توضیحات
مادام بواری تا به امروز یکی از مهمترین و برجستهترین آثار ادبی فرانسه و جهان به شمار میرود. داستان در سه بخش روایت میشود؛ بخش اول وقایع زندگی شارل پیش از ازدواج با اما است، بخش دوم به زندگی خستهکننده شارل با اما میپردازد و در بخش سوم بحرانهای واقعی زندگی اما آغاز شده که در نهایت به مرگ او منجر میشوند.
شارل بوواری، پسرکی خجالتی که در مدرسه جدیدش مورد تمسخر واقع میشود. شارل حتی وقتی بزرگ میشود، فردی معمولی و نسبتا خستهکننده است و هیچ چیز بخصوصی ندارد که او را از دیگران متمایز سازد. وی حتی نخستین بار در امتحان پزشکی خود مردود شده و در نهایت نیز تنها میتواند یک پزشک درجه دو شود. او حتی به تصمیم مادرش با بیوهای پولدار که خیلی زود از دنیا میرود، ازدواج کرده و بدین ترتیب ثروت هنگفتی به دست میآورد.
شارل مادام بوواری تقریبا در همان اولین دیدارش با اما در مزرعه پدر او که بیمار شارل بود، عاشقش میشود. اما با وجود زندگی ساده روستایی خود، دختری اهل کتاب، موسیقی و خوش لباس است که رویاهای بزرگی در سرش دارد. آندو پس از مدت کوتاهی ازدواج میکنند و پس از آن داستان تمرکز خود را بر محور اما قرار میدهد.
عشقی پوشالی
زندگی متاهلی با شارل از تصورات عاشقانه و رماتیک اما بسیار دور است. او گمان میکرد ازدواج راهحلی برای تمام مشکلات و موانعی است که پیش از این در زندگی تجربه نموده است. شارل مردی معمولی است که با انتظارات اما از مرد رویاییاش فرسنگها فاصله دارد. در این میان شارل و اما به یک مهمانی اشرافی در خانهی یکی از اشراف فرانسوی دعوت میشوند و در آن نقطه اما متوجه میشود که چیزهای بیشتری را از زندگی میخواهد.
مقایسه مداوم زندگی آن ثروتمندان با زندگی ساده و روستاییاش، اما را روز به روز ناامیدتر میسازد تا جایی که حتی کتابها نیز نمیتوانند نیاز او را سیراب سازند و …
جملاتی از کتاب مادام بوواری
عشق باید یکدفعه و با فوران و افتخار به سراغ آدم بیاید، طوفانی از آسمانها که به زندگی فرود آید و در آن انقلاب کند، میل و اراده را مثل یک برگ ریشهکن کند و تمام قلب را به درون پرتگاه بیاندازد.
اِما مرتبا و ناخودآگاه به فکر بچه فرو میرفت و دوست داشت بچه پسر شود؛ پسری قوی و سبزهرو. اسمش را جورج میگذارد و این فکر که بچه پسر باشد بهخاطر عکسالعمل ضعیف و ناتوانی گذشتهاش بود. یک مرد حداقل آزاد است و میتواند به شهرها و کشورهای مختلف سفر کند، از موانع و مشکلات عبور کند و طعم شیرینترین لذتهای دور افتاده دنیا را بچشد، ولی یک زن همیشه گرفتار است و نمیتواند. همیشه یک سدی جلوی راه اوست.
در مقابلش ناتوانی جسمی و موانع قانونی وجود دارد. امید و آرزوی او مثل نقاب کلاهش به نخی بند است. در هر بادی میلرزد. همیشه بعضی آرزوها او را به دنبال خود میکشانند و بعد بهخاطر رسم و رسوم جلوی او را میگیرند.
رودولف گفت: «آه! همیشه وظیفه. حالم از این کلمه به هم میخورد. آنها یک مشت پیر بیکله با جلیقههای فلانل و ذکرگویانی که همیشه حرف مفت وظیفه وظیفه را در گوش آدم میگویند. آه! ژوپیتر! وظیفه هرکسی این است که احساس کند چه چیز بزرگ است و زیبایی را گرامی بدارد.
وظیفه این نیست که تمام قوانین اجتماعی را که جامعه با رسوایی به ما تحمیل میکند را قبول کنیم. نه! نه! چرا باید در مقابل عشق و احساس فریاد نزنیم؟ مگر آنها زیباترین چیزها بر روی زمین نیستند. مگر آنها منبع شجاعت، اشتیاق، شعر، موسیقی، هنر و هر چیز دیگری در این دیار نیستند؟»
رمان عاشقانه مادام بواری برای آن دسته از ماجراجویان داستانهای عشقی، که به دنبال جلوههای مختلف این پدیده هستند، بسیار دلچسب خواهد بود. گوستا فلوبر فرانسوی، در این داستان به بی فرجام بودن و نرسیدن به عشق واقعی و پایدار، میپردازد. نکته قابل توجه و جذاب در این داستان، جانکاه بودن این غم تا پایان عمر شخصیتهای اصلی کتاب مادام بواری میباشد.
از نکات قابل توجه در چاپ این کتاب میتوان به تهدیدهای فراوان از سوی خوانندگان به محتوای غیر اخلاقی رمان مادام بواری اشاره نمود. شخصیت اِما همواره در سردرگمی برای یافتن عشق حقیقی میباشد، این پریشانی نمونهای از بسیاری از انسانهای عصر امروز به شمار میآید.
داستان مادام بواری با فرستادن پسری توسط مادرش به تحصیل درس پزشکی آغاز میشود. فرایند این داستان با پزشک شدن این پسر، شارل بوواری پی گرفته میشود. این جوان کم بضاعت که پزشک تازهکاری نیز به شمار میرود، طی ماجراهای خاصی با دختر ثروتمندی، برای بار دوم ازدواج میکند. شهرستانی بودن و به نوعی کم اعتماد به نفس بودن شارل، زندگی را برای او دستخوش تغییرات فراوان و پر هزینهای میکند.
مادام بواری زیبا جلوهی عشق را در مردان بسیاری میبیند؛ اما درست در زمانی که باید به این عشق تکیه کند، آنها را توخالی و پوچ درمییابد. هر کدام از این مردان به نوبهی خود ضربه مهلکی به روح این زن جوان وارد میکنند و جالب اینکه، شارل بواری در تمامی داستان بیاطلاع از وقایع میباشد. آگاه شدن شارل بواری از کلیه اتفاقات زمانی ممکن میشود که شالوده خانواده بواری از هم گسسته شده است.
اصلیترین محوریت اصلی داستان، تأکید بر مسائل غیر معمول در ازدواج و مخالفت با فضای سنتی فرانسه آن دوران، میباشد. در واقع شروع داستان با یک حادثه پیش پا افتاده آغاز میگردد و در ادامه زنی را به نمایش میگذارد که به برای آزادی و خواستههای متفاوت خود به هر سو روی میآورد.
زمان اوج داستان، در شرایطی پدیدار میشود که شخصیت اصلی داستان برای یافتن خواستههای خود به هر صورتی، تن میدهد. به همین دلیل احساس سرخوردگی و گاه رضایتمندی، در سرتاسر داستان به جذابیت آن بسیار میافزاید. در خلاصه مادام بواری، عشق و نفرت را کنار هم و در فاصلهای بسیار کم میتوان مشاهده نمود. باید توجه داشت که عامل بروز تمامی اتفاقات این داستان، یک اتفاق عجیب و خارق العاده نبوده است؛ بلکه تنها نارضایتی یک زن جوان و خواستههای کمالگرایانه او توانسته است او را به این ورطه بکشاند.
درباره نویسنده گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر مشهور در سال 1821 در فرانسه دیده به جهان گشود. نثر متفاوت و استفاده از ادبیات غنی، از ویژگیهای نگارش واقعگرایانه این نویسنده معروف به شمار میرود. گوستاو فلوبر در طول زمان الهامبخش نویسندگان بیشماری همچون امیل زولا، آلفونس دوده و گی دو موپاسان بوده است و در شکلگیری آثار بینظیر آنان، تأثیر فراوانی داشته است.
آثار فلوبر دارای ریزبینی زیادی میباشد، به طوری که کمالگرایی در تمامی آثار این نویسنده دقیق، دیده میشود. فلوبر که فرزند یک جراح تجربی بود، خود را بیش از همهی کتاب در کتاب مادام بواری و شخصیت اما میدیده است. خرید مادام بواری راهکاری قابل دسترس برای علاقهمندان به آثار فلوبر میباشد.
فلوبر پس از پایان داستانها، در اتاق کار خود با صدای بلند، شروع به خواندن میکرد. این کار به هماهنگ شدن کلمات و وزن آنها بسیار کمک میکرد. در برگردان و ترجمه فارسی کتاب مادام بواری نیز رعایت آهنگ کلمات در دستور کار قرار گرفته است. بنابراین نسخه صوتی مادام بواری، نیز بدون شک، تجربهای لذتبخش برای شنوندگان را به همراه خواهد داشت.
از دیگر ویژگیهای گوستاو فلوبر هوشمند، مشعلداری یک نهضت ادبی در فرانسه به شمار میرود. در واقع فلوبر، از پیشروان ناتورالیسم یا سبک طبیعی نگارش در فرانسه به شمار میآید. این سبک در واقع بر خلاف سبک رمانتیسم میباشد و فضا را برای بهتر شدن توسعه جنبش رئالیسم فراهم میکند.
بر مبنای عقیده فلوبر، همانطور که یک نقاش پرطرفدار، همگی ظرایف و ویژگیهای یک سوژه را بر روی بوم نقاشی میآورد، یک نویسنده نیز باید تمامی اتفاقات و احساسات آدمیان را بدون هیج گونه کاستی، به رشته تحریر درآورد. گوستاو فلوبر هنر دوست، معتقد بود که همه چیز در انتها باید فدای متفکرین و هنرمندان واقعی شود.
او معتقد بود که همواره اصول فلسفی دستخوش تغییرات قرار خواهد گرفت و تنها راه رسیدن به حقیقت، هنر واقعی میباشد. بر اساس الگو و نظر فلوبر، راه رسیدن به جهان مطلق، زیبایی است؛ چرا که زیبایی از آغاز پیدایش بشر تا کنون همگان را به خود مجذوب کرده است.
دیگر آثار گوستا فلوبر
در کنار کتاب مادام بواری، آثار متنوع دیگری از گوستاو فلوبر با استعداد، به چاپ رسیده است. از جملهی مهمترین آثار او میتوان به کتاب تربیت احساسات ترجمه مهدی سحابی پرداخت. سفری به دوزخ، خاطرات یک دیوانه، رؤیایی از دوزخ، سالامبو، نامههایی به شهرداری روآن و بووار و پکوشه از داستانهای گوستاو فلوبر به شمار میروند.
در تمامی آثار گوستاو فلوبر نواندیش و به ویژه در کتاب مادام بواری، سبک ناتورالیسم در نظر گرفته شده است. این امر در نقل جزئیات حوادث، بیان اتفاقات و احساست، به خوبی نمایان میشود. ریز بینی و دقت نظر فلوبر در تمامی آثارش بر هر خوانندهای نمایان است؛ به طوری که تنها نگارش کتاب مادام بواری، هفت سال به طول انجامیده است.
خیالپردازیهای خانم بواری، به ویژه از زندگی طبقات بالای جامعه و مرفه، تا حدودی غیر قابل باور و طنزآمیز برای یک انسان با اعتماد به نفس به شمار میآید. نشان دادن این موضوع به طرق مختلف در کتابهای فلوبر، نشانه مهم بودن این ویژگی بر زندگی انسان میباشد.
کتاب مادام بواری نخستین و برجستهترین اثر گوستاو فلوبر، نویسندهی نامدار و رئالیست فرانسوی است که در دهه 1850 و پیش از ظهور عقاید روانشناختی نوین نظیر «فروید» و… با نگرشی واقعبینانه به انسان و روحیات او پرداخته و در آثارش واقعیت را از افسانه جدا کرده و کاملاً بیطرفانه به بیان عینی رفتار بشر میپردازد.
در بخشی از کتاب مادام بواری میخوانیم:
صورت رنگ پریدهاش که کلاه بدون لبهى او را در بر گرفته بود، بیشتر از سیب پلاسیدهاى چین و چروک داشت و از آستین ژاکت قرمز رنگش دو دست بلند مشخص بود.
گرد و غبار انبار گاو یونجه، بتاس شستشو بربلى پشمها به حدى دستهاى او را زبر و خشن کرده بود. گویى دستهایش کثیف بودند، در صورتىکه آنها را با آب تمیز شسته بود. و به خاطر کار و زحمت زیاد نیمهبسته بودند. این دستها نشانه رنج و زحمتهاى او بودند. یک نوع خشکى رهبانى در صورتش موج مىزد و هیچگونه غم و شادى چهره سرد او را سست نمىکرد.
به خاطر زندگى طولانى که با حیوانات داشت، همانند آنها ساکت و بىزبان شده بود. براى اولینبار بود که خود را در میان جمعیتى به این زیادى مىدید و قلبا از پرچمها، طبلها، مردان کتپوش و آقاى مشاور مىترسید. او بدون حرکت ایستاده بود و نمىدانست به جلو بدود یا که فرار کند و اینکه چرا جمعیت او را به سمت سکو فشار مىدهند و اعضاى هیئت به او لبخند مىزنند. بله، این مظهر نیم قرن بردگى در مقابل این بورژوهاى درخشنده ایستاده بود.
1- معرفی کتاب مادام بواری در یوتیوب
2- معرفی کتاب مادام بواری در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.