توضیحات
معرفی کتاب چهارراه پولسازی اثر رابرت کیوساکی
چهارراه پولسازی کتابی نوشته رابرت کیوساکی( -۱۹۴۷) و شارون لیچر، نویسنده و سخنران انگیزشی است. این کتاب از مجموعه نوشتههای کیوساکی، در زمینه افزایش هوش مالی و بهبود روحیه کارآفرینی و ریسکپذیری است.
این کتاب افراد یک جامعه را به چهار گروه کارگر، سرمایهگذار، تاجر و کارفرما تقسیم میکند و به آن جدول گردشی پول میگوید. این کتاب به سه بخش تقسیم شده است: بخش اول: بخش اول این کتاب دربارهی تفاوتهای اساسی میان قشرهای مختلف جامعه به ویژه چهارگروهی که در جدول گردشی پول قرار دارند، صحبت میکند. با دانستن اینگونه از تفاوتها افراد میتواند دریابند که در چه جایگاهی قرار دارند و چگونه میتوانند آن را تغییر دهند.
بخش دوم: این قسمت از کتاب دربارهی تفاوتها و تغییرات مشخصی برایمان توضیح میدهد. مطالب اصلی در این بخش این است که افراد مجبورند چه کسی باشند تا اینکه مجبور باشند چه کارهایی را انجام دهند. بخش سوم: در این بخش ما با هفت گام آموزنده آشنا میشویم.
با استفاده از این نکات به راحتی میتوانیم در میان خانههای جدول حرکت کنیم. اگر شما میخواهید در جایگاه دلخواه خود در جدول گردشی قرار بگیرید، باید هوشیارانهتر عمل کنید و از آنچه که نباید انجام دهید، خودداری نمایید. این کتاب برای افرادی نوشته شده که برای هر گونه تغییری آماده هستند و میخواهند به امنیت و رضایت شغلی بیشتری دست پیدا کنند.
در حال حاضر ما در اوایل عصر ارتباطات هستیم و فرصتهای مناسبی داریم تا به قدرتهای بیشتری نسبت به گذشته دست پیدا کنیم. افرادی که میخواهند سرمایهگذار و یا تاجر شوند، باید موقعیتهای خود را بشناسند و زمان تحقق اهداف خود را بدانند. برای موفقیت همگی به آموزش و اطلاعاتی نیاز داریم که ما را در کوتاهترین زمان به بهترین نتایج برسانند. اگر به دنبال کتابی هستید که حاوی اطلاعات مناسب و آموزشهای لازم برای زندگی موفق در عصر ارتباطات باشد، همین کتابی که در دست دارید، بهترین است.
چهارراه پولسازی
رابرت کیوساکی قبل از نگارش کتاب پدر پولدار، پدر فقیر بازی چهار راه پولسازی 101 را طراحی کرد و توانست در قالب یک بازی؛ آمورش های مالی را برای همه مردم توضیح دهد.
در واقع همین استراتژی های او بودند که او را در سن 47 سالگی و در اوج جوانی و نشاط بازنشسته کردند.
او میگفت کتاب هایی که نوشته ام به من نشان میدهد جای اینکه برای پول کار کنند میتوانند گوشه ای بایستند و ببینند چگونه پول، سخت برایشان کار میکند و آنها را صاحب سرمایه ای فراوان میکند.
هریک از ما در واقع در یکی از ربع های چهار راه پولسازی جای میگیریم.
محلی که جریان های نقدینگی ما از آن حاصل میشود جایگاه ما را تعیین میکند.
بسیاری از ما به فیش های حقوقی ماهانه اتکا میکنیم و بنابر این کارمند باقی میمانیم.
گروهی دیگر از ما نیز خویش فرما هستیم.
کارمندان و خویش فرمایان در سمت چپ 4 راه پولسازی جای میگیرند. سمت راست نمودار به افرادی اختصاص یافته که از راه کسب و کاری که مالکیت آن را بر عهده دارند یا سرمایه گذاری هایی که صورت میدهند کسب درآمد میکنند.
چهار راه پولسازی درباره 4 گروه افراد است که دنیای کسب و کار را میسازند.
افرادی که هر کدام در موقعیت خود بی همتا هستند.
این نمودار به شما کمک میکند که موقعیت کنونی خود را تشخیص دهید و جایگاهی که میخواهید در آینده در آن قرار بگیرید و راهی که در نظر دارید برای رسیدن به استقلال مالی طی کنید را مورد شناسایی قرار دهید.
استقلال مالی ممکن است از هر 4 ربع نمودار محقق شود، اما این مهارت های فردی یک فرد است که به شما کمک میکند که سریع تر به اهداف مالی خود دست یابید.
معرفی نویسنده کتاب چهار راه پولسازی اثر رابرت کیوساکی:
رابرت کیوساکی در هاوایی به دنیا آمد و در همان جا بزرگ شد. رابرت کیوساکی یک اقتصاد دان پیشرو و صاحب تئوری های خلاقانه در حوزه ی کسب و کار است.
او با نوشتن تفکرات ناب و دست اول و اقتصادی در کتاب پدر پولدار ، این کتاب تمامی علاقه مندان به مباحث اقتصادی و مالی را مبهوت خود کرد.
او در سال 2005 به عنوان یکی از 25 نویسنده برتر دنیا معرفی شد و به دلیل سلیس بودن در گفتار کتاب هایش به 51 زبان مختلف دنیا ترجمه شد و امروزه در 109 کشور جهان در دسترس است.
از جمله آثار او پدر پولدار پدر فقیر/ تجارت قرن 21/ هوش مالی/ دانشکده کسب و کار و چهارراه پولسازی است.
رابرت تورو کیوساکی در ۸ آوریل ۱۹۴۷ در هاوایی آمریکا به دنیا آمد، و در همان جا بزرگ شد.
نام پدرش «رالف کیوساکی» و مادرش «مارجوری کیو ساکی» است، او چهارمین نسل از یک خانواده دو رگه ژاپنی- آمریکایی است.
پدرش رئیس آموزش و پرورش ایالات هاوایی بود، خانواده رابرت ترکیبی از مدرسان ممتاز و برجسته آمریکا بودند.
رابرت از همان کودکی بسیار باهوش بود، پس از پایان دوره دبیرستان در نیویورک به ادامه تحصیل پرداخت، وارد آکادمی نیروی دریایی ایالات متحده در نیویورک شد، بعد از آنکه دانشگاهش تمام شد به نیروی تفنگداران دریایی آمریکا پیوست و به عنوان افسر و خلبان هلیکوپترهای سنگین نظامی به ویتنام رفت.
رابرت در سال ۱۹۹۴ با «کیم کیوساکی» ازدواج کرد.
او شرکتی را بنیان نهاد که نخستین کیف های پول مردانه ای که مخلوطی از نایلون و ولکرو بود به بازار عرضه کرد، این محصول بعدها به یک فرآورده مولتی میلیون دلاری جهانی تبدیل شد.
رابرت اعتقاد دارد که بزرگترین و مهم ترین دلیل اینکه اکثریت جامعه در مشکلات مالی غوطه بخورند این است که در مورد کسب پول مطلبی نمی آموزند.
در سه شرکت سهامی عام کشف نفت، طلا و نقره سرمایه گذاری کرد، شرکت نقره و طلا برای سرمایه گذارانش پول زیادی به ارمغان آورد.
در همان سال کتاب پدر پولدار، پدر بی پول را نوشت و صاحب پرفروشترین کتاب سال در طول شش سال اخیر شده است. همچنین او سرمایهگذار، مؤسس و مدرس مسائل مربوط به آموزشهای امور مالی است که توانسته با ارائه روشها و استراتژیهای جدید مفاهیم جدیدی از دنیای تجارت را به همگان معرفی کند دسترس هستند.
قبل از نگارش کتاب پدر پولدار، پدر بیپول او بازی چهار راه پولسازی ۱۰۱ را طراحی کرد و توانست در قالب یک بازی آموزشهای مالی را برای همه مردم توضیح دهد. در واقع همین استراتژیهای او بودند که او را در سن ۴۷ سالگی و در اوج جوانی و نشاط بازنشسته کنند.
هر یک از ما برای اینکه هزینههای زندگی خود را پوشش دهیم لازم است درآمد داشته باشیم. ولی فرقی که میان درآمد و هزینه وجود دارد آن است که ممکن است درآمدی نداشته باشیم ولی هزینه همیشه وجود دارد. نکته دیگر آن است که هزینهها با توجه به رشد درآمد تغییر میکند.
بنابراین یک انسان با سطح درآمدی بالاتر هزینههای بیشتری هم دارد. کیوساکی در این کتاب بخشهای مهمی از آموزههای کتاب پدر پولدار پدر بیپول را بکار میگیرد. اینکه بهتر است پول برای ما کار کند نه ما برای پول. از تجربیات خود تا ثروتمند شدن میگوید.
برای ثروتمند شدن نیازی نیست حتماً سرمایه زیادی داشته باشیم یا حتی مدرک خاص دانشگاهی داشته باشم. میتوانیم بدون سرمایه، کار خود را کمکم راهاندازی کنیم. آنچه به ثروتمند شدن ما کمک میکند اشتیاق به یادگیری و بهرهگیری از هوش مالی است و اینکه بدانیم کدام یک از چهار راه پول سازی مناسب ماست.
بخش اول: بخش اول این کتاب دربارهی تفاوتهای اساسی میان قشرهای مختلف جامعه به ویژه چهارگروهی که در جدول گردشی پول قرار دارند، صحبت میکند. با دانستن اینگونه از تفاوتها افراد میتواند دریابند که در چه جایگاهی قرار دارند و چگونه میتوانند آن را تغییر دهند.
بخش دوم: این قسمت از کتاب دربارهی تفاوتها و تغییرات مشخصی برایمان توضیح میدهد. مطالب اصلی در این بخش این است که افراد مجبورند چه کسی باشند تا اینکه مجبور باشند چه کارهایی را انجام دهند.
بخش سوم: در این بخش ما با هفت گام آموزنده آشنا میشویم. با استفاده از این نکات به راحتی میتوانیم در میان خانههای جدول حرکت کنیم. اگر شما میخواهید در جایگاه دلخواه خود در جدول گردشی قرار بگیرید، باید هوشیارانهتر عمل کنید و از آنچه که نباید انجام دهید، خودداری نمایید.
معرفی چهار گروه پول ساز در کتاب چهار راه پول سازی
این سوالی است که آقای رابرت کیوساکی در کتاب چهار راه پول سازی به خوبی پاسخ داده است. او کسب درآمد ها را به گروه هایی متناسب با درآمد و ویژگی های روحی روانی به چهار گروه تقسیم کرد.
1-گروه کارمندان و کارگران
2-گروه استاد کاران و مشاغل آزاد
3-گروه پیمان کاران و شرکت داران بزرگ و کارآفرینان
4-گروه سرمایه گذاران
خلاصه کتاب چهار راه پول سازی
هریک از این گروها دارای طرز فکر و ویژگیهای رفتاری و استعداد ها و مهارت ها و ضعف های متفاوت بوده و همین تفاوت هاست که مشخص می کند که هر کدام از ما چگونه باید کسب درآمد کنیم ؟
و این تفاوتها باعث درآمد های متفاوت شده.
آقای رابرت کیوساکی این خصوصیات را مورد برسی قرار داده است.
1- گروه کارمندان و کارگران
معمولا درآمد خود را از طریق کار کردن برای یک کار فرما و یا شرکت بدست می آورند. مهم ترین دغدغه آنها امنیت شغلی می باشند، تا بتوانند با آرامش خاطر کسب درآمد کنند. درآمد آنها پایین می باشد، همیشه به دنبال افزایش حقوق می باشند.
به پول زیاد اهمیتی نمی دهند، آنها پول را صرفا دوست دارند تا به ترس از مشکلات مالی دچار نشوند و به طور اجبار به دنبال پول میروند. برای آنها امنیت شغلی مهمتر از پول است و این امنیت شغلی نقطه ضعف آنهاست به طوری که بعضی از صاحبان شرکت ها از این آگاهند و از این ضعف به عنوان پاشنه آرشیو استفاده می کنند.
معمولا در دوران تحصیل نمرات عالی به خود اختصاص می دادند. گروهای دیگر از وقت و انرژی و حتی پول آنها به نفع خود استفاده می کنند، آنها از ریسک کردن متنفر هستند، اگر آنها به مسافرت بروند، درآمد آنها قطع می شود و جریان پول متوقف می شود.
2- گروه استاد کاران و صاحبان کسب کار کوچک
این گروه علاقه مندند که خودشان آقا و رئیس خودشان باشند تا به کسی جواب پس ندهند آنها از سپردن کار به دیگران بیزارند و ضرب المثل آنها این است کس نخاراند پشت من جز ناخن انگشت من
این گروه هم مثل کارمندان به پول اهمیت نمی دهند و آن را برای گذران زندگی می خواهند، ترس این گروه با گروه کارمندان متفاوت است، ترس آنها بیشتر از کنترل امور به دست دیگران است آنها مایلند که کنترل امور در دست خودشان باشد، وبه نظرات دیگران زیاد اهمیتی نمیدهند.
آزادی و استقلال بیشتر برایشان مهم است. آنها وسواس کاری زیادی دارند و به دیگران زیاد اعتماد ندارند و این یک نقطه ضعف برای آنها است.
اگر آنها به مسافرت بروند کسب کار آنها تعطیل شده و جریان پول قطع می شود.
آنها معمولا سالها شاگردی کردند تا مهارت پیدا کردند، دوست ندارند که کارشان را به دیگران یاد بدهند. زیرا فکر می کنند اگر کسی مهارت آنها را یاد بگیرد در آینده رقیب آنها می شود و به همین علت آنچه را که می دانند برای خود نگه می دارند. معمولا در دوران مدرسه نمرات متوسط می گرفتند، اکثر مردم در دو گروه ذکر شده می باشند.
3- صاحبان شرکت و کارآفرینان
آنها بر خلاف استادکاران دوست دارند که دیگران کارهای آنها را انجام دهند، آنها با به کار گیری افراد ماهر و متخصصین در کارهای خود موفق هستند این در حالی است استاد کاران هرگز به افراد با هوش هم اعتماد نمی کنند آنها می گویند وقتی می توان از دیگران استفاده کرد چرا خود مان را خسته کنیم، دیگران به خاطر پول هم که شده کار را بهتر از خودمان انجام می دهند. آنها دوست دارند افراد را مدیریت کنند و به کارهای مختلف وادار کنند.
معمولا در دوران تحصیل نمرات ضعیف می گرفتند. آنها با سپردن مسولیت به دست آدمهای باهوش می توانند به امور مهمتری بپردازند. معمولا به دانش مدیریت علاقه دارند و موفقیت شرکت که حاصل تک تک افراد می باشد به اسم آنها خوانده می شود.
گاها دیده شده تنها دارایی آنها دانش مدیریت آنها بر مردم می باشد. آنها شرکت تحت کنترل خود را به طور سیستماتیک اداره می کنند و با سیستمی که ایجاد می کنند از به هم ریختگی و سرگردانی افراد تحت سرپرستی خود جلوگیری و همچنین وقت و فراغت بیشتری برای خود به همراه می آورند. آنها با استفاده از وقت و انرژی و حتی پول دیگران درآمد هنگفتی بدست می آورند.
اگر این گروه به تعطیلات بروند شرکت آنها به صورت خودکار کار کرده و به حضور آنها احتیاجی نیست و جریان پول و درآمد همچنان ادامه دارد.
به طور کلی آنها از همان ابتدای شرکت خود به فکر طراحی سیستمی برای کسب وکار و همچنین مدیریت افراد از راه دور و نزدیک بوده اند.
4- سرمایه گذاران
آنها به واسطه پول زیادی که دارند پول خلق می کنند. آنها هرگز کار نمی کنند و این در حالی است که پول برای آنها کار می کند آنها به طور اصولی و عاقلانه و کارشناسی شده سرمایه گذاری می کنند، وام های هنگفت و میلیاردی را از آن خود می کنند.
آنها افراد ریسک پذیری هستند، یک تفاوت عمده بین سرمایه گذاران و دلالان این است که دلالان به دنبال شرایط مناسب و مقطعی برای سود هستند، این در حالی است که سرمایه گذاران ارتباط نزدیکتری با شغل خود دارند، به طوری که آنها سود و زیان را به جان می خرند به طوری که شاید دلالان به آن شرایط راضی نباشند.
سرمایه گذاران برای سود های بلند مدت و در آینده برنامه ریزی می کنند به طوری که یک دلال دنبال موقعیت مناسب می باشد. یک سرمایه گذار معمولا به دنبال سود است و می خواهد بداند چه مدت و چه مقدار سرمایه اش به او سود بر می گرداند، و آیا این سود ارزش سرمایه گذاری را دارد. دو گروه اخیر تعدادشان کم ولی ثروت و درآمد شان زیاد می باشد.
کتاب های مرتبط با چهارراه پولسازی
1- معرفی کتاب چهار راه پولسازی در یوتیوب
2- معرفی کتاب چهار راه پولسازی در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.