Description
معرفی کتاب قوی سیاه: تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال مىپنداشتهایم
کتاب قوی سیاه: تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال مىپنداشتهایم نوشتهی نسیم نیکولاس طالب، به بررسی اثرات شدید ناشی از برخی رویدادهای بسیار غیرقابل پیشبینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دمدستی برای این رویدادها میپردازد. نظریه مطرح شده در این کتاب بعدها به عنوان نظریه قوی سیاه معروف شد.
کتاب قوى سیاه (The black swan) سه ویژگى دارد: نامنتظر است، پیامدى سنگین دارد، پس از وقوع پیشبینى پذیر مىنماید (اما پیش از وقوع پیشبینى شدنى نیست).
قوی سیاه رویدادی است، مثبت یا منفی، که محال پنداشته میشود، اما وقوعش پیامدهای عظیمی به دنبال دارد. نسیم نیکولاس طالب (Nassim Nicholas Taleb)، در این کتاب روشنگرانه که نقطهی عطفی در حوزه تفکر مدرن به شمار میرود، با نثری شیوا و دلنشین نشان میدهد که این رویدادهای قوی سیاه تقریبا همهی مسائل مربوط به دنیای ما را توضیح میدهند؛ با این حال ما و به ویژه متخصحان نسبت به آنها نابیناییم. همچنین با پرداختن به موضوع شکنندگی و مقاوم بودن در برابر قوهای سیاه، به ما کمک میکند، بهتر این رویدادها را بشناسیم و از آنها به نفع خود بهره ببریم.
ایدهی اصلی این کتاب نابینایی ما نسبت به تصادفی بودن است، مخصوصاً نابیناییمان نسبت به انحرافهای بزرگ: چرا ما، دانشمند و غیردانشمند، کلهگنده و معمولی، تمایل داریم به جای اسکناس پول خرد ببینیم؟ چرا علیرغم اینکه تأثیرات عظیم رویدادهای مهم احتمالی برایمان مثل روز روشن است، مدام بر جزئیات تمرکز میکنیم تا بر آنها؟ و در صورت پذیرفتن استدلال من، چرا مطالعهی روزنامه در اصل شناخت تو را از دنیا کم میکند نه زیاد؟
بهراحتی میتوان دید که زندگی تأثیر فزایندهی چند شوک مهم است. تعیین نقش قوهای سیاه از جایی که نشستهای چندان سخت نیست. تمرین زیر را انجام بده. به زندگیات نگاه کن. رویدادهای مهم، پیشرفتهای تکنولوژی و اختراعاتی را که از زمان تولدت در محیطمان اتفاق افتادهاند بشمار و آنها را با چیزی که قبل از ظهور آنها انتظار میرفته مقایسه کن. چه تعداد از آنها طبق برنامه پیش آمدهاند؟ به زندگی شخصی خودت نگاه کن؛ مثلاً به انتخاب شغلت، یا آشنایی با همسرت؛ تبعیدت از سرزمین مادریات؛ خیانتهایی که با آنها روبرو شدهای؛ توانگر شدن یا تهیدست شدن ناگهانیات. چند بار تا حالا این مسائل طبق برنامه اتفاق افتادهاند؟
قوی سیاه کتابی است که یک ایدهی پایهای را بیان میدارد؛ به هیچ وجه بازیافت و بستهبندی مجدد افکار دیگران نیست. یک نوشتهی برخاسته از اندیشه است، نه یک گزارش علمی محض.
ترتیب این کتاب از یک منطق ساده پیروی میکند؛ از چیزی که میتوان آن را ادبی نامید شروع میشود و به سوی چیزی که میتوان کاملاً علمی دانست میرود. روانشناسی عمدتاً در بخش اول و اوایل بخش دوم حضور دارد؛ حوزهی کسبوکار و تجارت و علوم طبیعی عمدتاً در نیمهی دوم بخش دو و در بخش سوم مورد بررسی قرار میگیرند. بخش اول، «اُمبرتو اکو و کتابخانهاش که سنخیتی با کتابخانههای معمول ندارد»، عمدتاً دربارهی این است که ما چطور رویدادهای تاریخی و رویدادهای روزمره را درک میکنیم و چه تحریفهایی در حین برداشت پیش میآید.
بخش دوم، «قبول کن که نمیتوانیم پیشبینی کنیم» دربارهی خطاهای ما در برخورد با آینده و محدودیتهای بیانشدهی برخی «علوم» است و همچنین دربارهی کاری که میتوانیم دربارهی این محدودیتها انجام دهیم. بخش سوم، «آن قوهای خاکستری افراطستان» عمیقتر به موضوع رویدادهای افراطی میپردازد، توضیح میدهد که چطور منحنی توزیع نرمال (آن شیادی عقلانی بزرگ) تولید میشود، و ایدههایی را که در علوم طبیعی و اجتماعی تحت عنوان «پیچیدگی» جمع شدهاند، مورد بررسی قرار میدهند. بخش چهارم، «پایان»، بسیار کوتاه خواهد بود.
چرا باید کتاب قوی سیاه را خواند؟
قطعا با خواندن این کتاب، به موضوعات ناشناخته ایی پی میبرید، بهویژه دربارهی دستهی معینی از رویدادها که حتی نمیتوانیم آنها را وارد مرز تصور و خیال بکنیم، اما میتوانند هزینه و پیامد بسیار سنگینی برای ما داشته باشند. قوی سیاه تنها به رویدادها و پیامدهای منفی اشاره نمیکند، بلکه رویدادهای مثبتی مثل فناوری، روند نوشتن کتاب هری پاتر و پیدایش غولی اطلاعاتی یعنی شرکت گوگل نیز اشاره میکند. نویسنده هم چنین در این کتاب به موضوعات مرتبط دیگری نظیر زیباشناسی، شیوهی زندگی و غیره نیز میپردازد و از مؤلفههای داستانهایی برای تشریح بهتر منظور خود استفاده میکند.
قوی سیاه چیست؟
شاید برایتان جالب باشد که چرا نام این کتاب قوی سیاه است؟! حتماً که نام کتاب مفهومی مرتبط با موضوع اصلی کتاب دارد. قوی سیاه استعاره ایی است از پیشامدهایی که مشاهدهی آنها شگفتانگیز، اعجابآور و بسیار نادر است و چون کسی بهطورمعمول انتظار وقوع آنها را ندارد، وقتی اتفاق میافتند، تودههای مردمی و عوام برای تبیین دلایل وقوع چنین پدیدههایی، گاه به استدلالهای غیرعقلانی و حتی خرافی روی میآورند. فارغ از اندیشهی تودهها در توصیهی علت و عواقب این پدیدهها، معمولاً بین روشنفکران، خردگرایان و خردورزان نیز هنگام موشکافی، اختلافنظر و کشمکشهایی پدید میآیند که ممکن است دفعات متوالی و حتی سدههای متمادی به نتیجهگیری صحیحی منجر نشود. وجه تمایز این پدیده ریشه در فرهنگ غرب دارد که قوی سفید را پرندهای سفید و مظهر پاکی تصور میکردند. آنها هیچ ذهنیتی از قوی سیاه نداشتند و اصلا تصور آن برای آنها غریب و دور از ذهن بود، به همین دلیل با دیدن آن، آن را مظهر شیاطین و شر و جادوگری میدانستند و خرافاتی مثل گربهی سیاه را برای آن ایجاد کرده بودند. با کشف قارهی استرالیا، مهاجرینی که به این سرزمین هزارساله پای گذاشته بودند، در کمال شگفتی و تعجب با دستههای پرشمار قوی سیاه مواجه شدند که بین آنها، فقط قوی سفید متمایز و منحصربهفرد بود! آنها یک از این قویهای سیاه تازه کشف شده را با خود به اروپا بردند و بهتدریج باور به اینکه قوی سیاه مظهر شر و ناپاکی است، در تخیل مردم رنگ باخت.
استعارهی قوی سیاه توسط نسیم طالب در کتابش که به همین نام است، برای پدیدههایی با ویژگیهای زیر بهکاررفته است:
1-پیشامدهایی بهشدت نادر، غیرقابلپیشبینی و بسیار دورتر از میانگین با احتمال وقوعی بسیار ناچیز ولی بسیار جنجالی و تأثیرگذار (مثل اعلام یافتن انسانی تکاملیافته با 5 سانتیمتر قد!)
2-پیامدهایی که در وقوع چنین پیشامدهای نادر و اثرگذاری نقش داشتهاند، بهکل غیرقابلپیشبینیاند، بدین معنی که اگر بتوانید احتمال وقوع چنین رخدادهایی را در مقادیر بسیار ناچیزی تخمین بزنید، هرگز قادر نخواهید بود که پیامدها و عواقب ناشی از آنها را در یک ساختار منظم علت و معلولی و سلسلهایی از آن، پیشبینی کنید، پس در این امر عاجز میشوید.
درباره نویسنده (نسیم نیکلاس طالب)
نسیم نیکلاس طالب، متولد 1960 در لبنان است. او یک نویسنده و تاجر مطرح رد سطح بینالمللی است که امروزه در دانشگاههای نیویورک، آکسفورد و ماساچوست تدریس میکند. او یک ریاضیدان برجسته است که درزمینهی پیشبینی برخی از بحرانهای اقتصادی خوش درخشیده است. نسیم نیکولاس طالب در کتاب حاضر که یکی از آثار برجستهاش است رخدادهای جنگ جهانی اول، فروپاشی شوروی سابق، ابداع و ظهور وب و اینترنت و حملهی سپتامبر 2001 به برجهای دوقلو را نیز به شیوهای جالب توضیح میدهد.
در بخشی از کتاب قوی سیاه میخوانیم
هر بامداد آپارتمان تنگ خودت را در ایست ویلیج منهتن ترک میکنی تا به آزمایشگاهت در دانشگاه راکفلر در بخش شرقی خیابانهای شصتم بروی. دیروقت شامگاهان بازمیگردی و کسانی که در حلقه آشنایانت هستند، فقط از روی ادب، میپرسند آیا روز خوبی داشتهای یا نه. در آزمایشگاه، افراد مردم دارترند. البته که روز خوبی نداشتهای، چون به نتیجهای نرسیدهای. تعمیرکار ساعت که نیستی. ولی به نتیجهای نرسیدنت بسیار پرارزش است چون این بخشی از فرایند کشف است اینک میدانی کجاها را نباید بگردی. دیگر پژوهشگران، با آگاهی از دستاوردهای تو، از انجام آزمایش خاص تو خودداری میکنند، به شرط اینکه مجلهای، چندان هوشمند باشد که «چیزی نیافتن» تو را اطلاعات بشمارد و بپذیرد آن را چاپ کند.
در این میان، برادرزن شما در یک بنگاه والاستریت شغل فروشندگی دارد و پیایی پاداشهای کلان، کلان و پیوسته، دریافت میکند. بارها، به ویژه از پدرزنتان میشنوید که:«او درآمد خیلی خوبی دارد.» گفتار او با یک نانوثانیه سکوت اندیشناک همراه است. این به یاد شما میآورد که پای مقایسه در میان است. مقایسه او ناخودآگاه است، ولی به هرحال او این کار را میکند. تعطیلات میتوانند وحشتناک باشند. در مهمانی خانوادگی به برادرزنتان برمیخورید، و هر بار نشانههای خطاناپذیر دلسردی را در چهره همسرتان میخوانید، که چون منطق حرفه شما را فراموش کرده، موقتا گمان میبرد با یک بازنده ازدواج کرده است. ولی او باید با نخستین تکانه بجنگد. خواهرش مدام از بازسازی خانهشان و کاغذدیواری جدید تعریف میکند. در راه بازگشت به خانه، خانمتان کمی خاموشتر از حد معمول است. ترشرویی او بیشتر میشود چون ماشینی که زیر پایتان است کرایه است؛ منهتن جایی نیست که شما بتوانید خانه گاراژ دار داشته باشید. چه باید بکنید؟ به استراليا مهاجرت کنید تا کمتر مهمانی خانوادگی داشته باشید، یا برادرخانمتان را عوض کنید، یعنی همسری بگیرید که برادرش کمتر«موفق» باشد؟ یا اینکه به کسوت هیپیها درآیید و بیخیال شوید؟ این کار از هنرمندان برمیآید ولی دانشمند و بازرگان اهل این کارها نیست. در دام افتادهاید.
شما روی طرحی کار میکنید که دستاورد فوری یا یکنواخت ندارد ولی طی این مدت، آدمهای دوروبرتان کارهایی میکنند که چنان دستاوردهایی دارند. شما به دردسر افتادهاید. چنین است وضع گروه دانشمندان، پژوهشگران و هنرمندان، که به جای اینکه در محیطی جداگانه یا در محله هنرمندان زندگی کنند در اجتماع گمشدهاند.
کلیدواژه :
معرفی کتاب قوی سیاه / چرا باید کتاب قوی سیاه را خواند / قوی سیاه چیست / درباره نویسنده / بخشی از کتاب
Reviews
There are no reviews yet.