ماه پنهان است

13.50

عنوان: ماه پنهان

نویسنده: جان اشتاین بک

مترجم: پرویز داریوش

ناشر: امیرکبیر

موضوع: داستان های آمریکایی

رده سنی: بزرگسال

تعداد صفحات: 153

تعداد:
مقایسه

توضیحات

ماه پنهان است اثر جان اشتاین بک

«ماه پنهان است» رمانی کوتاه از نویسنده مشهور امریکایی، جان اشتاین بک است. این اثر در مورد جنگ جهانی دوم نوشته شده و در مورد افزایش فاشیسم در اروپا هشدار می‌دهد.

این اثر زمانی یکی از پرخواننده ترین کتاب‌های زیرزمینی اروپا بود و هزاران نسخه از آن پنهانی در فرانسه، آلمان، هلند و کشورهای دیگر اروپایی منتشر می‌شد و نقش مهمی در تقویت روحیه مردم داشت.

شهر کوچکی در اروپا اشغال می‌شود اما مکان آن مشخص نیست. نیروهای مهاجم با برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده و با کمک یک جاسوس بدون خونریزی شهر را فتح می‌کنند. شهری با مردمی که سال‌ها نه جنگ را می‌شناختند و نه کسی بهشان حمله کرده بود.

خلق و خوی این مردم به قدری آرام است که اشغالگران تصمیم می‌گیرند بعد از جنگ برای زندگی به آنجا نقل مکان کنند. فرمانده اشغالگران از شهردار شهر می‌خواهد بدون جنگ و خونریزی از مردم درخواست کند که به استخراج زغال سنگ بپردازند اما شهردار که محبوب مردم است و خود را همپایه آنها می‌داند می‌گوید مردم آزادند هرکاری که دوست دارند انجام دهند. در این میان برخورد یک نیروی مهاجم با مردی در معدن منجر به قتل او می‌شود و این موضوع شهر را بهم می‌ریزد.

«مردم زیاد در خیابان‌ها نمی‌ماندند، بلکه از درها به درون خانه‌ها می‌رفتند و درها بسته می‌شد. گویی چشم‌هایی از پشت پرده‌ها به بیرون می‌نگریستند.

وقتی سربازان در شهر رفت وآمد می‌کردند و گشتی‌ها در خیابان اصلی دور می‌زدند، نگاه‌هایی سرد و غضبناک آن‌ها را می‌پایید. مردم به مغازه‌ها می‌آمدند تا چیزکی برای ناهار بخرند. جنسی را که می‌خواستند می‌گرفتند، پولش را می‌دادند و بی‌هیچ خوش وبشی با فروشنده می‌رفتند.»

براساس رمان «ماه پنهان است» فیلمی هم در سال ۱۹۴۳ ساخته شده است که دیدن آن لذت‌بخش است اما پیشنهاد می‌کنیم ابتدا کتاب را بخوانید.

 

ماه پنهان

درباره کتاب ماه پنهان است

در همین ابتدا اشاره کنم که اگر به کتاب‌های مرتبط با جنگ جهانی دوم و ادبیات مقاومت علاقه دارید، رمان ماه پنهان است یکی از بهترین گزینه‌های ممکن برای مطالعه است. این رمان کوتاه با اینکه فقط ۱۶۰ صفحه است، بدون شک در ذهن علاقه‌مندان برای همیشه ماندگار خواهد بود.

محوریت این رمان براساس گفت‌وگوهای میان افراد است و در آن اثرات جنگ به خوبی در هر دو سمت دیده می‌شود. جنگ و خشونت‌های آن کاری به این ندارد که شما چه کسی هستید و در کدام جبهه قرار دارید.

در این رمان سربازانی را می‌بینیم که پیروز میدان هستند و از اینکه به راحتی کنترل شهر را در اختیار گرفته‌اند خوشحال‌اند. از آرام بودن مردم راضی هستند و با شنیدن خبرهای خوب، فکر می‌کنند که جنگ به زودی پایان می‌یابد و آن‌ها می‌توانند به آغوش خانواده خود برگردند. اما آیا واقعا چنین است؟ در مقابل مردمی را داریم که تندخو بودن را بلد نیستند.

از شیوه جنگیدن و مقاومت و نافرمانی چیزی نمی‌دانند. سال‌ها در صلح و آرامش زندگی کرده‌اند. اما وقتی آزادی را از آنان می‌گیرند، همین مردم به سرعت تغییر می‌کنند و تک تکشان حاضرند که جان خود را در راه آزادی فدا کنند.

به اعتقاد من، مهم‌ترین پیام کتاب این است که مردم آزاد، و افرادی که معنای آزادی را درک کرده‌ و مزه آن را چشیده‌اند، به هیچ طریقی تن به بردگی نمی‌دهند. چنین مردمی، نهایتا فریاد خواهند زد و از خود دفاع می‌کنند.

من فکر می‌کنم، یکی از به یادماندنی‌ترین قسمت‌های کتاب زمانی بود که سرهنگ بنابر ذهنیت خودش، برای اجرای عدالت نزد شهردار می‌رود و از او درخواست می‌کند که به عنوان شهردار، آلکس – همان مرد آزادی که افسری را کشته بود – محاکمه و او را به اعدام محکوم کند.

ولی شهرداری که خود را از جنس مردم می‌داند این را قبول نمی‌کند. بنابراین سرهنگ فکر می‌کند که باید کورل – جاسوس نیروهای اشغالگر در شهر – را شهردار شهر کند.

قسمتی از گفت‌های سرهنگ لنسر و شهردار اوردن:

لنسر گفت: «از اول می‌دانستم. ظاهرا چاره‌ای نیست، کورل باید شهردار شود.» به‌سرعت سرش را بالا آورد و گفت: «برای محاکمه که می‌مانید؟»
«بله که می‌مانم. نمی‌خواهم آلکس را تها بگذارم.»
لنسر نگاهی به او کرد و لبخندی کم و بیش اندوهبار بر لب آورد.
«ما هم وظیفه‌ای به عهده داریم، این طور نیست؟»
شهردار گفت: «بله، تنها وظیفهی ناممکن در جهان، تنها کاری که شدنی نیست.»
«و آن چیست؟»
«روح انسان ها را پیاپی در هم شکستن.»

قسمت هایی از کتاب ماه پنهان است

و آن مردان پیوسته به یاد خانه بودند. افراد گردان کم کم از سرزمینی که اشغال کرده بودند بیزار شدند و با مردم درشتی کردند. مردم نیز با آنان درشتی کردند. رفته رفته اندک هراسی در دل فاتحان رخنه کرد، ترس از این که جنگ هرگز تمام نشود و آنان هیچ گاه به خانه برنگردند و دیگر روی آسایش را نبینند، ترس از این که روزی از پا دربیایند و همچون خرگوشی در کوهستان شکار شوند، زیرا نفرت مردمی که سرزمینشان اشغال شده بود هیچ گاه فرو نمی نشست.

خیال می کنند چون خودشان یک پیشوا و یک سر دارند، ما هم مثل آنان هستیم. می دانند که اگر سر ده نفر از خودشان بالای دار برود، نابود خواهند شد.

اما ما مردمانی آزاد هستیم و به اندازه ی جمعیت خود سر داریم و در موقع لزوم رهبرانی مثل قارچ در میانمان خواهند رویید.

شکست، مفهومی موقتی است. شکست در یک نبرد، ماندگار نمی ماند. ما شکست خوردیم و حالا حمله می کنیم. شکست هیچ معنایی ندارد. نمی توانی این را بفهمی؟ می دانی پشت درها چه حرف هایی در گوش هم زمزمه می کنند؟

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب ماه پنهان است در یوتیوب

2- معرفی کتاب ماه پنهان است در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

جان اشتاین بک

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ماه پنهان است”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.