توضیحات
دختران زیرزمینی کابل زندگی پنهان دختران افغانستان در پوشش پسرانه نوشتهی جنی نوردبرگ که افتخارات و جوایز بسیاری برای خالقش به ارمغان آورده است به زندگی زنان افغانستانیای میپردازد که برای داشتن زندگی راحتتر مجبور هستند جنسیت خود را انکار کنند و مانند مردان لباس بپوشند و رفتار کنند.
در کشور افغانستان، فرهنگی کاملاً مردانه حکمفرما است و همهچیز توسط مردها اداره میشود تا جایی که تولد یک پسر با خود شادی، جشن و سرور میآورد، اما برای دختران چنین نیست و تولد یک دختر اتفاقی شوم و ننگآلود محسوب میشود و آیندهی خوبی در انتظار آنها نیست.
جنی نوردبرگ (Jenny Nordberg) خبرنگاری کارکشته به شمار میآید که روایتی قدرتمند و جذاب از زندگی و سرنوشت دخترانی ارائه میدهد که لباس مردانه میپوشند و در سطح شهر تردد میکنند. البته ناگفته نماند که چنین اقدامی در افغانستان سابقهای دیرینه دارد و به عنوان «بچهپوش» از آن یاد میشود.
کتاب دختران زیرزمینی کابل (The Underground Girls of Kabul) که به شرح چالشهای این سبک زندگی میپردازد، شخصیتهای زنده و قابل توجهی دارد که به کتاب جان میدهند. به عنوان مثال، آزیتا که خود نمایندهی مجلس محسوب میشود به ناچار بر دختر چهارم خود، نام مهران را میگذارد و مانند پسرها بزرگش میکند. زهرا نیز نوجوانی است که با مشکلات بلوغ دست و پنجه نرم میکند و حاضر نیست مانند دختران زندگی کند. شکریه بیست سال مانند مردان زندگی کرده است و اکنون سه فرزند دارد و … .
این کتاب خواندنی و جذاب در چهار بخش اصلی تدوین شده و روایتی دردناک از زندگی زنانی است که به عنوان موجوداتی شوم و ننگآلود به دنیا آمدهاند و برای بقا در جامعه مانند مردان زندگی میکنند و در نهایت باز هم فرهنگ و جامعه آنها را وادار میکند که به پستوهای خانه بازگردند و فقط به ازدواج و زایمان فکر کنند.
افتخارات کتاب دختران زیرزمینی کابل:
– بهترین کتاب سال 2014 به انتخاب پابلیشرز ویکلی
– نامزد بهترین کتاب ناداستان سال 2014 به انتخاب گودریدز
– برنده جایزه کتاب آنتونی لوکاس در سال 2015
– یکی از بهترین کتابهای غیرداستانی بازفید در سال 2014
– بهترین کتاب بیزینس اینسایدر در سال 2014
– بهترین کتاب کلمبوس دیسپچ در سال 2014
– بهترین کتاب هفتهنامهی ناشران در سال 2014
– بهترین کتاب پاپ مترز در سال 2014
نکوداشتهای کتاب دختران زیرزمینی کابل:
– جنی نوردبرگ اثری برجسته و متنوع نوشته است که وضعیت فعلی زنان افغان را از طریق یکی از خردهفرهنگهای آنها بررسی میکند. (Washington Post)
– اکتشافات صمیمی نوردبرگ باعث میشود تا سوژههای شجاع او را جستوجو کنیم. (Mother Jones)
– یک کتاب خیرهکننده … نوردبرگ کارهای خارق العادهای را در این وقایعنگاری بینظیر، مهم و جذاب انجام داده است.
جملات برگزیده کتاب دختران زیرزمینی کابل:
– بدان که جسمِ آدمی جامهای بیش نیست؛ جامه را بگذار، پوشندهاش جز درویش نیست.
– حاکمشدن ظلم و بیداد به جنگ و خونریزی خواهد انجامید.
– مغز زنانه بهطور خاصی مستعد تسخیرشدن بهواسطۀ شعر و کتاب بود، اما مغز مردانه میتوانست برای حلکردن مشکلات و ارائۀ نتیجه تمرکز یابد و کارکرد بهتری داشته باشد.
در بخشی از کتاب دختران زیرزمینی کابل میخوانیم:
ساعت پنج صبح بهزحمت از روی تشکِ دراز و از بین بالشهای بزرگ و پُرباری که وسط اتاق پذیرایی پهن کرده است، بلند میشود. همین اتاق پذیرایی، اتاقخواب هم هست.
قبلاز آنکه برود سراغِ بچهها و قبلاز آنکه آنها را برای کارِ امروز آماده کند، خاطراتِ تصویرمانندی را در ذهنش مرور میکند و هدفش این است که پنج دقیقۀ خیلی خوب را از لحظات دیروز بهیاد آورد و با همان افکار خوب، روح خود را هم بیدار کند. شاید آن لحظهای که سخنرانی میکرد و هیچکدام از وکلای پارلمان حرفش را قطع نکردند، یا لحظهای که یکی از چهار دخترش نقاشی جدیدی به او نشان داد و چقدر زیبا بود!
سپس از راهروی خانه عبور میکند و میرود تا چهار دخترش را که روی تختخوابهای تاشو خوابیدهاند و رویشان ملافهای با عکس خرس معروفِ پُو کشیده شده است بیدار کند. مهرانگیز و مهران معمولاً سرِ رفتن به دستشویی باهم دعوا میکنند. این دوقلوها مقداری ماست و نانِ مانده از دیروز باید بخورند. مهران صبحانه نخواهد خورد، ولی احتمالاً یک لقمۀ کوچک، کوکیِ قندی یا یک پرتقال با خودش میبرد.
سه دخترِ بزرگترش پیراهن مشکی کوتاه و روسری سفید روی موهای دُمِاسبی خوشگلِشان میپوشند. کوچکترینِ آنها شلوار، پیراهن سفید و کراوات قرمز دارد و هر چهار دختر، هرکدام یک کولهپشتی پلاستیکی یکشکل دارند.
خواندن کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم ؟
اگر دوست دارید روایتهای واقعی از زندگی زنان در افغانستان بخوانید، اگر به مطالعات جامعهشناسی و حقوق زنان علاقهمندید، کتاب دختران زیرزمینی کابل یک گزینهی عالی برای شما است.
بخشی از کتاب دختران زیرزمینی کابل
«برادرِ ما در اصل یک دختر است.»
یکی از دوقلوها با نگاه مشتاقش سر تکان میدهد تا بر درستی حرفهایش دوباره تأکید کند، سپس بهسمت خواهرش برمیگردد، او هم موافق است. بله، درست است. او هم این مطلب را تأیید میکند.
آنها دوقلوهای همسان دهسالهای هستند با موهای مشکی، چشمهایی شبیه سنجاب و مختصری ککومَک روی صورت. لحظاتی قبل، هنگامیکه منتظر مادرشان بودیم تا مکالمهاش در اتاق دیگر تمام شود، با آهنگهای آیپاد من رقصیدیم و هدفون را بین خودمان ردوبدل کردیم تا بهترین رقصمان را به هم نشان دهیم، اگرچه من موفق نشدم با چرخش ماهرانهٔ کمرهایشان هماهنگ شوم – بخشهایی از این رقص مشترک میتوانست قابلتحسین باشد.
در پیچوخم ساختمانهای سیمانی و راهروهای سرد و مثلِ یخِ آپارتمانهای به سبک اتحاد جماهیر شوروی، هر صدایی منعکس میشود؛ خانههایی که اکنون آشیانهٔ خانوادههایی از طبقهٔ متوسط مردم کابل شدهاند.
حالا روی مبلمان طلادوزیشدهای نشستهایم که دوقلوها سرویس چایخوری را مقابل آن چیدهاند؛ لیوانهای شیشهای و فلاسک چای در یک سینی با روکش نقره. مهمانخانه آراستهترین اتاق تجملاتی در خانههای افغانهاست،
البته برای نشاندادنِ ثروت و شخصیت اخلاقی صاحبش. نوارهای کاستِ آیات قرآن و گلهای پارچهای به رنگ زرد و قرمز روی میزی در کُنج اتاق دیده میشوند؛ تَرَکِ میز هم با چسب ترمیم شده است. خواهران دوقلو درحالیکه پاهایشان را زیر مبل پنهان کردهاند، کمی از عدم واکنش من نسبت به حضور پُررنگشان دلخورند.
دوقلوی شمارهٔ دو به جلو خم میشود و میگوید: «درست است، آن پسر، خواهر کوچکتر ماست.»
به آنها لبخند میزنم، دوباره سر تکان میدهم و میگویم: «بله، قطعاً.»
عکسِ قابشدهٔ روی میز کناری عکس برادرشان است با یک پیراهن یقههفت و کراوات بههمراه پدر سبیلو و خندانشان. این تنها عکسِ در معرض دید در نشیمنِ خانه است. دختران بزرگتر کموبیش به زبان انگلیسی آشنا هستند و با اشتیاق صحبت میکنند. انگلیسی را از کتابهای درسی و شبکههای ماهوارهای که دیش آن در بالکن دیده میشود یاد گرفتهاند. اینجا شاید تنها مانعِ ما زبان باشد.
برای اینکه صمیمیتر و مهربانتر باشم میگویم: «بسیارخب بچهها، فهمیدم؛ آن پسر، خواهرتان است. حالا بنفشه تو به من بگو که رنگ موردِعلاقهات چیست؟»
کمی عقبوجلو میرود، خجالت میکشد، سرخوسفید میشود و سؤال را به خواهر دیگرش هم منتقل میکند تا بیشتر روی آن فکر کنند. دوقلوها ژاکت پشمی نارنجی و شلوارک سبزرنگی پوشیدهاند. بهنظر میرسد با این لباسها همهکاری میکنند تا همزمان سیمایی کاملاً دخترانه هم داشته باشند. هر دو دختر، کِشهای پُرزرقوبرقی به موهایشان بستهاند و حرف که میزنند، مُدام سرشان را تکان میدهند؛ کِشِ سرشان فقط زمانی از حرکت میایستد که آن دیگری شروع به حرفزدن میکند.
قسمت هایی از کتاب دختران زیر زمینی کابل (لذت متن)
«برادر ما در اصل یک دختر است.» یکی از دوقلوها با نگاه مشتاقش سر تکان می دهد تا بر درستی حرف هایش دوباره تأکید کند، سپس به سمت خواهرش برمی گردد، او هم موافق است. بله، درست است. او هم این مطلب را تأیید می کند. آنها دوقلوهای همسان ده ساله ای هستند با موهای مشکی، چشم هایی شبیه سنجاب و مختصری کک ومک روی صورت. لحظاتی قبل، هنگامی که منتظر مادرشان بودیم تا مکالمه اش در اتاق دیگر تمام شود، با آهنگ های آی پاد من رقصیدیم و هدفون را بین خودمان ردوبدل کردیم تا بهترین رقصمان را به هم نشان دهیم، اگرچه من موفق نشدم با چرخش ماهرانهٔ کمرهایشان هماهنگ شوم – بخش هایی از این رقص مشترک می توانست قابل تحسین باشد.
در پیچ وخم ساختمان های سیمانی و راهروهای سرد و مثل یخ آپارتمان های به سبک اتحاد جماهیر شوروی، هر صدایی منعکس می شود؛
خانه هایی که اکنون آشیانهٔ خانواده هایی از طبقهٔ متوسط مردم کابل شده اند. حالا روی مبلمان طلادوزی شده ای نشسته ایم که دوقلوها سرویس چای خوری را مقابل آن چیده اند؛ لیوان های شیشه ای و فلاسک چای در یک سینی با روکش نقره. مهمان خانه آراسته ترین اتاق تجملاتی در خانه های افغان هاست، البته برای نشان دادن ثروت و شخصیت اخلاقی صاحبش. نوارهای کاست آیات قرآن و گل های پارچه ای به رنگ زرد و قرمز روی میزی در کنج اتاق دیده می شوند؛ ترک میز هم با چسب ترمیم شده است.
خواهران دوقلو درحالی که پاهایشان را زیر مبل پنهان کرده اند، کمی از عدم واکنش من نسبت به حضور پررنگشان دلخورند. دوقلوی شمارهٔ دو به جلو خم می شود و می گوید: «درست است، آن پسر، خواهر کوچک تر ماست.» به آنها لبخند می زنم، دوباره سر تکان می دهم و می گویم: «بله، قطعا.» عکس قاب شدهٔ روی میز کناری عکس برادرشان است با یک پیراهن یقه هفت و کراوات به همراه پدر سبیلو و خندانشان.
این تنها عکس در معرض دید در نشیمن خانه است. دختران بزرگ تر کم وبیش به زبان انگلیسی آشنا هستند و با اشتیاق صحبت می کنند. انگلیسی را از کتاب های درسی و شبکه های ماهواره ای که دیش آن در بالکن دیده می شود یاد گرفته اند. اینجا شاید تنها مانع ما زبان باشد. برای اینکه صمیمی تر و مهربان تر باشم می گویم: «بسیارخب بچه ها، فهمیدم؛ آن پسر، خواهرتان است.
حالا بنفشه تو به من بگو که رنگ موردعلاقه ات چیست؟» کمی عقب وجلو می رود، خجالت می کشد، سرخ وسفید می شود و سوال را به خواهر دیگرش هم منتقل می کند تا بیشتر روی آن فکر کنند. دوقلوها ژاکت پشمی نارنجی و شلوارک سبزرنگی پوشیده اند. به نظر می رسد با این لباس ها همه کاری می کنند تا هم زمان سیمایی کاملا دخترانه هم داشته باشند. هر دو دختر، کش های پرزرق وبرقی به موهایشان بسته اند و حرف که می زنند، مدام سرشان را تکان می دهند؛ کش سرشان فقط زمانی از حرکت می ایستد که آن دیگری شروع به حرف زدن می کند.
جنی نوردبرگ را بیشتر بشناسیم:
جنی نوردبرگ در مقطع کارشناسی در رشتهی حقوق و روزنامهنگاری مشغول و از دانشگاه استکهلم فارغالتحصیل شد. وی به دلیل علاقه به فضای مطبوعاتی، تحصیلات تکمیلی خود را در رشتهی روزنامهنگاری ادامه داد. جنی، خبرنگاری مشهور و جنجالی محسوب میشود و به خاطر نگارش کتاب دختران زیرزمینی کابل شهرت بسیاری به دست آورده است.
1-معرفی کتاب دختران زیرزمینی کابل در یوتیوب
2- معرفی کتاب دختران زیرزمینی کابل در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.