نفرتی که تو می کاری

16.00

عنوان: نفرتی که تو می کاری

نویسنده: دیوید گاگینز

مترجم: محبوبه آقا جانی

ناشر: راه معاصر

موضوع: داستان های نوجوانان آمریکایی

رده ی سنی: بزرگسال

جلد: شومیز

تعداد صفحه: 388

 

تعداد:
مقایسه

توضیحات

نفرتی که تو می کاری داستان دختری شانزده ساله آفریقایی-آمریکایی به نام استار کارتر (Starr Carter) است.

داستان از جایی آغاز می‌شود که استار همراه با بهترین دوستش خلیل در حال بازگشت از میهمانی است.

خلیل، که به تازگی شغل جدید و خطرناکی را انتخاب کرده است، توسط پلیس دستگیر می‌شود.

پلیس ماشین خلیل را تنها به خاطر چراغ شکسته‌ی ماشین متوقف می‌کند اما درپی یک درگیری خیلی ساده، پلیس به خلیل شلیک می‌کند و استار شاهد مرگ بهترین دوستش می‌شود.

استار در ادامه‌ی داستان تلاش می‌کند که حق دوستش را از قانون بگیرد و در این راه به مشکلاتی برمی‌خورد.

روبه‌رو شدن استار و طرز برخوردش با مشکلاتش داستان کتاب نفرتی که تو می‌کاری را تکمیل می‌کند. 

ملانین اصلی‌ترین رنگدانه‌ای است که رنگ پوست انسان‌ها را تعیین می‌کند. عوامل زیادی هستند که رنگ پوست یک انسان را تغییر می‌دهند. یعنی ممکن است که دو فرد از یک نژاد، رنگ پوستی متفاوت داشته باشند.

برای مثال در یکی از نژادهای آفریقایی بیش از سی و پنج نوع رنگ پوست می‌تواند وجود دارد. با این تفاسیر قضاوت کردن فردی تنها از روی رنگ پوستش عملی به شدت غیر انسانی است. 

آنجی توماس در دسته‌ی انسان‌هایی قرار می‌گیرد که می‌تواند انسان‌ها را فارغ از رنگ و نژادشان ببیند و دوست داشته باشد. او در کتاب نفرتی که تو می‌کاری داستان نوجوانی را تعریف می‌کند که تنها رنگ تیره‌ی پوستش سبب مرگش می‌شود. 

 

کتاب نفرتی که تو می‌کاری The Hate U Give برای نخستین بار در سال 2017 منتشر شد. با وجود این‌که کمتر از سه سال از انتشار این کتاب می‌گذرد اما بلافاصله در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های ژانر نوجوانان قرار گرفت حدود یک‌ سال دررتبه‌ی اول این فهرست قرار داشت. 

درون مایه کتاب نفرتی که تو می‌کاری  

درون مایه‌ی اصلی این کتاب نژاد پرستی در جامعه‌ی آمریکا، ناعدالتی و احساس تعلق خاطر است.

نژادپرستی در کشور آمریکا تاریخ دیرینه‌ای دارد و همیشه یکی از اصلی‌ترین موضوعات داستان‌های نویسندگان آمریکایی مانند تونی ماریسون و ارنست همینگوی بوده است. 

مبحث ناعدالتی زمانی در کتاب نفرتی که تو می‌کاری وارد می‌شود که یک پلیس سفید پوست خلیل را بدون هیچ دلیل موجهی به قتل می‌رساند.

سیاه پوست بودن خلیل آن هم در قرن بیست و یکم به هیچ وجه دلیل موجهی برای کشتن او نبوده و نیست.

بنابراین می‌توان متهم شدن تنها به دلیل رنگ پوست متفاوت را یک ناعدالتی بزرگ دانست. 

آخرین موضوعی که آنجی توماس در کتابش به آن اشاره کرده است عدم احساس تعلق خاطر به یک جامعه است.

یک جامعه فارغ از اندازه‌اش باید به تک تک اعضایش احساس تعلق خاطر بدهد اما جامعه‌ی سیاه‌پوستان آمریکا بعد از گذشتن حدود صد سال هنوزهم این احساس را از کشورشان دریافت نمی‌کنند و این اتفاق بیش از هرچیزی به آن‌ها آسیب می‌زند. 

معرفی کتاب نفرتی که تو می‌کاری

نفرتی که تو می‌کاری؛ واقعیت یا داستان  

پلیس ایالت اوکلند در نتیجه‌ی یک درگیری در یک ایستگاه قطار‌ در نخستین ساعات اولین روز سال 2009 به پسری سیاه‌پوست و غیر مسلح به نام اسکار گرانت شلیک می‌کند.

خبر کشته شدن اسکار توسط یک افسر پلیس در سراسر جهان پیچید و واکنش‌های شدیدی را همراه داشت.

گروه‌های زیادی مانند حامیان افراد سیاه‌پوست دست به تظاهرات زدند؛

و حدود ده سال بعد از مرگ او گزارش کامل اتفاقات و ماجراهای آن شب توسط پلیسِ بارت در اختیار عموم قرار گرفت. 

هنگامی که این خبر هولناک به آنجی توماسِ دانش‌جو رسید او را بسیار آشفته کرد. آنجی تلاش کرد با نوشتن داستانی درباره‌ی اسکار، داستان او را وارد ادبیات کند.

او ابتدا داستان کوتاهی درباره‌ی این سانحه نوشت آنجی توماس می‌گوید:«آن شب در میان انبوهی غم و عصبانیت داستان کوتاهی نوشتم.

داستانی که در آن پسر به اسم خلیل که شخصیتش بسیار شبیه اسکار بود تیر می‌خورد و در عین حال دختری را در کنارش به تصویر کشیدم که بسیار شبیه من بود.»

در طول پنج سالِ بعد از کشته شدن اسکار و همراه با مرگ حدود پنج سیاه‌پوست دیگری که وضعیتی شبیه به اسکار داشتند تصمیم گرفتم داستان کوتاهم را تبدیل به یک رمان کنم، رمانی که امروز تبدیل به فیلم هم شده است. 

درباره ی نویسنده ی کتاب نفرتی که تو می کاری: آنجی توماس  

آنجی توماس نویسنده‌ی سیاه‌پوست آمریکای سی ساله متولد ایالت می‌سی‌سی‌پی است.

کتاب نفرتی که تو می‌کاری مشهورترین اثر آنجی توماس است و دومین کتابش به نام On the Came Up به تازگی منتشر شده است اما متاسفانه این کتاب هنوز به زبان فارسی ترجمه نشده است. 

آنجی مانند بیشتر سیاه‌پوستان آمریکایی کورکی سختی را گذرانده است.

او در شش سالگی شاهد شلیک گلوله به یکی از نزدیکانش بود؛

فردای آن روز مادر آنجی او را به کتاب‌خانه‌ی محلی می‌برد و به او می‌گوید زندگی ارزش زندگی کردن را دارد و جز زشتی‌هایی که دیده‌است زیبایی‌های بسیار در انتظارش است. این کار مادرش الهام بخش آنجی برای نویسنده شدن بوده است.  

آنجی توماس پیش از نوشتن کتاب نفرتی که تو می‌کاری در ژانر فانتزی می‌نوشت.

او داستان کوتاه‌های او در این ژانر وجود دارد.

اما بعد از نوشتن کتاب نفرتی که تو می‌کاری متوجه علاقه‌اش به ژانر رئال و نوجوان شد و تمرکزش را روی آن گذاشت. 

آنجی توماس در نوشتن از اتفاقات روزمره الهام می‌گیرد.

اتفاقاتی مانند اخبار روزانه و رویداد‌هایی که بخش کم یا زیادی از جامعه را درگیر خودش می‌کند.

او در کنار علاقه‌اش به نوشتن به موسیقی هیپ هاپ هم علاقه‌ی زیادی دارد و هنوز هم گاهی برای خودش شعرهایی به سبک رپ می‌نویسد و می‌خواند. 

فیلم نفرتی که تو می‌کاری  

تاثیرگذاری داستان آنجی توماس آن‌قدر زیاد بود که فیلمی به نام «نفرتی که تو می‌کاری» با اقتباس از رمان آنجی توماس ساخته شد.

فیلم نامه‌ی این اثر را آدری ولز نوشت و جرج تیلمن کارگردانی این فیلم را عهده‌دار شد.

بین فیلم بیش‌تر از سی و چهار میلیون دلار در بازار جهانی فروش داشت و نقدهای بسیار مثبتی را از منتقدین سینما دریافت کرد. 

در بخشی از کتاب نفرتی که می‌کاری می‌خوانیم  

مایا و هیلی هم زنگ زدند و از وضعیت مغازه، خانه، خانواده و خودم پرسیدند. هیچ کدامشان حتی یادی هم از داستان مرغ سوخاری نکردند.

صحبت کردن با آن‌ها در مورد گارد هایتس عجیب است.

ما هیچ‌وقت در موردش با هم صحبت نمی‌کنیم. همیشه می‌ترسم یکی از آن‌ها به اینجا بگوید سگ‌دونی. 

درک می‌کنم گاردن هایتس واقعا سگ‌دونی بود، دروغ هم نیست، اما این دقیقا مثل زمانی بود که نه سال داشتم و با سِوِن دعوام شد.

برای زدن من آمد پایین و اسمم را گذاشت کوتوله‌ی کوتوله‌نژاد.

الان که بهش فکر می‌کنم توهین مسخره‌ای بود، اما آن زمان حسابی نابودم کرد.

می‌دانستم ممکن است کوتوله بمانم_هرچه باشد آن زمان همه از من بلندتذ بودند_و شاید خودم هم خودم را کوتوله صدا می‌کردم، اما وقتی سون این قضیه را با صدای بلند گفت تبدیل شد به حقیقتی ناراحت‌کننده. 

من می‌توانم به گاردن هایتس بگویم سگ‌دونی، اما کس دیگری نمی‌تواند. 

مامان پای تلفن بود و اوضاع و احوال همسایه‌ها را بررسی می‌کرد و جواب بقیه را می‌داد که اوضاع و احوال ما را بررسی می‌کردند.

خانم جونز از پایین خیابان می‌گفت او و چهار بچه‌اش مثل ما در پناهگاهشان مخفی شدند.

آقای چارلز که همسایه‌ی ما هم بود می‌گفت اگر برق قطع شود می‌توانیم از ژنراتورش استفاده کنیم. 

دایی کارلوس هم حالمان را پرسید. مامان‌بزرگ تلفن را گرفت و به مامان گفت که مارا پیش او ببرد.

انگار می‌شد از بین این همه ناآرامی گذشت و به خانه‌ی آن‌ها رسید.

باباهم زنگ زد و گفت که برای مغازه مشکلی پیشنیامده. اما بازهم نگران بودم و هربار که اخبار گوش می‌داد به مغازه‌ای حمله شده، قلبم به دهانم می‌آمد. 

حالا دیگر اخبار فقط به اسم خلیل قناعت نمی‌کرد و عکس او را هم نشان می‌داد.

اما به من گفتند شاهد و بعضی وقت‌ها هم دختر سیاه‌پوست شانزده‌ساله.  

کتاب نفرتی که تو می‌کاری با عنوان اصلی The hate u give اثری از انجی توماس است که در هنگام انتشار سروصدای زیادی به راه انداخت و احساسات بسیاری از سیاه‌پوست‌های آمریکایی را برانگیخت. 

پشت جلد رمان نفرتی که تو می‌کاری آمده است: 

در دنیایی که صدای اقلیت بودن هر روز سخت‌تر می‌شود انجی توماس، نویسنده‌ی آمریکایی، در اولین کتابش سعی می‌کند مسائل روز دنیا را با زیباترین زبان ممکن و در قالب داستانی که الهام گرفته از ماجرای واقعی است به تصویر بکشد. 

نفرتی که تو می‌کاری بهترین کتاب در سال ۲۰۱۷ به انتخاب اعضای سایت گودریدز بوده و از آن کتاب‌هایی است که از همان اول به لیست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز رفت و برای مدت‌ها در آن لیست باقی ماند.

این کتاب همچنین با گرفتن هشت ستاره که بیشترین امتیاز ممکن است نامزد جایزه‌ی کتاب ملی آمریکا شده است، کتابی که نویسندگان بزرگی چون جیسون رینولدز، جان گرین و بسیاری دیگر با عباراتی چون «میخکوب کننده» و «خیره کننده» از آن یاد کرده‌اند. 

رمان به موضوع مهم نژادپرستی پرداخته است. موضوعی که در جوامع جهان اول با وجود همه پیشرفت‌ها هنوز هم وجود دارد و انسان‌ها از آن رنج می‌برند.

حال در نظر بگیرید که این موضوع چه تاثیراتی می‌تواند روی بچه‌ها داشته باشد و چه نفرت‌هایی می‌تواند در دل آن‌ها قرار دهد.

نفرتی که در این رمان سراسر وجود استار کارتر را گرفته است.

استار لازم دارد که به خود ثابت کند می‌تواند در برابر ظلم بایستد و کار درست را انجام دهد. 

 

قسمتی از متن کتاب نفرتی که تو می کاری 

 

    بارها و بارها شبیه این اتفاقات را دیده بودم، سیاهپوستی که به‌خاطر رنگ پوستش کشته می‌شود و همه‌جا به‌هم می‌ریزد.

من خودم در شبکه‌های اجتماعی، زیاد پیام تسلیت و عکس گذاشته بودم و کلی هم نامه اعتراضی امضاء کردم.

همیشه با خودم فکر می‌کردم اگر روزی چنین اتفاقی را ببینم، بلندترین صدایی خواهم شد که تا‌به‌حال وجود داشته و کاری می‌کنم که دنیا بفهمد چه اتفاقی افتاده است.

حالا آن اتفاق را دیده‌ام و می‌ترسم حرفی بزنم 

 

نویسنده در این رمان در قالب شخصیت استار به همه نوجوان و افرادی که روزهای سختی را گذرانده‌اند فرصت ابراز وجود می‌دهد و به نظر من، نکته مثبت این کتاب در همین موضوع است.

در اینکه به مخاطب یاد می‌دهد که چطور شرایط سخت را تحمل کند. همچنین به خانواده‌ها یاد می‌دهد که چطور در شرایط سخت حامی فرزند خود باشند. 

 نقد فیلم The Hate U Give - نفرتی که تو می‌کاری

در قسمت دیگری از پشت جلد کتاب آمده است: 

 

نفرتی که تو می‌کاری برای تمام کسانی است که فارغ از ملیت، جنسیت، قومیت و نژادشان احساس می‌کنند در دنیا تنها و مظلوم هستند.

این کتاب می‌خواهد نشان دهد هر کسی می‌تواند صدایی باشد در گوش جامعه‌ای که نمی‌خواهد حرف‌های ما را بشنود، می‌خواهد بگوید بعضی وقت‌ها حتی اگر تمام کارها را هم درست انجام دهی، باز هم ممکن است اوضاع درست نشود، اما مسئله این است که هیچ وقت از انجام کار درست، دست برنداری. 

جملاتی از متن کتاب نفرتی که تو می‌کاری 

 

    مشکلی که چپ‌چپ نگاه کردن دارد این است که بالاخره یک‌جایی سنگینی نگاه را احساس می‌کنی و کار به کتک زدن یا کتک خوردنت می‌رسد. 

 

    نفرتی که در دل بچه‌ها می‌کاری زندگی همه رو به گند می‌کشه 

 

    آدم‌هایی مثل ما در موقعیت‌های این‌چنینی در شبکه‌های اجتماعی معروف می‌شوند و تبدیل به هشتگ می‌شوند، اما به‌ندرت به چیزی به نام عدالت می‌رسند.

فکر می‌کنم همه ما منتظر آن‌لحظه هستیم، لحظه‌ای که همه‌چیز درست تمام می‌شود 

 

    چشم‌هایش گشاد شد. «وای خدای من. تو فکر کردی که من نژادپرستم؟» 

    نگاهی به او انداختم. «تو به تنها دختر سیاهپوستی که اون‌جا بود تیکه انداختی و گفتی مرغ‌سوخاری. خودت چی فکر می‌کنی؟» 

    «خدای من، استار! بعد از این همه سال دوستی، فکر می‌کنی که من نژادپرستم؟ واقعا؟» 

    «تو می‌تونی حرف نژادپرستانه بزنی اما نژادپرست نباشی!»  

    مراسم ترحیم برای مرده‌ها نیست، برای زنده‌ها است. 

    بعضی وقت‌ها حتی اگه همه کارها رو هم درست انجام بدی بازهم ممکنه اوضاع درست نشه. مسئله اینه که هیچ‌وقت نباید دست از انجام کار درست برداری 

 

    ایمان تنها باور داشتن نیست بلکه حرکت به سوی باور است. 

 

    برای لحظه‌ای، دنیا را بدون بابا تصور کردم و دنیا دیگر دنیا نبود 

 

    من فکر می‌کنم روزی دنیا تغییر می‌کند. چگونه؟ نمی‌دانم. چه زمانی؟ مطمئنا نمی‌دانم. چرا؟ چون همیشه کسی هست که آماده مبارزه باشد. امروز نوبت من است شاید فردا نوبت شما باشد 

 کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب نفرتی که تو می کاری در یوتیوب

2- معرفی کتاب نفرتی که تو می کاری در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

دیوید گاگینز

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “نفرتی که تو می کاری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.