توضیحات
معرفی کتاب قدرت من هستم
کتاب قدرت من هستم در سال 2015 به چاپ رسید و تبدیل به یکی از پرفروشترین و محبوبترین کتابهای جول اوستین شد. جول اوستین در این کتاب به صورت کامل درباره قدرت کلام و “من هستم”هایی که بر زبان میآوریم صحبت میکند.
جول اوستین در کتاب قدرت من هستم (The Power of I Am) تمام تلاش خود را میکند که به خواننده این پیام را برساند که هر صفت یا عبارتی که بین دو کلمه من هستم قرار دهد، به نحوی آن را به زندگی خود دعوت کرده است.
جول اوستین (Joel Osteen) در سال ۱۹۶۳ در ایالت تگزاس آمریکا دیده بر جهان گشود. او کشیش اعظم کلیسای بزرگ لیکوود است. سخنرانیهای او به طور متوسط ۷ میلیون بیننده در طول یک هفته و ۲۰ میلیون بیننده در طول یک ماه دارد و همچنین در ۱۰۰ کشور مختلف در سراسر دنیا پخش میشود. جول اوستین در سال ۲۰۰۶ در لیست ۱۰ انسان تاثیرگذار جهان قرار گرفت. او تا به حال هفت کتاب نوشته که تمامی این کتابها در صدر کتابهای برتر نیویورک تایمز قرار گرفتهاند و بعضی از آنها بیش از ۲۰۰ هفته در صدر بهترین کتابهای نیویورک تایمز بودهاند.
درباره کتاب قدرت من هستم
جول اوستین (Joel Osteen) در کتاب قدرت من هستم (The Power of I Am) میکوشد تا میزان تأثیرگذاری کلمات را برای مخاطب شرح دهد. وقتی در توصیف خودمان یک ویژگی را میان دو کلمۀ «من» و «هستم» قرار میدهیم، این ویژگی وارد زندگی ما میشود. او نشان میدهد که جملۀ «من… هستم» تا چه حد قدرتمند است و چگونه درک این نیرو استعدادها و تواناییهای فرد را کشف و او را به زندگی شادتر و مفیدتر نزدیک میکند.
اوستین برای بیان نگاهش از داستانهای شگفتانگیز انسانهای گوناگونی الهام گرفته است؛ افرادی که هر کدام از آنها در شرایط خاص زندگی خود، که گاهی نیز با دشواری همراه بوده، با تمرکز بر قدرت مثبت کلمات وضعیت را تغییر دادهاند. اغلب مردم ویژگیهای منفی خود را بیشتر از نقاط مثبتشان مورد توجه قرار میدهند. آنها معمولاً مشخصههای مثبت خود را نادیده میانگارند و اینگونه نسبت به خودشان دچار نارضایتی میشوند. وقتی میگویید من زیبا هستم، شما زیبایی را به زندگی خود دعوت میکنید و زیبایی به جستوجوی شما میآید و این امر جوانی و شادابی را نیز برایتان به ارمغان میآورد. هیچ کس دیگری این توانایی را ندارد که زیبایی و شادابی را به زندگی شما دعوت کند، این خود شما هستید که میتوانید با استفاده از این کلمات و به زبان آوردنشان آنها را وارد زندگیتان کنید.
ادعای استین این است که قدرتمندترین ابزاری که در اختیار بشر قرار دارد، واژهها هستند. انسان میتوان با این قدرت، یعنی قدرت کلام، زندگیای را ویران کند یا از نو بسازد. در واقع این کلمات هستند که دردها را تشدید میکنند و یا آنها را تسکین میدهند، این بستگی به خود انسان دارد که با زندگی خود چگونه برخورد کند و از این قدرت در چه مسیری استفاده کند. کافیست برای زندگی خود ارزش قائل باشیم، از قدرت کلمات بهره بگیریم و کمی بیشتر به خودمان توجه کنیم تا این توانایی را دریابیم و از طریق آن راهگشای زندگی خود و دیگران باشیم.
کتاب قدرت من هستم مناسب چه کسانی است؟
اگر مدام به نقصهای خود توجه میکنید و اعتمادبهنفستان را از دست دادهاید، اگر نقاط قوت خود را نمیبینید و به دنبال کشف قدرت درون خود هستید، مطالعه این کتاب به خوبی شما را راهنمایی خواهد کرد.
جملات برگزیدهی کتاب قدرت من هستم
– تو همانی هستی که به زبان میآوری
– کلمات مانند بذر هستند، وقتی دربارۀ چیزی صحبت میکنی، به کلام خود زندگی میبخشی
– اولین مکانی که جنگ را میبازیم، همان میدان افکار خودمان است
– به گفتارت توجه کن. آیا به زندگیات برکت میبخشی؟ یا آن را نفرین میکنی؟
با جول اوستین بیشتر آشنا شویم
جول اوستین را در ایران با نام جوئل اوستین هم میشناسند. او تصوری که عامهی مردم در دنیا از یک کشیش داشتند را بر هم زد و با لبخندی دلنشین، آرامش، اتکا بر خود و خداوند بین مردم محبوبیت پیدا کرد. هنوز که هنوز است کسی با دیدن یک مرد خوشاخلاق و خوشپوش به یاد کلیساهای پروتستان نمیافتد، اما جول اوستین این تصور را شکست و تبدیل به یک کشیش ثروتمند شد که با آرامش و همدلی با مخاطبانش صحبت میکند!
فرقی نمیکند یک برنامهی تلویزیونی باشد یا یک سخنرانی هفتگی معمولی در کلیسا، جول همیشه با ظاهری آراسته سخنرانی میکند و این موضوع یکی از نکات جذاب و عامل محبوبیت او بین مردم است. یکی دیگر از ویژگیهای بارز جول اوستین استفاده از تمامی ابزارهایی است که او را به مخاطب خود متصل نگه میدارد. چند دههی قبل کتاب، برنامههای تلویزیونی و رادیویی تنها راههای ارتباطی او با مخاطبانش بود که البته او در تمام این موارد به بهترین شکل ممکن ظاهر شد و کتابهایش به سرعت به زبانهای مختلف ترجمه شدند و بین مردم کشورهای دیگر هم محبوب شدند. امروز علاوه بر این موارد، از پادکست، شبکههای اجتماعی و به طور کلی هر کجا که مخاطبی برای شنیدن برداشتهای جول اوستین از کتاب مقدس وجود دارد، او هم حضور دارد.
زندگی جول اوستین
جول اسکات اوستین در تاریخ ۵ مارچ ۱۹۶۳ در هوستون تگزاس متولد شد. مادر و پدر جول اوستین چهار سال پیش از تولد جول (سال ۱۹۵۹) یک کلیسا (به نام لیکوود) در هوستون دایر کردند و هر دو در همین کلیسا مشغول به فعالیت شدند. پدر او (جان اوستین) یک کشیش منصوب به کلیسای پروتستان بود و مردم مذهبی منطقهی خود را در کلیسا جمع میکرد و برای آنها سخنرانی و موعظه میکرد.
جول تا هجده سالگی هیچ تصوری درمورد آینده و شغل دلخواهش نداشت و در سال ۱۹۸۱ وارد دانشگاه اورال رابرت شد. تحصیل او در این دانشگاه حتی به یک سال هم نکشید و بعد از گذراندن یکی دو ترم متوجه شد که مسیر زندگی دلخواه او از دانشگاه عبور نمیکند. بنابراین خیلی زود از تحصیل آکادمیک دست کشید و به کلیسای خانوادگیشان بازگشت تا در ادارهی لیکوود به پدرش کمک کند. جول برای شناساندن کلیسا به مردم دیگر مناطق و گنجاندن تعالیم مسیحیت در زندگی روزمرهی مردم ایدهی حضور در برنامههای تلویزیونی را مطرح کرد و خیلی زود تبدیل به یکی از عوامل اثرگذار در اجرا و تولید شدن برنامههای مذهبی و کلیسایی در تلویزیون آمریکا شد.
در سال ۱۹۹۹ پدر جول از دنیا رفت، ادارهی کلیسای لیکوود به او واگذار شد و نام جول اوستین برای اولین بار و بدون اینکه تاثیری در این قضیه داشته باشد به عنوان کشیش اعظم کلیسای پروتستان بر سر زبانها افتاد. این تمام ماجرا نبود و تازه در این نقطه بود که خلاقیت، میل به تغییر و بهبود شرایط تبدیل به نقاط قوت و برتری جول اوستین نسبت به دیگر کشیشها شد.
در دوران مدیریت جول کلیسای لیکوود محبوبیت بیشتری بین مردم پیدا کرد و اگر کسی دوست داشت یکشنبهها سری به کلیسا بزند، حتما انتخاب او لیکوود بود. به همین علت بود که جول تصمیم گرفت تا در رسانهها حضوری پررنگتر و موثرتر داشته باشد. به خاطر آراستگی ظاهر و تفاوت داشتن گفتههای جول کلیسای لیکوود آهسته آهسته بر روی بیلبوردها و تبلیغات هم راه یافت. بنابراین بودجهای که برای مطرح شدن کلیسای لیکوود هم اختصاص داده میشد هم دو برابر شد. در طی مدتی کوتاه راه چند صدسالهای طی شد، آوازهی جول اوستین و کلیسایش مرزهای آمریکا را هم رد کرد و به دهها کشور دیگر رسید و جول اوستین تبدیل به یکی از مشهورترین، ثروتمندترین و محبوبترین معلمهای مذهبی، انگیزشی و معنوی در دنیا شد.
کتابهای جول اوستین
از سال ۲۰۰۴ بود که جول اوستین تصمیم گرفت علاوه بر برنامههای تلویزیونی و رادیویی، کتاب هم منتشر کند. اولین کتاب او زندگی بهتر تو همین حالا نام داشت که فرد را در هفت قدم معنوی به قدرت درونی خود وصل میکرد و هنوز هم یکی از پرفروشترین آثار معنوی و انگیزشی است. جول اوستین هر سال یک کتاب انگیزشی و پرفروش را منتشر کرده و با توجه به حجم فعالیتهای او میشود گفت که تقریبا هیچوقت دست روی دست نگذاشته است!
جول اوستین در کتاب قدرت من هستم با یک جملهی ساده موضوعی مهم را پیش میکشد. اعلام کردن حضور خود در جهان به خداوندی که انسان را آفریده با دو کلمهی «من… هستم» شکل میگیرد. به عقیدهی جول اغلب افراد احساس عجز و ناامیدی میکنند، چرا که بودن خود را در هر لحظه به خود و خالقشان اعلام نمیکنند. جول در هر بخش از این کتاب به مخاطب یاد میدهد تا از احساس عجز، عذاب وجدان بابت گذشته و وقایع عبور کند و با جملات من زیبا هستم، من مخلوق خداوند هستم، من کامل و بیعیب و نقص هستم به سطحی جدید از زندگی برسد. چرا که به عقیدهی جول اوستین از دل جملهی «من قوی هستم»، قدرت به زندگی شما میآید، از جملهی «من سالم هستم»، سلامتی به وجود شما پا میگذارد و از جملهی «من ثروتمند هستم» راهی برای ثروتمند شدن زاده میشود.
جول اوستین در کتاب تفکر بهتر، زندگی بهتر با بیانی ساده به سراغ موضوعی رفته که فرهیختگان و بزرگان بسیاری در سراسر جهان به آن پی برده بودهاند. ذهن ما درست مثل یک ابرکامپیوتر است که با افکار ما پردازش میشود. جول اوستین در این کتاب به مخاطب خود میآموزد که چطور با استفاده از عبارات تاکیدی و معنوی مغز را از نو سازماندهی و برنامهریزی کنیم تا خالق ثروت، سلامتی و عشق در زندگیمان باشیم.
کتاب رستگاری در تاریکی دقیقا برای افرادی نوشته شده که به دلیل بیماری، بدهی یا جدایی در چاهی تاریک گرفتار شدهاند و ناامیدی و انفعال را تجربه میکنند. جول اوستین در این کتاب توضیح میدهد که چطور تاریکی درست مثل یک فرصت است تا فرد بتواند از آن عبور کند و به روشنایی و نور برسد.
همهی ما در زندگی وقایعی را تجربه میکنیم که میتواند به راحتی وجود ما را پر از نگرانی، ترس و ناامیدی کند، اما نکته اینجا است که اگر این احساسات در وجود ما نهادینه شود، به راحتی ما را به سمت بیماری، بدبیاریهای پی در پی، ترک شدن و… پیش ببرد. جول اوستین در کتاب احساسات منفی را خالی کنید به مخاطب خود آموزش میدهد که ذهن و جسمشان را از احساسات منفی پاکسازی کنند.
جول اوستین در کتاب نسخهی بهتر خودت هفت قدم ساده را آموزش میدهد که در خلق کردن ارتباط عاشقانه، عادتهای سازنده و ایجاد حس خوشبختی تاثیرگذار هستند. او در این کتاب به افراد یادآوری میکند که همیشه میتوانند تبدیل به نسخهای بهتر، جذابتر و دوستداشتنیتر از خودشان تبدیل شوند.
پیام اصلی جول اوستین
زمانی که شما با خود بگویید من متوسط هستم، من تنها یک انسان گمنام در بین هفت میلیارد جمعیت جهان هستم، هیچ چیز خاصی درباره من وجود ندارد.
جول اوستین، کشیش و سخنرانی انگیزشی، در این کتاب قصد دارد از تاثیر و قدرت جملههایی بگوید که ما هر روز در مورد خودمان آنها را به زبان میآوریم.
جول اوستین در کتاب «قدرت من هستم»، با شرح و تفسیر درباره قدرت تکرار «من هستم»هایی که هر روز و دقیقه در زندگی روزمره تکرار کرده و درباره آنها صحبت میکنیم، حرف زده است.
او بیان میکند که قدرت «من هستم» این امکان را به شما میدهد تا به هر مشکل، ناامیدی و شکستی غلبه کنید. تکرار جملاتی که نشاندهنده قدرت ما هستند، در درازمدت به ما کمک میکند تا خود را مستقل، با اعتمادبهنفس و فردی قوی حس کنیم.
حال آن که اگر مدام جملاتی با بار منفی بر زبان بیاوریم و مدام از نقصها و نقاط ضعف خود حرف بزنیم، به مرور باورمان میشود که ما قوی نیستیم و از عهده انجام هیچ کاری برنمیآییم.
همه ما در روز با خودمان گفتوگوهای درونی بسیاری داریم که برخی از این گفتوگوها میتواند مخرب و برخی دیگر باعث قدرتمندی ما شود. مکالمات ما با خودمان اگر جملاتی باشند که مدام روی نقاط ضعف ما تاکید دارند، قدرت اراده را از ما سلب میکنند.
از طرفی اگر با بیان برخی جملات و تاکید روی آنها، به تواناییها و موهبتهایمان اشاره کنیم، به مرور احساس قدرتمندی و توانایی در ما تقویت میشود. از این رو، کتاب «قدرت من هستم» به همه افرادی که دغدغه رشد و خلاص شدن از قضاوتهای منفیِ درونی را دارند، پیشنهاد میشود.
بسیاری از مردم تا به حال نگفتهاند «من جذاب هستم. من زیبا هستم.» آنها بیشتر بر روی نقصهای و آنچه که در مورد خودشان دوست ندارند متمرکز می شوند و دائم به این که کم و زیادهای زندگیشان در کجاست، توجه میکنند.
با گفتن «من زیبا هستم»، زیبایی میآید و به دنبال شما می گردد. جوانی میآید و به دنبال شما میگردد. تازگی و شادابی میآید و به دنبال شما میگردد. فرد دیگری نمیتواند این کار را برایتان انجام بدهد. خودتان باید این حرف را به خودتان القا کنید… .
تصویر شخصی خود را تغییر شکل دهید و قدرت تفکر مثبت را با دو کلمه ی ساده در آغوش بگیرید: اعلام کنید “من هستم” و زندگی ای که خدا برای شما خلق کرده است را جشن بگیرید! هر آنچه که از کلمات “من هستم” پیروی کند همیشه به دنبال شما خواهد آمد. بنابراین، وقتی روز را آغاز می کنید و می گویید:
“من مبارک هستم” برکت به دنبال شما می آید.
“من با استعداد هستم” استعداد به دنبال شما می آید.
“من سالم هستم” سلامتی سر راه شما قرار می گیرد.
“من قوی هستم” قدرت در پی شما می آید.
سه دلیل برای خواندن کتاب قدرت من هستم
قدرت من هستم یک کتاب انگیزشی خوب است که میتوانید به گفتههایش فکر کنید. در ادامه تعدادی از دلایلی که باید این کتاب را بخوانید آمده است:
به قدرت کلمات پی ببرید: این کتاب دربارهی قدرت کلمات نوشته شده است. چیزی که جوئل اوستین میگوید این است که واژهها تأثیرگذارند و اگر قدرت آنها را دستکم بگیرید آسیب خواهید دید.
از افکار منفی فاصله بگیرید: کتاب قدرت من هستم به شما کمک میکند جنبهی مثبت وجود خود را ببینید و تلاش کنید روی نقاط قوت سرمایهگذاری کنید. بهاینترتیب خواندن این کتاب به شما کمک خواهد کرد از ظرفیت خود بهتر استفاده کنید.
به موفقیت و شادی نزدیکتر شوید: یکی از اولین چیزهایی که برای زندگی شاد و سالم نیاز است این است که خودتان را دوست داشته باشید و با کلمات مثبت خطاب کنید. این کتاب این کار را به شما یاد خواهد داد.
در بخشی از کتاب قدرت من هستم میخوانیم
وقتی خداوند جهان را میآفرید، صرفاً به آن فکر نکرد. فقط باور نداشت که نور و زمین و اقیانوس و حیوانات وجود خواهند داشت. ذات ازلی از آفرینش جهان مطلع بود، اما تا وقتیکه تصمیم خود را علنی نکرده بود، اتفاقی رخ نداد. پروردگار گفت بگذارید نور وجود داشته باشد و نور آفریده شد. باید بدانیم افکار جان نمیگیرند، بلکه کلمات زنده میشوند. قانون سادۀ زمان ما نیز همین است.
میتوانی تمام روز موضوعی را باور داشته باشی و هیچ اتفاقی را به چشم نبینی. ممکن است در دل ایمان داشته باشی و آرزوهای بزرگی را در سر بپرورانی و بر وعدۀ الهی اصرار کنی، اما هیچ تغییری را نبینی. مشکل کجاست؟ تا وقتی صحبت نکنی، هیچ اتفاقی نمیافتد. بهجای اینکه صرفاً باور داشته باشی بدهیهایت تمام میشود، باید آن را به زبان بیاوری. هر روز اعلام کن بدهیهایم تمام میشود. من سربلندم و سرافکنده نیستم. لطف الهی مانند سپری محافظ من را احاطه کرده است.
هنگامیکه سخن میگویی، قدرت الهی تو باعث میشود تا اتفاقها رخ بدهند. فرصتها تو را پیدا میکنند. اتفاقات خوب، ترفیع و ایدهها به جستوجوی تو میپردازند. بهجای اینکه صرفاً فکر کنی امیدوارم از این بیماری خلاص شوم دعا میکنم که حالم بهتر شود که البته کار خوبی است، باید یک گام فراتر بروی و از این به بعد آن را اعلام کنی. «من قدرتمندم. سالمم. زنده میمانم و نمیمیرم. خداوند با عمری طولانی من را راضی میکند.» همین کار است که ایمان تو را فعال میکند.
اینگونه نیست که صرفاً امیدوار باشی امسال خوب پیش برود یا آرزوهایت برآورده شوند. امید خوب است، اما تا وقتی سخن نگویی هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. هر روز پیش از ترک کردن منزل اعلام کن امسال بهترین سال من خواهد بود. همه چیز به نفع من تغییر میکند و قرار است وارد مرحلۀ جدیدی شوم. وقتی اینگونه سخن بگویی، فرشتگان دستبهکار میشوند، درهای جدیدی را میگشایند، افراد مناسب را در صف قرار میدهند و همه چیز را به نفع تو اداره میکنند.
بخش دیگری از کتاب قدرت من هستم
لوسی (Lucy) زنی بسیار زیبا و جوان بود. این طور به نظر میرسید که همه چیز همانطوری که میخواهد پیش میرود. در خانوادهای بزرگ شده بود که همه اعضای آن به هم عشق میورزیدند. ما بعد از یک مراسم دعا یکدیگر را ملاقات کردیم. رفتار او بسیار دوستانه بود و شخصیت بسیار خوبی داشت. با خودم گفتم اگر در دنیا یک انسان شاد وجود داشته باشد، قطعا لوسی است.
اما خیلی زود فهمیدم که اینطور نیست. در واقع لوسی اصلا از زندگی خود خوشحال نبود و به شدت احساس تنهایی میکرد. لوسی خودش را دست کم میگرفت و به نظرش مردم دنیا از او با استعدادتر بودند. او در مورد خودش افکار منفی و ناراحت کنندهای داشت و مدام به خودش میگفت: «من زشت هستم، من بدشانسم، من نمیتوانم چیز جدیدی بیاموزم، من همیشه احساس خستگی میکنم.» ۵ دقیقه با او حرف زدم و متوجه شدم چیزی مانع رشد او شده است. لوسی مدام میگفت «من چنین و چنان هستم.» هر چیزی که بین این دو کلمه “من” و “هستم”، بیاید تعیین میکند که شما چه نوع زندگی خواهید داشت.
تمام «هستمهایی» که از دهان شما بیرون میآیند، یا موجب موفقیت میشوند یا زمینههای شکستتان را فراهم میکنند. در همه ساعتهای زندگی، قدرت «من چنین و چنان هستم» در حال فعالیت است. با کوچکترین اشتباهی خود را با «من چنین هستمهای منفی» بمباران میکنید و اصلا متوجه نیستید که این کار چه تاثیر وحشتناکی روی آینده میگذارد. با گفتن اینکه شما چه هستید و نیستید، آنها را به سمت خود جذب میکنید.
اما نگران نباشید. شما بین «من» و «هستم» حق انتخاب دارید. حتی اگر حال خوشی ندارید و اوضاع آنطور که میخواهید پیش نمیرود، در مورد خودتان از جملات مثبت استفاده کنید. زمانی که در مورد خودتان مثبت حرف میزنید، خداوند بزرگ نعمتهای خود را به سمت شما هدایت میکند. به کار بردن جملات مثبت در حق خودتان، هیچ هزینهای برایتان ندارد.
با خواندن این کتاب چه چیزهایی را یاد میگیریم؟
معمولا شرایط بد زندگی و اتفاقات ناگوار که گاهی انسان از آنها با عنوان بدشانسی یا بدبختی یاد میکند تنها در نتیجهی نگرش منفی فرد به آن موضوع شکل میگیرد.
افرادی که مدام در زندگی غرلند میکنند و به دنبال بهانه هستند تا تمام صفات منفی را بین دو کلمهی من هستم بگذارند با خواندن کتاب قدرت من میتوانند، تواناییها و استعدادهای بی نظیر خود را کشف کنند و زندگی مثمر ثمرتر و شاد تری داشته باشند.
اوستین در این کتاب هم مثل کتابهای دیگر خود با بینش و داستان های شگفت انگیز الهامبخش بسیاری از افراد است تا به آنها یادآور شود که با تمرکز بر قدرت انرژی مثبت به اصل و حقیقت زندگی خود مسلط شوند.
کتاب قدرت من هستم به خواننده کمک میکند تا با تمرکز بر روی این دو کلمه میتوان به قلههای زندگی صعود کرد و این دو کلمه چیزی نیست جز من هستم.
کتاب قدرت من هستم از نوزده فصل تشکیل شده است. نویسنده در بخشهای آغازین کتاب به این موضوع تاکید دارد که زمانی که فرد به خود میگوید «من خیلی دست و پاچلفتی هستم» دست و پا چلفتی بودن به سراغ او میرود.
وقتی بگوید«من خیلی پیر هستم» چین و چروکها به دنبال او میروند یا مثلا زمانی که میگوید «من خیلی چاق هستم» کالریها به دنبال او میآیند. در واقع انسان هر چیزی را که بگوید من هستم، مثل این است که برای آن دعوتنامه فرستاده و در را به رویش باز کرده و به او اجازه داده جزئی از زندگی او باشد.
این مورد برای موارد منفی و مثبت وجود دارد. اوستین در ادامه توضیح میدهد که آنچه انسان به عنوان زیبایی و طراوات به خود نسبت میدهد خداوند هم همان را در سر راه او قرار میدهد و این امر باعث طراوت روح آدمی هم میشود. در ادامه نویسنده توضیح میدهد که چطور با تمرین میتوان نقاط ضعف را تبدیل به نقاط قوت کرد و جای افکار منفی بذر افکار مثبت را در ذهن کاشت.
تاکید اوستین در این کتاب بر این موضوع است که باید من هستم های خود را تغییر دهیم تا سرنوشتمان هم تغییر کند.
به عنوان مثال در فصل دوازدهم که عنوان «من هدفمند هستم، زمان را تحت کنترل درآورید» نویسنده توضیح میدهد که زمان یکی از با ارزشترین داراییهای بشر است که به هیچوجه از دست رفتن آن قابل جبران نیست. او میگوید که مسئول زمانی هستیم که خداوند در اختیار ما قرار داده است و نباید آن را هدر دهیم یا بدون هیچ هدف خاصی اجازه دهیم که زمان از دستمان برود.
مشخص کردن اولویتهای اصلی زندگی و هدفمند بودن یکی از راهکارهایی است که در این فصل به آن تاکید شده است.
در واقع گذراندن امور زندگی در صفحات مجازی یا به بطالت گذراندن زندگی، تنها انسان را از مسیر آرامش و حال خوب جدا میکند.
در هر فصل از کتاب جول اوستین داستانها، راهکارها و رویکردهایی را ارائه میکند که انسان را قدم به قدم با مفهوم واقعی و مهم زندگی او آشنا میکند.
در ادامه در فصل هفدهم با عنوان «من حفاظت شده هستم؛ خداوند انسانهای دارای عیب را دوست دارد» اوستین با اشاره به جملاتی از کتاب مقدس توضیح میدهد که اگر انسان به خداوند اطمینان و توکل داشته باشد و بداند بدون اجازه خداوند هیچ چیزی نمیتواند وارد محدودهی زندگی او شود، دیگر نگران آینده نخواهد بود.
در نهایت این احساس اطمینان به خداوند باعث میشود تا فرد از مسیر خوشبختی خارج نشود و به همه چیز با دیدگاهی مثبت نگاه کند.
در فصل های پایانی کتاب اوستین توضیح میدهد که همیشه نباید با این دیدگاه در محضر خداوند دعا کرد که معجزهای رخ دهد و فردی وارد زندگی ما شود که به واسطهی او ما احساس خوشبختی کنیم. او بیان میکند که حالا زمان آن رسیده که به جای انتظار برای رسیدن معجزه و خوشبختی، خودمان معجزهی زندگی افراد شویم.
انسان در حقیقت دست خداوند در این کره خاکی است که میتواند باعث امید بخشی و شور و اشتیاق در زندگی دیگران شود.
جول اوستین در کتاب قدرت من هستم، قدم به قدم از کنار گذاشتن عادتهای فکری منفی تا تبدیل شدن به معجزهای در زندگی دیگران همراه خواننده است.
واژهها مثل بذر هستند. وقتی چیزی بر زبان خود جاری میکنید، به آن چیزی که میگویید جان میبخشید.
اگر به گفتن آن ادامه دهید، نهایتا ممکن است به واقعیت تبدیل شود. شاید خودتان متوجه شوید یا شاد هم نشوید، ولی در واقع آیندهی خودتان را پیشگویی میکنید.
این مساله در آن زمان که چیزهایی از این قبیل میگوییم «من مورد رحمت خداوند هستم. من قوی هستم. من به رویاهایم دست خواهم یافت. من از زیر بار قرض بیرون خواهم آمد» خیلی خوب است، با این کار نه تنها مثبتگرا هستیم بلکه در عین حال، پیروزی را پیشگویی کردهایم، موفقیت را پیشگویی کردهایم، سطوحی جدید را پیشگویی کردهایم.
زندگی شما در همان مسیر واژههای شما حرکت خواهد کرد.
اما خیلی از مردم دائما تنها مسائل منفی را پیشگویی میکنند. «هرگز اتفاق خیلی خوبی برای من در زندگی رخ نمیدهد». «دیگر هرگز اندامم متناسب نخواهد شد». «اوضاع کسب و کار خراب است. به احتمال زیاد اخراج خواهم شد». «فصل مریضی است. حتما آنفولانزا خواهم گرفت».
کلید واژه
معرفی کتاب قدرت من هستم
درباره کتاب من هستم
کتاب قدرت من هستم مناسب چه کسانی است؟
جملات برگزیدهی کتاب قدرت من هستم
با جول اوستین بیشتر آشنا شویم
کتابهای جول اوستین
پیام اصلی جول اوستین
در بخشی از کتاب قدرت من هستم میخوانیم
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.