توضیحات
معرفی کتاب کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند
کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند، ابتدا به شما میآموزد که چگونه با فرزندتان ارتباط برقرار کنید و سپس عواملی که مانع این ارتباط خوب هستند را شناسایی میکند.
اصلیترین نکتهی فرزندپروری رابطهای است که با فرزندتان دارید. این رابطه حمایت میکند، پرورش مییابد و رشد را ممکن میسازد یا مانع رشد میشود. کودکان، بدونِ داشتنِ رابطهای که بتوانند به آن تکیه کنند، احساس امنیت درِشان کاهش مییابد. شما میخواهید این رابطه منبع قدرت برای کودکتان باشد و روزی برای فرزندان آنها نیز همینطور.
هدف کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند (The book you wish your parents had read) به اشتراک گذاشتنِ مسائلی است که در فرزندپروری مطرحاند. این موارد شامل نحوهی کنار آمدن با احساسات است، احساسات خودتان و آنها؛ اینکه خودتان را با فرزندتان هماهنگ کنید تا یاد بگیرید چطور آنها را بهتر درک کنید و چطور رابطهای واقعی با آنها داشته باشید، نه اینکه در الگوهای خسته کنندهی دعوا یا عقبنشینی درگیر باشید.
این کتاب به شما نشان میدهد که چگونه میتوانید با فرزندانتان ارتباط خوبی برقرار کنید، نه اینکه چطور آنها را تحت کنترل خود دربیاورید. در این کتاب، شما تشویق میشوید که به تجارب کودکیتان نگاه کنید تا بتوانید جنبههای خوبی را که در پرورش خودتان استفاده شدهاند برای نسل بعدیتان نیز به کار بگیرید و موارد ناکارآمد را انجام ندهید.
فلیپا پری (Philippa Perry) در این کتاب بررسی میکند که چگونه میتوانید تمام روابطتان را بهتر کنید، به طوری که بچهها در روابط خوب و سالم رشد کنند. او توضیح میدهد که چگونه نگرشهایتان در دوران بارداری میتوانند بر رابطهی شما با فرزندتان تأثیر داشته باشند و چگونه با نوزاد، کودک، نوجوان، یا بزرگسال ارتباط برقرار کنید به گونهای که رابطهی شما با آنها منبع قدرتی برای آنها و منبع رضایت برای شما باشد.
نکوداشتهای کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند:
– کتابی بینهایت صمیمی، خردمندانه، امیدبخش ودلگرم کننده (آلن دو باتن)
– کتابی صادقانه، صمیمی و به دور از قضاوت است. خواندن این کتاب برای همهی والدین ضروری است، چه آنهایی که فرزندی دارند یا به زودی صاحب فرزند میشوند و چه آنهایی که هنوز فرزندی ندارند. هیچ وقت برای بهبود رابطه با فرزندتان خیلی زود یا خیلی دیر نیست. (بوکلیست)
در بخشی از کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند میخوانیم:
بیتوجهی یا انکار احساسات کودکان برای بهداشت روانیِ آیندهشان قطعاً مضر است. میدانم که شما، به عنوان پدر یا مادر، حتی ممکن است ندانید که این کار را میکنید یا شاید این کار را انجام دهید، چون فکر میکنید به نفعشان است. هنگامی که افراد دیگر، به خصوص فرزندانمان، ناراحتاند، انکار کردن احساساتشان گاهی راه حل پیشفرض ماست.
ممکن است درستترین کار به نظر برسد. ممکن است تلاش برای تحقیر کردن، قضاوت کردن، منحرف کردن یا سرزنش کردن احساساتشان کار درستی به نظر برسد. ما نمیخواهیم کسی که دوستش داریم ناراحت باشد و نیز نمیخواهیم با آغوش باز پذیرای ناراحتی یا خشمشان باشیم، ناراحتی و خشمی که ممکن است برای ما خطرناک و نگران کننده باشد؛ انگار که ما به نوعی این احساسات را تقویت میکنیم، اما وقتی احساسات را نمیپذیریم، آنها ناپدید نمیشوند. فقط در جایی پنهان میشوند؛ جایی که در آن بدتر میشوند و بعداً در زندگی مشکل ایجاد میکنند. به این فکر کنید: وقتی صدایتان شنیده نمیشود، چه زمانی باید با بلندترین صدا فریاد بزنید؟ احساسات باید شنیده شوند.
من نمیخواهم شما به خاطر نحوهی واکنش نشان دادنتان به احساسات فرزندتان در گذشته احساس بدی داشته باشید، اما میخواهم تأکید کنم درککردن و جدی گرفتن و تأیید احساسات فرزندتان چقدر مهم است. شایعترین علت افسردگیِ بزرگسالان اتفاقی که در حال حاضر برایشان میافتد نیست، بلکه این است که در کودکی در رابطهشان با پدر و مادر یاد نگرفتهاند چطور آرام شوند.
اگر به فردی به جای اینکه درک شود و آرام شود گفته شده باشد که احساسش را رها کند یا اینکه از شدت گریه به خواب رفته باشد یا او را با خشمش تنها گذاشته باشند، ظرفیتش برای تحمل احساسات ناخوشایند یا دردناک کمتر و کمتر میشود، در حالی که ناسازگاریهای عاطفی بیشتر و بیشتر میشوند و تواناییشان برای تحمل آن احساسات افول میکند.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول: میراث فرزندپروری شما
فصل دوم: محیط زندگی فرزند شما
فصل سوم: احساسات
فصل چهارم: پایهگذاری کردن
فصل پنجم: شرایطِ سلامتِ روانیِ خوب
فصل ششم: رفتار؛ تمام رفتارها بهنوعی برقراریِ ارتباطاند
سخن آخر
منابع
بخشی دیگر از کتاب کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند
هر کودک به ملایمت و پذیرش، لمس فیزیکی، حضور فیزیکیتان، عشق و حد و حدودش، درک، بازی با افرادی از تمام سنین، تجربیات آرامشبخش، و وقت و توجه بسیار زیادِ شما نیاز دارد. خب! اینکه خیلی ساده است! این کتاب میتواند همینجا به پایان برسد! اما نه، چون موانعی سر راه وجود دارند. زندگیتان ممکن است مانع آن بشود: شرایط، مراقبت از کودکان، پول، مدرسه، کار، کمبود وقت و مشغله و… . همانطورکه میدانید این فهرست جامع نیست.
بااینحال، آنچه میتواند بیشتر از همهٔ اینها مانع ایجاد کند همان چیزی است که وقتی خودمان نوزاد و بچه بودیم به ما داده شد. اگر ما نحوهٔ بزرگشدنمان و میراث آن را بررسی نکنیم، ممکن است بازگردد و ما را بگزد. ممکن است یک بار بیاختیار گفته باشید: «دهنم رو باز کردم و همون حرفهای مادرم رو زدم.» البته خیلی خوب است اگر آن حرفها همان حرفهایی بوده باشند که باعث میشدند شما، بهعنوان یک کودک، احساس پذیرش و عشق و امنیت کنید؛ اما بیشترِ آنها کلماتیاند که تأثیر معکوس داشتهاند.
آن چیزهایی که میتوانند مانع باشند چیزهاییاند مانند نبودِ اعتمادبهنفس، بدبینی ما، دیوارهای دفاعیای که احساساتمان را مسدود میکنند، و ترسمان از مغلوبشدن مقابلِ احساسات. وقتی مسئله بهطور خاص ارتباط ما با فرزندانمان باشد، این موانع ممکن است چیزی در فرزندانمان باشد که ما را آزار میدهد، ممکن است آرزوها یا ترسهایمان برای آنها باشد. ما تنها یک حلقه در زنجیرهای هستیم که هزاران سال ادامه داشته و خدا میداند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
خبر خوب اینکه شما میتوانید بیاموزید ارتباطتان را دوباره شکل بدهید و این باعث بهبود زندگیِ کودکانتان و فرزندانِ آنها خواهد شد و حالا میتوانید شروع کنید. لازم نیست هر کاری را که برای خودتان انجام شده است انجام دهید. میتوانید از چیزهایی که بیفایده بودند صرفنظر کنید. اگر صاحب فرزندی هستید یا قرار است بهزودی پدر یا مادر شوید، میتوانید تجارب کودکیتان را باز کنید و با آنها آشنا شوید، اتفاقاتی را که برایتان افتاده است بررسی کنید، آن موقع چه حسی داشتید و حالا دربارهٔ آن چه احساسی دارید. پساز تشریحکردن و خوب بررسیکردن آن، فقط آنچه را نیاز دارید بازگردانید.
اگر در زمان بزرگشدن خودتان بیشترِ اوقات بهعنوان فردی منحصربهفرد و باارزش مورد احترام قرار گرفتید، عشقِ بیقیدوشرط دریافت کردید، بهاندازهٔ کافی مورد توجه مثبت قرار گرفتید، و با اعضای خانوادهتان روابط رضایتبخشی داشتید، برنامهای برای ایجاد روابط مثبت و کاربردی دریافت خواهید کرد. به همین ترتیب، این به شما نشان داده است که میتوانید بهطور مثبت به خانواده و جامعهتان کمک کنید. اگر همهٔ اینها درخصوص شما صادقاند، پس بعید است که تمرینِ بررسیِ دورانِ کودکیتان خیلی ناراحتکننده باشد.
1- معرفی کتاب در یوتیوب
2- معرفی کتاب در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.