1

مرگ ایوان ایلیچ

کد محصول: وجود ندارد

ویژگی‌های محصول

این محصول هیچ ویژگی ندارد

امتیاز کاربران

بدون دیدگاه

محصول در دسترس نیست

12,00 

ناموجود

توضیحات

کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» (The Death of Ivan Ilyich) یکی از شاهکارهای لئو تولستوی است که در سال ۱۸۸۶ نوشته شد. این رمان کوتاه اما عمیق، از مهم‌ترین آثار ادبیات روسیه و جهان به شمار می‌آید و به‌طور ویژه به مسئله‌ی مرگ‌اندیشی و معنای زندگی می‌پردازد.


📘 مشخصات کتاب

ویژگی توضیحات
عنوان مرگ ایوان ایلیچ
نویسنده لئو تولستوی
سال انتشار ۱۸۸۶
ژانر رئالیسم فلسفی – روان‌شناختی
مترجمان فارسی سروش حبیبی، فریده سلیمانی، صالح حسینی و دیگران
حجم حدود ۱۰۰–۱۵۰ صفحه

🧠 خلاصهٔ داستان

  • ایوان ایلیچ، قاضی‌ای موفق و محترم در روسیه، زندگی‌ای ظاهراً آرام و مرفه دارد.
  • در پی یک حادثهٔ ساده (افتادن از نردبان هنگام نصب پرده)، دچار دردی در پهلو می‌شود که به بیماری لاعلاجی می‌انجامد.
  • با پیشرفت بیماری، او ماه‌ها در رنج جسمی و روحی به سر می‌برد.
  • اطرافیانش (همسر، همکاران، دوستان) بیشتر به فکر منافع خود هستند تا رنج واقعی او.
  • ایوان در آستانهٔ مرگ درمی‌یابد که زندگی‌اش سرشار از ریاکاری اجتماعی و پوچی بوده است.
  • در لحظات پایانی، با پذیرش مرگ و رها کردن ظاهر و تظاهر، به نوعی آرامش و روشن‌بینی می‌رسد.

✨ مضامین کلیدی

  • مرگ‌اندیشی: انسان معمولاً مرگ را انکار می‌کند، اما در مواجههٔ مستقیم با آن، معنای زندگی را بازمی‌یابد.
  • پوچی زندگی سطحی: تولستوی نقدی تند بر زندگی‌های ظاهراً موفق اما بی‌معنا ارائه می‌دهد.
  • رهایی در پذیرش مرگ: آرامش نهایی ایوان در لحظهٔ پذیرش، نقطهٔ اوج داستان است.
  • صداقت و سادگی: تنها کسی که با ایوان صادقانه رفتار می‌کند، خدمتکار ساده‌دل او، گریاسیم است؛ نمادی از زندگی اصیل و بی‌پیرایه.

🎨 سبک نگارش

  • نثر ساده و روان، اما سرشار از عمق فلسفی.
  • روایت دانای کل، با تمرکز بر جزئیات روانی و جسمی شخصیت.
  • ترکیب واقع‌گرایی اجتماعی با تأملات فلسفی.

📌 اهمیت کتاب

  • یکی از مهم‌ترین متون ادبیات فلسفی دربارهٔ مرگ و معنای زندگی.
  • الهام‌بخش آثار بزرگی چون فیلم «زیستن» (۱۹۵۲) آکیرا کوروساوا و فیلم «Living» (۲۰۲۲).
  • در فهرست بهترین آثار ادبی جهان قرار دارد و همچنان در دانشگاه‌ها و محافل فلسفی تدریس می‌شود.

✍️ جمع‌بندی:
«مرگ ایوان ایلیچ» فقط داستان مرگ یک قاضی روس نیست؛ بلکه آیینه‌ای است برای هر انسانی تا به زندگی خود بنگرد و بپرسد: آیا زندگی‌ام معنا دارد؟