توضیحات
خلیج نقره ای یکی دیگر از رمانهای عاشقانه جوجو مویز است که در یک شهر ساحلی رخ میدهد.
این اثر مانند دیگر داستانهای مویز به صورت چند شخصیتی است.
از جمله شخصیتهای کتاب رمان خلیج نقرهای، میتوان به هانا، کاتلین، مایک، لیزا و غیره اشاره نمود.
داستان با کاتلین شروع میشود. او دختری است که در هفده سالگی توانسته کوسهای عظیم را صید کند و به خلیج بیاورد و در رسانهها اسم و رسمی برای خودش بسازد.
حتی اسم او در کتاب رکوردها نیز ثبت شده که این مسئله باعث هجوم مردم به خلیج نقرهای میگردد و اتفاقاتی که برای آنها خواهد افتاد جالب و خواندنی است.
جوجو مویز (Jojo Moyes) یکی از نویسندههای رمانهای عاشقانه و پرطرفدار در تمام دنیاست.
او را میتوان یک رمان نویس با قدرت بالای به تصویر کشیدن احساسات عاطفی دانست و شاید از همین جهت است که تمام آثار او با فروش بالایی همراه بوده است.
قسمتی از متن کتاب خلیج نقرهای (Silver bay a novel)
تصور مىکردم شاید مایک دچار بحران میانسالى شده، یا لیزا واقعا نخستین عشق او باشد.
اغلب افراد، هنگامى که براى نخستین بار عاشق مىشوند، معمولا کارهاى عجیب و غریب انجام مىدهند.
شاید برنامه توسعه، آنگونه که انتظار مىرفت، ستودنى نبوده است.
در نهایت، هفته پیش به من زنگ زد و این ماجرا را تعریف کرد. نمىتوانم دروغگو باشم.
هرگز اولویت من به رغم آنچه او انتظار داشت، چگونگى حمایت از آن زن نبود.
ماجرایى بسیار جالب بود: دوست دختر شکستخورده مردى که مىخواست سیاستمدار بزرگى شود، پس از تصادف منجر به مرگ دخترش، از کشور فرار مىکند.
در این ماجرا، همه جنبههاى مهم را مىتوان یافت. جنایت بىرحمانه، رمز و رازهاى پنهان شده در مدتى طولانى، و یک موطلایى زیبا. حتى نهنگها و دلفینها هم در آن نقش داشتند…
کتاب خلیج نقره ای، رمانی عاشقانه نوشته ی جوجو مویز است که اولین بار در سال 2007 منتشر شد.
لیزا مک کالن نمی تواند از گذشته ی خود رها شود.
اما سواحل بکر و مردم خون گرم خلیج نقره ای، امنیت و آزادی دلخواهش را به او می بخشند؛ حداقل برای دخترش، هانا، که اینطور است.
شرایط به همین شکل پیش می رود تا این که مایک دورمر به هتل عمه ی لیزا می آید.
مایک فقط برای یک قرارداد تجاری دیگر به آنجا آمده اما خیلی زود متوجه می شود که نمی داند راجع به ساکنین عجیب و غریب هتل خلیج نقره ای چه فکری بکند، مخصوصاً درباره ی لیزا مک کالنِ اسرارآمیز.
با پیشروی ماجرا، دنیاهای مایک و لیزا در این داستان فوق العاده جذاب و به یاد ماندنی از جوجو مویز بر سر راه هم قرار می گیرند و مسیر زندگی این دو شخصیت را به کلی تغییر می دهند.
خلاصه ی کتاب خلیج نقره ای
در این کتاب داستان مردی به نام مایک درامر روایت میشود که برای راهانداختن تجارتی پرسود قصد دارد از بندری در لندن به سمت استرالیا حرکت کند.
اما این تصمیم، حوادثی را سر راه وی قرار میدهد که به شدت زندگی وی را تحت تاثیر قرار میدهد.
در این رمان نویسنده سعی کرده است داستان را از زاویه دیده اکثر شخصیتهای داستان روایت کند و این عامل سبب شده است که مخاطب داستان نه تنها با این شخصیتها در طول داستان آشنا شود و علایق و زندگی آنها را درک کند بلکه تصویری کلی از حوادث رمان نیز به دست میدهد.
جوجو مویز در این رمان شخصیتهای خلق میکند که هر کدام از آنها به خاطر خاکستریبودنشان قابل همدلیاند و تا آخر داستان مخاطب علاقهمند سرنوشت آنان است و این برگ برنده نویسنده است.
روابط عاطفی شخصیتها نیز به خوبی پرداخت شده است زیرا نویسنده تخصصاش در ارتباط و درگیرهای عاطفی است که بین شخصیتهای رمان به وقوع میپیوندد و انبوهی از جوایز معتبر ادبی برای رمانهای عاشقانه وی تاییدکننده این سخن است.
سابقه روزنامهنگاری جوجو مویز نیز در دراماتیزهکردن حوادث به کمک وی امده است و باعث شده تا وی بتواند حوادثی بیافریند که مخاطب آثار وی علاقمند به پیگیری آنان باشد.
رمان «خلیج نقرهای» پنجمین اثر از کارنامه این نویسنده توانمند و پرطرفدار است که در ایران طرفداران زیادی بدست آورد است و از هر اثری از وی استقبال شایان توجهی صورت میگیرد.
هسته مرکزی تمام رمانهای این نویسنده عشق و درگیریهای احساسی بین شخصیتهای آثارش است و این نشان دهنده آن است که نویسنده شناخت بسیاری خوبی از این گونه ادبی دارد و مخاطب رمانهای وی نیز این انتظار همیشگی را از آثارش دارند که همیشه نیز جواب این انتظار خود را به خوبی دریافت کردهاند.
قسمت های زیبایی از کتاب
گاهی وقت ها سخته آدم از قبل بدونه خودش چه کار ممکنه بکنه
مردم چیزهایی را می شنوند که خودشان می خواهند بشنوند .
هیچ چیزی نیست که بتواند درد از دست رفتن فرزند را تخفیف دهد .
هیچ درس ارزشمندی از این اتفاق نمی شود گرفت . یک در آن چنان بزرگ آن چنان فراگیر و چنان تاریک است که در بیان نمی گنجد .
این یک درد فیزیکی غم افزا و همه جانبه است که انسان از شدت آن شوکه می شود و هر زمان که فکر می کند یک سانتیمتر از آن فاصله گرفته با توان کامل بازمیگردد مانند موج جزر و مد که او را دوباره در خود غرق می کند.
گاهی دروغ گفتن راهی برای اینه که همه کمتر درد بکشند.
جملاتی از متن کتاب خلیج نقره ای
به نظر زیادهروی کرده بودم، درواقع در این ماه زیاده از حد نوشیده بودم، اما نه طوری که دیگران بتونن حدس بزنن. من مثل گریگ نبودم، صدای بلند، محیط پرسروصدا و تقاضاکردن رو دوست نداشتم.
هوشیاریم رو از دست داده بودم، بیشتر از دو سوم بطری نوشیدنی رو با احتیاط نوشیده بودم، یه لیوان از نوشیدنی رو داخل بطری برگردوندم.
این بدین معنی نبود که معتاد شدم، اما قطعکردن رابطهی عاشقانه درخور شأن و الگوی رفتاری مناسب یه مرد نیست. دوستانی ندارم که بتونن منو سرپا نگه دارن و بیوقفه اقدامات شریک سابقم رو تجزیه و تحلیل کنن.
سراغ کارهایی مثل دوشگرفتن با آب ملایم، روشنکردن یه شمع معطر و یا خوندن داستانهای الهامبخش مجلات نمیرم که بهم احساس خیلی بهتری بده، تنهایی به مکانهای عمومی میرم، تنهایی جلو تلویزیون میشینم و یک یا دو لیوان نوشیدنی مینوشم.
گفتم: «من اونو سرزنش نمیکنم، میدونم همهی اینها تقصیر منه.» «برادرِ ناقلای من، به گندی که زدی نگاه کن.» «من ناقلا نیستم.» «بزن در رو.» اون خندید. «پس بزن در رو هستی.» نتونستم جلوی خندیدنم رو بگیرم، خیلی مسخره به نظر میرسید.
مونیکا گفت: «بیا.» سیگارش رو بهسمت من گرفت، چهارزانو رو فرش نشسته بود. اونجا ونسا رو میبینی؟ اونقدرها هم دوستش نداشتی وگرنه الان باید ویرون میشدی. بهت گفته بودم که حق با منه. تو قلب نداری.
کاتلین دختری است که در هفده سالگی توانسته کوسه ای عظیم را صید کند و به خلیج بیاورد و در رسانه ها اسم و رسمی برای خودش بسازد حتی اسم او در کتاب رکورد ها نیز ثبت شده که این مسئله باعث هجوم مردم به خلیج نقره ای می گردد و اتفاقاتی که برای آنها خواهد افتاد جالب و خواندنی است .
کتاب خلیج نقره ای از سری پرفروش ترین رمان های نیویورک تایمز است.
کتاب «خلیج نقرهای» نوشتهی «جوجو مویز» و ترجمهی «آرش هوشنگی فر» می باشد.
جوجو مویز نویسنده ی کتاب هایی همچون «من پیش از تو»، «من پس از تو» ، «دختری که رهایش کردی»، «آخرین نامهی معشوق»، «ماه عسل در پاریس»، «یک بعلاوه یک»، «میوه خارجی» و… است.
اتفاقات رمان خلیج نقره ای در شهری ساحلی رخ می دهد. داستان کتاب خلیج نقره ای به مانند داستان های دیگر جوجو مویز چند شخصیتی می باشد که از جمله آنها می توان به هانا، کاتلین ، مایک، لیزا و غیره اشاره نمود.
کاتلین دختری است که در هفده سالگی توانسته کوسه ای عظیم را صید کند و به خلیج بیاورد و در رسانه ها اسم و رسمی برای خودش بسازد حتی اسم او در کتاب رکورد ها نیز ثبت شده که این مسئله باعث هجوم مردم به خلیج نقره ای می گردد و اتفاقاتی که برای آنها خواهد افتاد جالب و خواندنی است.
خلیج نقره ای با ماشین بین سه تا چهار ساعت از سیدنی فاصله داره، و بیشتر مسیر به وسیله ی یک بزرگراه اصلی قابل دسترسیه.
داخل خلیج نقره ای هتلی نیست به غیر از یک هتل که سال ها پیش در طی یک آتش سوزی خراب شده و اکنون بازسازی شده برخی از مسافران و مهمانان این هتل داستان های گوناگون را رقم می زنند که…
در قسمتی دیگر از داستان میخوانیم:
«نفس تو گلوم حبس شده بود. با یه دست طناب نجات رو محکم گرفته بودم و با دست دیگه دوربین دوچشمی رو برداشتم و باهاش به اطراف نگاه کردم.
نه به نهنگ که به مادرم که بهسختی فریادهایش در مورد اندازهی نهنگ رو میشنیدم و فراموش کرده بودم که نباید بزارم منو ببینه.
حتی از اون فاصله میتونستم لیزا مک کالن رو ببینم که لبخند به لب داشت و چشمهایش در حال بازشدن به سمت بالا بود. حالتی بود که بهندرت رو خشکی به خودش میگرفت.
خاله کاتلین یه کاسهی بزرگ میگو و تعدادی لیموی قاچشده رو به همراه یه سبد بزرگ نون رو میز چوبی سفید گذاشت…» این کتاب را نشر «میلکان» منتشر کرده است .
در رمان خلیج نقره ای کاتلین زنی هفتاد ساله است که در هفده سالگی موفق به شکار کوسه می شود و شهرت او باعث رونق هتل خلیج نقره ای می شود.مایک دارمر از لندن به سمت
بندری در استرالیا میرود تا تجارتی را در این هتل راه بیندازد.اما خلیج نقرهای مانند هیچ خلیج دیگری نیست و ساکنان منطقه و کارکنان هتل، داستان را به گونهای پیش میبرند که روی خشن و خشمناک مایک رفته رفته ظاهر میشود…رمان خلیج نقره ای حکایت دلبستگی ها و خاطرات گذشته و سادگی ظاهر زندگی می باشد.
کتاب خلیج نقرهای، یکی دیگر از رمانهای عاشقانه جوجو مویز است که در یک شهر ساحلی رخ میدهد. این اثر مانند دیگر داستانهای مویز به صورت چند شخصیتی است.
از جمله شخصیتهای کتاب رمان خلیج نقرهای، میتوان به هانا، کاتلین، مایک، لیزا و غیره اشاره نمود. داستان با کاتلین شروع میشود. او دختری است که در هفده سالگی توانسته
کوسهای عظیم را صید کند و به خلیج بیاورد و در رسانهها اسم و رسمی برای خودش بسازد. حتی اسم او در کتاب رکوردها نیز ثبت شده که این مسئله باعث هجوم مردم به خلیج نقرهای میگردد و اتفاقاتی که برای آنها خواهد افتاد جالب و خواندنی است.
جوجو مویز (Jojo Moyes) یکی از نویسندههای رمانهای عاشقانه و پرطرفدار در تمام دنیاست. او را میتوان یک رمان نویس با قدرت بالای به تصویر کشیدن احساسات عاطفی دانست و شاید از همین جهت است که تمام آثار او با فروش بالایی همراه بوده است.
1- معرفی کتاب خلیج نقره ای در یوتیوب
2- معرفی کتاب خلیج نقره ای در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.