کلارا و خورشید

14.80

عنوان: کلارا و خورشید

نویسنده: کازوئو ایشی گورو

مترجم: شیوا مقانلو

ناشر: نیماژ

موضوع: داستان های انگلیسی

رده سنی: بزرگسال

تعداد صفحات: 328

 

تعداد:
مقایسه

توضیحات

معرفی کتاب کلارا و خورشید اثر کازوئو ایشی گورو

کتاب کلارا و خورشید روایتی مهیج از دوستی یک ماشین و انسان با تمام ویژگی‎‌های عاطفی‌اش است. این رمان به شما امکان سفر در کالبد یک ربات بی‌جان را می‌دهد که ناگهان تمامی قواعد خشک و آهنین را کنار می‌گذارد و به ایجاد رابطه‌ای دوستانه با انسان‌ها علاقمند می‌گردد! او هفته‌ها در مغازه بود و روزهایش را در انتظار یک مشتری که خریدارش باشد می‌گذراند…

 

اگر نماز را کارت پستالی با محتوای عشق و محبت در نظر بگیریم که به سوی خداوند رهسپار می‌‎شود، شاید رمان کلارا و خورشید (Klara and the Sun) پاسخ این کارت پستال‌ها به انسان باشد!

این اثر نخستین رمان تألیفی کازوئو ایشی گورو (Kazuo Ishiguro) پس از دریافت جایزه نوبل است و می‌توان گفت، میوه کامل و رسیده‌ای از سال‌ها تجربۀ داستان‌نویسی این استاد بزرگ است. کلارا و خورشید مانند سایر رمان‌های ایشی گورو عمیقا شما را به فکر فرو می‌برد و پیرامون چیستی بشر و ارتباطش با هم‌نوعان و خالقش سخن می‌گوید.

این داستان مهیج نگاهی به دنیای در حال تغییر ما از زبان یک راوی فراموش نشدنی دارد و در نهایت شما را با این پرسش اساسی که عشق به چه معناست رها می‌کند.

کلارا و خورشید

نویسنده ی کتاب کلارا و خورشید

کازوئو ایشی گورو، برنده جایزه نوبل ادبیات در جدیدترین اثرش، کتاب کلارا و خورشید، داستان رباتی را روایت می‎‌کند که می‌خواهد رابطه‌ای دوستانه با انسان‌ها برقرار کند. این اثر جذاب و خواندنی که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز به شمار می‌آید، نگاهی نو به تغییر جهان امروزی و ماهیت بشر دارد.

 

نکوداشت‌های کتاب کلارا و خورشید:

– یکی از لذت‌بخش‌ترین ویژگی‌های داستان‌های ایشی گورو سوال‌های بنیادین و فلسفی‌ای است که ما از خود می‌پرسیم؛ انسان بودن به چه معناست؟ داشتن خود یعنی چه؟ و چقدر از آن خود را باید به دیگران بدهیم؟ (NPR)

– شما پس از خواندن این اثر خیره کننده به درجه‌ای بسیار بالا از خشنودی و رضایت درونی خواهید شد. (ناشران هفتگی)

– افسانه‌ای دلهره‌آور از دنیای تنها و آشفتۀ بشر امروزی. (بررسی‌های کرکوس)

خواندن کتاب کلارا و خورشید به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر در جستجوی داستانی متفاوت و با حال و هوایی امروزی هستید که احساسات‌تان را برانگیخته کند، این رمان شگفت‌انگیز را از دست ندهید. همچینین تمامی علاقمندان داستان‌های درام را به خواندن این اثر دعوت می‎‌کنیم.

با کازوئو ایشی گورو بیشتر آشنا شویم:

داستان‌نویس، ترانه‌سرا و فیلمنامه‌نویس موفق و محبوب ژاپنی تبار، کازوئو ایشی گورو، سال 1954 در ناگاساکی متولد شد. او 5 ساله بود که به همراه خانواده‌اش به انگلستان مهاجرت کردند. کازوئو خلاق و خوش‌استعداد، تحصیلاتش را در رشته زبان انگلیسی و فلسفه ادامه داد و توانست سال 1978 از دانشگاه کنت فارغ‌التحصیل شود.

وی که در همان سال‌های جوانی علاقه و مهارتش در زمینه نویسندگی را کشف کرده بود، برای دوره کارشناسی ارشد، رشته نویسندگی خلاق را برگزید و در سال 1980 از دانشگاه از دانشگاه انگلیای شرقی فارغ‌التحصیل شد.

این نویسنده پرافتخار در سبک‌های گوناگون ادبی و در ژانرهای مختلف داستان همچون تخیلی، درام، تاریخی و… طبع‌آزمایی کرده است. از جمله آثار ماندگار و پرطرفدار کازوئو ایشی گورو می‌توان به هرگز رهایم نکن و بازماندۀ روز، هنرمندی در جهان شناور اشاره کرد.

وی در سال 2017 افتخار دریافت جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. افتخاری بزرگ که هر نویسندۀ مطرحی آن را در سر می‌پروراند. از دیگر افتخارات او به صورت خلاصه می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

– دریافت جایزه وایت‌برِد
– دریافت جایزه ادبی من بوکر
– دریافت نشان امپراتوری بریتانیا
– دریافت لقب شوالیه ادب و هنر فرانسه
– دریافت نشان خورشید فروزان

در بخشی از کتاب کلارا و خورشید می‌خوانیم:

همان‌طور که به ریک گفته بودم زمان‌بندی در سفرم به انبار آقای مک‌بین حیاتی بود و وقتی برای بار دوم در آن روز از روی سنگریزه‌ها گذشتم تا به دروازۀ قاب عکسی برسم، از اینکه اشتباه محاسبه کرده باشم ترسی وجودم را فرا گرفت.خورشید پایین آمده بود و نمی‌توانستم فرض را بر این بگذارم که مسیریابی زمین‌ دوم و سوم هم به آسانی اولی باشد.

آغاز سفرم با اطمینان از این بود که مسیر میانبرِ تا خانۀ ریک مثل صبح است. این بار می‌توانستم از هر دو دستم برای کنار زدن چمن‌ها استفاده کنم و با این کارم حشرات به پرواز درآمدند. حشرات بیشتری مقابلم در پرواز بودند و با اضطراب جایشان را با هم عوض می‌کردند ولی دوست نداشتند گروه دوستانه‌شان را ترک کنند.

ترسم از اینکه به موقع به انبار آقای مک‌بین نرسم باعث شد سر راهم فقط نیم‌نگاهی به خانۀ ریک بیندازم و بعد به مسیر میانبری رسیدم که پیش از این هرگز ندیده بودم. به یک دروازۀ قاب‌عکسی دیگر رسیدم و بعد چمن‌ها آن‌قدر بلند شدند که دیگر نمی‌توانستم انبار آقای مک‌بین را ببینم.

زمین به چند کادر تقسیم شد، بعضی‌ها بزرگ‌تر از بقیه بودند و آگاه از اینکه فضای هر کادر با دیگری متفاوت است به راهم ادامه دادم. یک لحظه چمن نرم و منعطف بود و راه رفتن روی زمین آسان؛ بعد از مرز یک کادر می‌گذشتم و همه‌جا تاریک می‌شد، هرچقدر فشار می‌دادم، چمن تکان نمی‌خورد و اطرافم صداهای عجیب می‌شنیدم.

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب کلارا و خورشید در یوتیوب

2- معرفی کتاب کلارا و خورشید در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

کازوئو ایشی گورو

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کلارا و خورشید”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.