میناگر عشق (شرح موضوعی مثنوی معنوی)

44.40

عنوان: میناگر عشق (شرح موضوعی مثنوی معنوی)

نویسنده: کریم زمانی

ناشر: اطلاعات

موضوع: ادبیات

تعداد صفحات: 1055

جلد: سخت

تعداد:
مقایسه

توضیحات

میناگر عشق یک شرح موضوعی بر مثنوی معنوی از “مولانا جلال الدین محمد بلخی” است که “کریم زمانی”، مولوی شناس برجسته ی ایرانی، آن را تدوین نموده است.
“کریم زمانی” در “میناگر عشق”، تلاش نموده تا تفسیر مثنوی معنوی را از خود آن بیرون بکشد چرا که در مجموعه ی مطالب مثنوی در کنار یکدیگر، وضوحی کلی مشاهده می شود.

تنها به این سبب که سرعت انتقال مطالب “مولانا” و نیروی نوآوری و ابتکار او در این مسیر، سبب شده که مثنوی همچون دیگر آثار آن دوره، به شیوه ی رایج باب به باب و فصل به فصل مرتب نشده باشد، شاهد این امر هستیم که در هر قسمت از مثنوی معنوی، سخن از سخن می تراود و نکته ها یکی بعد از دیگری آشکار می شوند.

این گذر سریع “مولانا” از حکایتی به حکایت نو و از تمثیلی به تمثیل دیگر، باعث شده مخاطب خود را در هر بخش با انبوهی از نکات رنگارنگ و فرازهای عرفانی، اخلاقی و اجتماعی مواجه ببیند. بارها در طول مثنوی به چشم می خورد که “مولانا” هنوز حکایت اصلی را خاتمه نداده، حکایت دیگری در دل آن شروع می کند و این توالی تو در توی حکایت و روایت بی شمار نکات، آنقدر ادامه می یابد تا “مولانا” جان سخن را ابراز دارد و سپس بر صحبت اصلی خود بازگردد.

همین لایه لایه بودن مطالب مثنوی، دشوار شدن درک آن را سبب شده است؛ بنابراین می توان کتاب “میناگر عشق” را به منزله ی یک تمرین مقدماتی در درک مثنوی معنوی به حساب آورد که با ارائه ی صدها موضوع بنیادی مطرح شده در این اثر، از انسان شناسی، عشق، بهشت و زیبایی شناسی گرفته تا جبر و اختیار، ابلیس، وحی و هستی شناسی، نگاه “مولانا جلال الدین محمد بلخی” را پیرامون این موضوعات تفسیر می کند.

پی دی اف کتاب میناگر عشق

مثنوی معنوی به شیوه‌ی مرسوم به ابواب و فصول، مدون و مرتب نشده، بلکه بر پایه‌ی اجمال و تفصیل انشاء شده است. بدین معنی که مولانا به‌سبب سرعت انتقال و قوّت ابتکار، از سخن، سخن می‌شکافد و از نکته، نکته می‌آرد و از حکایت به حکایت دیگر می‌رود و از تمثیل به تمثیل دیگر.

آن‌گاه از هر بخشِ حکایت، نکاتی صدرنگ بر حسب استعداد مخاطب ایراد می‌کند و گریزهای اخلاقی و عرفانی و اجتماعی و روان‌شناختی می‌زند. چه بسا در ضمن ایراد نکات، حکایت در دل حکایت آورد، حال آن‌که هنوز حکایت اصلی را به پایان نبرده، و این توالی حکایات با نکته‌گویی‌های بی‌شمار همراه است تا آن‌که دوباره بر سر سخن اصلی بازگردد.

این جهش‌ها و انتقالات پیاپی و لایه لایه بودن موضوعات مثنوی یکی از علل دشواری فهم مثنوی است، حال آن‌که در مثنوی وضوحی تام به‌کار رفته و هیچ مطلبی به روش فضل‌فروشان حرفه‌ای گنگ و مغلق بیان نشده است. بدین‌سان برای فهم اندیشه‌های مولانا چاره‌ای نیست جز آن‌که مطالب اجمالی را به مطالب تفصیلی و بالعکس ارجاع دهیم و تفسیر مثنوی را از خود مثنوی بجوییم.

به گفته کریم زمانی؛ مولانا در غزلیات شمس در حالت سکر و مستی و غزلیات او مظهر رقص و چرخیدن پیرامون حضرت معشوق است.

 

“کریم زمانی” شارح جامع مثنوی معنوی درجمعی خصوصی درباره غزلیات شمس سخن گفت. او به نقل از ˝دولت شاه سمرقندی˝ بیان کرد: مولانا غزلیات شمس را درحالی که به دو ستونی چرخ می زده سروده است. درواقع غزلیات مولانا مظهر رقص و چرخیدن پیرامون حضرت معشوق است.

و یادآورشد: اگرغزلیات مولانا نبود؛ادبیات عرفانی وغزلیات عارفانه هرگز به این مرتبه ازکمال خود نمی رسید. ورود به اقیانوس عظیم غزلیات مولانا کاری ساده نیست وخروج از آن هم کار بسار دشوارتری است و من سال هاست که با قایقی شکسته وارد این اقیانوس مواج شده‌ام، تا ببینم که این اقیانوس مواج و متلاطم چه منظره‌ها وجاذبه‌های دارد.

 

وی با اشاره به این مطلب که متون یا باز هستند یا بسته گفت: متن بسته، متنی است که از حیث معنا عمیق نیست؛ اما از نظر واژگان و زبان مورد توجه هستند و از این متون می توان به دیوان “عنصری” یا “فرخی” اشاره کرد. اما متون باز، متونی کثیراحتمال هستند که با رویکردهای مختلف می‌توان آنها را بررسی کرد و وارد این متون شد و تا زمانی که بشر زنده است، می‌تواند ازاین متن برداشت‌های متفاوتی داشته باشد که عالی‌ترین نمونه متن باز، غزلیات مولاناست که ورود به دنیای آن دشوار و خروج ازآن محال است.

به گفته شارح مثنوی معنوی،با وجود این‌که تاکنون نسخ خطی بسیاری کشف شده است که هنوز فهرست بندی هم نشده اند، اما تاکنون هیچ نسخه خطی مبنی برتفسیرغزلیات مولانا کشف نشده است و این طور که به نظرمی رسد که تاکنون شرحی برغزلیات شمس نوشته نشده است.

 

کریم زمانی با اشاره به سماع عاشقان گفت: دور عاشقان عارف احیا کننده است و مولانا، غزلیات را درچنین حالتی سروده است. من باور دارم که مولانا سرودن غزلیات را پیش از شروع مثنوی آغازکرده است ودرمدت زمانی که مشغول سرودن مثنوی بوده سرودن غزلیات را یا رها کرده است و پس ازاتمام مثنوی تا زمان مرگ اش مشغول سرودن غزلیات بوده است. بسیاری “غزل رو سربنهه به بالین” را آخرین غزل مولانا می دانند و برخی نیزنسبت به متعلق بودن این غزل به مولانا شک دارند؛ چرا که این غزل درنسخه ای که در قونیه بر سربالین قرار دارد، موجود نیست.

وی با نادرست خواندن این سخن که مولانا پس ازدیدن شمس شاعر شد، گفت: دیدار مولانا و شمس در۴۰ سالگی مولانا اتفاق می‌افتد و مولانا تا پیش از این تاریخ به شعر و شاعری تسلط داشته، اما هرگز ابراز فضل نمی‌کرده است. در واقع او تا پیش از دیدار شمس؛ شاعری قافیه اندیش بوده است و این واقعه او را ازاین قید بندها رها ساخت و او را به شیدایی رساند. اگر به غزلیات مولانا نگاه کنیم درمی یابیم که او بیشتر این غزلیات را در حالت شیدایی سروده است. شاید تنها چهار درصد غزلیات به شیوه شاعران پیشین سروده شده باشد.

کریم زمانی با بیان این مطلب که مولانا درعزلیات شمس به شیوه شاعران هم عصرش نسروده است و به شالوده شکنی درغزل اش پرداخته گفت: غزل عارفانه مرسوم پنج الی ۱۴ بیت است؛اما درغزلیات مولانا با غزل ۹۰ بیتی هم روبه‌رو می شویم که این موضوع شباهتی با عرف غزل سرایی ندارد. همچنین نخستین ویژگی غزل مولانا وحدت موضوع و مضمون است. درغزل مولانا هر بیتی که سروده  و به غزل اضافه می‌شود گویی یک برگ دیگر به موضوع غزل می‌افزاید. به قول علما غزل مولانا هرچه که به ابیات پایانی اش می رسد شکفته تر می شود.

 

وی افزود: هرگاه که مولانا در غزلیات می‌خواهد متکبری را نقد کند ازنقدی طنزآمیز بهره می جوید. او همچنین در غزلیات ابیاتی به کار می برد که شاعران دیگر جسارت استفاده آن را پیشتر در شعرشان نداشته اند. یکی از خرق عادت هایی که مولانا در غزلیات می کند؛ آوردن حکایت دردل غزل است و با بیان حکایت به بیان عمیق ترین مسائل عرفانی می پردازد.

زمانی با اشاره به استفاده از کلمه شراب و ملزومات آن در شعر فارسی ادامه داد: برخلاف سایر شاعران وقتی که از شراب در شعرشان سخن می‌گویند؛ ذهن به این سمت سوق داده می شود که منظورشان از شراب؛ شراب انوری است، اما وقتی مولانا در شعرش از شراب سخن می گوید هرگز ذهن به سمت شراب انگوری نمی رود و او همواره شراب را با قرینه در شعرش به کار می گیرد.

کریم زمانی در بیستم اردیبهشت ۱۳۳۰ در تهران متولد شد. او از دوران دبستان در کنار تحصیلات معمول به مطالعات غیر درسی علاقه فراوان نشان می‌داد؛ به طوری که برای بچه‌های هم سن و سال خود جلسات هفتگی برپا می‌کرد و خلاصه مطالعات خود را برای آن‌ها بازگو می‌نمود. زبان عربی را نیز به خوبی فراگرفت و این زبان، او را با متون عرفانی و ادبی، بیشتر آشنا کرد.

از اواسط دوران دبیرستان به آموزگاری در دبستان مشغول شد، پس از اتمام دوره دبیرستان وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و دوره کارشناسی ادبیات عرب را به پایان برد.

 

آثار

سپس از ادامه تحصیل در دانشگاه منصرف شد و هم خود را صرف تحقیق و پژوهش نمود و در موضوعات تاریخی و دینی، حدود ۱۰ کتاب از عربی به فارسی ترجمه کرد که به چاپ رسید؛ برخی از آن‌ها عبارتند از:

اخبار الزمان در تاریخ عمومی، همگام با پیامبران در قرآن، قیام زنگیان و تفسیر سوره حمد از تفسیر معروف المنار.

وی از ۲۷ سالگی به طور عمده در متون عرفانی به خصوص مثنوی حضرت مولانا متمرکز شد و دین شناسی را با مشرب عارفان آغاز کرد و طی بیست سال مطالعه و پژوهش، کتاب هفت جلدی شرح جامع مثنوی معنوی را به نگارش درآورد و پس از آن کتاب میناگر عشق را در شرح موضوعی مثنوی معنوی نگاشت. سپس کتابی به نام برلب دریای مثنوی را به رشته تحریر درآورد که در آن کلیه ابیات مثنوی را به طور خلاصه عنوان گذاری کرد که این عنوان‌ها، مقصود مولانا را از تمثیلات و ابیات مثنوی بیان می‌دارد.

آثار مثنوی پژوهی کریم زمانی

نی نامه؛ انتشارات روزنامه اطلاعات

– شرح جامع مثنوی معنوی ۷ جلد، انتشارات روزنامه اطلاعات

– میناگر عشق؛ شرح موضوعی مثنوی معنوی نشر نی

– بر لب دریای مثنوی معنوی ۲ جلد؛ نشر قطره

– متن کامل مثنوی معنوی همراه با بیان مقاصد ابیات؛ نشر نامک

کتاب های مرتبط

1-معرفی کتاب میناگر عشق در یوتیوب

2- معرفی کتاب میناگر عشق در آپارات

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “میناگر عشق (شرح موضوعی مثنوی معنوی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.