پاتریک دوییت
پاتریک دوویت، نویسنده 43 ساله کانادایی در سال 2011 و با نوشتن کتاب «برادران سیسترز» در میان نامزدهای جایزه ادبی من بوکر قرار گرفت. این کتاب سبب شد دوویت تقریباً در میان همه فهرستهای مربوط به کتاب برتر سال و تمام جوایز ادبی کشور کانادا قرار گیرد. نسخه سینمایی «برادران سیسترز» هم در فصل پاییز در سینماها اکران میشود.
نویسنده کانادایی پیش از این و در سال 2009 داستان «استحمام» را نوشت که مورد توجه منتقدین قرار گرفت و با استقبال خوانندگان در میان پرفروشهای نیویورکتایمز هم حضور یافت. داستان جدید دوویت «خروجی فرانسوی» نام دارد که توسط انتشارات بلومزبری وارد بازار کتاب شده است.
به همین بهانه از او درباره آثاری که میخواند، دوست دارد، هدیه میدهد و ….. سؤال کردیم. خواندن پاسخهای این نویسنده کانادایی خالی از لطف نیست:
کتابی که در حال حاضر میخوانم:
«مادربزرگ وبستر» نوشته کارولاین بلکوود. بلکوود وارث ثروت بزرگی از خانوادهاش بود و در این کتاب به موضوع تاریک و در عین حال خندهدار ثروت پرداخته است.
کتابی که زندگیام را تغییر داد:
نمیتوانم از فقط یک کتاب نام ببرم. فکر نمیکنم که کتابی خاص زندگی من را دچار تغییر کرده باشد اما این موضوع که که کتابخوانی باید همواره در زندگی من حضور داشته باشد زندگیام را دچار تغییر کرد.
کتابی که ذهنیت شما را تغییر داد:
وقتی اشعار و داستانهای ریچارد براتیگان را خواندم احساس میکردم انسان خوبی است اما چندی پیش داستان زندگینامهاش را خواندم و فهمیدم براتیگان خوک کثیف و همیشه مستی بود.
کتابی که از نخواندنش شرمنده هستم:
«در جستجوی زمان از دست رفته» نوشته مارسل پروست را نخواندهام. از اینکه شاهکار پروست را نخواندم از خودم متنفرم و احساس بدی دارم.
کتابی که نتوانستم تا آخر بخوانم:
«کوه جادو» نوشته توماس مان. هنگامی که شروع به خواندنش کردم عاشقش شدم اما نمیدانم چه شد که نتوانستم تا پایان بخوانمش.
کتابی که به دیگران هدیه میدهم:
تاکنون چند نسخه از داستان «مکگلو» نوشته آتوسا مشفق را به دیگران هدیه دادهام. ترکیب خشونت و مهربانی موجود در این کتاب بسیار تأثیرگذار بود و تأثیر زیادی بر من گذاشت.
کتابی که ای کاش من نوشته بودم:
«اسرار» نوشته کنوت هامسون. وقتی اثری از هامسون به خصوص «اسرار» را میخوانم نمیتوانم صفحات پیش رو را پیشبینی کنم. کمی بعد دچار احساساتی میشوم که حتی فکرش را هم نمیکردم با خواندن زندگی شخصیتهای هامسون تجربهاش کنم. (هامسون نویسنده نروژی است که در سال 1920 میلادی جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد- داستان «اسرار» توسط سعید سعیدپور به فارسی ترجمه و در انتشارات مروارید منتشر شده است.)
معرفی کتاب صوتی برادران سیسترز
کتاب صوتی برادران سیسترز روایت ماجراهای دو مزدور آدمکش است که با طنازی و جذابیت غیرمنتظرهی خود شما را غافلگیر میکنند. این اثر لیست بلندبالایی از جوایز و افتخاراتی مانند پرفروش نیویورکتایمز، کتاب سال واشنگتنپست و نامزدی اندرو کارنگی را دارد. همچنین در سال 2018 مورد اقتباس قرار گرفت و به لطف مهارت ستودنی پاتریک دوویت در داستانپردازی شهرتی جهانی یافت.
دربارهی کتاب صوتی برادران سیسترز
«هرمن کرمیت وارم قرار است بمیرد». این شروعی طوفانی برای یک کتاب است و در ابتدای امر به شما میگوید با چه چیزی طرفید. اگر به دنبال رمانی دربارهی مهربانی، فداکاری، عشق و دوستی هستید پیشنهاد میکنیم اثر دیگری را انتخاب کنید. اما اگر از مطالعهی داستانی هیجانانگیز، طعنهآمیز، کمی بیرحم و خشن هستید که شخصیتهای آن به جای ابراز محبتهای کلامی برای دفاع از همدیگر اسلحه میکشند، پس جای درستی آمدهاید. پاتریک دوویت کتاب صوتی برادران سیسترز (The Sisters Brothers) را با چنان مهارت و ظرافتی نوشته که گویی مشغول صحبت با دوستی قدیمی هستید و خب، شاید هر از گاهی چند تیر هم شلیک کنید!
ایلای و چارلی دو برادر هستند که در آمریکای سال 1851 زندگی میکنند. آنها که زندگیشان را از راه مزدوری میگذرانند ابایی از آلوده شدن دستانشان ندارند، اما محبت برادرانهای که بینشان جریان دارد زهر ماجرا را میگیرد. همه چیز از روزی معمولی شروع میشود که پس از تمام یک ماموریت، در یک مهمانخانه مشغول استراحت هستند. چارلی از طرف رئیسشان – مردی که ناخدا نام دارد- نشانی مردی به اسم هرمن کرمیت وارم را دریافت کرده که قربانی بعدی آنهاست. هرمن متهم به دزدی از ناخداست، اما ایلای این اتهام را باور نمیکند و البته خوب میداند که حق انتخابی هم ندارد. به این ترتیب مزدوران کتاب صوتی برادران سیسترز به استقبال ماموریت خونینشان میروند و شکار و قتل را آغاز میکنند…
لازم به ذکر است که انتشار این رمان با استقبال بالای مخاطبان و منتقدان روبهرو شد. پاتریک دوویت به سرعت شهرتی جهانی پیدا کرد و استودیوهای سینمایی که شامهای تیز در تشخیص ظرفیتهای پنهان یک داستان دارند تصمیم به خرید حق اقتباس گرفتند. فهرست جوایز و افتخارات کتاب نیز هر روز طولانیتر میشد و مترجمان بسیاری آستینها را برای ترجمه آن بالا زدند. این اثر در ایران نیز با مهارت ستودنی پیمان خاکسار به فارسی برگردانده شد و میتوانید نسخهی گویای آن را با عنوان کتاب صوتی برادران سیسترز تهیه کنید.
جوایز و افتخارات کتاب صوتی برادران سیسترز
– بهترین کتاب سال آمازون
– بهترین کتاب سال واشنگتنپست
– بهترین کتاب سال پابلیشر ویکلی
– بهترین کتاب سال Hudson
– فینالیست جایزهی من بوکر (2011)
– در فهرست برترین کتابهای «کمدی سیاه»
– برنده جایزهی کتاب اورگان (2012)
– مدال یادبود استفان لیکاک (2012)
– نامزد جایزه گیلر (2011)
– برنده جایزهی Governor General
– جایزه انجمن نویسندگان کانادا (2012)
– جایزهی انجمن کتابفروشان کانادا
– برندهی جایزهی Prix des libraires du Québec (2013)
– برندهی جایزهی Rogers Writers’ Trust
– نامزد مدال اندرو کارنگی (2011)
– نامزد جایزه والتر اسکات
– نامزد جایزهی گودریدز در بخش داستان تاریخی
– برنده جایزهی The Rooster
اقتباس سینمایی از کتاب صوتی برادران سیسترز
فیلمی با اقتباس از این اثر و با همین عنوان به کارگردانی ژاک اودیار ساخته شده است. این فیلم سینمایی اولین بار در سال 2018 به نمایش درآمد و واکین فینیکس، جیک جیلنهال، ریز احمد، ریچارد بریک و کرید برتن در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
نکوداشتهای کتاب صوتی برادران سیسترز
– پاتریک دوویت درست مثل تارانتینو میداند که چطور نوع نگاه ماجراهای خونبار را خندهدار جلوه دهد. (کلیولند پلین دیلر)
– به شکل عجیبی خندهدار، به شکل خیره کنندهای خشونتآمیز و غرق در اندوه. (واشنگتن پست)
– با یک راوی پیچیده و هیجانانگیز. (آمازون)
– یک شاهکار طنزآمیز فراموشنشدنی. (Barnes & Noble)
– چقدر عالی، چقدر خندهدار و چقدر غمگین. (آیریشتایمز)
کتاب صوتی برادران سیسترز مناسب چه کسانی است؟
اگر به رمانهای تاریخی و کمدی علاقهمند هستید، کتاب برادران سیسترز از جمله آثاریست که شما را شیفتهی خود میسازد.
با پاتریک دوویت بیشتر آشنا شویم
پاتریک دوویت (Patrick deWitt) نویسندهی برجستهی کاناداییست. او در سال 1975 متولد شد. از میان آثار دوییت میتوان به چندین رمان و یک فیلمنامه اشاره کرد که اغلب آنها در فهرست پرفروشترینها قرار دارند. عنوانهای برخی دیگر از آثار او که به فارسی برگردانده شدهاند عبارتند از: «فرار فرانسوی» و «نایب پیشکار ماینر».
در بخشی از کتاب صوتی برادران سیسترز میشنویم
روزهای کوتاه آخر زمستان بود و ما در یک آبکند خشک توقف کردیم تا برای شب اتراق کنیم. شما این سناریو را در رمانهای ماجرایی دنباله دار خواهی خواند: دو سوارکار بدهیبت جلو آتش نشستهاند و برای هم داستانهای رکیک تعریف میکنند و ترانههای جگرخراش با مضمون مرگ و شلاق میخوانند. ولی من که بعد از یک روز سوارکاری دلم چیزی جز دراز کشیدن و خوابیدن نمیخواهد. آن شب هم دقیقا همین کار را کردم، حتا حوصله نداشتم درست غذا بخورم. صبح وقتی چکمهام را پا کردم ناگهان انگشت دوم پای چپم به شدت تیر کشید. چکمه را درآوردم و دمر کردم و با دست به کفش کوبیدم، منتظر یک گزنه بودم که دیدم یک رطیل بزرگ پشمالو تلپی به پشت روی زمین افتد. هر هشت پایش در هوای سرد پدال میزدند…