رام کردن کردن ذهن سرکش

14.50

 

عنوان: رام کردن ذهن سرکش؛ روش های علمی مهار تنش و اضطراب

نویسنده: فیث جی هارپر

مترجم: پگاه ملکیان

ناشر: مون

موضوع: آسیب روانی- درمان- به زبان ساده

رده ی سنی: بزرگسال

تعداد صفحات:192

 

تعداد:
مقایسه
دسته:

توضیحات

معرفی کتاب رام کردن ذهن سرکش

مغز هر فرد تمام تلاشش را برای کمک به او می کند، اما همین مغز هرازچندگاهی می تواند یک احمق واقعی باشد؛ اعتیاد به چیزهای تکراری یا شوک شدن کامل در بدترین لحظه های ممکن.

مغزهمه ی ما می داند که انجام این کارها خوب نیست، اما بعضی اوقات نمی تواند جلوی وقوع آنها را بگیرد و برای آنها چاره ای پیش پایمان بگذارد. مخصوصا اگر مسئله یک وسواس باشد که نتواند بر آن غلبه کند. این درست همان جایی است که کتاب «رام کردن ذهن سرکش» زندگی رفتار فکری شما را تغییر می دهد.

 

دکتر فیث در کتاب «رام کردن ذهن سرکش» با شوخ طبعی، صبوری و علم توضیح می دهد که در جمجمه ی شما چه می گذرد و از طریق فرایند آموزش مجدد مغز، با شما صحبت می کند تا به نمونه های اضطراری زندگی روزمره پاسخ مناسب دهید و سلاحی که برای مقابله موثر با آسیب های قدیمی یا جدید نیاز دارید را به دست آورید (به ویژه اختلال استرس پس از سانحه).

 

اگر به دنبال استفاده از علم برای غلبه بر اضطراب، افسردگی و عصبانیت هستید، حتما این کتاب را بخوانید. سبک نوشتن دکتر هارپر قطعا توجه شما را جلب می کند. کتاب «رام کردن ذهن سرکش» از همه نوشته های خشک و کسل کننده ای که در طول روز می خوانید موثرتر و جذاب تر است و شما را برای تغییرات شگفت انگیزی در زندگی تان آماده می کند.

 

 درباره کتاب رام کردن ذهن سرکش

مغز چطور به فنا می‌رود؟ بیایید راه و روش‌هایش را بشماریم. خشم، افسردگی، اضطراب، استرس، غم و اندوه تروماتیک، مصرف مواد، الگوهای رفتاری دیوانه‌وار و روابط احمقانه.

 

بسیاری از مواردی که آن را بیماری روانی در نظر می‌گیریم درواقع اختلال عملکرد مواد شیمیایی مغز است که بیشتر به دلیل رویدادهای پراسترس و تروماتیک زندگی با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم.

 

ما قبلاً ژن‌های بیچاره‌مان را در واکنش نشان‌دادن به محیط‌های پر استرس و تروماتیک مقصر می‌دانستیم؛ اما تحقیقات اخیر نشان می‌دهد فقط دو تا پنج درصد افرادی که با تروما دست‌وپنجه نرم می‌کنند به خاطر ژن‌های معیوبشان گرفتار شده‌اند. بنابراین می‌دانیم به احتمال زیاد علت مشکلمان محیط اطراف و چگونگی مقابله با آن است.

 

خشم و افسردگی و… استراتژی‌های مقابله‌ای هستند. رفتارهای ما واکنش به چرندیاتی هستند که مجبوریم هر روز با آن‌ها سروکله بزنیم. مغز ما تنها به رویدادهای تروماتیک بزرگی که باعث تغییر روند زندگی‌مان می‌شوند واکنش نشان نمی‌دهد، بلکه به روابط و تعامل‌های سمی روزمره نیز واکنش نشان می‌دهد؛ اعصاب‌خردی‌های کوچکی که سایرین برایمان ایجاد می‌کنند، مثل تعدی به خطوط قرمز و بی‌احترامی به نیاز ما برای امنیت. ترکیب این دو با هم آشفتگی زیادی به بار می‌آورد.

 

این حس به فنارفتن به چرخه‌ای معیوب تبدیل می‌شود. ما چون احساس عجیب بودن و دیوانگی می‌کنیم، عجیب و دیوانه می‌شویم. احساس ضعف و ناتوانی یا حتی درهم‌شکستگی می‌کنیم. حتی فکر می‌کنیم معیوبیم و این درمان‌ناپذیرترین حس دنیاست. اساساً معیوب یعنی درست‌نشدنی! پس اصلاً چرا خودمان را به زحمت بیندازیم و سعی و تلاش کنیم؟

 

اما چه می‌شد اگر می‌توانستید بفهمید تمام آن افکار و احساسات چطور به وجود می‌آیند؟ اگر بفهمید تمام چرت‌وپرت‌هایی که در مغزتان می‌گذرند از کجا آمده‌اند چه؟ اگر کاملاً غیر قابل درک باشند چه؟ این درواقع به این معناست که می‌توانند درست‌شدنی باشند.

 

این موضوع خیلی مهم است. اگر فقط روی علائم تمرکز نکنیم و بدانیم چرا مشکل داریم احتمال بهتر شدنمان خیلی بیشتر است. برای مثال اگر به دنبال درمان استرس، اضطراب و افسردگی باشیم و علتشان را جویا نشویم آن‌وقت عملاً کاری برای بهتر شدن حالمان انجام نداده‌ایم.

 

اگر بتوانید درک بهتری از چرایی کارهایتان داشته باشید، آن وقت مرحله بهتر شدن هم بسیار آسان‌تر پیش خواهد رفت و اصلاً نیازی نیست به شکلی پیچیده و فانتزی توضیح داده شود تا منطقی و کارآمد به نظر برسد.

 

فیث جی. هارپر روان‌درمانگر است. مشاوری با جواز کار و مدرک دیگری در زمینه سکسولوژی، مربیگری زندگی و تغذیه بالینی. همچنین سرپرست هیئت اجرایی است و در سراسر ایالت کلاس برگزار می‌کند. علاوه بر این‌ها روان‌درمانگر مراقبت از تروما نیز هست؛ به این معنی که تروما را نیز مثل بقیه چیزها درمان می‌کند.

 

همه آدم‌ها برای غذا، دعا، عشق وقت کافی ندارند. همه ما مجبوریم صبح‌ها از خواب بیدار شویم و با زندگی واقعی‌مان سروکله بزنیم و در طول این فرایند راه‌وروش بهتر شدن را هم بفهمیم. بهتر شدن به این معنی نیست که دیگر لازم نیست رخت‌چرک‌ها را بشویید. بنابراین چاره‌ای نیست جز این که خودمان پا به میدان بگذاریم. چون می‌دانی چیست؟ این وضعیت ناامیدکننده نیست، چون شما ناامید نیستید؛ بهبودی اتفاق می‌افتد.

 

در سرتاسر کتاب رام کردن ذهن سرکش تمرین‌های کوچکی هست که کمک می‌کند کاری که انجام می‌دهید را پردازش کنید. این‌ها مشق شب نیستند و مجبور نیستید امتحان نهایی بدهید. اما داشتن راه‌وروش برای پردازش چیزهایی که ممکن است برایتان پیش بیاید مهم است.

خواندن کتاب رام کردن ذهن سرکش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

فیث جی. هارپر درباره مخاطبان کتابش می‌گوید:

 

کتاب رام کردن ذهن سرکش برای آن‌هایی است که مدام می‌پرسند: «اما چرا؟». افرادی که در کودکی حسابی آدم بزرگ‌های اطرافشان را با سؤالاتی دربارهٔ اینکه جهان چگونه کار می‌کند کلافه کرده بوده‌اند تا بتوانند جایگاهشان را در آن پیدا کنند. چون دانستن چرای هر چیزی واقعاً ضروری است.

 

این کتاب برای افرادی است که از اینکه دیگران برایشان تعیین تکلیف کنند بیزارند. برای کسانی است که برای پیدا کردن خودشان ابزار و اطلاعات لازم را دارند. ممکن است خودتان به‌تنهایی یا به کمک روان‌درمانگر کاردرستی که خوب می‌داند چگونه راهنمایی‌تان کند، متوجه این مزخرفات بشوید. درهرصورت شما این را می‌دانید که وقتی موضوع به اینجا کشیده می‌شود خودتان مسئول زندگی لعنتی‌تان هستید. زیرا بی‌بروبرگرد مسئول عواقبش خودتانید و بس.

 

کتاب رام کردن ذهن سرکش برای کسانی است که از فکر کردن یا شنیدن اینکه رسماً دیوانه یا احمق یا تنبل یا «خیلی حساس» شده‌اند حسابی خسته‌اند و فکر می‌کنند دیگر باید بر خودشان «غلبه کنند». برای کسانی است که دیگر از احساس بد داشتن خسته شده‌اند، اما بیشتر از دست کسانی خسته‌اند که فکر می‌کنند آن‌ها از این احساس بدشان لذت می‌برند. انگار کسی هم هست که درماندگی را انتخاب کند! انگار فکر می‌کنند شما از بهتر شدن حالتان بدتان می‌آید و نمی‌خواهید این کار را بکنید. انگار درماندگی به خواست خودتان است. البته بدتان نمی‌آید، اما گیر افتاده‌اید، بدون آنکه حتی دلیلش را بدانید.

 

بخشی از کتاب رام کردن ذهن سرکش

چرا همه همیشه بسیار عصبانی‌اند؟

 

لازم نیست برای دیدن یکی که از کوره دررفته در یوتیوب به دنبال ویدئو بگردید. کافی است سری به فروشگاه مواد غذایی، پارکینگ کلیسا یا فودکورت یک مرکز تجاری بزنید تا ببینید یک آدم لعنتی چه جنجالی سر مسئله‌ای کاملاً پیش‌پاافتاده به راه انداخته است.

 

شاید هم گاهی پیش آمده باشد که این شخص خودتان بوده باشید. یا کسی که عاشقش هستید یا اصلاً کسی که تحملش برایتان سخت است، اما مجبورید با او کنار بیایید.

 

تئوری‌های زیادی مبنی بر اینکه چرا ما تا این حد عصبانی می‌شویم وجود دارد، و همه‌شان هم منطقی هستند.

 

همه ما:

 

بیش‌ازحد حواس‌پرتیم

 

بیش‌ازحد تحریک‌پذیریم

 

پر ازدحامیم

 

و بیش‌ازحد در زندگی روزمره غرق شده‌ایم.

 

آیا کسی هست که عقلش را از دست ندهد و از کوره درنرود؟

 

اما در بسیاری از کشورهایی که تمام این ویژگی‌ها و هزارجور دیگرش را هم دارند، این حجم از خشمی را که ما در اروپا و آمریکا داریم، مشاهده نمی‌کنید. محققی سوئدی مسحور تفاوت‌های فرهنگی شده بود و مطالعاتی درباره خشم انجام داد. او میزان خشم را در کشورهای ایالات متحده، ژاپن و سوئد مقایسه کرد. یافته‌هایش بسیار شگفت‌آور بود. او ثابت کرد که مثلاً در ژاپن صراحتاً به افراد آموخته می‌شود که تفاوت بسیار عظیمی در آنچه در درونتان حس می‌کنید و آنچه به دنیای بیرون بروز می‌دهید وجود دارد. این چیزی نیست که ژاپنی‌ها از آدم‌های اطرافشان یاد گرفته باشند، بلکه این را از برنامه‌های آموزشی واقعی مدرسه می‌آموزند.

 

در ژاپن به شما آموزش داده می‌شود که احساسات منفی را مهار کنید.

 

در مقابل وقتی در آمریکا از افراد خواسته می‌شود احساسات ناراحت‌کننده‌شان را توضیح دهند، آن‌ها به‌سختی می‌توانند این کار را انجام دهند. آن‌ها احساسات را چیزی درونی توصیف می‌کنند نه چیزی که بر رفتارشان تأثیر دارد. ولی استثنایی جالب وجود دارد: خشم.

 

برای آمریکایی‌ها خشم یک نیروی تغییر مثبت است

 

بخش دیگری  از کتاب رام کردن ذهن سرکش

«مغز چگونه به فنا می‌رود

 

پاسخ کوتاه می‌خواهید؟ باید بگویم تروما.

 

در اصل کل این کتاب در مورد تروما، واکنش‌های تروماتیک ما، مزخرفات زندگی و گندکاری‌های دیگران است که سد راه موفقیت‌های بزرگ ما در زندگی خواهد بود. همچنین کتاب در رابطه با استراتژی‌های مقابله‌ای سخن می‌گوید که ما از خودمان درمی‌آوریم تا با این چرندیاتی که دکترهای شیک‌وپیک و اتوکشیده اسمشان را اضطراب و افسردگی و اعتیاد و خشم و غضب و… گذاشته‌اند کنار بیاییم.

 

اساساً وقتی روند زندگی‌تان از حالت عادی خارج می‌شود و دردسرها یکی پس از دیگری سر می‌رسند، این استراتژی‌ها بخشی از روند پیچیده مغز برای مقابله با مشکلات پیش رو هستند. مغز سعی می‌کند با استفاده از بهترین روش‌هایی که می‌شناسد از شما محافظت کند. ولی راهکارهایش اغلب آن‌طور که باید و شاید مفید واقع نمی‌شود. مثل این می‌ماند که رفیقتان لطف کند و بخواهد هر که شما را آزار می‌دهد له‌ولورده کند. خب، ممکن است به‌صورت مقطعی دلتان خنک شود، اما در درازمدت اصلاً به درد نمی‌خورد.

 

این کتاب همچنین در رابطه با چرندیات کلی زندگی و گندکاری‌های بقیه است. چرندیات احمقانه‌ای که ممکن است به‌خودی‌خود تروماتیک نباشند، اما کارها را به هیچ عنوان ساده‌تر نمی‌کنند و همچنین در مورد مدیریت مواردی است که ترومای کامل نیست، اما خیلی هم گل‌وبلبل نیست. در درازمدت، مهارت‌های مقابله‌ای که برای روبه‌رو شدن با این‌طور موقعیت‌ها از خودمان بروز می‌دهیم درست مثل تروما کم‌کم سودمندی‌اش را از دست می‌دهد و چیزی جز خستگی طاقت‌فرسا از خود باقی نمی‌گذارد.

 

خبر خوب این است که مهم نیست چقدر در این باتلاق شنی گیر افتاده‌اید، چون می‌توانید واکنش‌ها و پاسخ‌هایتان را از نو درست و مغزتان را اصلاح کنید.

 

چرا مغز من تا این حد آشفته و شلوغ است؟

 

ما همیشه می‌خواهیم سلامت روان را از سلامت جسم تفکیک کنیم. انگار نه انگار این دو در یک حلقه بازخوردی مداوم لعنتی روی هم تأثیر می‌گذارند.

 

چیزهایی که ما در مورد خود مغز می‌آموزیم معمولاً در مقوله سلامت جسم قرار می‌گیرند. افکار، احساسات و رفتار نیز در چهارچوب سلامت روان هستند.

 

پس این افکار و احساسات در کدام عضو بدن ما قرار می‌گیرند؟ به نظر می‌آید ذهن ما بادکنک هلیومی است که دائماً بالای سرمان شناور است. ممکن است با تکه‌ای نخ به آن متصل باشیم، اما درواقع عضوی از بدنمان نیست (هرچند که مسئولیتش تمام‌وکمال به عهده ماست و باید در مورد آن پاسخگو باشیم).

 

تصور مغز بدون کالبد چندان مفید و کاربردی نیست. درواقع اصلاً منطقی نیست.

 

درواقع آنچه ما درباره مغز می‌دانیم این است که تا حدی در دل‌وروده‌مان سکونت دارد. موجودات ریز منحصربه‌فردی آنجا زندگی می‌کنند که مدام (از طریق محور روده‌ای‌مغزی… واقعاً چنین چیزی وجود دارد.) با مغز ما در ارتباط‌اند. تا جایی که از آن‌ها به‌عنوان مغز دوم یاد می‌شود و نقش بزرگی در هدایت احساساتمان دارد. آیا تابه‌حال حس ششم را تجربه کرده‌اید؟ بله، این مقوله‌ای واقعی است.

 

به عبارت دیگر، ذهن ما چیزی نیست که پیوند جزئی و ضعیفی با بدن داشته باشد و مدام ما را به دردسر بیندازد؛ بلکه درست در مرکز بدن قرار گرفته و نقش کنترل مرکزی را ایفا می‌کند. اطلاعات فوق‌العاده زیادی دریافت می‌کند و تصمیم‌هایی می‌گیرد که ما اصلاً در جریان وقوعشان نیستیم.»

 

چرا باید کتاب رام کردن ذهن سرکش را بخوانیم؟

سوال این است که چرا باید این کتاب را از سراج بوک بخریم و مطالعه کنیم ؟ در ادامه پاسخ های دقیق و کامل برای شما ذکر کرده ایم:

 

درک بهتری از سلامت روان خود به دست آورید: اگر با اضطراب، افسردگی یا سایر چالش های سلامت روان دست و پنجه نرم می کنید، این کتاب می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از آنچه در مغز و بدن شما می گذرد ایجاد کنید. با یادگیری در مورد علم پشت احساسات و رفتارهای خود، می توانید قدم هایی را برای مدیریت موثرتر آنها بردارید.

 

استراتژی های عملی برای مقابله با چالش های سلامت روان را بیاموزید: رام‌کردن‌ذهن‌سرکش تعداد زیادی از نکات و تمرین های عملی را ارائه می دهد که می توانید از آنها برای تنظیم احساسات، آرامش سیستم عصبی و ایجاد ذهنیت مثبت تر استفاده کنید. این استراتژی‌ها می‌توانند به ویژه برای مدیریت اضطراب، افسردگی، خشم و محرک‌های تروما مفید باشند.

 

یک ذهنیت دلسوزانه تر و رشد محور ایجاد کنید: یکی از موضوعات کلیدی این کتاب، اهمیت شفقت به خود و خودآگاهی در روند رشد شخصی است. با یادگیری مهربان تر و صبورتر بودن با خود، می توانید تغییرات مثبتی در زندگی و روابط خود ایجاد کنید.

 

باورهای غلط رایج در مورد سلامت روان را به چالش بکشید: کتاب افسانه ها و تصورات غلط رایج در مورد سلامت روان را به چالش می کشد، مانند این ایده که درمان فقط برای افراد “دیوانه” است یا اینکه دارو نشانه ضعف است. با از بین بردن این افسانه ها، کتاب می تواند به شما کمک کند تا در جستجوی کمک و حمایتی که نیاز دارید، احساس قدرت بیشتری کنید.

 

به دست آوردن بینش در مورد تلاقی نوروبیولوژی و درمان: به عنوان یک مشاور حرفه ای دارای مجوز و متخصص مغز و اعصاب دارای مجوز هیئت مدیره، فیث جی هارپر دارای صلاحیت منحصر به فردی برای ارائه بینش هایی در مورد تلاقی نوروبیولوژی و درمان است. با خواندن این کتاب، می توانید درک بهتری از نحوه همکاری این دو زمینه برای کمک به شما برای غلبه بر چالش های سلامت روان به دست آورید.

 

ختم کلام این است که رام کردن ذهن سرکش اثر فیث جی هارپر یک منبع ارزشمند برای هر کسی است که به دنبال درک عمیق‌تری از سلامت روانی خود است، استراتژی‌های مقابله عملی را توسعه می‌دهد و ذهنیتی دلسوزانه‌تر و رشد محور را پرورش می‌دهد. خواه با اضطراب، افسردگی، خشم یا محرک‌های تروما دست و پنجه نرم می‌کنید، این کتاب می‌تواند ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهد که برای کنترل سلامت روان خود و داشتن یک زندگی رضایت‌بخش‌تر نیاز دارید.

 

آشنایی بیشتر با نویسنده کتاب (unfuck your brain)

فیث جی هارپر، یک مشاور حرفه ای دارای مجوز و متخصص مغز و اعصاب دارای گواهی هیئت مدیره با بیش از 20 سال تجربه در زمینه سلامت روان است.

اثار فیث جی هارپر

او نویسنده چندین کتاب، از جمله Unfuck Your Brain: Using Science to Get Over Anxiety, Depression, Anger, Freak outs, and Triggers است که به منبعی محبوب برای افرادی تبدیل شده است که به دنبال بهبود سلامت روان خود هستند.

 

دکتر هارپر دیدگاه منحصر به فردی در مورد سلامت روان دارد و تخصص خود را در نوروبیولوژی با تجربه خود به عنوان یک درمانگر ترکیب می کند تا درک جامعی از نحوه عملکرد مغز ما و نحوه استفاده از این دانش برای غلبه بر مشکلات سلامت روان ارائه دهد. او به خصوص به روش هایی علاقه مند است که تجربیات و آسیب های گذشته می توانند پاسخ های فعلی ما را به استرس و اضطراب شکل دهند.

 

دکتر هارپر علاوه بر کارش به عنوان یک درمانگر و نویسنده، یک سخنران عمومی و مربی نیز هست. او سخنرانی‌ها و کارگاه‌هایی درباره موضوعات مختلف سلامت روان، از جمله تروما، اضطراب، و زیست‌شناسی عصبی داشته است و در رسانه‌های متعددی از جمله USA Today، Bustle، و Psychology Today به نمایش گذاشته شده است.

 

دکتر هارپر متعهد است که اطلاعات و منابع مربوط به سلامت روان را برای همه، از جمله کسانی که ممکن است به درمان سنتی دسترسی نداشته باشند، در دسترس قرار دهد. او معتقد است که با توانمندسازی افراد با دانش و ابزارهای عملی، می‌توان جامعه‌ای دلسوزتر و حمایت‌گرتر ایجاد کرد که به سلامت روانی به اندازه سلامت جسمی اهمیت می‌دهد.

 

 

در نکوداشت کتاب رام کردن ذهن سرکش

من به عنوان یک استاد و مشاور و دنبال‌کننده‌ی تحقیقات علوم اعصاب، اکیداً کتاب گندزدایی از مغز را توصیه می‌کنم. سبک نوشتن دکتر فیث جی هارپر توجه من را به خود جلب کرد و باعث شد من علاوه‌بر اینکه از این کتاب اطلاعات علمی زیادی را یاد گرفتم، توانستم با مطالب آن بخندم! این کتاب یک نمونه‌ی فوق‌العاده و متفاوت با تمام نوشته‌های خشک و کسل‌کننده‌ای است که هر روزه می‌خوانم. (آلن نویان، استاد دانشگاه سنت مری)

 

کلید واژه

معرفی کتاب رام کردن ذهن سرکش

درباره کتاب رام کردن ذهن سرکش

خواندن کتاب رام کردن ذهن سرکش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب رام کردن ذهن سرکش

چرا باید کتاب رام کردن ذهن سرکش را بخوانیم؟

آشنایی بیشتر با  فیث جی هارپر

اثار فیث جی هارپر

در نکوداشت کتاب رام کردن ذهن سرکش

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب  در یوتیوب

2- معرفی کتاب  در آپارات

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رام کردن کردن ذهن سرکش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.