توضیحات
پاتریشیای تنها اثر هربرت جورج جنکینز است که این داستان انگلیسی به وسیله میمنت دانا ترجمه شده است. این رمان که در رده ی سنی بزرگسالان قرار می گیرد در 181 صفحه توسط انتشارات بهنود به چاپ رسیده است.
پاتریشیا دختر زیباروی بیست و چهار سالهای است که در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده و تنها در پانسیون گالوین زندگی میکند. روزی بهصورت اتفاقی صدای پیردخترهای ساکن پانسیون به گوشش میرسد که او را دختری منزوی و تنها خطاب میکنند که هیچ مردی در زندگیاش نیست و تاکنون توجه هیچ مردی را به خود جلب نکرده. و این امر سبب میشود که پاتریشیا به فکر نقشهای بیفتد که این نقشه سرنوشت و زندگی وی را دگرگون میسازد…
پاتریشیا بعد از فوت پدرش در لندن به عنوان منشی سیاستمداری مشغول به کار است و در یک پانسیون زندگی می کند، تا اینکه یه شب وقتی برای شام وارد سالن غذا خوری می شود متوجه غیبت هایی در مورد مجرد بودنش می شود و اینکه کسی در زندگیش نیست، پاتریشیا تصمیم می گیرد برای انتقام هم که شده خلاف این موضوع را ثابت کند بنابراین به دروغ ادعا می کند نامزد دارد و …
صفحهی اول رمان پاتریشیای تنها:
«همیشه خانه نشین است ، هیچکس به سراغش نمی آید،دوست مرد هم ندارد، در صورتیکه بیشتر از 27 سال هم نباید داشته باشد…چندان زشت هم نیست.»
صدایی برنده و بی حالت گفت:
_ یک چیز دیگری غیر از زیبایی هست که مرد را جلب می کند.
_ مثلا چی؟
صدای دومی با آهنگی که انزجار از آن می بارید گفت:
_ یک چیزی که گفتنش چندان برازنده نیست… سکس … زنیت، در هر صورت معلوم می شود پاتریشیا آنرا ندارد، دلم برایش می سوزد دختر بیچاره خیلی تنها است. نمی دانم چطور تا به حال کسی را پیدا نکرده.
پاتریشیا با شنیدن صدای زنگ شام از پله ها پایین می آمد که به سالن غذاخوری برود که از لای در نیمه باز سالن گفتگوی بین دو پیرزن را شنید و در حالیکه از شرم صورتش گلگون شده بود بر جای خشک شد گویی او را سیلی زده اند.
ناراحتی وی از این بود که حرف هایی که شنیده بود راست بود او واقعا تنها بود.
دوست مردی نداشت که او را به شام دعوت کند یا او را به گردش ببرد. ناگهان با خود گفت«بیست و هفت سال! در حالیکه تازه بیست و سه سالم تمام شده!»
1-معرفی کتاب پاتریشیای تنها در یوتیوب
2- معرفی کتاب پاتریشیای تنها در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.