توضیحات
معرفی کتاب سفر روح نوشته ي مايكل نيوتون
سفر روح نوشته ي مايكل نيوتون ترجمه ي محمود دانايي در 344 صفحه و پانزده فصل توسط انتشارات نيكو نشر به چاپ رسيده است. آن چه در اين كتاب آمده بر پايه ي تلاش اشخاصي ست كه در جستجوي كمك به سوي من آمده اند و من آن ها را هيپنوتيزم كرده ام، چرا كه اين روش از نظر من وسيله ي قابل اعتمادي است به منظور كشف حقايق عوالم بعد. شرح سفر روح به عوالم ديگر برآمده از خاطرات كساني ست كه طي سال ها براي هيپنوتيزم درماني به من مراجعه كرده اند.
اين خاطرات واقعي بيان گر آن است كه عالم برزخ عالمي واقعي و ملموس است و در آن فضايي سرشار از محبت، شفقت و آرامش حكم فرماست. شگفتي هاي عالم برزخ و مراحل مختلف آن بيانگر هدف غايي و نهايي خلقت و به كمال رسيدن مخلوقات است. يعني برخورداري از آن ها از تمام نعمات الهي و همه ي مخلوقات مي توانند به اندازه ي كوشش و ظرفيت شان از آن سيراب گردند. در ادامه به تشريح فصول اين كتاب مي پردازيم:
فصل اول: مرگ و عزيمت
فصل دوم: دروازه ي برزخ
فصل سوم: بازگشت به موطن اصلي
فصل چهارم: روح هاي خطاكار ( منزوي)
فصل پنجم: آشنايی با برزخ
فصل ششم: تغيير و تحول و جايگزينی در برزخ
فصل هفتم: جايگزينی
فصل هشتم: راهنمايان ما
فصل نهم: روح های مبتدی
فصل دهم: روح های متوسط
فصل يازدهم: روح های پيشرفته
فصل دوازدهم: نحوه انتخاب زندگی بعدی
فصل سيزدهم: انتخاب جسم جديد
فصل چهاردهم: رخت سفر بستن
فصل پانزدهم: تولد ديگر.
مطالب کتاب سفر روح حاصل تحقیقات دکتر مایکل نیوتون است که طی چهل سال درمان و بررسی صدها مورد خاص به دست آمده است. او که توجه خود را به حالات گوناگون روان و روح معطوف کرده، به مواردی از حالات روح و عالم برزخ و کیفیات گوناگون آن دست یافته است. این خاطرات واقعی بیانگر آن است که عالم برزخ، عالمی واقعی و ملموس است و در آن فضایی سرشار از محبت، شفقت و آرامش حکمفرماست.
آیا از مرگ وحشت دارید؟ آیا نگران هستید که پس از مرگ برایتان چه پیش میآید؟ آیا ممکن است شما روحی داشته باشید که از جای دیگری آمده و پس از حیات جسمانی به همانجا بازگردد؟ یا این تنها یک خوشخیالی و فکر واهی ناشی از ترس مرگ است؟
«سفر روح (سیری در جهانهای معنوی، دیدار از طبقات مختلف برزخ با هیپنوتیزم)» حاصل چهل سال تحقیقات و درمان دکتر روانشناس، مایکل نیوتون است. او در این تحقیقات بیشتر توجه خود را به حالات گوناگون روان و روح معطوف کرده، به مواردی از حالات روح و عالم برزخ و کیفیات گوناگون آن دست یافته است که جای تعمق دارد.
وی نتایج تحقیقات خود را در این سالها، از طریق تدریس در دانشگاههای امریکا و شرکت در سمینارها، کارگاههای آموزشی و کنفرانسهای متعدد، در اختیار علاقهمندان قرار دادهاست.
تحقیقات دکتر نیوتون و دیگر دانشمندانی که در این زمینه تحقیقات علمی وسیع انجام دادهاند، دال بر تحکیم اصول ادیان است. از جمله اینکه: خداوندی قادر، متعال، یکتا، مهربان و حاکم بر کائنات وجود دارد. دنیایی به غیر از دنیای مادی، اما لطیفتر و نورانیتر وجود دارد که جایگاه ابدی روح است.
انسان تنها دارای یک قالب عنصری، شامل اعضا و جوارح نیست. بلکه ورای این بُعد جسمانی و مادی، بُعدی روحی قرار دارد، که منشأ ملکوتی دارد و حامل دَم پرودگاری است و این بُعد روحی است که انسان را از حیوان متمایز میکند و موجد بُعد اخلاقی در اوست. بُعد اخلاقی است که به انسان امکان میدهد نوعدوست شود، با همنوعان خود همدردی کند، از شادی آنان شاد شود وظیفهشناس شود، قدرشناس شود، نسبت به همنوع خود مهربان و مشفق باشد، در جهت خدمت به همنوع خود کوشا باشد و …
این تحقیقات، همچنین مؤید این نکته است که حساب و کتابی واقعی وجود دارد و کسی را از آن گریز نیست و حق هیچکس ضایع نمیشود.
مطالب کتاب سفر روح نهتنها از لحاظ محتوا، بلکه به جهت روش گردآوری اطلاعات دربارهی عوالم پس از مرگ بسیار جالب، آموزنده و در عین حال جذاب و پرکشش است. از همه مهمتر، این اولین کتابی است که با دسترسی به حافظهی پنهانی و ضمیر ابرآگاه افراد متعددی، در مورد وضعیت روح پس از مرگ جسم و جزئیات برزخ نگاشته شدهاست.
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر؟ ننمایی وطنم ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مراد وی ازین ساختنم مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساختهاند از بدنم ای خوش آن روز که پرواز کنم تا برِ دوست به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
وقتی شما به چشمان کسی نگاه میکنید … حتی فردی که برای اولین مرتبه میبینید … گاهی پیش میآید که احساس میکنید او را میشناسید. جسم شما نمیفهمد که دلیلش چیست … ولی روح، آن فرد را به یاد میآورد.
معمولاً به هر روح امکان میدهند که مدتی را در یک یا دو دنیای سهل و آسان بگذراند و قرار هم نیست کار مهم و زیادی انجام دهد. بعد از چنین دورهای زندگی سخت کرهی زمین به من پیشنهاد شد. آیا زندگی در کرهی زمین سخت و مشکل تلقی میشود؟ بله، در بعضی عوالم، روح باید ناراحتی و حتی زجر جسمی (فیزیکی) متحمل شود. در برخی از عوالم دیگر مشکلات بیشتر فکری هستند. زمین هر دو نوع سختی را دارد. اگر بتوانیم تحت شرایط سخت کار خود را خوب انجام دهیم به ما امتیاز و جایزه داده میشود. (با تبسم) آنهایی که خیلی به عوالم مختلف نمیروند، ما را ماجراجو تلقی میکنند.
با این حال، در طول حیات، سرنوشت «کارما» ما چنان طراحی شده است که هیچ امتحان و آزمایشی، خارج از قدرت و تحمل ما، برایمان پیش نمیآید.
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا برِ دوست به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
بله، ما گاهی رؤیاهایی داریم، مثلاً هنگام بازی با سایر بچهها داستانهایی خلق میکنیم و از دوستان خیالی حرف میزنیم، اما در واقع آن قصهها و آن رفقا واقعیت داشتهاند … و فراموش شدهاند. بچهها در سالهای اول تولد چیزهایی میدانند که خارج از تصور بزرگترهاست. خب، حالا درست لحظهی قبل از تولدت فرارسیده، به من بگو که مشغول چهکاری هستی؟
افرادی که به وجود روح اعتقاد دارند، خیال میکنند که همهی روحها بعد از زندگی زمینی در فضای خاصی با هم محشور میشوند. بسیاری از سوژههای من قبل از آنکه به خواب مصنوعی برده شوند، هنوز همین برداشت را دارند. اما وقتی از خواب بیدار میشوند، از اینکه فهمیدهاند در برزخ برای هر روحی جای خاصی در نظر گرفته میشود، دچار شگفتی میشوند
روحها اغلب در لحظات قبل از مرگ واقعی و به هنگامی که جسم آنها درد و رنج میبرد، جسم میزبان (بدن خود) را ترک میکنند.
یونانیهای قدیم معتقد بودهاند که بشر در زندگیهای متوالیاش از مراحل نادانی، نابالغی و پرخاشگری رد میشود و باید به مراحل دلرحمی، صبر و تحمل، صداقت، گذشت و محبت برسد. در قرن دوم بعد از میلاد مسیح، طرز فکر دینی عیسویان هم مانند تفکر افلاطون و نوافلاطونیان بود. یعنی معتقد بودند که همهی روحها یکسان نیستند و در سطوح مختلفی هستند. بالاترین همه «یکتای برتر مطلق» یا خداوند خالق تلقی میشد، که همهی روحها از او تراوش میشوند و در وجود انسان جا میگیرند و نهایتاً باید این روحها پیشرفت کنند و مجدداً به آن روح خالق بپیوندند.
یکی از دشوارترین نگرانیهای تمام اشخاصی که میخواهند به چیزی مافوق خودشان اعتقاد پیدا کنند، تفکر دربارهی علت و منشأ این همه بدی و ناروایی در جهان است. نخستین مثالی که در این مورد مطرح میشود موضوع شیطان (اعمال شیطانی) است. وقتی من از اشخاص تحت هیپنوتیزم سؤال میکنم گه چگونه خداوند رحمان و رحیم رنج و درد بندگان خود را روا میدارد، با کمال شگفتی میبینم که در پاسخهای آنها تفاوتهای بسیار اندکی وجود دارد: همهی سوژهها میگویند خالقی که روح ما را به وجود آورده است، آرامش کامل را عمداً دور از دسترس قرار داده، تا ما برای رسیدن به آن بیشتر بکوشیم.
علت اینکه روح در برزخ، تصاویری مشابه جاهایی که روی کرهی زمین دیده یا در آنها میزیسته را مشاهده میکند و خاطرات فراموشنشدهی یک خانه، مدرسه، باغ، کوه، یا ساحل به ذهنش میآید، این است که در حقیقت یک نیروی مهربان روحی میخواهد با یادآوری آن مناظر آشنای سرابمانند، ما در برزخ احساس راحتی و آشنایی کنیم. خاطرات زمینی ما هرگز نمیمیرند. آنها برای همیشه بهصورت رؤیا، در «ذهن روحی» باقی میمانند
کلید پیشرفت در این است که بفهمیم به ما خلقتاً توانایی داده شده است که در مقاطعی از هر زندگی به تصحیح مسیر خود بپردازیم و شهامت آن را داشته باشیم که اگر راهمان غلط است و ما را به مقصد نمیرساند، آن را تغییر دهیم. با غلبه بر ترس و قبول ریسک، سرنوشت کارما برای ما عوض میشود و در مقابل انتخاب جدیدی قرار میگیریم. در پایان هر زندگی، بهجای آنکه هیولایی با دهان باز منتظر بلعیدن ما باشد، میتوانیم خودمان در حضور معلم و راهنمایمان، منتقد سختگیر اعمالمان بشویم. از این روست که میگویند فلسفهی کارمای زندگیهای متوالی، هم عادلانه است و هم همراه با لطف و رحمت و بخشش است.
حرفهی من «خوابدرمانی» Hypnotherapy و کار اصلی من اصلاح ناهنجاریهای رفتاری برای درمان اختلالات روانی است. قسمت اعظم فعالیت من، کمک به بیماران برای مرتبط کردن افکار و عواطفشان است، تا از این راه به هویت تازهای دست یابند و رفتار سالم و بههنجارتری داشته باشند. با همکاری خود بیماران سعی میکنیم به معنا، نقش و نتیجهی هر یک از باورهای آنها پی ببریم. زیرا من معتقدم که هیچیک از مشکلات روانی، تخیلی نیستند.
بررسی زندگی بعد از مرگ بدون طرح موضوع قانون علت و معلول و عدالت کارما امکانپذیر نیست. بر اساس کارما نتیجهی اعمال خیر و شر بر چگونگی زندگی بعدی اثر میگذارد. عبارت «هیچ چیز در زندگی ما اتفاقی نیست»، بهدرستی فلسفهی کارما را بیان نمیکند. اما این ضربالمثل میتواند به ما درسی بیاموزد. اعمال ما در سرنوشت ابدیمان مؤثر است و به هیچ طریقی نمیتوانیم از آن فرار کنیم، مخصوصاً اگر به حقوق دیگران تجاوز کرده باشیم.
(سفر روح)
به نظر من، وقتی ما از یک نیروی برتر معنوی طلب کمک میکنیم، نباید تقاضای تغییر فوری کل وضعیت را داشته باشیم. نحوهی پیشرفت ما در زندگی بر اساس برنامهریزی است. ولی در هر موقعیت برای رسیدن به هدف راههای مختلفی در جلویمان داریم و در انتخاب آنها آزاد هستیم.
بعد از مدتی … نه خیلی طولانی … او را بهصورت یک زن به زمین بازگرداندند … که مردم اطرافش خیلی خشن بودند … همه را بهطور مادی مورد تجاوز قرار میدادند … این انتخاب مخصوصاً برایش شده بود که مورد تجاوز قرار گرفتن را تجربه کند.
روحهای خطاکار به دو گروه تقسیم میشوند: یک گروه آنهایی هستند که نمیخواهند واقعیت مرگ جسم خود را قبول کنند و به دلیل اضطراب و نگرانی شخصی، در مقابل بازگشت به برزخ مقاومت شدید میکنند. گروه دوم، آنهایی هستند که به جهت ارتکاب یا همدستی با تبهکاریهای جنایتکارانه در جامهی بشری، روحشان آسیب فراوان دیده و معیوب شده است. گروه اول منزوی شدن را خودشان انتخاب کردهاند (چارهای دیگر نداشتهاند) ولی گروه دوم را راهنمایان معنوی به حالت زندانی، برای مدت نامعلومی، از تماس و ارتباط با سایر روحها محروم میکنند.
آیا جهنم برای این است که روحهای خوب را برای همیشه از روحهای بد جدا کند؟ اظهارات سوژههای مختلف مرا قانع کرده است که برای روح هیچ جایی به اندازهی زندگی جسمی در کرهی زمین همراه با زجر و درد و ناراحتی نیست. سوژهها به من میگویند که تمام ارواح عادی بعد از مرگ جسم به جایی برده میشوند که آنها را با حوصله و محبت پذیرا میشوند.
اگر کسی در زندگی زمینی مرتکب خودکشی بشود، روح او را در برزخ تنبیه میکنند؟ اینجا تنبیه بهصورتی دیگر و نه بهصورتی که در زمین مرسوم است وجود دارد و جنبهی آموزش نیز دارد. کلودیس از این جهت ناراضی خواهد بود که من زود از میدان در رفتم و شهامت رویارویی با مشکلات را نداشتم. خودکشی مسئلهی مرا حل نکرده و همه چیز به همان صورت وجود دارد. حالا باید در قالب جسمی دیگر برگردم و با همان مشکلات روبهرو شوم. فقط در این میان فرصت زیادی را از دست دادهام و دچار ندامت و پشیمانی هستم.
کاربرد خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) در پردهبرداری از حقیقت تا چه اندازه معتبر است؟ مغز اشخاصی که به خواب مصنوعی فرو برده میشوند، بهآرامی از مرحلهی بیداری «بتا» Beta میگذارد و نوسانات آن از مرحلهی میانی پائینتر میرود و به سطوح مختلف مرحلهی «تتا » Theta میرسد. مرحلهی تتا، خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) است، نه خواب طبیعی. وقتی ما میخوابیم، به مرحلهی پایانی «دلتا» Delta میرسیم. جایی که پیامهای رسیده به درون حوزهی ناخودآگاه وارد میشوند و بهصورت رؤیاهای ما درمیآیند.
در مرحلهی «تتا»، ذهن ابرآگاه دچار بیهوشی و ناخودآگاهی نیست. بنابراین ما توانایی دریافت و ارسال پیامهای مغزی را داریم و تمام مدارهای حافظه و خاطرات نیز باز و مشغول به کار هستند. در حالت هیپنوتیزم، اشخاص در مورد تصاویری که میبینند و گفتگوهایی که میشنوند و منشأ آنها ذهن ناخودآگاه است، بهصورت اموری واقعی حرف میزنند. سوژها در پاسخ به پرسشها، نمیتوانند دروغ بگویند، تنها ممکن است آنچه را در ذهن ناخودآگاه خود میبینند، بهطور نادرست تعبیر کنند.
مراجعین من، هم شامل مردان و زنانی هستند که کاملاً پایبند مذهبند و هم کسانی را در بر میگیرد که اصلاً هیچگونه پایهی اعتقادی خاصی ندارند. اما اکثریت آنها، در فاصلهی بین این دو قطب قرار میگیرند، با کولهباری از باورها و اعتقادات گوناگون دربارهی فلسفهی زندگی.
افرادی که به وجود روح اعتقاد دارند، خیال میکنند که همهی روحها بعد از زندگی زمینی در فضای خاصی با هم محشور میشوند. بسیاری از سوژههای من قبل از آنکه به خواب مصنوعی برده شوند، هنوز همین برداشت را دارند. اما وقتی از خواب بیدار میشوند، از اینکه فهمیدهاند در برزخ برای هر روحی جای خاصی در نظر گرفته میشود، دچار شگفتی میشوند.
گاهی اوقات سوژهای به من میگوید «نیرویی در درون من است که مرا به اعمال ناپسند وادار میکند». در واقع افرادی که فکر میکنند تحت تأثیر نیروهای خیر و شر قرار میگیرند و لذا کنترلی روی اعمال خود ندارند، از لحاظ مغزی بیمار هستند.
(سفر روح)
بشرها بسیار خودپسند و در عین حال دستخوش احساسات و عواطف خود هستند. قادرند از خود تلخی و بیاعتنایی بروز دهند، ولی ظرفیت زیادی برای محبت و نوعدوستی نیز دارند. در این دنیا، یعنی کرهی زمین، هم رفتار شجاعانه و هم عکسالعملهای ناشی از ترس و ضعف دیده میشود. همه مشغول اعمال ضد و نقیض هستند.
برای ما جالب این است که بتوانیم به آنهایی که روی کرهی زمین زندگی میکنند بفهمانیم که هستی و موجودیت آنها جاودانی است و آنها از طریق نیکخواهی و محبت به دیگران میتوانند پیشرفت کنند. باید با علاقه و پشتکار برای ترقی و تعالی خود در تلاش باشند. این موقعیت که در زندگیهای زمینی به ما داده میشود برایمان بسیار جالب است. اما بدخواهی نیز در افراد بشر دیده میشود! این به جهت عواطف و احساسات آنهاست، ولی اینگونه رفتار همیشگی نیست. افراد بشر وقتی تحت فشار و ناراحتی قرار بگیرند بهتر تواناییهای خود را بروز میدهند و خیلی شریف و مهربان میشوند.
چطور ممکن است که از طریق خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) به روح دستیابی پیدا کنیم؟ در نظر بگیرید که ذهن آدمی دارای سه کرهی متحدالمرکز است، هر کدام از کرهها، از قبلی کوچکتر و در داخل آن قرار دارد و هر یک معرف لایه و درجهای از خودآگاهی ذهنی است. اولین لایهی خارجی، معرف ذهن «خودآگاه» است، که منشأ استدلالات انتقادی و تحلیلی ماست. لایهی دوم، معرف ذهن «نیمهآگاه» است. همان ناحیهای که قبل از بقیهی قسمتها به خواب مصنوعی فرو میرود، تا به بایگانی خاطرات مربوط به این زندگی و زندگیهای قبلیمان دسترسی پیدا یابد.
لایهی سوم، داخلیترین آنها، همان است که ما اکنون آن را ذهن «ابرآگاه» مینامیم. این لایه بالاترین مرکز «خودیت» را برملا میسازد، یعنی مربوط به هنگامی است که ما حالت مظهر یک نیروی برتر را داریم. ذهن ابرآگاه هویت واقعی ما را در خود نگه میدارد و با ذهن نیمهآگاه که حاوی خاطرات قالبهای مادی زندگیهای قبلی ماست، آمیخته شده است. ابرآگاه ممکن است تنها یک لایهی ذهنی نباشد و بلکه خود روح باشد. قسمت ابرآگاه معرف عالیترین تظاهرات خرد و ادراکات ماست.
روحها اغلب در لحظات قبل از مرگ واقعی و به هنگامی که جسم آنها درد و رنج میبرد، جسم میزبان (بدن خود) را ترک میکنند. چه کسی میتواند آنها را سرزنش کند؟
آنهایی که میمیرند، ناراحتی مرگ خودشان برایشان غمناک و آزاردهنده نیست، چون میدانند آنهایی را که روی زمین باقی گذاشتهاند دوباره در دنیای ارواح و احتمالاً در زندگیهای بعدی میبینند. اما از طرف دیگر، کسانی که در مراسم تشییع و تدفین عزاداری میکنند، غالباً احساس میکنند که عزیزی را برای همیشه از دست دادهاند.
(سفر روح)
اگرچه روحها شکل و شمایل جسم خود را از قبل میدانند، معهذا آماری که در ایالات متحده گرفته شده نشان میدهد که نود درصد از زنان و مردان از قیافهی ظاهری خود راضی نیستند. این امر ناشی از قدرت فراموشی آگاهانه است. یعنی ما فراموش میکنیم که خودمان به دلایلی آن قیافه را برای خود انتخاب کرده بودیم. امروزه در جهان، تقلید کردن یک قیافهی ظاهری خوشایند، سبب گرفتاریها و ناخوشیهای بسیاری شده است. البته روبهرو شدن و عکسالعمل مناسب نشان دادن به همین وضعیت هم قسمتی از برنامهی است که روح باید در دنیا بیاموزد.
آیا به یاد داریم که هر کدام از ما چند مرتبه در آینه نگاه کرده و گفتهایم «آیا این قیافهی واقعی من است؟» یا «اصلاً من چرا اینشکلی هستم؟» گرفتاری و مشکل وقتی جدیتر میشود که ما به جهت محدودیتهای جسممان نتوانیم کارهایی را که به آنها راغب شدهایم انجام دهیم. بارها با سوژههایی روبهرو شدهام که قاطعانه شکل و قیافه و بدن خود را عامل اصلی ناکامیها و ناخوشیهایشان میپندارند. (سفر روح)
عبارت «هیچ چیز در زندگی ما اتفاقی نیست»، بهدرستی فلسفهی کارما را بیان نمیکند. اما این ضربالمثل میتواند به ما درسی بیاموزد. اعمال ما در سرنوشت ابدیمان مؤثر است و به هیچ طریقی نمیتوانیم از آن فرار کنیم، مخصوصاً اگر به حقوق دیگران تجاوز کرده باشیم.
ما قادر هستیم حضور تسلیبخش روح عزیز تازه درگذشتهای را، بهخصوص در حین یا بلافاصله بعد از مراسم تدفین حس کنیم
دگردیسی روحی، شامل تحول و پیشرفت به طرف کمال است، که از طریق رویارویی مستمر و دائمی و غالب شدن بر مشکلات و مبارزههای زندگی زمینی حاصل میشود.
کتاب های مرتبط سفر روح
1-معرفی کتاب سفر روح در یوتیوب
2- معرفی کتاب سفر روح در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.