توضیحات
انجمن شاعران مرده اثر ان.اچ.کلاین.باوم بعد از ساخته شدن فیلم آن چاپ شد. داستان کتاب انجمن شاعران مرده دربارهی ورود معلم ادبیاتی نوگرا به مدرسهای سختگیر با قوانین سنتی است که باعث تغییر در حال و هوای دانشآموزان میشود.
فیلم انجمن شاعران مرده با بازی بینظیر رابین ویلیامز جایزه بهترین فیلم مراسم اسکار را در سال ۱۹۸۹ از آن خود کرد. این اثر را با ترجمهی زهرا طراوتی میخوانید.
دربارهی کتاب
داستان کتاب از این قرار است که یک معلم ادبیات انگلیسی نوگرا به نام کیتینگ وارد دبیرستان بسیار قانونمند و خشک ولتون با مدیری متعصب میشود. مدرسه ولتون با این قوانین اداره میشود: سنت، افتخار، انضباط، سرافرازی. اما کیتینگ مفاهیم تازهای را مطرح میکندکه قوانین سنتی مدرسه را به چالش میکشد.
او در آموزههایش بسیار از غنیمتشمردن دم و لذت بردن از زندگی کوتاه این جهانی می گوید و به شاگردانش درس «مرگآگاهی» میدهد. افکار معلم جدید، حال و هوای دانشآموزان را تغییر میدهد و آنها انجمنی به نام انجمن شاعران مرده برای دیدارهای خودشان تشکیل میدهند. این افکار به مذاق جامعه متعصب مدرسه خوش نمیآید. از این رو آنها در صدد اخراج معلم که حالا در میان شاگردانش مریدان زیادی دارد برمیآیند…
کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب انجمن شاعران مرده رمانی جذاب و خواندنی دربارهی زندگی است. خواندن آن برای تمام دوستداران رمانهای خارجی تجربهای ناب و لذتبخش است.
جملاتی از کتاب
مدیر نولان موقرانه اعلام کرد: «مشعل دانش را از پیر به جوان، دست به دست بگردانید.» و هر پسر، شمع بغلدستیاش را روشن کرد.
«خانمها و آقایان، فارغالتحصیلان ممتاز و دانش آموزان… امسال، سال ۱۹۵۹، بیانگر صدمین سال حضور آکادمیِ عالیِ ولتون است. یکصد سال پیش، در سال ۱۸۵۹، چهلویک دانشآموز در همین مکان نشستند و سؤالهایی از آنها پرسیده شد که حالا از شما در شروع هر ترم تحصیلی پرسیده میشود. نولان به شکلی اغراقآمیز، مکثی کرد و آنگاه نگاهش را در فضایی که پر بود از چهرههای جوان ترسیده و هیجانزده، اینسو و آنسو گرداند. آنگاه غرّید: «آقایان! ارکان چهارگانه کداماند؟»
وقتی شاگردان، خبردار به پا خاستند، بیقراری پاها سکوت سنگین فضا را شکست. تاد اندرسن۴ شانزده ساله، از اندک دانشآموزانی که لباس فرم مدرسه را نپوشیده بود، وقتی باقیِ بچهها به پا خاستند مردّد بر جای خود ماند. مادرش سقلمهای به او زد تا از جا بلند شود. چهرهاش افسرده و غمگین بود و چشمانش را غباری از خشم و آشفتگی پر کرده بود. در سکوت، پسرهای دور و برش را تماشا کرد که هماهنگ فریاد میزدند: «سنت! افتخار! انضباط! سرافرازی!»
1- معرفی کتاب انجمن شاعران مرده در یوتیوب
2- معرفی کتاب انجمن شاعران مرده در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.