توضیحات
کلمات نوشته ژان پل سارتر (۱۹۸۰-۱۹۰۵) فیلسوف، منتقد ادبی، شاعر و نویسنده فرانسوی است. کتاب «کلمات» را به عنوان شاهکار ادبی سارتر می شناسند. این کتاب اتوبیوگرافی (خودزندگینامه) او است که در آن درباره نویسنده شدن، خلاقیت و رابطهاش با مرگ نوشته است. شاهکار ادبی سارتر با عنوان «کلمات» زندگینامه خودنوشت سارتر تا سن ده سالگی است که بیش از همه با اعترافات روسو مقایسه شده است.
«کلمات» گونهای حسب حال نامتعارف است که عوالم درونی سارتر کودک را در دو قلمرو در هم تنیده خواندن و نوشتن به تصویر میکشد و چگونگی تأثیر این فرایند را در زندگی اندیشمندانه سارتر بزرگ سال شرح میدهد. سارتر در این اثر، سلوک ذهنیاش را به شیوهای گاه سهل ممتنع، گاه بسیار دشوار، شگفت انگیز و در عین حال دلربا بیان میکند . این کتاب از دو فصل تشکیل شده؛
اولی «خواندن» است و دومی «نوشتن». «خواندن» با لحنی طناز و سرزنده آغاز می شود. در بخشی از کتاب «کلمات» میخوانیم: «حوالی سال ۱۸۵۰ در آلزاس آموزگاری که از دست فرزندان خود به ستوه آمده بود، به خواربار فروش شدن رضا داد.
این شخص که درصدد یافتن راهی برای جبران این تنزل مقام بود [ به خود گفت] حال که از تربیت اذهان دست برداشته، یکی از پسرانش انفاس را تربیت خواهد کرد و در خانواده کسی کشیش خواهد شد. این کس شارل خواهد بود. اما شارل از زیر بار این کار شانه خالی کرد و ترجیح داد در پی زن سوارکاری برود که در سیرک برنامه اجرا میکرد.
عکسش را رو به دیوار کردند و بردن نامش را قدغن. نوبت که بود؟ اگوست شتابان به تقلید از ایثار پدری پرداخت و وارد دادوستد شد و موقعیت خوبی به هم زد. مانده بود لویی که استعداد بارزی نداشت، پدر بر این پسر آرام مسلط شد و او را در چشمبرهمزدنی کشیش کرد. بعدها لویی فرمانبرداری را تا آنجا پیش برد که کشیش دیگری، آلبر شوایتزر را که با کارهایش آشنا هستیم، پدید آورد.
شارل زن سوارکار را نیافت؛ اما حرکت جانانه پدر تأثیر خود را بر او نهاده بود، چون در تمام زندگی علاقه به تعالی را حفظ کرد و ذوق و شوق خود را صرف ایجاد موقعیتهای مهم به مدد رویدادهای کوچک کرد.
شارل، همان طور که خواهیم دید، در فکر طفره رفتن از زیر بار رسالت خانوادگی نبود، بلکه آرزومند آن بود که خود را وقف شکل تعدیل یافتهای از معنویت کند، وقف پیشهای مقدس که زنان سوارکار را برایش مجاز بداند. تدریس کار به درد بخوری بود: شارل آموزش آلمانی را برگزید.
از رسالهای در باره هانس زاکس دفاع کرد، در تدریس زبان روش مستقیم را، که بعدها فکر کرد خودش مبدع آن است، اختیار کرد و با همکاری م. سیمونو کتاب آلمانی معتبری منتشر کرد و موفقیت حرفهای سریعی به دست آورد و محل کارش از ماکون به لیون و سرانجام به پاریس انتقال یافت. در پاریس، روز توزیع جوایز نطقی کرد و این نطق به افتخار چاپی جداگانه نایل شد: «آقای وزیر آموزش و پرورش، بانوان، آقایان، فرزندان عزیزم، محال است حدس بزنید که امروز میخواهم در باره چه چیز با شما سخن بگویم! در باره موسیقی!».
کتاب کلمات، اثری نوشته ی ژان پل سارتر است که اولین بار در سال 1963 منتشر شد. این خودزندگی نامه ی معروف درباره ی دوران کودکی سارتر، به شکلی گسترده با کتاب «اعترافات» اثر ژان ژاک روسو مقایسه شده است. کتاب کلمات که در 59 سالگیِ سارتر به رشته ی تحریر درآمد، شاهکاری از «خودتحلیلگری» است.
فیلسوف، رمان نویس و نمایشنامه نویس شهیر فرانسوی در این کتاب، همان صداقت و بینش خردمندانه ای را که در سایر آثارش به چشم می خورد، برای توصیف کودکی خود به کار گرفته است. او که در خانواده ای مهربان و کتابدوست به دنیا آمد و تحت حمایت مادر و پدربزرگ و مادربزرگش رشد کرد، کودکیای را گذراند که می توان آن را یک رابطه ی عاشقانه ی بلندمدت با کلمات و کتاب ها نامید. کتاب کلمات علاوه بر شرح سال های ابتدایی زندگی ژان پل سارتر، به کاوش و ارزیابی فواید کلی کتاب و زبان در زندگی انسان می پردازد.
قسمتی از کتاب کلمات نوشته ی ژان پل سارتر:
چه راست بودند چه کج، چه در قفسه های کتابخانه مانند آجر به هم فشرده شده بودند چه با فاصله روی هم چیده شده بودند، احساس می کردم که کامیابی خانواده مان به آن ها بستگی دارد. همه شان عین هم بودند، در پرستشگاهی بسیار کوچک بازیگوشی می کردم، محاط در یادمان های خپل و کهنه ای که شاهد به دنیا آمدنم بودند و مرگم را می دیدند و تداومشان آینده ای به آرامش گذشته را برایم تضمین می کرد.
دو زندگی داشتم که هر دو نیز دروغ بودند: در ملا عام دغلباز بودم، نوه کذایی شارل شوایتزر معروف شمرده می شدم؛ تنها که بودم، در غم و غصه های خیالی غرق می شدم. افتخار کاذب خود را با گمنامی ای کاذب تصحیح می کردم. برای گذشتن از یک نقش به نقش دیگر مشکلی نداشتم. در همان لحظه ای که می رفتم تا چکمه های مخفی خود را بپوشم، کلید در قفل می چرخید، دستان مادرم، گویی ناگهان فلج شده باشند، روی شستی های پیانو از حرکت باز می ماندند، من خط کش را در کتابخانه می گذاشتم و می رفتم تا خود را در آغوش پدربزرگم بیندازم، به طرف صندلی دسته دارش می رفتم، کفش های راحتی اش را برایش می آوردم و درباره روزی که گذرانده بود با قید نام شاگردانش پرس و جو می کردم…
درباره ی ژان پل سارتر
ژان پل سارتر الگوی ناب روشنفکر سیاسی در قرن بیستم است. او از نقش تاثیرگذار خود بر روند حوادث آگاه بود. زمانی که تلاشهای گسترده (در برخی موارد فراقانونی) سارتر در مخالفت با جنگ الجزایر و نقش استعماری فرانسه در این کشور، او را در معرض خطر دستگیری قرار داد، ژنرال دوگل در پاسخ به کسانی که خواهان بازداشت سارتر بودند، گفت: «کسی ولتر را بازداشت نمیکند.» مقایسه سارتر و ولتر از سوی دوگل بهراستی بجا بود. زیرا هر دو دغدغه فلسفی، ادبی و سیاسی داشتند.
همچون در تدفین ولتر، در مراسم خاکسپاری سارتر نیز دهها هزار نفر تابوت او را در پاریس همراهی کردند.
سارتر در ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ در پاریس متولد شد و در ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ در سن ۷۵ سالگی در همین شهر درگذشت.
نام ژان پل سارتر یادآور فلسفه اگزیستانسیالیسم و یک جنبش ادبی پیشرو است. برخی نیز با نام سارتر به فکر کافههای دودگرفته در پاریس میافتند که در آن ژولیت گرکو در لباس یقهاسکی سیاه خود برای جوانان پرشور فرانسوی ترانه (شانسون) میخواند.
اما در یک تکنگاری کوتاه به سختی میتوان به تمامی زوایای زندگی فردی پرداخت که زندگیاش در دهههای توفانی قرن بیستم شکل گرفته و فعالیتهای گسترده فلسفی، ادبی، سیاسی، اجتماعی و رسانهای داشته است. در این مقاله کوشش شده، برخی از فرازهای فعالیتنظری و عملی سارتر بازبینی شود.
سارتر در ایران
ایرانیان نیز از طریق فعالیتهای ادبی و سیاسی سارتر با او آشنا شدند. بحثها و نظرات فلسفی سارتر در میان روشنفکران ایرانی کمتر مورد نقد و بحث قرار گرفته است. شمار و کیفیت کتابهای ادبی سارتر که به فارسی ترجمه شدهاند در مقابل کتابهای فلسفی او به خوبی این موضوع را نشان میدهد که علاقه روشنفکران ایرانی و اهمیت سارتر برای آنان بر چه محورهایی استوار بوده است.
اگزیستانسیالیسم سارتر در ایران بیشتر از طریق نوشتههای ادبی او و بدور از بحثهای جدی فلسفی صورت گرفته است. ورود سارتر به ایران نیز پس از جدایی او از حزب کمونیست فرانسه بود.
این موضوع سبب آن میشد که مارکسیستهای ایرانی نیز سارتر را “روشنفکری خردهبورژوا” بدانند که باید تنها در محافل ادبی و نظری برای او اهمیت قائل شد. به تلاشهای سارتر در مبارزات اجتماعی – سیاسی نیز به صورت ابزاری نگاه میشد.
روشنفکران ایرانیای که به زبانهای اروپایی آشنایی داشتند، بیش از همه مجذوب سارتر سیاسی و ادبی بودند. سارتر الگویی برای روشنفکرانی ایرانی نظیر جلالآلاحمد و علی شریعتی بود. البته نگاهی به نظرات فلسفی و اخلاقی سارتر نشان میدهد که تاثیر سارتر بر روشنفکران ایرانی در عرصههای فلسفی نبوده است.
عدم آشنایی روشنفکران ایرانی با فیلسوفانی نظیر هگل، هوسرل و هایدگر که همگی برای فهم نظرات فلسفی سارتر ضروریاند، به ناچار افرادی همچون آلاحمد و شریعتی را به فهمی سطحی از سارتر وادار میکرد. آنها میخواستند که تنها از برخی فعالیتهای سیاسی او الگوبرداری کنند و برخی عبارتهای ادبی او را زینتبخش بحثها و نوشته خود کنند. عبارتهای زیبایی که البته میتوانستند ومیتوانند، بدل به سرمشقهای رفتاری شوند.
از جمله کتابهای سارتر که به فارسی ترجمه شدهاند میتوان از تهوع، مگسها، دیوار، کلمات، دستهایآلوده، شیطان و خدا، جنگ شکر در کوبا، چرخدنده، زنان تروا، هستی و نیستی، کار از کار گذشت و روسپی بزرگوارنام برد.
1-معرفی کتاب کلمات در یوتیوب
2- معرفی کتاب کلمات در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.