توضیحات
پدر پولدار پدر بی پول مشهورترین اثر رابرت تی. کیوساکی (-۱۹۴۷)، سخنران انگیزشی و آموزشدهنده مهارتهای کسب و کار آمریکایی است. کیوساکی در این کتاب، با زبانی داستانی به روایتی از زندگی دوران کودکی خود میپردازد و دو برداشت از زندگی اقتصادی و مالی در جامعه را با هم مقایسه میکند و آنها را پدر پولدار و پدر بیپول معرفی میکند. پدر پولدار نماینده بخشی از جامعه است که در پی کارآفرینی است و پدر بیپول در پی کار کردن برای دیگران است.
ذهن انسان تنها دارایی اوست. با یادگیری و پرورش ذهن میتوان رویاها را به هدف تبدیل کرد و با توانمند سازی خود با آن آرزوها رسید. موفقیتهای مالی نیز از همین قوانین تبعیت میکند. با آموختن سواد مالی و افزایش نبوغ مالی، ذهن و افکار را در جهت دستیابی به موفقیت شکل داد .
«کار کردن برای پول» و «کارکردن پول برای ما» دو نوع سبک تفکر است که رابرت کیوساکی برای اولین بار به توضیح و تفسیر آن پرداخت. او معتقد است کسب ثروت بیشتر از آنکه به سخت کار کردن مرتبط باشد به نوع نگاه و سبک زندگی وابسته است.
به عقیدهی کیوساکی کسب ثروت و تحلیل مسائل اقتصادی مانند دیگر موضوعات مهم زندگی به آموزش احتیاج دارد. کیوساکی با استفاده از تمثیل دیدگاههای خود را از دیدگاه یک پدر پولدار و یک پدر فقیر بیان میکند و به مقایسه شرایط و تصمیمهای آنان میپردازد.
کتاب پدر پولدار پدر بی پول
یکی از پرفروشترین و مشهورترین آثار در زمینهی موفقیت مالی است و با فروش بیش از 32 میلیون نسخه در لیست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار گرفت. این کتاب به بیش از 50 زبان دنیا ترجمه شده و یکی از کتابهای پرمخاطب در زمینهی توسعه مالی فردی در ایران نیز است
رابرت کیوساکی کارآفرین برجسته، نویسندهی کتاب پدر پولدار پدر فقیر است. او برای نگارش این کتاب رفتارها، رویکردها و سبک زندگی افراد پولدار و افراد طبقهی متوسط را مورد بررسی قرار داده است. کیوساکی از موفقیتها و شکستهای خود در زمینه سرمایهگذاری و همچنین تجربیات پدرش در زندگی بهره گرفته است و بر اساس آن مجموعهای تحت عنوان پدر پولدار را پدید آورده است.
مروری بر فصلهای کتاب پدر پولدار پدر فقیر
بخش اول: پولدار برای پول کار نمیکنه
بخش دوم: چرا داشتتن سواد مالی ضروریه
بخش سوم: روی شغلتون تمرکز کنین
بخش چهارم: تاریخ مالیاتها و قدرت شرکتها
بخش پنجم: پولدارها سرمایهگذاری میکنن
بخش ششم: برای آموختن کار کنین، نه برای پول
بخش هفتم: غلبه کردن بر موانع
بخش هشتم: استارت زدن
بخش نهم: بازهم بیشتر میخواین
دربارهی نویسنده: رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی اقتصاددان، سرمایهگذار و نویسنده در 8 آوریل سال 1947 در هاوایی متولد شد. او ملیتی ژاپنی-آمریکایی دارد و در خانوادهای تحصیل کرده و مرفه بزرگ شد. کیوساکی پس از اتمام دوره دبیرستان برای ادامه تحصیل به نیویورک رفت و با عنوان افسر عرشه در مقطع کارشناسی در سال 1969 فارغالتحصیل شد.
رابرت کیوساکی پس از پایان دوره دانشگاه برای مدتی به در ارتش پیوست. او در سال 1977 و پس از پایان جنگ آمریکا و ویتنام تصمیم گرفت از ارتش جدا شود و کسب و کار خود را راه اندازد. تولید کیف پول مردانه اولین تجربهی رابرت کیوساکی در این زمینه بود. اگرچه در ابتدا فروش چشمگیری نداشت اما پس از چندی، شرکت او به شهرت رسید و سود چند میلیون دلاری را عاید رابرت کیوساکی کرد، اما در نهایت این شرکت ورشکسته شد. او، پس از تجربهی اولین شکست خود تصمیم گرفت شانس خود را تجارت خرده فروشی امتحان کند. او در دومین شرکت خود به تجارت پوشاک مشغول بود. اما تلاشهای او باز نتیجهای در بر نداشت و او برای بار دوم ورشکست شد.
کیوساکی پس از تجربهی دو شکست تصمیم گرفت کسب و کار خود را در یک حوزهی جدید راه اندازی کند و شرکتی در ارتباط با مفاهیم تجارت، سرمایهگذاری و کارآفرینی را بنیان نهاد و تجربیات خود را در قالب سمینار به دیگران آموخت. سومین ایدهی او برای راه اندازی کسب و کار شخصیاش بسیار موفق عمل کرد و شرکت او درآمد قابل توجهی از فروش سمینارها به دست آورد. سال 1996 برای کیوساکی سال مهمی به شمار میآید. او در سال 1996 تنها زمانیکه 47 سال داشت خود را بازنشسته کرد. علاوه بر آن کیوساکی در همان سال کتاب موفق «پدر پولدار و پدر فقیر» را منتشر نمود.
چرا باید کتاب پدر پولدار پدر بی پول را خواند؟
کتاب پدر پولدار پدر فقیر در دستهی کتابهای موفقیت شخصی و افزایش بهرهوری قرار دارد. این کتاب مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
در بخشی از کتابپدر پولدار پدر بی پول میخوانیم:
سال ۱٩۲۳ گروهی از بزرگترین رهبران و ثروتمندترین بیزنس منهای ما جلسهای در شیکاگو برگزار کردن. بین اونها چارلز شواب، رئیس بزرگترین شرکت مستقل استیل, ساموئل اینسول, رئیس بزرگترین تأسیسات و وسایل رفاه عمومی جهان، هاوارد سی هاپسن، رئیس بزرگترین شرکت گاز, ایوار کروگر, رئیس شرکت بینالمللی کبریت، یکی از بزرگترین شرکت های وقت، لئون فریزر رئیس بانک بینالمللی مسکن, و آلبرت فال، عضو کابينهی رئیس جمهوری هاردینگ بودن.
بیست وپنج سال بعد، ته تا از این غولها اين طور به زندگیشون خاتمه دادن: شواب بعد از پنج سال تو قرض بودن بی پول مرد؛ اینسول تو یه سرزمین بیگانه تو ورشکستگی مرد؛ کروگر و کاتن هم تو ورشکستگی مردن؛ هاپسن دیوانه شد. فکر نمیکنم کسی بتونه بگه واقعا چی به سر این افراد اومد.
اگه به سال ۱٩۲۳ نگاهی بیندازیم، گمان میکنم درست قبل از سقوط وال استریت و رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ بود که تأثیر زیادی روی این افراد و زندگی شون داشت. نکته اینه: امروز تو زمانی زندگی میکنیم که با تغییرات سریعتر و بزرگتری برای این افراد روبه روییم.
به نظرم تو سالهای آینده جهشها و ورشکستگیهای اقتصادی زیادی روی میده که شبیه بالا و پایین هایی که که این افراد روبهرو بودن. من نگران اینم که افراد زیادی تمرکزشون بیش ازحد روی پوله نه روی بزرگترین ثروت یعنی تحصیلشون.
اگه افراد برای انعطاف آماده باشن و به روشن فکری خودشون ادامه بدن و آموزش ببینن, با وجود تغییرات سخت، به ثروتمندی خودشون ادامه میدن و ثروتمندتر میشن. اگه تصورشون این باشه که پول مشکلاتشون رو حل میکنه. راه سختی دارن. هوشمندی مشکلات رو حل می کنه و پول میسازه. پول بدون هوش مالی، پولیه که به زودی از بین می ره.
بیشتر مردم به این موضوع پی نمیبرن که موضوع این نیست چقدر پول درمیارین؛ موضوع اینه که چقدر پول نگه میدارین. همه ما داستان افراد فقیری رو شنیدیم که لاتاری بردن و پول دار شدن، ولی باز فقیر شدن. اونها میلیون ها دلار می برن، اما خیلی زود برمی گردن سرجای اولشون.
یا ماجرای ورزشکارهای حرفهای رو شنیدیم که تو ۲۴ سالگی میلیونرن، اما ده سال بعد کارتون خواب میشن.
در بخشی از آغاز کتاب میخوانیم:
من دو پدر داشتم؛ یکی پولدار و دیگری فقیر. یکی از آنها دارای تحصیلات عالی و باهوش بود . او مدرک دکترا داشت و چهار سال دوره ی کارشناسی را در کمتر از دو سال به پایان رسانده بود. او برای ادامهیتحصیل بورسیهی دانشگاه استنفورد، دانشگاه شیکاگو و دانشگاه شمال غربی شد، امّا پدر دیگرم هرگز کلاس هشتم را به پایان نرساند.
هر دوی آنها افرادی موّفق در زندگیشان بودند؛ به سختی تلاش میکردند و درآمدی قابل توجه داشتند. با این حال، یکی از آنها در سرتاسر زندگیاش با مشکلات و کشمکشهای مالی مواجه میشد و دیگری از ثروتمندان هاوایی بود.
یکی از آنها پس از مرگش ارثی دهها میلیون دلاری، بنیادهای خیریه و کلیسایش را به جا گذاشت؛ درحالیکه آنچه از دیگری باقی مانده بود، بدهیها و قرضهایی بود که باید پرداخت میشد.
هر دوی آنها افرادی قوی، جذّاب و بانفوذ بودند و مرا نصیحت میکردند، امّا شیوهی نصیحتهایشان با یکدیگر تفاوت داشت.
هر دوی آنها به شدّت به آموزش معتقد بودند، امّا شیوههای آموزشی یکسان توصیه نمیکردند. اگر من تنها یک پدر داشتم، مجبور بودم نصیحتش را یا بپذیرم یا رد کنم، امّا هنگامی که دو نفر مرا نصیحت میکردند، بر سر دوراهی قرار میگرفتم که آیا نظر مرد ثروتمند را قبول کنم یا نظر مرد فقیر را؟ صرفاً به جای اینکه نظر آنها را بپذیرم یا ردکنم، تصمیم گرفتم بیشتر فکر کنم؛ مقایسه کنم و سپس یکی را انتخاب کنم.
مشکل اینجا بود که مرد ثروتمند هنوز به مال و ثروت نرسیده بود و مرد فقیر هنوز دچار فقر نشده بود. هر دوی آنها تازه حرفهی خود را شروع کرده بودند و در حال کشمکش با پول و خانوادههایشان بودند، امّا نقطهنظرهایی کاملاً متفاوت در حوزهی امور مربوط به پول داشتند. برای مثال، یکی از آنها میگفت: «عشق به پول ریشهی همهی بدیهاست». و دیگری میگفت: عدم وجود پول ریشهی همهی بدیهاست.
زندگی رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی د هاوایی به دنیا آمد و در همانجا بزرگ شد. او چهارمین نسل از یک خانوادهی دو رگه ی ژاپنی- آمریکایی است. خانوادهاش ترکیبی از مدرسان ممتاز و برجسته مملکت بودند. پدرش رئیس آموزش و پرورش ایالت هاوایی بود.
رابرت پس از پایان دوره دبیرستان، در نیویورک به ادامه تحصیل پرداخت و پس از به پایان رساندن دانشگاه، به نیروی تفنگداران دریایی آمریکا پیوست و به عنوان افسر وخلبان هلیکوپترهای سنگین نظامی به ویتنام رفت.
همسر او کیم کیوساکی است که به رابرت کیوساکی در نوشتن کتابهایش کمک میکند.
این کتاب دربارهی روشهای پولدار شدن افراد معمولی سخن میگوید که چگونه خودشان را ثروتمند کردند و به مقام بالایی رسیدند. رابرت کیوساکی میگوید: مهمترین علت مشکلات مالی مردم این است که سالهای سال درس میخوانند اما دربارهی پول هیچ چیز نمیخوانند.
نتیجه این است که فقط یاد میگیرند برای پول کار کنند… اما هرگز نمیفهمند چه کنند تا پول برایشان کار کند. کتاب حاضر یکی از ۱۰ کتاب برتری است که در سال ۲۰۰۱ در سرتاسر جهان فروش میلیونی داشته و در روزنامههای مشهور دنیا همچون نیویورک تایمز نیز معرفی شده است.
در توضیح پشت جلد آمده است:
«پدر پولدار، پدر بیپول کتابی است که افسانهی درآمد بیشتر لازمهی پولدار شدن است را از بین میبرد؛ با تفکر خانهی خود را در حکم یک دارایی به حساب آوردن به مقابله بر میخیزد؛ به پدر و مادرها نشان میدهد که چرا نمیتوانند برای آموزشهای مالی به فرزندشان، به سیستم آموزش مدارس متکی باشند؛
یکبار و برای همیشه مفهوم دارایی و بدهی را برای ما روشن میسازد؛ و بالاخره به شما یاد میدهد چگونه مسایل مالی و نقش پول را به فرزندتان بیاموزید تا آینده مالی موفقی پیش رو داشته باشند.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.