تنهای بزرگ

16.40

عنوان: تنهای بزرگ

نویسنده: کریستین هانا

مترجم: آرش هوشنگی فر

ناشر: آزرمیدخت

موضوع: داستان های آمریکایی

رده سنی: بزرگسال

تعداد صفحات: 616

تعداد:
مقایسه

توضیحات

کتاب تنهای بزرگ به قلم کریستین هانا، از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال 2018 در آمریکا، داستان زندگی سربازی آسیب دیده به نام ارنت آلبرایت را در سال 1970 به تصویر می‌کشد که برای شروع یک زندگی جدید، خانواده‌اش را به آلاسکای وحشی می‌برد.

دختر ارنت به نام لنی که شخصیت اصلی کتاب تنهای بزرگ (The great alone) است و تنها سیزده سال دارد، میان رابطه‌ی پر فراز و نشیب پدر و مادرش قرار گرفته و ناگزیر به پذیرش این شرایط جدید است اما امید دارد این سرزمین جدید، آینده‌ای بهتر را برای او و خانواده‌اش به همراه داشته باشد.

این جابجایی و تغییر، ابتدا دلپسند است اما زمانی که زمستان پدیدار می‌شود و حالت روانی ارنت بدتر از گذشته می‌شود، همسر و فرزندش در موقعیتی غیر قابل کنترل قرار می‌گیرند. لنی و مادرش کورا که عاشقانه یکدیگر را دوست دارند به دلیل شرایط بدی که دارند آشپز و خدمتکار می‌شوند. آن‌ها نه تنها در مقابل عوامل طبیعی بلکه به خاطر تصمیمات نادرستی که از باورشان به خوب شدن ارنت و برگشتنش به شخصیت قبل از جنگ ناشی می‌شد مجبور به مجادله هستند.

لنی کم کم بزرگ شده و در مدرسه دلباخته‌ی پسری به نام متیو می‌شود. ادامه‌ی این کتاب پیرامون داستان لنی روایت می‌شود. او با پدر بیمار و مادر ضعیفش سعی دارد تا زندگی‌شان را سر پا نگه دارد. اما حس حسادت پدرش ارنت به پدر متیو به نفرت تبدیل شده و و ضعیت را برای لنی دشوارتر می‌کند تا جایی که ماجرا به کلاف سردرگمی تبدیل می‌شود.

کریستین هانا (Kristin Hannah) نیز همچون شخصیت اول داستانش، لنی، و به دنبال تصمیم پدرش به آلاسکا مهاجرت کرده است. او همچنان با آن مکان احساس هم‌بستگی دارد. تمام طول داستان سرشار از توصیفات هانا در مورد مناظر شورانگیز آلاسکا است.

در واقع شگفتی رمان تنهای بزرگ، خود آلاسکاست. با همه‌ی رام نشدگی‌اش، زیبایی مبهوت کننده‌اش و شکوه خطرناکش. همه این‌ها به اندازه یک داستان دراماتیک صحنه‌های کاملی خلق می‌کند که مشخصا فضای دهه هفتاد میلادی را به نمایش می‌گذارد.

کریستین هانا، نویسنده‌ی معروف آمریکایی متولد سال 1960 در کالیفرنیا است. او جوایز معتبر بسیاری را از آن خود کرده و کتاب‌هایی را به رشته‌ی تحریر درآرده است که همیشه فروش بالایی داشته‌اند. وی فارغ‌التحصیل یک مدرسه‌ی حقوقی در واشنگتن بوده و پیش از نویسنده شدنش تمام وقت، در سیاتل به کارهای قضایی می‌پرداخته است.

پی دی اف کتاب تنهایی بزرگ در آلاسکا

برخی نظرات در مورد کتاب تنهایی بزرگ:

– یک موفقیت. (Kirkus Reviews)
– تصویری هیجان‌انگیز از خانواده‌ای در بحران، و اجتماعی در آستانه‌ی تغییر. (Booklist)
– این داستان با روحی حماسی، اراده آدم‌ها را در تحمل شرایط ناگوار می‌آزماید. (Real Simple Magazine)
– این رمان، اراده‌ی انسان‌ها در تحمل مسائل غیرقابل تصور را مورد بررسی قرار می‌دهد. (Real Simple magazine)
– فریبا، غیر قابل اتکا… رمان تنهای بزرگ با توصیف مناظر هیجان‌انگیز آلاسکا به اوج رسیده است. (Christina Baker)
– خوانندگان از موشکافی‌های داستان و وابستگی غیر قابل گسست میان مادر و فرزند قدردان خواهند بود. (Sara Guen)
– هانا یک سرزمین بکر ابتدایی را به یاد می‌آورد. منطقه‌ای بکر و دست نخورده قبل از کشفشان توسط کشتی‌های کروز. (Dr. Miriam Klein)
– هانا به ظرافت زیبایی طبیعی و خطرات آلاسکا و تصویر یک خانواده بحران‌زده و جامعه‌ای در شرف تغییر را به نمایش گذاشته است. (Librari Journal)

افتخارات کتاب تنهایی بزرگ:

– از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال 2018
– از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز
– بهترین داستان تاریخی سال 2018 از نظر کاربران سایت گودریدز
– بهترین کتاب آمازون در فوریه 2018

در بخشی از کتاب تنهایی بزرگ می‌خوانیم:

داخل کلیسا بزرگ‌تر از آن بود که از بیرون دیده می‌شد. دیوارهای تخته‌ای با مهره‌های سفید و کف‌پوشی از درخت کاج. آن‌جا نیمکتی وجود نداشت. مردم در حالی ‌که کنار هم ایستاده بودند، فضا را پر کرده بودند. مردی که لباس سفید و کت خزدار پوشیده بود، در مقابلش ایستاد. صورتش به کل در میان سبیل و ریش پنهان شده بود.

تقریبا تمام کسانی که لنی در کانق دیده بود، آن جا بودند. او لارج مارج را دید که وسط خانم رودز و ناتالی ایستاده بود. همه‌ی خانواده هارلند در حالی که به هم چسبیده بودند، در آن جا بودند. حتی پت دیوانه هم با آن قویی که در بغل گرفته بود، آن جا بود.

اما این ردیف اول بود که توجه او را به خود معطوف کرد. آقای والکر در کنار دختر زیبایی با موهای بلوند ایستاده بود که لنی احتمال داد او می‌تواند آلیسکا باشد. و در آن طرف، خویشاوندان والکر ایستاده بودند که تا به حال لنی آن‌ها را ندیده بود. درست در سمت راست آن‌ها یک نفر تنها ایستاده بود، آن متیو بود. کالهون مالوس، دوست پسر جنوا، با جابه‌جا کردن پاهایش، سنگینی وزن خود را تحمل می‌کرد. گویی نمی‌دانست که چه‌کار کند. اطراف چشمانش قرمز بود.

لنی سعی کرد توجه متیو را جلب کند. اما باز و بسته شدن درهای کلیسا و وزش سرما و برف به داخل مانع از آن می‌شد. او آن‌جا با شانه‌های خمیده و گونه‌های افتاده، ایستاده بود. صورت او در میان موهایش، که به نظر می‌رسید یک هفته است که آن‌ها را نشسته، پوشیده شده بود. لنی خانواده خود را به طرف ردیف خالی دنبال کرد و پشت خانواده مد ارل ایستاد.

مد ارل بلافاصله با بابا دست داد. لنی به متیو خیره شد، دلش می‌خواست که او نیز به لنی نگاه کند. او نمی‌دانست چه بگوید. شاید اصلا او نمی‌خواست چیزی بگوید و فقط دلش می‌خواست دستش را بگیرد.

 

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب تنهای بزرگ  در یوتیوب

2- معرفی کتاب تنهای بزرگ در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

کریستین هانا

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تنهای بزرگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.