توضیحات
انتری که لوطیاش مرده بود | آزادی، سرگشتگی و بازگشت به نقطهی آغاز
📘 انتری که لوطیاش مرده بود یکی از داستانهای کوتاه و نمادین مجموعهای به همین نام از صادق چوبک است که نخستین بار در سال ۱۳۲۸ منتشر شد. این داستان، با نثری واقعگرایانه و لحنی کوچهبازاری، از سرنوشت یک میمون به نام مخمل میگوید که پس از مرگ صاحبش، در جستوجوی آزادی، به سفری پرتنش و بیسرانجام میرود.
✍️ خلاصه داستان
مخمل، میمونیست که سالها در بند صاحبش، «لوطی»، زندگی کرده. یک روز صبح، لوطی را مرده میبیند و برای نخستینبار، آزادی را تجربه میکند. اما این آزادی، نه رهایی است و نه آرامش؛ بلکه آغاز سرگشتگی، ترس و خشونت است.
مخمل، با زنجیری هنوز بر گردن، به بیابان میگریزد. در مسیر، با پسر چوپانی روبهرو میشود که ابتدا برایش آرامش میآورد، اما خیلی زود با خشونت او مواجه میشود. مخمل، زخمی و ترسخورده، به صخرهای پناه میبرد، اما آنجا نیز از حملهی شاهینی در امان نیست. در نهایت، به نقطهی آغاز بازمیگردد—کنار جسد لوطی—در حالی که نه آرامش یافته، نه رهایی، و نه معنا.
🎯 درونمایههای اصلی
1. آزادی و سرگشتگی
داستان، از آزادیای میگوید که بهجای رهایی، سرگشتگی میآورد. مخمل، پس از مرگ لوطی، آزاد میشود، اما این آزادی، بدون معنا و بدون پناه است.
2. خشونت و بیپناهی
در هر مرحله از سفر، مخمل با خشونت روبهرو میشود—از انسان، از طبیعت، و از حافظهی خودش. این خشونت، نماد جهانیست که برای موجود آزاد، جای امنی ندارد.
3. بازگشت به نقطهی آغاز
مخمل، پس از تجربهی آزادی، دوباره به لوطی بازمیگردد—اما حالا، لوطی مرده است. این بازگشت، نه از سر وابستگی، بلکه از سر بیپناهیست.
4. نمادگرایی و نقد اجتماعی
داستان، در ظاهر دربارهی یک میمون است، اما در واقع، تمثیلیست از انسان روشنفکر یا فردی که از بند سنت، ایدئولوژی یا قدرت رها شده، اما در جهانی بیمعنا، سرگردان مانده است.
✒️ سبک نگارش
نثر صادق چوبک در این داستان، واقعگرایانه، کوچهبازاری و پر از جزئیات زیستیست. او، با استفاده از زبان عامیانه، شخصیتپردازی دقیق، و توصیفهای ملموس، فضایی خلق میکند که هم واقعی است و هم نمادین. سبک نگارش، ترکیبی از ناتورالیسم، رئالیسم اجتماعی و روایت تمثیلی است.
📚 مشخصات نسخهی فارسی
ویژگیها | توضیحات |
---|---|
عنوان فارسی | انتری که لوطیاش مرده بود |
نویسنده | صادق چوبک |
ناشر اولیه | نشر جاویدان (۱۳۲۸) |
ناشرهای بعدی | نشر نگاه، نشر ثالث |
تعداد صفحات | حدود ۱۷۰ صفحه (در نسخهی کامل مجموعه) |
سبک نگارش | داستان کوتاه، نمادین–اجتماعی |
مناسب برای | علاقهمندان به ادبیات مدرن فارسی، نقد اجتماعی و روایت تمثیلی |
📖 نسخهی کامل این مجموعه شامل داستانهای «قفس»، «چرا دریا توفانی شده بود» و نمایشنامهی «توپ لاستیکی» نیز هست.
🧩 بخشی از متن کتاب (نقل آزاد)
«به لوطیش خیره نگاه میکرد. گوئی چیز تازهای در او دیده بود… چشم او آن نور همیشگی را نداشت.»
این جمله، آغاز مواجههی مخمل با مرگ، با آزادی، و با بیپناهیست.
جمعبندی
داستان انتری که لوطیاش مرده بود، با نگاهی نمادین، نثری واقعگرایانه و درونمایهای فلسفی–اجتماعی، یکی از آثار شاخص صادق چوبک است که از آزادی، خشونت، و سرگشتگی انسان مدرن میگوید. اگر به دنبال داستانی هستی که هم کوتاه باشه و هم عمیق، هم ساده باشه و هم چندلایه، این اثر رو از دست نده.
🔗 لینکهای مفید کاریابی در اروپا
برای دیدن وبسایت، تلگرام و اینستاگرام کاریابی در اروپا ، روی دکمهها کلیک کنید:
————————————————————————-
دیدگاه کاربران
افزودن نظر جدید