گرگ بیابان

15.50

عنوان: گرگ بیابان

نویسنده: هرمان هسه

مترجم: مهدی نصیری دهقان

ناشر: پایتخت

موضوع: داستان آلمانی

رده ی سنی: بزرگسال

جلد: شومیز

تعداد صفحه: 313 ص

تعداد:
مقایسه

توضیحات

معرفی گرگ بیابان اثر هرمان هرسه

گرگ بیابان خودنگاره ای است از مردی که همزمان خود را نیمی گرگ و نیمی انسان احساس میکند. این شبه فاوست و داستان جادویی گواهی است بر جستجوی فلسفی هسه و احساس ماورایی انسانیت همان گونه که خود او از انسانیت یک انسان گریز میانسال می گوید با این همچنان می توان رمان او را به عنوان یک خودآزمایی جدی و کیفرخواستی علیه روشنفکری ریاکارانه ی این عصر در نظر گرفت همانگونه که خود هسه می گوید” از میان همه ی کتاب هایم گرگ بیابان بیشتر از همه مورد فهم اشتباه قرار گرفته است”.

این کتاب اولین بار در سال 1929 انتشار یافت اما خرد آن همچنان با روح ما سخن می گوید بنابراین می توان آن را به عنوان یک اثر کلاسیک در نظر گرفت. هری هالر چهره ای غم انگیز و تنهاست، یک روشنفکر متجدد است که زندگی برایش لذتی ندارد. او در تلاش است تا گرگ وحشی و انسان عقلانی را در درون خود آشتی دهد بدون اینکه تسلیم ارزشهای بورژوازی شود که مورد تحقیر اوست. زندگی وی هنگامی که با زنی به نام هرمین ملاقات می کند ، به طرز چشمگیری تغییر می کند.

گاردین درباره ای این کتاب نوشته است” با درنظر گرفتن همه ی توصیفات فصیح آن از عذاب و انزوا، اما این کتاب درباره ی چیزی بسیار مهمتر فصاحت دارد: شفابخشی”.
هرمان هسه، زاده ی ۲ ژوئیه ی ۱۸۷۷ و درگذشته ی ۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی، ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوئیسی و برنده ی جایزه ی نوبل سال ۱۹۴۶ در ادبیات بود.پدر هرمان، مدیریت موسسه ی انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر «هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ی ناشران کالو بود. کتاب خانه ی بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود. او در سال ۱۹۱۲ به سوئیس مهاجرت کرد و در سال ۱۹۲۳ تابعیت آن کشور را پذیرفت.

پی دی اف کتاب گرگ بیابان

کتاب گرگ بیابان نوشته هرمان هسه و ترجمه‌ی مهدی نصیری دهقان اثری خواندنی از نوشته‌های مردی است که خود را نیمه‌گرگ نیمه‌انسان می‌پندارد.

درباره‌ی کتاب گرگ بیابان

هرمان هسه برای نوشتن رمان گرگ بیابان از عناصر روان‌شناسی و داستانی استفاده کرده است و اثری خواندنی و قابل تامل آفریده است. گرگ بیابان خودنوشته‌های مردی است که خودش را نیمه‌گرگ نیمه‌انسان می‌پندارد. گرگ بیابان نوشته‌های هری هالر است. هری هالر مردی غم انگیز و تنهاست، او یک روشنفکر متجدد است که زندگی برایش لذتی ندارد. هری سخت تلاش می‌کند و می‌خواهد دو نیمه‌ی وجودش، گرگ وحشی و انسان عقلانی را با هم آشتی بدهد بدون اینکه تسلیم ارزشهای بورژوازی شود که مورد تحقیر اوست. زندگی هری هالر زمانی تغییر می‌کند که او با زنی به نام هرمین ملاقات می‌کند.

کتاب گرگ بیابان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به ادبیات داستانی از خواندن کتاب گرگ بیابان لذت می‌برند.

درباره‌ی هرمان هسه

هرمان هسه در ۲ ژوئیه ۱۸۷۷ در آلمان متولد شد. پدرش مدیر انتشارات مبلغان مذهبی بود و مادرش فرزند یک هندشناس معروف. او تحت تاثیر این دو نفر، یعنی پدر و پدربزرگش، به ادبیات علاقه‌مند شد. هرمان هسه زندگی پر فراز و نشیبی را از سر گذراند. او به دلیل تضادهایی که با خانواده و محیط مدرسه‌اش احساس می‌کرد از آنجا فرار کرد. مدتی افسردگی داشت و یکبار دست به خودکشی زد. مدتی او را به آسایشگاه مراقبت از کودکان عقب‌مانده‌ی ذهنی فرستادند. بعد از ان کارهای مختلفی مثل کتاب‌فروشی، باغبانی، نقاشی با آبرنگ و … را انجام داد. هرمان هسه در سال ۱۹۴۶ نوبل ادبیات را از آن خود کرد. از مشهورترین آثار هرمان هسه می‌توان به دمیان، سیدارتا و گرگ بیابان اشاره کرد.

هرمان هسه در ۹ اوت ۱۹۶۲ در سوئیس چشم از دنیا فروبست.

بخشی از کتاب گرگ بیابان

ناگهان همان تفکرات پیشین را به ذهن آوردم. اثری طلایی رنگ و روشنایی‌بخش که ناگهان به سرعت دور و از دسترس خارج می‌شد. به شدت می‌لرزیدم. در دنیای تخیل آن اثر را جستجو کردم و به راه رفتن ادامه دادم. در اشتیاق یافتن دری که مرا به تماشاخانه جادویی ببرد که تنها دیوانگان اجازه ورود داشتند، می‌سوختم. به محوطه بازار رسیدم که از جنبه سرگرمیهای شبانه، نقصی در آن نبود.

در هر چند گام، روی تخته‌ای آویخته بر سیم، نوشته‌ای برای جلب نظر حاضران به چشم می‌خورد: ارکستر بانوان، رنگارنگ، سینما، سالن رقص. ولی من آن سرگرمیها را دوست نداشتم. آنها متعلق به «همگان» و ویژه افراد عادی بود که به طور گروهی به آن اماکن وارد می‌شدند. در عین حال، مشاهده آن مناظر، از میزان اندوه و ناراحتی من می‌کاست. پیامی از دنیای دیگر، اندکی مرا تکان می‌داد. چند واژه رنگین نورانی و رقصان، با روح من بازی و با همنواییهای پنهان آن همآوازی می‌کرد. بله، باز هم نشانه‌هایی از آن اثر زرین، ظاهر می‌شد.

به سوی میخانه محقر قدیمی روانه شدم. آن مکان از نخستین روز اقامت من در آن شهر، یعنی از بیست و پنج سال پیش به این طرف، هیچ تغییری نکرده و صاحب میخانه نیز همان بانوی پیشین بود.

تعدادی از مشتریان نیز همان افراد پیشین بودن که در همان جاهای پیشین و مقابل همان بطریها حضور داشتند. وارد میخانه شدم. پناهگاهی مناسب و مشابه همان پناهگاه محوطه مقابل پله‌های کنار درخت کاج بود. آنجا را هم دلخواه ندیدم و احساس راحتی در آن نکردم. تنها همچون تماشاگری در مکانی مقابل صحنه نمایش نشستم و شاهد اجرای هنری افرادی ناشناس شدم. البته همان مکان آرام و خاموش نیز دارای ارزشهایی بود.

خبری از شلوغی، فریاد، و موسیقی نبود. تعدادی از افراد طبقه متوسط با آرامش و راحتی بر سر میزهای چوبی فاقد مرمر، یا فلز جلادار، یا رومیزی ابریشمی یا برنج براق، و حتی رومیزی معمولی نشسته بودند

و در مقابل آنها لیوانی نوشابه که بر حسب تصادف، خوش‌طعم و قابل اطمینان بود، به چشم می‌خورد. شاید آن چند مشتری قدیمی و همیشگی نیز که ظاهر آنها را می‌شناختم، افرادی خرده‌پا و بیچاره محسوب می‌شدند که در خانه‌های فقیرانه خود برای ایزدمردان خوشحالی و رضایت، محرابهایی محقر ساخته و شاید همانند من در زمره مردانی بی‌خانواده و منحرف، و در زمره میخوارگانی متفکر و خاموش بودند که در سوگ تفکرات ورشکسته خود می‌نشستند، یا شاید خود را گرگهای بیابان و افرادی بیچاره می‌دانستند. در هر حال، به درستی نمی‌دانستم آنها به دلیل چه درد غریب، سرخوردگی، و نیاز به جایگزین کردن پدیده‌ای دیگر به آنجا آمده‌اند.

مرد متأهل با اشتیاق درک دوره تجرد و کارمند سالخورده با شوق تجدید خاطره دوره دانشجویی به آن مکان آمده بودند. همه تقریبآ کم حرف و ساکت و تنها سرگرم نوشیدن، همچون من بیشتر علاقه داشتند یک بطری نوشابه آلزاس در مقابل داشته باشند، تا گروه زنان نوازنده. در آنجا ماندم. هرکس اجازه داشت تا یک و حتی دو ساعت در آن مکان بماند.

کتاب های مرتبط

1-معرفی کتاب گرگ بیابان در یوتیوب

2- معرفی کتاب گرگ بیابان در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

هرمان هرسه

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “گرگ بیابان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.