توضیحات
خاطرات روسپیان سودازده ی من اثر گابریل گارسیا مارکز است.
خاطره دلبرکان غمگین من (به اسپانیایی: Memoria de mis putas tristes) آخرین رمان منتشر شده گابریل گارسیا مارکز است. این اثر در سال ۲۰۰۴ منتشر شد.
کتاب حکایت روزنامه نگار پیری است که در نودمین سالگرد تولدش تصمیم میگیرد بکارت دختر روسپی چهارده سالهای را زایل کند
اما هنگامی که فرد مورد نظر خود را می یابد متوجه می شود که دختر روسپی بر اثر مواد مخدری که رئیس روسپی خانه به او داده است، به خواب رفته و نمی تواند از خواب برخیزد.
این اثر برای اولین بار توسط امیرحسین فطانت در خارج از کشور منتشر شد.
این کتاب بعد ها جهت دریافت اجازه چاپ در ایران تغییر نام داد و با نام «خاطرهٔ دلبرکان غمگین من» منتشر شد
درباره نویسنده خاطرات روسپیان سودازده ی من بیشتر بدانیم:
گابریل خوزه گارسیا مارکِز (به اسپانیایی: Gabriel José García Márquez) (زادهٔ ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکدهٔ آرکاتاکا درمنطقهٔ سانتامارا[۲] در کلمبیا – درگذشته ۱۷ آوریل ۲۰۱۴)
رماننویس، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود.
او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور بود
و پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می کرد.
مارکز برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ می شناسند که یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان است.
خلاصه ی کتاب خاطرات روسپیان سودازده ی من
پیرمرد در سالروز جشن تولد نود سالگی خود برای اولین بار با مفهومی به نام عشق آشنا می شود.
عشقی که زندگی سراسر تباه شده در روزمرگی و هوسرانی او را دگرگون می کند
و افق های تازه ای را هرچند دیر در برابر چشمان او می گشاید.
گابریل گارسیا مارکز در آخرین رمان خود می کوشد تا عشق و هوس را از هم باز شناسد
و تاثیرات بارز هرکدام از آنها را بر روح و روان انسانها به روشنی نشان دهد.
شروع کتاب خود به تنهایی نشان دهنده روح ویران شده پیرمرد است.
زندگی پیرمرد از ۱۳ سالگی در پی یک تجاوز جنسی در جدال بین دو دنیای مختلف سپری شده است
” در سالگرد نود سالگی ام خواستم شب عشقی دیوانه وار را با نوجوانی باک ره به خود هدیه دهم.
پیرمرد در سالروز جشن تولد نود سالگی خود برای اولین بار با مفهومی به نام عشق آشنا می شود. عشقی که زندگی سراسر تباه شده در روزمرگی و هوسرانی او را دگرگون می کند و افقهای تازه ای را هرچند دیر در برابر چشمان او می گشاید.
گابریل گارسیا مارکز در آخرین رمان خود می کوشد تا عشق و هوس را از هم باز شناسد و تاثیرات بارز هرکدام از آنها را بر روح و روان انسانها به روشنی نشان دهد. شروع کتاب خود به تنهایی نشان دهنده روح ویران شده پیرمرد است:
” در سالگرد نود سالگی ام خواستم شب عشقی دیوانه وار را با نوجوانی باک ره به خود هدیه دهم. “
1-معرفی کتاب خاطرات روسپیان سودازده ی من در یوتیوب
2- معرفی کتاب خاطرات روسپیان سودازده ی من در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.