توضیحات
موبی دیک رمان مشهور هرمان ملویل، پنجمین کتاب این مجموعه است. بازنویسی این رمان برای چاپ در قالب یک کتاب کمیک استریپ، توسط ویل آیزنر انجام شده است. رمان «موبی دیک» درباره یک نهنگ سفید بزرگ است.
زمانی نهنگهای بزرگی در اقیانوسهای بزرگ زندگی میکردند که روغن و استخوانشان ارزش زیادی داشت. ماجراجویان و دریانوردان بسیاری به امید شکار این حیوانات راهی اقیانوس میشدند و گاهی با دست پر به خانه خود بر میگشتند. این رمان درباره ناخدایی جاه طلب به نام اهب و هدفش برای شکار نهنگی به نام موبی دیک است.
این رمان در سال ۱۸۵۱ منتشر شد و توجهات زیادی را به خود جلب کرد. رمان نامبرده، مبارزه انسان با طبیعت و تلاشش برای مهار زدن بر آن را به شکلی گویا به تصویر میکشد. این کتاب جزء شاهکارهای ادبی مصور به چاپ رسیده است.
کتاب موبی دیک نوشته هرمان ملویل، از مجموعه داستانهای مصور، زندگی دریانوردی را به تصویر میکشد که در تلاش است تا یک نهنگ را شکار کند.
موضوع کتاب موبی دیک (Moby Dick) چیست؟
داستان موبی دیک قصه مردی ماجراجو به نام اسماعیل است که در آرزوی شکار یک وال به سر میبرد. او با یکی از دوستانش به اسم کوئیکوگ تصمیم میگیرند به جزیره نانتاکت بروند و سپس از آنجا با یک کشتی راهی اقیانوس شوند و…
با هرمان ملویل بیشتر آشنا شویم:
هرمان ملویل (Herman Melville) در سال 1819 به دنیا آمد. تحصیلات رسمی او در سال 1834 در سن 15 سالگی خاتمه یافت. او مدتی منشی و معلم مدرسه بود، اما دریا عشق اولش بود. هرمان خدمتکار یک کشتی تجاری که عازم انگلستان بود، شد. سپس، در سال 1841، به کارکنان یک کشتی صید نهنگ پیوست، در آنجا او اطلاعات زیادی را برای نوشتن کتاب موبی دیک کسب کرد.
ملویل تحت تأثیر نوشتههای ناتانیل هاوتورن بود و موبی دیک را به او تقدیم کرد. هرمان احساس کرد هاوتورن بینشی از طبیعت انسان را که کمتر کسی میتواند داشته باشد، در نوشتههای خود منعکس کرده است.
هرمان همچنین انسانها را به خاطر زندگی با فرهنگهای مختلف میشناخت. زندگیاش با تایپیسها و بومیان آدمخوار، وی را به نوشتن کتابی به نام تایپی واداشت. از تجربه یک شورش، کتاب اومو را نوشت. یکی از آخرین کتابهای او و تأثیرگذارترین آنها کتاب بیلی باد است که سرگذشت یک دریانورد جوان را روایت میکند.
کتاب موبی دیک برای چه کسانی مناسب است؟
این اثر برای کودکان و نوجوانان که به داستانهای هیجانانگیز علاقهمند هستند بسیار جذاب است.
نقد و بررسی کتاب موبی دیک
خواندن رمان كلاسيك تجربهي متفاوتي است كه خيلي از كتابخوانهاي حرفهاي هم خودشان را از لذت آن محروم ميكنند. نويسندههاي داستانهاي كلاسيك، آدمهاي پرحرفي هستند و براي توصيف يك صحنهي بسيار ساده از داستان، سطرها و سطرها دربارهي آن مينويسند. هرمان ملويل اما از آن كلاسيكهاي كمحرف است. داستانهاي او درونمايهي ماجراجویی دارند و همين باعث ميشود تا خواننده با نثر كلاسيك آن ارتباط برقرار كند و كتاب را تا انتها بخواند.
معرفی کتاب موبی دیک؛ از بهترین آثار دورهی رنسانس در آمریکا
كتاب موبی دیک Moby Dick or The Whal مشهورترين رمان هرمان ملویل است كه در سال ۱۸۵۱، مشهور به دوران رنسانس آمریکايی منتشر شد. علاقهمندان به ادبيات داستاني آمريكا در اين كتاب همراه ملويل ميشوند و داستان شكار يك نهنگ غولآسا را ميخوانند. رمان موبي ديك داستان ملواني به نام اسماعیل است كه ميخواهد از يك نهنگ سفيد انتقام بگيرد. ملوان اسماعیل ناخدای کشتی ماهيگيري است كه قصد دارد از موبی دیک يا وال سفیدی که قبل از اين کشتیاش را نابود کرده و باعث قطع يكي از پاهايش شده، انتقام بگيرد.
ملويل رمان موبي ديك را در مدت یک سالونیم نوشت. بيشتر اتفاقهاي اين داستان از تجربههاي شخصي ملويل روي دريا وام گرفته است. توصیف تمام جزئيات شكار نهنگ غولآسا از آوردن جثهي بزرگ آن بر روي عرشهي كشتي تا خارج کردن روغن از بدن آن، همه از تجربههاي شخصي ملويل سرچشمه ميگيرند.
موبي ديك براي اولين بار در لندن چاپ شد و بعد از ناكامي در كتابفروشيهاي لندن، ملويل به اين فكر افتاد كه كتاب را با يك ويرايش متفاوت و با عنواني ديگر در نيويورك منتشر کند. البته میان این دو ویرایش صدها تفاوت به چشم میخورد. جالب اينجا است كه اين دو نسخه هيچ ارتباطي با هم ندارند و ملويل در واقع براي ناشر آمريكايي، كتابي كه امروز جهان به نام موبي ديك ميشناسد را نوشت.
نظر منتقدان ادبی درباره موبی دیک؛ بهترین کتاب درباره دریا
چاپ موبی دیک در آن زمان، يك شكست تجاري تمام عيار به حساب ميآمد اما از آنجايي كه كار اين دنيا هيچ حساب و كتاب ندارد، منتقدان ادبي قرن بيستم موبي ديك را شگفتي تكرارنشدني در دنياي ادبيات ناميدند و آن را بهعنوان یکی از بهترین رمانهای آمریکا معرفي كردند.
«ویلیام فاکنر» در يادداشتهايش دربارهي اين كتاب اعتراف میکند که آرزویش این بوده که موبي ديك را او نوشته بود. این کتاب در فهرست صد کتاب برتر تاریخ به انتخاب روزنامهي «گاردین» قرار گرفت و «دیاچ لارنس» از آن بهعنوان یکی از شگفتآورترین کتابهای دنیا و بهترین کتاب دربارهي دریا نام برده اشت.
رمان موبی دیک بعد از رسیدن به شهرت آنچنان محبوب شد که بر اساس اين داستان ملويل، فيلمنامههاي اقتباسي فراواني نوشته شده كه بسياري از آنها به يك فيلم سينمايي يا انیمیشن تبديل شده است. تا به حال بيش از ده مرتبه فيلمي اقتباسي از داستان موبي ديك ساخته شده است. اولين بار در سال 1930 و آخرين بار هم در سال 2013 داستان موبي ديك به روي پردهي سينماها نمايش داده شد.
معرفی هرمان ملویل؛ نویسندهی بهنام آمریکایی
هرمان ملویل از نويسندگان بهنام قرن هجدهم ميلادي بود. او رماننویس، شاعر و نویسندهي داستانهای کوتاه آمریکایی بود كه در زمستان 1819 در خانوادهاي آرام نسبتا مفرح در نيويورك به دنيا آمد. اما اين زندگي آرام چندان دوام نداشت و ملویل مجبور شد به دليل بدهي بسيار زياد پدرش از يازده سالگي كارهاي فراواني از فروشنگي تا کارگری در مزرعه و معلمي را انجام دهد.
ملویل در هجده سالگی ملوان شد و به همراه ديگر خدمهي یک کشتی تجاری راهی بندر لیورپول در انگلستان شد. اتفاقهاي ناخوشايندي كه در اين سفر تجربه كرد، دنياي رمانتیک او دربارهي دریانوردی را از بين برد. بعد از تمام شدن اين ماموريت هرمان ملويل دريانوردي را رها كرد و به كارهاي ديگر مشغول شد. اما چهار سال بعد دوباره شغل دريانوردي را از سر گرفت.
هرمان این بار سفر دریایی خود را با كار بر روي کشتی صید نهنگ را شروع كرد. اما زندگي بر روي اين كشتي اينقدر غيرقابل تحمل بود كه او به همراه يكي از دوستانش عطاي كار بر روي اين كشتي را به لقايش بخشيدند. آنها تصميم گرفتند از كشتي فرار كنند و وقتي كشتي در اسكلهي يكي از جزاير «مارکويیز» لنگر انداخته بود، نقشهي خود را عملي كردند. بعد از فرار آنها از قبيلهي آدمخوار «تپيس» سر درآوردند و به مدت يك ماه با افراد اين قبيله زندگي كردند.
ملويل بعدها از آن روزها بهعنوان تجربهاي لذتبخش ياد كرد و در سال 1846 اولين كتابش «تاي پي» را بر اساس سفر پرخطر و تجربههاي آن روزهايش نوشت. ملویل اين جزاير را بههمراه یک کشتی صیادی استرالیایی ترک کرد، اما زندگی پر حاشيهاش تمامي نداشت. او بعد از مشاركت در يك شورش راهي زندان شد. اما او كه تجربهي فرار از كشتي را داشت، اين بار بعد از مدت كوتاهي با گروهي از همبنديهايش از زندان فرار كرد و به «تاهيتي» یکی از جزایر مهم اقیانوس آرام، رفت و براي مدتي در بين بوميان آن منطقه زندگي كرد.
ملويل كتاب «امو» را در سال 1847 براساس خاطرات آن دوران از زندگياش نوشت. بعد از مدتي با يك كشتي ماهیگیري دیگر عازم «هاوایی» شد و سپس برای گذراندن خدمت سربازی به كشورش بازگشت. او در بیستوپنج سالگی دريانوردي را براي هميشه كنار گذاشت و بيشتر وقتش را نوشتن داستان گذراند.
آثار ملويل در زمان حياتاش طرفداران زيادي نداشت، اما درست مانند بسياري از نويسندگان مطرح تاريخ ادبيات جهان، استقبال از كتابهاي او و سبك نوشتارياش بسيار زياد شد بهطوري كه منتقدان ادبي او را جزو يكي از برترين نويسندگان ادبيات كلاسيك آمريكا معرفي كردند. هرمان ملويل در طول عمر هفتادودو سالهاش هفده داستان بلند و كوتاه نوشت. او در حال نوشتن داستان «بيلي باد» بود كه روزگار مجالي براي پايان دادن به اين داستان برايش نگذاشت.
انتشار کتاب موبی دیک در ایران
«نشر افق» يكي از باسابقهترين و پركارترين ناشران ايران است كه با مديريت «رضا هاشمی نژاد» در سال 1369 و بعد از پايان جنگ عراق عليه ايران تاسيس شد. اين ناشر در ابتدا به صورت تخصصي فقط در حوزهي ادبيات كودك و نوجوان فعاليت ميكرد، اما در اوايل دههي هشتاد شمسي فعاليت خود در حوزهي چاپ كتابهاي نويسندههاي ايراني و ترجمهي آثار ادبي براي بزرگسالان را هم آغاز كرد.
انتشارات «افق» در سال 1388 کتاب موبی دیک را با ترجمه «نوشین ابراهیمی» منتشر کرد. انتشارات «نیلوفر» برگردان دیگری از این اثر را با ترجمه «صالح حسینی» منتشر کرده است. گروه انتشاراتی «ققنوس» هم کتاب موبی دیک را با ترجمه رضا مرتضوی منتشر کرده است.
در بخشی از کتاب موبی دیک میخوانیم
درست نمیتوانم بگویم چرا شکار نهنگ را انتخاب کردم. ما گاهی وقتها بدون هیچ توضیح و دلیل روشنی دست به کارهایی میزنیم. همینقدر میدانم که ماهها رؤیای این جانورانِ عظیم دریاگرد و همهی گوشه کنارهای خطرناک و پرتِ جهانی را که در آن پرسه میزدند، در سر داشتم. این حیوانات شگفت انگیز کنجکاوی مرا دامن میزدند. قایقها و دریانوردانی هم که در تعقیب آنها بودند به همان اندازه مرموز و حیرتانگیز بودند. همیشه فکر میکردم وظیفه دارم به رموز آفرینش بیندیشم و مصمم بودم در یک کشتی صید نهنگ استخدام شوم و این شیوهی زندگی را با تمام رنجها و شادیها و مراسم و سنتهای عجیبش امتحان کنم.
شب پیش از سفر، خواب دیدم یک دسته عنبرماهیِ غولپیکر تقلاکنان دور سرم شنا میکنند، آب کف میکرد و ماهیها توی تاریکیِ زیر دریا سُر میخوردند و بیرون میآمدند. سردستهشان شبحِ سفیدِ نهنگ بزرگی با آروارهی خمیده بود. تمام بدنش پر بود از زوبینهای کج و کوله و زنگزده، حیوان در ریسمانهای آویخته و تکهپارههای هزاران قایق خرد شده، گیر افتاده بود. همی که چشمهام را مالیدم تا این منظرهی روح مانند را واضحتر ببینم، ماهی چرخید و توی تاریکی لغزید. من تا نزدیک به پایان ماجرا، تعبیر این رؤیا را نفهمیدم…
وقتهایی که ناخدا روی سوراخ مهار دیدهبانیاش مشغول کار نبود، به اتاقش در طبقهی پایین میرفت و نقشههایش را بررسی میکرد. یک روز صبح داشتم کف راهروی تنگ بیرون خوابگاه ناخدا را میسابیدم، که استارباک با چهرهای وحشتزده به سرعت از کنارم رد شد و در اتاق اهب را زد. اما چون جوابی نشنیدداخل شد و در را پشت سرش نیمهباز گذاشت. من هم در شستن بخشی از راهرو که دور و بر اتاق ناخدا بود، خیلی دقیق بودم و هم وظیفه داشتم دوستانم را در خوابگاه خدمه از تمام اخبار مهم آگاه کنم.
پس سرک کشیدم و نگاه سریعی به آن معبد خصوصی که اتاق ناخدا بود، انداختم. اتاق تمیز و معمولی بود، روی دیوارش قفسههای کتاب، تاقچهی سلاحهای گرم و یک گنجهی شیشهای پر از بطریها و وسایلعلمی ردیف شده بود. بعد، تخت نامرتب اهب در گوشهی اتاق، توجهم را جلب کرد. تمام ملافهها طوری بههم گره خورده و در اطراف ریخته بودند که انگار حیوانی وحشی آنجا خوابیده بود. بعدها که دربارهی این موضوع از پیشکار سؤال کردم، گفت که ناخدا هیچوقت کاملا خوابش نمیبُرد. او همیشه یکی دو ساعت مثل یک نهنگ عصبانی تقلا میکرد و سعی میکرد بخوابد، بعد دوباره از جایش بلند میشد و با فریاد لباسهایش را میخواست.
1-معرفی کتاب موبی دیک در یوتیوب
2- معرفی کتاب موبی دیک در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.