دهنده را منتشر کرد، از کار روزنامهنگاری بیرون آمد. او با رمان من پیش از تو به شهرت جهانی رسید. همچنین، جوجو مویز دو بار برنده جایزه رمان عاشقانه سال برای کتابهای میوه خارجی و نامه از معشوق خود شد. او هم اکنون در کنار همسر و سه فرزندش در اسکس انگلستان زندگی میکند.
سایر آثار جوجو مویز
– باران پناه دهنده
– میوه خارجی
– مرکز فروش طاووس
– کشتی عروس ها
– خلیج نقرهای
– موسیقی شب
– اسب رقاص
– آخرین نامه از معشوقت
– من پیش از تو
– ماه عسل در پاریس
– دختری که تو پشت سرت جا گذاشتی
– یک به علاوه یک
– تک و تنها در پاریس
– باز هم من
از دلایل خواندن این کتاب؟
ما همه چیز را از دست میدهیم، اما در مسیر زندگی، دوباره خوشحالی را بدست خواهیم آورد، زیرا در ما هنوز عشق معنای بودن را دارد. از دست دادن کسی که دوستش داری خیلی دردناک میباشد و غم و اندوه پاسخ طبیعی به از دست دادن است. در بالای غم و اندوه، شما مجبور به انجام تغییراتی هستید که آماده انجامشان نیستید. سخت میشود زندگی خود را حفظ کنید. انتظار دارید که پیش بروید و از گذشته بیرون بیایید؛ باید حرکت کنید تا دوباره عشق را به زندگیتان بازگردانید.
جوجو مویز در کتاب پس از تو قبل از بازگرداندن ایمان به عشق، قصد دارد قلبتان را بشکند. توانایی ذاتی او برای توصیف افراد آسیب دیده با زندگی پیچیده بسیار درخشان است. کتاب او امر به برقراری صلح با گذشته دارد و به ما یادآوری میکند که زندگی هنوز وجود دارد. همانطور که مویز میگوید: «این زندگی است؛ ما نمیدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد. به همین دلیل است که ما باید در حالی که میتوانیم شانس خود را امتحان کنیم.»
رمان پس از تو در نهایت احساسات را درگیر میکند و در پی این اندیشه میگردد که چگونه بعد از حادثه، ما نیاز به بازسازی خود داریم. جوجو مویز به مانند روانشناسی ماهر پرده از این مشکل بر میدارد و با داخل کردن عشق به داستان به دنبال راهکاری موفقیتآمیز میگردد. خواننده به مانند رمان پیشین به خوبی با کتاب همزادپنداری میکند، طوری که میتواند با سرنوشت و زندگی لوئیزا کلارک همراه شود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.