توضیحات
معرفی کتاب بیشعوری ابدی اثر خاویر کرمنت
کتاب بیشعورهای ابدی؛ شناخت بیشعورهای اصلاحناپذیر و راهکارهای مقابله با آنها دومین کتاب درباره بیشعوری از خاویر کرمنت، برای شناخت بیشعورهای ابدی و راههای محافظت جامعه و زندگی از آسیبهای آنهاست
بیشعوری ابدی؛ شناخت بیشعورهای اصلاحناپذیر و راهکارهای مقابله با آنها .
کتاب اول خاویر کرمنت (Xavier Crement) برای بیشعورها بود و برای این که درد خود را بشناسند و درمان کنند که در ایران فروش فوقالعادهای بیش از 50 هزار جلد داشت. اما کتاب دوم کرمنت برای بیشعورها نیست، درباره بیشعورها است. خصوصا بیشعورهای سمج، اصلاحناپذیر و تمامعیار.
کرمنت کتاب بیشعورهای ابدی (Assholes Forever) را برای قربانیان بیشعوری نوشته است و درباره آدمهایی است که نه توبه میکنند، نه اصلاح میشوند. آنهایی که انگشتنمای آدم و عالم شدهاند. کرمنت هیچگاه فکر نمیکرد روزی مجبور شود آن را بنویسد. او در این کتاب به این نتیجه رسیده که برخی بیشعورها به قدری متعهد و سرسپردهی بیشعوری هستند که بعید به نظر میرسد روی رستگاری را به خود ببینند.
کتاب دوم کرمنت، بیشعورهای ابدی به سه بخش تقسیم شده است: در بخش اول، به شما میگوید که بیشعورهای مطلق چه ویژگیهایی دارند و راههای شناخت این بیشعورها را با نمونههایی بیان میکند. در بخش دوم انواع بیشعورهای مطلق را برمیشمارد.
در بخش سوم که عنوان آن «بیشعور کیهانی» نام دارد به این موضوع که افزایش بیشعوری باعث ایجاد یک بیشعوری همهگیر و سازماندهی شده میشود، اشاره میکند و بسیار خطرناک است، در ادامه انواع بیشعوریهای اجتماعی و سیاسی را که در گروههای سازماندهی شده عمل میکنند را بررسی و سپس راهکارهای مقابله با آنها را شرح میدهد.
در پشت جلد این کتاب آمده است:
دوستان بیشعور به خود حق میدهند که همهی غصهها و ناراحتیهایشان را برای شما تعریف کنند و انتظار دارند همیشه با دقت و دلسوزی به حرفهایشان گوش دهید. مشکلشان هر چه باشد، انتظار دارند همیشه طرفدار آنها باشید و به آنها اطمینان دهید حق کاملاً با آنهاست؛ اما شما نباید از مشکلات خود هیچ حرفی بزنید.
شما باید از تمام دشمنان دوستان بیشعورتان متنفر باشید. اگر با کسانی که از آنها متنفرند یا کنار گذاشته شدهاند دوستی کنید، شما را به باد انتقاد خواهند گرفت. باید تشویق، مهربانی، حمایت و شفقت بیپایان را به سمت آنها سرازیر کنید. اگر اینگونه نباشید و محبت فراوان خود را نثارشان نکنید، دوستی شما چنگی به دلشان نخواهد زد.
زندگی با دوستان بیشعور به همین موارد ختم نمیشود. این بیشعورها میگویند نباید از آنها به خاطر چیزی انتقاد کنید. هر بحثی درمورد اشتباهات آنها به اعتماد به نفسشان لطمه میزند؛ لذا باید از آنها چشمپوشی کنید.
تلختر از داشتن دوست بیشعور، داشتن یک همسر بیشعور است. در این دنیا، هیچچیزی تکان دهندهتر از آن نیست که یک روز از خواب بیدار شوی و ببینی که با یک بیشعور ازدواج کردهای. بعضیها از همان لحظهای که پای سفرهی عقد مینشینند، به این حقیقت تلخ پی میبرند؛ اما برخی تا سالها پس از ازدواج، متوجه این موضوع نمیشوند.
در قسمتی از کتاب بیشعوری ابدی میخوانیم:
وقتی میخواهیم شیء ساکن نامعلومی را به تصویر بکشیم، معمولاً کوه را تصور میکنیم؛ اما در طول سالها، به چیز مهمی در مورد کوهها پی بردهام. آنها فقط سرجایشان هستند. اگر بخواهید آنها را جابهجا کنید، با شما مقابله نمیکنند. موفقیت یا عدم موفقیت شما در این کار به تلاش و پشتکار خودتان بستگی دارد.
اشیائی که واقعاً ساکن هستند، در برابر جابهجایی مقاومت میکنند. آنها مثل قاطر، ثُمشان را محکم به زمین فشار میدهند و از دستور شما سرپیچی میکنند.
هرچه بیشتر تلاش کنید آنها را به حرکت وا دارید، بیشتر مقاومت میکنند. هیچگاه با زور نمیتوانید کاری از پیش ببرید، برای اینکه بتوانید قاطری را از جایش حرکت بدهید، باید راهی بیابید تا به او بفهمانید حرکتکردن از اول ایدهی خودش بوده است، نه شما. به عبارت دیگر، میبایست به انگیزههای روانشناختی و بسیار به شانس تکیه کنید.
البته، بیشعورهای یک دنده (قاطر) بیشتر در ادارههای دولتی حضور دارند. به همین دلیل است که بار اولی که میلدرد از ادارۀ منابع انسانی دولت، با من تماس گرفت که با هم جلسهای داشته باشیم، احساس ترس و هیجان به من دست داد.
او میخواست بداند آیا امکان برگزاری کلاسهای درمانی بیشعوری در ادارهی آنها وجود دارد یا نه. پرسید که میتوانم پنجشنبهی آینده ببینمش. مجبور بودم تعدادی از قرارهایم را لغو کنم و برنامههایم را دوباره بچینم تا بتوانم خواستهی او را برآورده کنم، اما با کمال میل این کار را انجام دادم.
پنجشنبه رسید، من هم سروقت در دفترش حاضر شدم. اما 45 دقیقه مرا منتظر نگه داشت. ولی به قدری صمیمانه عذرخواهی کرد که ناراحتیام را فراموش کردم. او از مدیران ارشد سازمانشان دعوت کرده بود که در جلسۀ ما حضور داشته باشند.
تحت تأثیر دقت و توجه زیاد آنها قرار گرفتم. آنها سؤالهای زیادی نپرسیدند، اما بسیار یادداشتبرداری کردند. در حالی که در ذهنم روی نحوهی برگزاری کارگاهی که مطابق با نیاز آنها باشد کار میکردم، جلسه را با رضایت خاطر ترک کردم.
دو روز بعد، دوباره تماس گرفت که قرار بعدیمان را برای بعدازظهر همان روز هماهنگ کند. به او گفتم که نمیتوانم جلسه را در مدت زمان کمتر از 4 ساعت برگزار کنم. به همین دلیل قرار جلسه را برای هفتهی بعد برنامهریزی کردیم.
اما وقتی رسیدم گفتند که میلدرد لحظاتی پیش، وقتی که من در راه بودم، با دفتر تماس گرفته و قرار ملاقات را لغو کرده است. زمان ملاقات به 9 صبح فردای آن روز موکول شد، اما وقتی رسیدم به من گفتند که قرار ملاقات برای ساعت 8 بوده است نه 9، و چون من سر ساعت 8 آن جا حاضر نبودم، مشغول کار دیگری شده و افرادی که قرار بود در جلسه حاضر باشند را به سر پروژههای جدید فرستاده است. چارهای نداشتم جز اینکه به دفترم بازگردم و خودم را آرام کنم.
فهرست مطالب کتاب بیشعوری ابدی
عنوان
مقدمه
بخش یکم: با هر نامی، رنگوبویش یکی است –
فصل یکم: بیشعور مطلق
فصل دوم: قاشقزنی روز هالووین
بخش دوم: حقههای کاری – فصل سوم: بیشعور گردنکلفت
فصل چهارم: بیشعور عقلکل
فصل پنجم: بیشعور یک دنده
فصل ششم: بیشعور غرغرو
فصل هفتم: بیشعور مکنده
فصل هشتم: بیشعور خُردبین
فصل نهم: بیشعور لجن
فصل دهم: بیشعور آشوبطلب
فصل یازدهم: بیشعور قربانی
بخش سوم: بیشعور کیهانی – فصل دوازدهم: بیشعور کیهانی
فصل سیزدهم: بیشعور قائل به میانهروی سیاسی یا همان بیشعور باملاحظه
فصل چهاردهم: بیشعور سبز یا بیشعور طرفدار حفظ محیطزیست
فصل پانزدهم: بیشعورهای مبتذل
فصل شانزدهم: بیشعورهایی که به شدت نفرت میورزند
۲فصل هفدهم: بیشعور مفتخور
فصل هجدهم: نابودش کن
معرفی کتاب بیشعوری ابدی؛ شناخت بیشعورهای اصلاحناپذیر و راهکارهای مقابله با آنها
«بیشعورهای ابدی» یا «شناخت بیشعورهای اصلاح ناپذیر و راهکارهای مقابله با آنها» دومین کتاب درباره بیشعوری از خاویر کرمنت است. کتاب اول او، که در ایران فروش فوق العادهای بیش از ۵۰ هزار جلد داشت. کتابِ اول کرمنت برای بیشعورها بود. برای این که درد خود را بشناسند و درمان کنند. اما کتاب دوم کرمنت برای بیشعورها نیست.
درباره بیشعورها است. «بهویژه بیشعورهای سمج، اصلاحناپذیر و تمامعیار. همچنین کتابی است برای قربانیان. کتابی که هرگز فکر نمیکردم مجبور شوم بنویسم.» کرمنت در این کتاب توضیح میدهد که چرا به این نتیجه رسیده است که برخی بیشعورها به قدری متعهد و سرسپردهٔ بیشعوری هستند که بعید به نظر میرسد روی رستگاری را به خود ببینند.
کتاب دوم کرمنت، «بیشعورهای ابدی» سه بخش دارد. در بخش اول او توضیح میدهد که ویژگی بیشعورهای مطلق چیست و راههای شناخت این بیشعورها را با نمونههایی توضیح میدهد.
در بخش دوم انواع بیشعورهای مطلق را برمیشمارد و در بخش سوم با عنوان بیشعور کیهانی اشاره میکند که افزایش بیشعوری باعث ایجاد یک بیشعوری همهگیر و سازماندهی شده میشود که بسیار خطرناک است و بعد انواع بیشعوریهای اجتماعی و سیاسی را که در گروههای سازماندهی شده عمل میکنند و راهکارهای مقابله با آنها را بررسی میکند. در نهایت این کتاب برای شناخت بیشعورهای ابدی و راههای محافظت جامعه و زندگی از آسیبهای آنها است.
کتاب “بیشعوری برای همیشه” دومین کتاب از این مجموعه است و “خاویر کرمنت” بشعورانی (از دید او) را بررسی میکند که دیگر به درمانشان هم امیدی ندارد.
آنها با ماندن در این وادی تصمیم گرفتند تا ابد بیشعور بمانند.او در کتاب توا خود “بیشعوری بس است دیگر” راه هایی برای خروج از این ناآگاهی ارائه داده است و در این کتاب متعجب است که چرا این افراد راه درمان را پیش نگرفته اند و همچنان بر خود و بی شعوری خود تکیه میکنند.”خاویر” ازین افراد بعنوان مختل کننده نظم جهان یاد میکند و اعتقاد دارد وجود این افراد هر جامعه را به پسرفت محکوم میکند.
تعجب کرمنت آنجایی است که این گونه افراد تلاشی برای بهبود زندگی خود و در پی آن بهتر شدن جامعه شان نمیکنند.
درباره خاویر کرمنت
خاویر کرمنت زمانی پزشک مطرحی بوده که جایگاه ارزندهای در زندگی حرفهای و خانوادگی داشته است. همیشه افراد زیادی دور و برش بودهاند و به او احترام میگذاشتهاند. کسی روی حرفش حرف نمیزده و همه منتظر تصمیمات و نظرات او بودهاند. همسری مهربان و دو فرزند زیبا و سالم، زندگی او را از پیش هم رویاییتر کرده است.
اما از آنجا که خودش هم میگوید، جایی میرسد که زندگی با تمام هیبت و قدرتش در برابرت میایستد و میگوید: «تو بیشعوری! حالا وقت آن رسیده تا نتیجهی رفتارهایت را ببینی!». همه چیز خیلی سریع اتفاق میافتد. همسر، فرزندان و دوستانش او را ترک کردند و حالا او با تمام وجود احساس سرافکندگی و اندوه میکرد.
نقطهی عطف زندگی کرمنت همینجا اتفاق میافتد. او ناگهان متوجه میشود که آن چیزی که او آن را احترام و اعتمادبهنفس تلقی میکرده، چیزی نیست جز ترس و وحشتی که دیگران از او دارند.
هیچکس جرات مخالفت با او را نداشته، چون همه از واکنشهای غیرمنطقی و عجیبوغریب او میترسیدند. اینجاست که تصمیم میگیرد این مساله را بهطور جدی و اصولی برطرف کند.
او تصور راونپزشکان و متخصصانی که معتقد بودند بیشعوری قابل درمان نیست، را نادیده گرفت. کرمنت نهتنها ثابت کرد که بیشعوری بیماری است، بلکه ادعا کرد مانند هر داروی مخدر، اعتیادآور هم هست. نتیجهی تفکرات و تحقیقات کرمنت همین کتاب بیشعوری است که آن را در سال 1990 در آمریکا منتشر کرد.
کتاب بیشعوری را میتوان نوعی سفر درونی و تحول فکری این دانست که در آن، نویسنده صادقانه و باجسارت تمام، از رفتارهای نادرست خود حرف میزند، از وقتهایی که دیگران را رنجانده و آزار داده است. کرمنت با نوشتن این کتاب، اعترافنامهای نوشته که در آن تکاندهندهترین اتفاقات و رفتارها را هم با شهامت تعریف کرده است.
پس از تمام این فراز و نشیبها، کرمنت توانست بار دیگر اعتماد خانواده و دوستانش را جلب کند و زندگی جدیدی شروع کند. او حالا تخصص پزشکی را رها کرده و بهعنوان روانپزشک بیشعورها، به مردم کمک میکند تا بتوانند زندگی بهتر و سالمتری داشته باشند.
1- معرفی کتاب بیشعوری ابدی در یوتیوب
2- معرفی کتاب بیشعوری ابدی در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.