توضیحات
«هشت کتاب» مشهورترین اثر سهراب سپهری (۱۳۵۹-۱۳۰۷)، و یکی از مشهورترین مجموعهی اشعار به زبان فارسی است.
سپهری سرودن را ابتدا به روش نیمایی آغاز کرد، اما به مرور به سبکی خاص دست یافت که آمیختهای از دیدگاه انسانمدار و آموزههای ذن بود.
هشت دفتر از آثار سپهری در «هشت کتاب» گردآوری شده است که شامل مهمترین اشعار اوست.
در یکی از سرودههای این مجموعه شعر از بخش «صدای پای آب» می خوانیم:
«زندگی چیزی بود، مثل یک بارش عید، یک چنار پر سار.
زندگی در آن وقت، صفی از نور و عروسک بود،
یک بغل آزادی بود.
زندگی در آن وقت، حوض موسیقی بود.
طفل، پاورچین پاورچین، دور شد کمکم در کوچۀ
سنجاقکها
بار خود را بستم، رفتم از شهر خیالات سبک بیرون
دلم از غربت سنجاقک پر
من به مهمانی دنیا رفتم :
من به دشت اندوه،
من به باغ عرفان،
من به ایوان چراغانی دانش رفتم.
رفتم از پلۀ مذهب بالا
تا ته کوچۀ شک،
تا هوای خنک استغنا،
تا شب خیس محبت رفتم
من به دیدار کسی رفتم در آن سر عشق
رفتم، رفتم تا زن،
تا چراغ لذت،
تا سکوت خواهش،
تا صدای پر تنهایی.
چیزها دیدم در روی زمین:
کودکی دیدم، ماه را بو میکرد.»
شرق اندوه، زندگی خوابها، مرگ رنگ، آوار آفتاب، مسافر، حجم سبز، ما هیچ ما نگاه و صدای پای آب، کتاب ها و سرودههایی از سهراب سپهری هستند که البته تعدادی از این آثار در نشریهها و مجلات منتشر شده است.
کتاب اول: مرگ رنگ
این مجموعه در سال ۱۳۳۰ برای اولین بار چاپ شده اما گویا چندی پس از نشر دچار دست کاریها و تغییرهایی نیز شده است.
سروده «وهم» از این دفتر شاعر:
جهان آلوده خواب است/
فرو بسته است وحشت در به روی هر تپش، هر بانگ/
چنان که من به روی خویش/
در این خلوت که نقش دلپذیرش نیست/
و دیوارش فرو می خواندم در گوش:/
میان این همه انگار/
چه پنهان رنگها دارد فریب زیست!/
شب از وحشت گرانبار است/
جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار/
چه دیگر طرح می ریزد فریب زیست/
در این خلوت که حیرت نقش دیوار است؟
کتاب دوم: زندگی خوابها
چاپ اول آن در سال ۱۳۳۲ بوده و «مرغ افسانهای» سرودهای بلند در این بخش است که از صفحه ۱۱۰ تا صفحه ۱۱۷ را در بر گرفته است.
فانوس خیس، جهنم سرگردان، یابود، گل کاشی و مرز گمشده از زیباترین اشعار این کتاب هستند.
کتاب سوم: آوار آفتاب
این مجموعه با وجودی که در سال ۱۳۳۷ آماده چاپ بوده اما در سال ۱۳۴۰ منتشر شده است.
سروده «غبار لبخند» را در میانه دیگر اشعار سپید سهراب در این روزهای بهاری و با طروات مرور میکنیم.
میتراوید آفتاب از بوته ها/
دیدمش در دشت های نم زده/
مست اندوه تماشا، یار باد/
مویش افشان، گونه اش شبنم زده/
لاله ای دیدیم لبخندی به دشت/
پرتویی در آب روشن ریخته/
او صدا را در شیار باد ریخت/
جلوه اش با بوی خاک آمیخته/
رود، تابان بود و او موج صدا/
خیره شد چشمان ما در رود وهم/
پرده روشن بود، او تاریک خواند/
طرح ها در دست دارد دود وهم/
چشم من بر پیکرش افتاد، گفت:/
آفت پژمردگی نزدیک او/
دشت: دریای تپش، آهنگ، نور/
سایه می زد خنده تاریک او فراتر، سایبان، آرامش، محراب، بیراهه ای در آفتاب، خوابی در هیاهو و برتر از پرواز نام اشعار دیگری از این کتاب است.
کتاب چهارم: شرق اندوه
سال ۱۳۴۰ اولین بار این کتاب چاپ شد؛ هلا، نا، و، چند، شورم را و شیطان هم، از سپید سروده های آن هستند که در اینجا کوتاه شعر گزار را آورده ایم.
باز آمدم از چشمه خواب، کوزه تر در دستم/ مرغانی می خواندند. نیلوفر وا می شد. کوزه تر بشکستم/ در بستم/ و در ایوان تماشای تو بنشستم
کتاب پنجم: صدای پای آب
سال ۱۳۳۴ چاپ اول آن بوده و اشعار در دوره دوم انتشار مجله آرش، شماره سوم به طبع رسیده اند. سروده بلند و معروف «اهل کاشانم روزگارم بد نیست» در این مجموعه جای دارد و از صفحه ۲۷۱ تا صفحه ۲۹۹ کتاب را در بر گرفته و چند مصرع پایانی آن در این زمانه پر هیاهو بسی خواندنی است.
…کار ما شاید این است/ که میان گل نیلوفر و قرن/ پی آواز حقیقت بدویم(کاشان-قریه چنار، تابستان ۱۳۴۳ شمسی)
کتاب ششم: مسافر
این کتاب نیز مجموعه شعری بلند با همین عنوان «مسافر» است که در سال ۱۳۴۵ در مجله آرش دوره دوم شماره پنجم چاپ شده که ۲۵ صفحه از کتاب به آن اختصاص دارد.
قطعه ای کوتاه از دل سروده بلند مسافر: عبور باید کرد/ و هم نورد افق های دور باید شد/ و گاه در رگ یک حرف خیمه باید زد/ عبور باید کرد/ و گاه از سر یک شاخه توت باید خورد.
کتاب هفتم: حجم سبز
سهراب این کتاب را که اول بار در سال ۱۳۴۶ از سوی انتشارات روزن چاپ شده، به «بیوک مصطفوی» پیشکش کرده است. اشعار شناخته شده ای همچون پشت دریاها، من، گل، آب را گل نکنیم و در گلستانه در این مجموعه شعر جای دارند.
سروده ای با عنوان «پرهای زمزمه»
مانده تا برف زمین آب شود/
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر/
ناتمام است درخت/
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد/
و فروغ تر چشم حشرات/
و طلوع سر غوک از افق درک حیات/
مانده تا سینی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عید/
در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد/
و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه برف/
تشنه زمزمه ام/
مانده تا مرغ سر چینه هذیانی اسفند صدا بردارد/
پس چه باید بکنیم؟/
من که در لخت ترین موسم بی چهچه سال/
تشنه زمزمه ام؟/
بهتر آن است که برخیزیم/
رنگ را بردارم/
روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم
کتاب هشتم: ما هیچ، ما نگاه
ای شور ای قدیم، نزدیک دورها، وقت لطیف شن، هم سطر هم سپید، اینجا پرنده بود و متن قدیم شب، سروده هایی چند در دل هشتمین کتاب سهرابند.
و پایان کلام: محراب
تهی بود و نسیمی/ سیاهی بود و ستاره ای/ هستی بود و زمزمه ای/ لب بود و نیایشی/ من بود و تویی/ نماز و محرابی
جای پای واژگانی همچون کویر، شنزار، صدا و نوسان، دریا و خواب، آب، زمان، تپش، تماشا و زمین در اشعار شاعر خطه کویر اندکی پررنگتر است و چندی نیز از کاشی و کاشان در سروده هایش به چشم می خورند.
درباره ی نویسنده ی کتاب هشت کتاب: سهراب سپهری
سهراب سپهریشاعر، نویسنده و نقاش و از مهمترین شاعران معاصر ایران است که شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاند.
او سرانجام در غروب دوشنبه ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت.
صحن امامزاده سلطانعلی بن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سپهر آسمان شعر ایران گردید.
“هشت کتاب سهراب سپهری” نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی.
سهراب سپهری از شاعرانی است که ورود به دنیای شعر او برای همگان به سادگی امکان پذیر است، بر خلاف برخی از شاعرانی که دست یابی و درک و لذت بردن از شعر آنان، کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و تکرار و دانسته های بسیار و مطالعه فراوان دارد.
زبان ساده ، منسجم و صمیمی همچنین اندیشه انسانی، شاید چیزی باشد که در وهلۀ اول، خواننده را به سمت شعر او می کشد.
از این رو می توان سهراب سپهری را آسان یاب ترین سرایندۀ شعر نو نامید، اگر چه این آسان یابی، در ظاهر امر است و درک حقیقت شعر سهراب و لذت بردن از آن، نیاز به مقدماتی دارد چون:آشنایی با سنن و قواعد شعر فارسی، تحولات و دگرگونی های جامعۀ زمان شاعرو قدری از مبانی فلسفه و عرفان.
سهراب سپهری هنرمندی جستجوگر و تنها بود و تمام عمر خویش را درجستجوی گمشده ای بوده که شاید آن گمشده،خویشتن وی بوده باشد.
سهراب، سفرهای آفاقی بسیاری داشته، آنگونه که سفرهای انفسی ایز داشته است و برای همین، جغرافیای شعر او نیز مانند روح او گسترده است و تمام جغرافیای انسانی را دربرمی گیرد و در شعرهای بلند صدای پای آب و مسافر، به سفرهای آفاقی و انفسی خود اشاره می کند. سهراب، تمام عمر خویش را غرق در هنر خودبود و دنیای خود را زیست و آنرا ساخت و هرگز به روزمرگی مبتلا نشد.
“هشت کتاب” یکی از اثر گذارترین و محبوب ترین مجموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است.
“هشت کتاب سهراب سپهری” نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی.
سهراب سپهری از شاعرانی است که ورود به دنیای شعر او برای همگان به سادگی امکان پذیر است، بر خلاف برخی از شاعرانی که دستیابی و درک و لذت بردن از شعر آنان، کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و تکرار و دانستههای بسیار و مطالعه فراوان دارد.
زبان ساده، منسجم و صمیمی وهمچنین اندیشه انسانی، شاید چیزی باشد که در وهلۀ اول، خواننده را به سمت شعر او میکشد.
از این رو میتوان سهراب سپهری را آسان یاب ترین سرایندۀ شعر نو نامید، اگر چه این آسانیابی، در ظاهر امر است و درک حقیقت شعر سهراب و لذت بردن از آن، نیاز به مقدماتی دارد چون: آشنایی با سنن و قواعد شعر فارسی، تحولات و دگرگونیهای جامعۀ زمان شاعرو قدری از مبانی فلسفه و عرفان.
سهراب سپهری هنرمندی جستجوگر و تنها بود و تمام عمر خویش را درجستجوی گمشدهای بوده که شاید آن گمشده، خویشتن وی بوده باشد.
سهراب، سفرهای آفاقی بسیاری داشته، آنگونه که سفرهای انفسی نیز داشته است و برای همین ،جغرافیای شعر او نیز مانند روح او گسترده است و تمام جغرافیای انسانی را دربرمی گیرد و در شعرهای بلند صدای پای آب و مسافر، به سفرهای آفاقی و انفسی خود اشاره میکند.
سهراب، تمام عمر خویش را غرق در هنر خودبود و دنیای خود را زیست و آنرا ساخت و هرگز به روزمرگی مبتلا نشد.
1- معرفی کتاب هشت کتاب در یوتیوب
2- معرفی کتاب هشت کتاب در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.