توضیحات
داستان یک روح نوشته مری داونینگهان است. این کتاب روایت خانوادهی دانیل و اریکا است که بعد از یک ورشکستگی مالی بزرگ، مجبور میشوند به ویرجینیای غربی سفر کنند و در محله ای ساکن شوند که درباره آن داستانهای خوبی گفته نمیشود.
خانواده ی دانیل و اریکا بعد از یک ورشکستگی مالی، به ویرجینیای غربی سفر کرده و در محله ای ساکن شده اند که درباره ی آن داستان های عجیبی وجود دارد. نزدیک به پنجاه سال پیش در همین خانه، دختری به نام «سلین» توسط «عمه خانم» -که هر پنجاه سال یک بار، دختری را می رباید- ربوده شده است.
داستان یک روح، شرح خواندنی و جذاب اسارت اریکا در چنگ عمه خانم و تلاش برادرش دانیل برای نجات اوست. دانیل باید علاوه بر نجات اریکا، طلسم عمه خانم را هم بشکند تا پس از این، او نتواند هیچ دختری را به اسارت درآورد. انگیزه ی عمه خانم در به اسارت درآوردن دختربچه ها چیست؟ آیا دانیل و اریکا موفق می شوند طلسم او را بشکنند؟
داستان یک روح، توصیفی جذاب و خواندنی با ماجراهایی پرکشش و هیجان انگیز است؛ تلفیق هنرمندانه ای از هیجان و دلهره، ترس و امید.
جملات ساده، کوتاه و بی ابهام در کنار لحن جذاب و توصیفات خلاقانه، در خلق فضایی التهاب آور و پر بیم و امید نقش بسزایی دارد.
دنیل اندرسون سیزده ساله باور نمی کند داستان های دیوانه وار بردی میسون درباره جادوگر ارواح که در تپه براوست زندگی می کند حقیقت داشته باشد. او به این نتیجه رسیده است که بردی احتمالا فقط سعی در ترساندن او را دارد.اما خواهر هفت ساله دانیل ، اریکا ، بیشتر و بیشتر در این ماجرا وارد می شد و با عروسک خود شروع به صحبت می کند. روزی که خواهرش به جنگل رفت، او ناپدید شد . او می داند چیزی به طرز وحشتناکی اشتباه است. آیا واقعا این موضوع کار جادوگر است ؟ آیا اریکا “گرفته شده” است؟
یک پیر زن بالای تپه ایستاده است
مامان در لای چارچوب در وایستاد و گفت چی شده ؟
بابا رو توی زیرزمین پیدا کردم
مردم معتقدند عمه یک دختر رو میدزده
۵۰ سال پیش خودش نگه میداره
بعدش….
درباره کتاب داستان یک روح
همه دربارهی محلهی زندگی اریکا و دانیل میگویند که آنجا روح وجود دارد. نزدیک به پنجاه سال قبل در خانه آنها، دختری به نام سلین ربوده شد. عمه خانم زن عجیبی است که هر پنجاه سال یک بار، دختری را میدزدد. داستان یک روح، شرح خواندنی و جذاب اسارت اریکا در چنگ عمه خانم و تلاش برادرش دانیل برای نجات او است. دانیل باید علاوه بر نجات اریکا، طلسم عمه خانم را هم بشکند تا پس از این، او نتواند هیچ دختری را به بدزدد. انگیزهی عمه خانم در دزدیدن دختربچه ها چیست؟ آیا دانیل و اریکا موفق میشوند طلسم او را بشکنند؟ داستان یک روح، کتابی هیجانانگیز و بینظیر است.
خواندن کتاب داستان یک روح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به تمام نوجوانان علاقهمند به داستان های پرهیجان و عجیب پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب داستان یک روح
چراغهای ماشین در جاده بالا و پایین میرود. ماشین بزرگی کنار خانه میایستد. حتی در تاریکی هم هر کسی میتواند ببیند که آنجا چه ویرانهٔ زهواردررفتهای است. آماده است تا با وزش اولین تندباد فرو بریزد.
درهای ماشین باز میشود و چراغ داخلش روشن میشود. پیرزن دختر را میبیند؛ درست همان کسی که لازم دارد. بچه که عروسکی را محکم بغل گرفته از ماشین پیاده میشود. پیرزن بوی ترس به مشامش میخورد. دختر از این خانهٔ تاریک و قدیمی میترسد. دلش نمیخواهد اینجا زندگی کند. خب زیاد هم آنجا نمیماند، مگر نه؟
اسم دختر همراه با باد از میان دشت تاریک گذشته و نزدیک پاهای پیرزن افتاده است. اریکا. ای ـ ریک ـ آه. خوشش میآید که اسم را اینجور کش بدهد؛ بهخصوص بخش آخر را. زمزمه میکند: «ای ـ ریک ـ آه، ای ـ ریک ـ آه.» اسم دختر بهآرامی در هوا شناور میشود. مثل یک رشته ابریشم سیاه خشخش میکند و با باد میرود و خودش را به گوش دختر میرساند.
پیرزن میبیند که دختر مضطرب میشود و اطراف را نگاه میکند و به مادرش نزدیکتر میشود. پیرزن زمزمه میکند: «آرههه… این کار رو میکنی. ای ـ ریک ـ آه، ای ـ ریک ـ آه».
دوباره روی یک پا میجهد و به همراهش میگوید: «وقت رفتنه پسرجون. ولی هیچ نگران نباش. بهزودی میبینیمش. خودِ خودشه. اون مال ماست.»
همین که خانواده وارد خانهٔ جدیدش میشود، پیرزن و رفیقش هم دردل تاریکی فرو میروند و راه خانه را پیش میگیرند.
1-معرفی کتاب داستان یک روح در یوتیوب
2- معرفی کتاب داستان یک روح در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.