شب های روشن

11.00

عنوان: شب های روشن

نویسنده: فئودور داستایفسکی

مترجم: زهرا نسرکانی

ناشر: آزرمیدخت

موضوع: رمان خارجی

رده سنی: بزرگسال

تعداد:
مقایسه

توضیحات

داستایفسکی در کتاب شب‌های روشن با قلم تاثیرگذار و لحن گیرای همیشگی‌اش توانسته به خوبی حقیقت، هیجان، اشتیاق و تلخی عشق را به تصویر بکشد.

معرفی کتاب شب‌های روشن، اثری از داستایفسکی

مسئله‌ی عشق با زندگی انسان گره خورده است و پیوندی دیرینه با تاریخ بشر و همچنین هنر دارد. مسئله‌ای که می‌تواند حقیقی‌ترین شادی و عمیق‌ترین زخم‌ را به انسان‌ها بدهد. در حوزه‌ی ادبیات ارتباط عاطفی و عشق دست‌مایه‌ی بسیاری از آثار بوده است؛ گاه با شرحی مبتذل و سطحی و گاه با تفسیری درست و واقعی که در روح مخاطب می‌نشیند.

شب های روشن

 

درباره شب‌های روشن؛ داستانی کوتاه از نویسنده‌ رمان جنایت و مکافات

نام کتاب به پدیده‌ای فیزیکی اشاره می‌کند که هر ساله در تابستان اتفاق می‌افتد. کشورهایی که در نواحی شمالی کره‌ی زمین و نزدیک به قطب شمال هستند، شب‌ها تا صبح آسمان تاریک ندارند و هوا در شب تا طلوع آفتاب مانند شروع غروب، روشن است. کتاب که از زبان اول‌شخص و قهرمان داستان روایت می‌شود، درباره‌ی داستانی عاشقانه در شهر سن پترزبورگ و شب‌های روشن این شهر در روسیه است که در چهار شب اتفاق می‌افتد.

مردی تنها و رؤیاپرداز که تاکنون رابطه ای با زنان نداشته‌ است، به صورت اتفاقی با زنی به نام ناستنکا آشنا می‌شود. او که عادت دارد در شهر قدم بزند و از زندگی و تنهایی‌اش برای خیابان‌ها و دیوار‌های شهر بگوید، در یکی از پیاده‌روی‌های شبانه‌اش ناستنکا را می‌بیند که به آب خیره شده و در حال اشک ریختن است.

ناخودآگاه به سمت او کشیده ‌می‌شود اما سعی می‌کند به راه خود ادامه دهد. بعد از چند ثانیه صدای فریاد زن را می‌شنود و به سمتش می‌رود. آن‌ها قرار می‌گذارند که شب بعد همدیگر را ببینند اما گذشته‌ی این دو همراه‌شان است و دلدادگی و عشق را در مسیرهای پیچیده و ناهمواری قرار می‌دهد.

داستایفسکی کتاب شب‌های روشن را پیش از تبعید به سیبری نوشت و بعضی از منتقدان معتقدند که بلوغ نوشتاری این نویسنده‌ی بزرگ در این اثر کمتر به چشم می‌آید. با این حال داستایفسکی در رمان کوتاه شب های روشن موقعیت شخصیت‌های داستان را به‌گونه‌ای شرح می‌دهد که می‌توان به راحتی با آن‌ها همذات‌پنداری کرد، همراه با آن‌ها هیجان‌زده شد و در کنارشان اشک ریخت.

درباره‌ی داستایفسکی؛ برجسته‌ترین نویسنده‌ی روس زبان

هر کدام از نویسندگان بزرگی مثل «لئو تولستوی»، «میخائیل بولگاکوف»، «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول» و «ایوان تورگنیف» می‌توانند به تنهایی یک کشور را از حیث میراث ادبی به سطحی بالا و مهم برسانند.

جمع شدن تمام این نویسندگان در یک سرزمین باعث شده است منتقدین و مورخین، اتحاد جماهیر شوروی را میعادگاه نوابغ ادبی و مجموعه‌ای گران‌بها از متون ادبی بدانند. بدون شک مهم‌‌ترین چهره در میان این افراد برجسته در ادبیات جهان، فئودور داستایفسكی‌ است.

مدت‌ها بر سر تلفظ نام صحیح او در میان فارسی زبانان کشمکش و سردرگمی وجود داشت. برخی نام او را فئودور داستایفسكی‌ می‌نوشتند تا این‌که «خشایار دیهیمی» در ترجمه‌ی کتاب زندگی‌نامه‌ی داستایفسکی اثر «ادوارد هَلِت کار» تلفظ صحیح نام او را فیودور داستایفسکی عنوان کرد.

فیودور داستایفسکی در قرن ۱۹ میلادی در مسکو به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و مادری از طبقه‌ی متوسط و روشن‌فکر داشت. او پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده‌ی نظامی، در اداره‌ی مهندسی وزارت جنگ مشغول به کار شد اما بعد از مدتی از ارتش استعفا داد و به ترجمه‌ی آثار ادبی و حضور در محافل روشن‌فکری روی آورد.

پس از آن‌‌که موضوعات حساسیت‌برانگیز و ساختارشکنانه‌ی این محافل به گوش مقامات امنیتی روسیه رسید، دستگیر و به اعدام محکوم شد. هرچند مشمول عفو قرار گرفت و مجازاتش به چهار سال زندان در سیبری تقلیل پیدا کرد اما جوخه‌ی اعدام به صورت نمایشی برای او برگزار شد و در همان مراسم او را از تخفیف مجازاتش مطلع کردند.

داستایفسکی تا پایان عمر خود می‌گفت در هیچ یک از مراحل زندگی‌اش به این میزان شاد و خوشحال نشده بود. در سیبری با لایه‌های پیدا و پنهان طبقات مختلف مردم آشنا شد و موضوعات حساس و چالش‌برانگیز کتاب‌هایش را پیدا کرد. رمان تحسین شده «خانه اموات» نتیجه‌ی این دوران است.

از شاهکار‌های داستایفسکی می‌توان به «جنایت و مکافات»، «ابله»، «برادران کارامازوف»، شب‌های روشن و «قمارباز» اشاره کرد. مشهور‌ترین اثر او رمان «جنایت و مکافات» است. در این کتاب قهرمان داستان «راسکولنیکوف» طبق اصول خود مرتکب قتل می‌شود و درگیری او با جامعه، خانواده و خود آغاز می‌گردد.

شخصیت پردازی روان‌شناسانه و چند لایه‌ی این کتاب به قدری قوی و عمیق است که روان‌شناس سر‌شناسی چون «فروید» اذعان کرد بخش قابل توجهی از دانش روان‌شناسی خود را مدیون قلم داستایفسکی در «جنایت و مکافات» است. نویسنده‌ی کتاب «قمارباز» تحصیلات آکادمیک روان‌شناسی نداشت اما هوش وذکاوتش با نگاه دقیق و ریز‌بینانه‌ی او به انسان‌ها و روابطشان همراه شد و آثاری تالیف کرد که امروزه به عنوان یکی از منابع مهم در دانشگاه‌های روان‌شناسی سراسر دنیا تدریس می‌شوند.

تا به امروز چندین فیلم سینمایی و نمایش‌نامه بر اساس آثار او در جهان ساخته شده ‌است و این خود شاهدی بر این ادعاست که دغدغه‌های ذهنی او برای مخاطبین با فرهنگ‌ها، نژادها و عقاید متفاوت جذاب و قابل پذیرش است.

ترجمه و نشر کتاب شب های روشن

«سروش حبیبی» در سال ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد و پس از اتمام دوران تحصیلش در مدرسه‌ی عالی پست و تلگراف، در وزارت پست و تلگراف و تلفن مشغول به کارشد. بعد از مدتی به آلمان رفت و در رشته‌ی الکترونیک ادامه تحصیل داد.

فعالیت خود در حوزه‌ی ترجمه را با «مجله‌ی سخن» شروع کرد و متون و کتاب‌های بسیاری را از زبا‌ن‌های آلمانی، انگلیسی، روسی و فرانسوی به فارسی برگرداند. او با لحنی روان و گیرا کتاب‌های نویسندگان برجسته‌ای چون «آنتوان چخوف»، «لئو تولستوی»، «هرمان هسه» و «داستایفسکی» را به فارسی ترجمه کرده است.

«سروش حبیبی» علاوه بر کار ترجمه و ویراستاری باعث شد مخاطبین ایرانی برای اولین بار با آثار بعضی از نویسندگان بزرگ آشنا شوند. افرادی برجسته در حوزه‌ی ادبیات مثل: «رومن گاری» نویسنده، کارگردان و دیپلمات فرانسوی، «آلخو کارپانتیه» نویسنده و پژوهشگر اسپانیایی زبان که تاثیر بسیاری بر ادبیات آمریکای لاتین گذاشت و «الیاس کانتی» رمان نویس برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات که کتاب «کیفر آتش» او در فهرست ۱۰۰۱ رمان که هر شخص باید بخواندِ «روزنامه‌ی گاردین» قرار دارد.

«نشر ماهی» که فعالیتش را در سال ۱۳۸۰ و با چاپ کتاب‌های کودک و نوجوان آغاز کرد، کتاب شب‌های روشن را با ترجمه‌ی «سروش حبیبی» منتشر کرده است. برگردان‌های فارسی دیگری نیز از این اثر وجود دارد که می‌توان به ترجمه‌ی «نسرین مجیدی» توسط «انتشارات روزگار» و برگردان فارسی «محمدجواد نعمتی» که در «نشر یوشیتا» منتشر شده‌ است، اشاره کرد. پ

اقتباس سینمایی شب‌های روشن در سینمای ایران و ایتالیا

«لوکینو ویسکونتی» کارگردان صاحب‌سبک ایتالیایی در سال ۱۹۵۷ اقتباسی موفق از کتاب شب‌های روشن (White Nights) را به همین نام روی پرده‌ی سینما برد. در این فیلم «مارچلو استرویانی» بازیگر برنده‌ی جایزه‌ی اسکار، جشنواره‌ی کن و گلدن گلوب در نقش قهرمان داستان ایفای نفش کرد. فیلم توانست تحسین منتقدین را برانگیزد و فیلم موفق دیگری به کارنامه‌ی «ویسکونتی» اضافه کند.

در سال ۱۳۸۱ «سعید عقیقی» با برداشتی آزاد از کتاب داستایفسکی، فیلم‌نامه‌ی فیلم شب‌های روشن را نوشت و «فرزاد مؤتمن» آن را کارگردانی کرد. این فیلم با بازي «مهدي احمدي» و «هانيه توسلي» تا به امروز از دید بسیاری از منتقدین بهترین فیلم عاشقانه در سینمای ایران است.

در بخشی از کتاب شب های روشن می‌خوانیم

به نظرم می‌رسید که همه‌ی خلق خدا بلند شده راه ییلاق پیش گرفته‌اند و کاروان کاروان از شهر فرار و به ییلاق مهاجرت می‌کنند – به نظرم می‌آمد که چیزی نمانده است که پترزبورگ به خلوتیِ صحرا شود، به طوری که عاقبت دلم غرق غصه می‌شد، آزرده می‌شدم و خجالت می‌کشیدم.

من جایی نداشتم بروم و کاری هم نداشتم که برای آن پترزبورگ را ترک کنم. حاضر بودم که همراه هر در از این گاری‌ها بروم، با هر در از این آقایان محترم و خوش‌‌سر و پز سوار کالسکه بشوم و شهر را ترک کنم اما هیچ‌کس، مطلقا هیچ‌کس دعوتم نمی‌کرد؛ انگاری همه فراموشم کرده بودند، مثل این بود که همه‌شان مرا حقیقتا بیگانه می‌شمردند.

مدت زیادی راه رفتم، در شهر پرسه می‌زدم تا طبق معمول فراموش کردم کجایم و ناگهان دیدم جلوی راه‌بند شهر سر درآورده‌ام. نشاط جدیدی در دلم افتاد و از راه‌بند گذشتم و شروع کردم در کشتزارها و میان سبزه‌ها قدم زدن و ابدا خسته نمی‌شدم و احساس می‌کردم که بار سنگینی از روحم فرو افتاده است.

رهگذران همه چنان با خوش‌رویی به من نگاه می‌کردند که گفتی چیزی نمانده بود که سلام و تعارف کنند. همه معلوم نبود از چه چیز خوش‌حالند، همه‌شان سیگار برگ دود می‌کردند و من به قدری خوشحال بودم که هرگز نبوده بودم.

صحرا به قدری برای منِ شهرزده‌ی نیمه بیمار که در تنگنای شهر داشتم خفه می‌شدم و می‌پوسیدم دلچسب بود که گفتی بر اسب باد ناگهان به ایتالیا رفته‌ام.

پترزبورگ ما کیفیت عجیب و وصف‌ناپذیر و بسیار دل‌انگیزی دارد که با رسیدن بهار ناگهان تمامی توان خود و نیروهای شکوهمند خدادادش را نمایان می‌کند، خود را می‌پیراید و می‌آراید و رنگین می‌کند و تمام شکوه آسمان دادش را به نمایش می‌گذارد.

این حال مرا به یاد دختر نحیف مسئولی می‌اندازد که گاهی با ترحم نگاهش می‌کنی و گاهی با عشقی دل‌سوزانه و گاهی اصلا متوجهش نمی‌شوی و نگاهش نمی‌کنی، اما ناگهان، گویی به چشم برهم‌زدنی، خود به خود، چنان که به وصف نمی‌آید، انگاری معجزه‌ای زیبا می‌شود و به وجد می‌آیی و مبهوت می‌مانی که این برق در این چشم‌های غم‌زده و اندیشناک از کجاست؟

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب شب های روشن در یوتیوب

2- معرفی کتاب شب های روشن در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “شب های روشن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.