عشق سال های وبا

16.00

عنوان: عشق سال های وبا

مترجم: پردیس فتحی

ناشر: راه معاصر

موضوع: داستان های کلمبیایی

رده ی سنی: بزرگسال

جلد: شومیز

تعداد صفحه: 408

تعداد:
مقایسه

توضیحات

 عشق سال های وبا یکی از عاشقانه های معروف جهان رمان است. فلورنتینو، جوانی لاغر اندام و نحیف از خانواده ای متوسط است. او فرزند نامشروع مردی است که صاحب یک شرکت کشتیرانی است.

او در کودکی پدرش را از دست داده است و با مادرش که مغازه ای خرازی دارد زندگی می کند. در جوانی در تلگرافخانه مشغول کار می شود و وقتی برای رساندن یک تلگراف به خانه ای وارد می شود، با دیدن دختر خانواده (فرمینا) عاشق او می شود. فرمینا که مادرش را در کودکی از دست داده است با پدرش زندگی می کند و…. 

در سال ۲۰۰۷ از روی این کتاب یک فیلم هم ساخته شده است. مارکز هرگز اجازه نداده بود از روی کتاب های او فیلمی ساخته شود اما بالاخره اجازه داد که عشق سالهای وبا به فیلم تبدیل شود.

 کتاب حلقه ای است، یک حلقه ی ماجرا را که می خوانی، حلقه باز می شود و با ماجرایی بزرگ تر، تکان دهنده تر، زیبا تر و غمگین تر رو در رو می شوی

 شخصیت های اصلی رمان هر کدام داستان خود را تعریف می کنند و در کنار داستان خویش با داستان شخصیت دیگر داستان رو در رو می شویم، شخصیت دیگر راوی می شود و داستان پیش می رود تا همه چیز شکل بگیرد. داستانی از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم. 

 

قسمت هایی از کتاب  عشق سال های وبا

اگر به موقع ملتفت شده بودند که حذر کردن از فجایع مهم زندگی زناشویی خیلی آسان تر از آزارهای کوچک زندگی روزانه است، ممکن بود زندگی برای هر دوی آن ها آسان تر شود ولی تنها چیزی که یاد گرفته بودند این بود که عقل موقعی به سراغ آدم می آید که دیگر خیلی دیر شده است. 

ترس او، ترس از مرگ نبود. نه، ترس از مرگ سال های سال بود که در قلبش وجود داشت و همراهش زندگی می کرد. سایه ای بود که به سایه خود او اضافه شده بود. 

در هشتاد و یک سالگی هنوز عقلش می رسید که فقط با چند نخ نازک و پوسیده با این جهان پیوند دارد، نخ هایی که ممکن بود بدون هیچ گونه احساس درد پاره شوند. خیلی ساده، با یک غلت زدن عوضی در هنگام خواب. تمام سعی و کوشش خود را به کار می برد تا آن نخ ها پاره نشوند چون می ترسید که در ظلمت مرگ، خدا را جلوی چشم خود نبیند. 

مرد به رغم چندین عشق طولانی و پرمخمصه، یک بند فقط به او فکر کرده بود و پنجاه و یک سال و نه ماه و چهار روز سپری شده بود. لزومی نداشت تا مثل زندانی ها روی دیوار سلول هر روز خط بکشد تا زمان را به خاطر داشته باشد و قاطی نکند. 

فلورنتینو آریثا بدون این که به خود رحم کند هر شب نامه می نوشت. نامه ای پس از نامه دیگر در دود چراغ روغن نخل سوز در پستوی مغازه خرازی، و هر چه سعی می کرد نامه هایش بیش تر به مجموعه اشعار شعرای مورد علاقه اش در کتابخانه ملی که در همان زمان به هشتاد جلد می رسیدند، شباهت پیدا کنند، نامه ها طولانی تر و دیوانه وارتر می شدند. مادرش که در ابتدا در آن عذاب عشق تشویقش کرده بود، رفته رفته نگران سلامتی او می شد.

وقتی از اتاق خواب صدای بانگ اولین خروس ها را می شنید به طرف او فریاد می کشید: ” داری عقلت را از دست می دهی، مغزت معیوب می شود، هیچ زنی در عالم وجود ندارد که لیاقت این همه عشق را داشته باشد. 

دانلود رمان عاشقانه عشق در زمان وبا | اثری از گابریل گارسیا مارکز

 

عشق سال های وبا، اثری جاودان و وصف‌ناپذیر از گابریل گارسیا مارکز، یکی از عاشقانه‌های معروف جهان رمان است. باید گفت در میان آثار گوناگون مارکز، صدسال تنهایى، پاییز پدر سالار، عشق در سال‌هاى وبا، کسى به سرهنگ نامه نمى‌نویسد و ژنرال در هزارتوهاى خود، اهمیت و ارزش ویژه‌اى دارند. 

در کتاب عشق سال‌های وبا، فلورنتینو جوانی لاغر اندام و نحیف از خانواده‌ای متوسط است. او در کودکی پدرش را از دست داده است و با مادرش زندگی می‌کند.

در جوانی در تلگرافخانه مشغول کار می‌شود و وقتی برای رساندن یک تلگراف به خانه‌ای وارد می‌شود با دیدن دختر خانواده (فرمینا) عاشق او می‌شود.

 فرمینا که مادرش را در کودکی از دست داده است با پدرش زندگی می‌کند. پدرش ثروتمند است اما پیشینه شغلی مشکوکی دارد، از خانواده اشراف نیست اما خیال‌های خاصی برای ازدواج دخترش با خانوادهای با اصل و نسب دارد و او را به مدرسه غیر انتفاعی می‌فرستد. 

مدرسه‌ای که به دختران خانواده‌های محترم هنر کدبانوگری می‌آموزد. فلورنتینو اهل مطالعه و صاحب قلم است (کتابخوانی که در طی سال‌های سال کتاب‌خوانی هرگز نفهمید چه کتابی خوب است و چه کتابی بد) و قبل از اظهار عشق به اندازه یک کتاب نامه عاشقانه ارسال نشده، به معشوقش نوشته است. اما بالاخره به کمک دیگران ابراز عشق صورت می‌پذیرد و جوانه‌هایی از عشق دوطرفه پدید می‌آید.

 عشقی مکاتبه‌ای و بی‌آلایش. پس از اطلاع پدر از عشق دخترش، او سعی می‌کند با دور‌کردن آن دو، آتش این عشق را خاموش کند، لذا او را به مسافرتی طولانی می‌برد. 

پس از بازگشت و مواجهه دو عاشق، فرمینا ناگهان احساس می‌کند که عشقی نسبت به فلورنتینو ندارد لذا قضیه را تمام می‌نماید! پس از این ماجرا سر و کله ضلع سوم داستان یعنی دکتر خوونال اوربینو پیدا می‌شود.

دکتر اوربینو جوانی است از خانوادهای اشراف‌زاده که برای تحصیل علم طب به اروپا رفته و با کوله‌باری از علم و کلاس و انگیزه به شهر خود بازگشته است 

گابریل گارسیا مارکز (Gabriel Garcia Marquez) بزرگ‌ترین نویسنده‌ى کلمبیا و نام‌آورترین نویسنده‌ى جهان و برنده‌ى جایزه‌ى ادبى نوبل سال ١۹۸۲، در ششم ماه مارس ١۹۲۸ میلادى، در دهکده‌ى آراکاتاکا در منطقه‌ى سانتاماریاى کلمبیا متولد شد و تا سن هشت سالگى، در این دهکده، نزد مادر بزرگش زندگى کرد.

در سال ١۹۴١ اولین نوشته‌هایش در روزنامه‌اى به نام خوونتود که مخصوص شاگردان دبیرستانى بود، منتشر شد. تحصیلات دبیرستانى او با وقفه روبه رو گشت و گارسیا مارکز، یک سال به سوکو رفت. 

در آوریل ١۹۶١، «کسى به سرهنگ نامه نمى‌نویسد» مجدداً چاپ مى‌شد. در همین سال به مکزیک رفت و با زن و فرزند دو ساله‌اش زندگى کرد.

براى فیلم‌هاى سینمایى فیلمنامه نوشت. همچنین دستنویس داستان ساعت شوم را به مسابقه‌ى ملى رمان که در بوگوتا توسط شرکت نفت اسو ترتیب یافته، فرستاد و جایزه‌ى اول را از آن خود کرد. 

در سال ١۹۶۲ کتاب «کسى به سرهنگ نامه نمى‌نویسد» وى در مکزیک منتشر شدهمچنین ترجمه‌ى همان کتاب در پاریس. اولین روایت پاییز پدر سالار را هم در همین سال نوشت. در سال ١۹۶۵، نوشتن صد سال تنهایى؛ را آغاز کرد. و در آوریل ١۹۶۸، صد سال تنهایى در بوئنوس آیرس منتشر شد و به موفقیتى فورى و چشمگیر رسید طورى که کتاب به طور مداوم تجدید چاپ مى‌شد. 

در سال ١۹۶۹، صد سال تنهایى، جایزه‌ى فرانسوى بهترین کتاب خارجى را نصیب خود کرد. در سال ١۹۷۰ در بارسلون سرگذشت یک غریق چاپ شد. مارکز پس از این که پست «سفیر» بودن در بارسلون را رد کرد، به سفر طولانى در کشورهاى کاراییب پرداخت.

 انتشار کتاب داستان غم‌انگیز و باور نکردنى ارندیراى ساده دل و مادر بزرگ سنگ دلش، باعث شد که جایزه‌ى رومولو گایه‌گوس را در مورد بهترین رمان به‌دست آورد. در سال ١۹۷۶، پاییز پدر سالار منتشر شد. 

در سال ١۹۸۲، کتاب ما را چش آبى رنگ سگ را منتشر کرد و نیز در همین سال بود که موفق به اخذ جایزه‌ى ادبى نوبل گردید. کتاب عشق سال‌هاى وبا را در ١۹۸۶ منتشر کرد. انتشار کتاب ژنرال در هزارتوى خویش در ١۹۸۹ در سطح جهانى جنجال آفرید. در ١۹۹۲، کتاب از عشق و شیاطین دیگر؛ ١۹۹۶، انتشار کتاب پرونده‌ى یک گروگان‌گیرى؛ ١۹۹۸، کارگاه سناریونویسى و فرهنگ جامعه اصطلاحات آمریکاى لاتین؛ ١۹۹۹ سرزمین کودکان و براى آزادى؛ و در سال ۲۰۰۰ دو عنوان کتاب به نام‌هاى یادداشت‌ها و خانه‌ى بزرگ از او منتشر شدند. 

نقد و بررسی رمان عاشقانه عشق در زمان وبا(Love in the Time of Cholera)  

ادبیات آمریکای لاتین تنها در شرح آزادی خواهی و مبارزات مردم این منطقه خلاصه نمی‌شود. بسیاری از نوشته‌های نویسندگان بزرگ آمریکای لاتین رنگ و بوی عاشقانه دارد، عاشقانه‌هایی متفاوت از عاشقانه‌های اروپایی و با حال و هوا و احساسات مخصوص کشورهای آمریکای لاتین. یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکای لاتین گابریل گارسیا ماركز است.

 مارکز که با  کتاب «صدسال تنهایی» در ذهن علاقه‌مندان به ادبیات ماندگار شده است، آثار بسیاری دارد که یکی از برجسته‌ترین آن‌ها عشق در زمان وبا است. عشق در زمان وبا یک داستان عاشقانه‌ی غمگین است که  حضور عشق را چون یک بیماری روایت می‌کند. 

درباره کتاب عشق سال های وبا

عشق سال های وبا  با عنوان اصلی El amor en los tiempos del cólera اولین بار سال 1985 به زبان اسپانیایی منتشر شد.  سه سال بعد بود که «آلفرد کنوف» آن را به انگلیسی و با نام Love in the Time of Cholera ترجمه کرد. 

داستان عشق در زمان وبا در یک شهر بندری نزدیک دریای کارائیب و رودخانه «ماگدالنا» اتفاق می‌افتد. نام این شهر در داستان ذکر نشده اما «رافائل نونس»، نویسنده سرود ملی کلمبیا در این باره گفته است: «کشوری که داستان در آن می‌گذرد کلمبیا است، هرچند نام شهر در داستان ذکر نشده اما نام مااکن‌ و توصیف آن‌ها و همچنین اشاره به رودخانه ماگدالنا شهری مانند کارتاخنا را به ذهن می‌آرود» 

گابریل گارسیا مارکز رمان عاشقانه عشق در زمان وبا را در شش فصل نوشته است. این کتاب با صحنه‌ای آغاز می‌شود که دکتر خوونال اوربینو بالای سرجنازه‌ی دوستش «خرمیا د سنت آمور» در آپارتمانش حاضر می‌شود.

علت مرگ خودکشی با استنشاق سیانوری است که برای چاپ عکس به کار می‌رود. این فصل از رمان از زاویه‌ی دید دکتر اوربینو روایت می‌شود. 5 فصل دیگر رمان نیز به روایت داستان از زوایه‌ی دید هرکدام از شخصیت‌ها می‌پردازد. خواننده با خواندن مجموعه‌ی این فصل‌ها کم‌کم به داستان پی می‌برد و ارتباط بین شخصیت‌های داستان و وقایع را پیدا می‌کند. 

بسیاری از منتقدان عشق در زمان وبا  را داستانی احساس می‌دانند که بر قدرت عشق واقعی تاکید کرده است. عاشقی در داستان گارسیا مارکز یک بیماری در نظر گرفته شده است، بیماری‌ای که می‌توان آن را با وبا مقایسه کرد. 

گابریل گارسیا مارکز در طول زندگیش نویسنده‌ی پرکاری بود . آثار زیادی از مارکز به جا مانده که بسیاری از آنها در ایران ترجمه و منتشر شده‌اند. از میان آثار مارکز می‌توان به «پاییز پدر سالار»، «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد»، «ساعت شوم»، «از عشق و شیاطین دگر» و مهمترین رمان او «صدسال تنهایی» اشاره کرد. 

گابریل گارسیا مارکز از سال 1960 در مکزیکو سیتی پایتخت مکزیک زندگی می‌کرد و در سن 87 سالگی در خانه‌اش در همین شهر در گذشت. او در سال های پایانی عمر به بیماری آلزایمر دچار شده بود. 

مرگ مارکز در هفدهم آپریل 2017 واکنش های بسیاری را در سراسر جهان در پی داشت. «خوان مانوئل سانتوس» رئیس جمهور کلمبیا درباره‌ی مرگ مارکز گفته است:«هزارسال تنهایی و ناراحتی برای بزرگترین کلمبیایی‌ای که در طول تاریخ می‌زیست.» 

دانلود کتاب عشق سال‌های وبا - گابریل گارسیا مارکز

فیلم عشق سال های وبا

براساس رمان عاشقانه عشق در زمان وبا سال 2007 فیلمی ساخته شد. این اولین فیلمی است که بر اساس آثار مارکز در هالیوود ساخته شده است. «اسکات اسپیندورف» تهیه کننده‌ی این فیلم سه سال زمان گذاشت تا اجازه‌ی ساخت این فیلم را از مارکز بگیرد چون او علاقه‌ای به ساخته شدن فیلم از روی آثارش نداشت. هرچند گفته می‌شود پس از پایان ساخت فیلم ابتدا عشق در سال‌های وبا به صورت خصوصی برای مارکز اکران شد و او رضایتش را از نتیجه‌ی کار اعلام کرد. 

کارگردانی این اثر را «مارک نئوئل» برعهده داشته است. فیلم عشق در زمان وبا مانند خود کتاب بازه‌ی زمانی سالهای 1880 تا 1930 را نمایش می‌دهد و داستان مثلث عشقی میان فرمینا داثا، فلورنتینو آریثا و دکتر خوونال اوربینو را روایت می‌کند. 

 

عشق سال های وبا  با عنوان اصلی El amor en los tiempos del cólera اولین بار سال 1985 به زبان اسپانیایی منتشر شد.  سه سال بعد بود که «آلفرد کنوف» آن را به انگلیسی و با نام Love in the Time of Cholera ترجمه کرد. 

داستان عشق در زمان وبا در یک شهر بندری نزدیک دریای کارائیب و رودخانه «ماگدالنا» اتفاق می‌افتد. نام این شهر در داستان ذکر نشده اما «رافائل نونس»، نویسنده سرود ملی کلمبیا در این باره گفته است:

«کشوری که داستان در آن می‌گذرد کلمبیا است، هرچند نام شهر در داستان ذکر نشده اما نام مااکن‌ و توصیف آن‌ها و همچنین اشاره به رودخانه ماگدالنا شهری مانند کارتاخنا را به ذهن می‌آرود» 

گابریل گارسیا مارکز رمان عاشقانه عشق در زمان وبا را در شش فصل نوشته است. این کتاب با صحنه‌ای آغاز می‌شود که دکتر خوونال اوربینو بالای سرجنازه‌ی دوستش «خرمیا د سنت آمور» در آپارتمانش حاضر می‌شود. علت مرگ خودکشی با استنشاق سیانوری است که برای چاپ عکس به کار می‌رود. این فصل از رمان از زاویه‌ی دید دکتر اوربینو روایت می‌شود. 5 فصل دیگر رمان نیز به روایت داستان از زوایه‌ی دید هرکدام از شخصیت‌ها می‌پردازد. خواننده با خواندن مجموعه‌ی این فصل‌ها کم‌کم به داستان پی می‌برد و ارتباط بین شخصیت‌های داستان و وقایع را پیدا می‌کند. 

بسیاری از منتقدان عشق در زمان وبا  را داستانی احساس می‌دانند که بر قدرت عشق واقعی تاکید کرده است. عاشقی در داستان گارسیا مارکز یک بیماری در نظر گرفته شده است، بیماری‌ای که می‌توان آن را با وبا مقایسه کرد. 

درباره‌ی گابریل گارسیا مارکز 

گابریل خوزه گارسیا مارکِز در ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکدهٔ آرکاتاکا درمنطقهٔ سانتامارا در کلمبیا متولد شده است. او رمان‌نویس، نویسنده، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور بود.او پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کرد

گابریل گارسیا مارکز برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ می‌شناسند که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان است. 

آثار مارکز در سراسر دنیا به زبان‌های زیادی از جمله فارسی ترجمه شده‌اند. صد سال تنهایی، پاییز پدرسالار، عشق سال‌های وبا و ساعت شوم از آن جمله‌اند. 

حج در ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ و بر اثر ابتلا به بیماری فراموشی، درگذشت.  

جملاتی از کتاب عشق سال های وبا

انسان‌ها یک بار، آن هم در روزی که مادرانشان آن‌ها را به دنیا می‌آورند، زاده نمی‌شوند؛ بلکه زندگی مجبورشان می‌کند تا بارها و بارها خودشان را از نو بزایند 

فلورنتینو آریزا با لحنی آرام صحبت می‌کرد؛ اما سعی می‌کرد تا آن‌جا که در توان دارد، قاطعیت کلام خود را نیز نگه بدارد. چنین گفت: 

هر طور که میل شماست. ولی من تا ندانم که نظر خود او چیست، نمی‌توانم تصمیمی بگیرم. وگرنه به او خیانت کرده‌ام. 

لورنزو دازا به پشتی صندلی خود لم داد و نگاهش را به طرف بیرون چرخاند. او هم صدایش را پایین آورد و گفت: 

مجبورم نکن تا تو را با گلوله‌ای از پا دربیاورم! 

فلورنتینو آریزا احساس کرد که آشوبی‌از کف و یخ، روده‌هایش را پر می‌کند. اما سخن گفتنش دچار لرزش نشد؛ چرا که احساس کرد در پرتو روح‌القدس دارد منوّر می‌شود. در حالی که دست خود را به روی سینه‌اش گذاشته بود، گفت: 

خیلی خوب، مرا با تیر بزن، هیچ چیز باشکوه‌تر از مردن در راه عشق نیست. 

 

 

 

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب عشق سال های وبا  در یوتیوب

2- معرفی کتاب  عشق سال های وبا در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

گابریل گارسیا مارکز

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “عشق سال های وبا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.