توضیحات
درونِ آب نام دومین اثر پائولا هاوکینز(-۱۹۷۲)، نویسنده انگلیسی خالق رمان پرفروش «دختری در قطار» است. این کتاب نیز فروش بالایی داشت. داستان کتاب یک داستان مهیج است که به ابعاد روانشناختی شخصیتها توجه ویژهای دارد اما بسیار متفاوت با دختری در قطار نوشته شده است.
در این کتاب دست کم با یازده راوی مختلف روبهرو خواهیم شد، برخی به شیوهی اول شخص و برخی به شیوهی سوم شخص. شهر مورد نظر بکفورد در حومهی نیوکسل است که در آن رودخانهای در جریان است آب این رودخانه قرنهاست که پذیرای پیکر زنانی است که تصمیم به غرق شدن گرفتهاند و یا افرادی دیگر برای خلاص شدن از شر آنها تصمیم گرفتهاند آنها را غرق کنند.
ساکنین شهر به این موضوع بیتوجه هستند و کسی دوست ندارد به این موضوع فکر کند که آنها هر روز آبی را مینوشند که آلوده به خون و شیرهی وجود زنانی بدبخت است. کتاب با غرق شدن نل ابوت آغاز میشود، دختر نوجوان او معتقد است مرگ او خودکشی بوده است اما خواهر نل به بکفورد بازمیگردد و به دنبال سرنخهایی برای مرگ او میگردد.
بخش هایی از کتاب درونِ آب :
آن گیاهان باشکوه، آن رنگهای سبز و زرد باورنکردنیِ سروهای کوهی بر بالای تپه در ذهنم شعله میکشند و با خودشان موجی از خاطرات را به همراه میآورند. وقتی چهار پنج ساله بودم پدر مرا با خودش میبرد به درون آب. جیغ کشیدن و دستوپا زدن و لذت بردن و تو، که از بالای تختهسنگها میپریدی توی رودخانه، و هر بار بالا و بالاتر میرفتی.
پیکنیکهایی که روی ساحل ماسهای برکه سپری میکردیم؛ طعم کِرِم ضدآفتاب روی زبانم، صید ماهیهای چاقوچلهی قهوهای در آب گلآلود و نسبتاً آرام پاییندست رودخانه که از آسیاب سرازیر میشد. تو بعد از یکی از آن پریدنهای اشتباهیات توی آب، با پاهای زخمی و خونآلود به خانه آمدی و وقتی پدر زخمهایت را تمیز میکرد حولهی دمکنی چای را گذاشتی لای دندانهایت و فشار دادی؛ چون اهل گریه کردن نبودی.
چیزی از خواب بیدارم کرد. از تخت بیرون آمدم تا بروم دستشویی و متوجه شدم درِ اتاقِ مامان و بابا باز است. وقتی نگاه کردم، دیدم مامان توی تخت نیست. بابا طبقِ معمول خُر و پُف میکرد.
ساعتِ روی رادیو ۴:۰۸ را نشان میداد. با خودم گفتم که لابد طبقهی پایین است. مشکلِ خواب دارد. هر جفتشان الان این مشکل را دارند؛ اما قرصهایی که بابا میخورَد چنان قوی است که حتا اگر کنارِ تختش بایستی و توی گوشش هَوار بکشی، بیدار نمیشود. خیلی آرام رفتم طبقهی پایین، چون معمولاً وقتی بیخوابی میکشد تلویزیون را روشن میکند و مشغولِ تماشای تبلیغهای مزخرف میشود دربارهی دستگاههایی که کمکت میکنند وزن کم کنی یا زمین را تمیز کنی یا سبزیها را هزار جور خُرد کنی؛
بعد خوابش میبَرَد. اما تلویزیون روشن نبود و خودش هم روی کاناپه نبود؛ در نتیجه، فهمیدم که حتماً رفته بیرون. چند بار از این کارها کرده بود… حداقل من از چند بارش خبر داشتم. نمیشود که همیشه حواسم باشد بقیه کجا هستند.
اولین بار به من گفت که رفته بوده قدم بزند تا کمی ذهنش را آرام کند؛ اما یک روز صبح هم بیدار شدم و دیدم نیست و وقتی از پنجره به بیرون نگاه کردم ماشینش هم، جلوِ خانه، سرِ جای پارکِ همیشگیاش نبود. احتمالاً میرود دمِ رودخانه قدم بزند یا به قبرِ کیتی سر بزند. خودم هم گاهی این کار را میکنم؛ هرچند هیچوقت نصفههای شب نبوده. میترسم توی تاریکی بروم بیرون؛ وانگهی یکجورهایی ناخوشآیند است که آدم چنین کاری بکند چون خودِ کیتی چنین کاری کرد: نصفههای شب بلند شد و رفت دمِ رودخانه و برنگشت
درون آب دومین رمان پائولا هاوکینز، دو سال بعد از کتاب بسیار موفق دختری در قطار منتشر شده است. در این رمان چند داستان همزمان اتفاق میافتد که در یک ماجرا مشترک هستند. در واقع داستان روایتی از غرق شدن چند خانم در یک برکه یا رودخانه است.
داستان رمان درون آب (Into The Water) هیجانانگیز بوده و به ابعاد روانشناختی شخصیتها توجه ویژهای دارد، اما این کتاب روایتی متفاوت با کتاب (دختری در قطار) دارد. درون آب دیگر حول چند شخصیت محدود و ماجرای بین آنها نمیگذرد بلکه هاوکینز این بار کل مردم یک شهر را هدف قرار داده و به جای سه راوی، دست کم با یازده راوی مختلف روبهرو خواهیم شد، برخی به شیوهی اول شخص و برخی به شیوهی سوم شخص.
داستان از این قرار است که جنازه مادری تنها، کف رودخانهی شهر پیدا میشود. چند ماه پیش از این کشف، ابتدای تابستان هم دختری با همین وضعیت پیدا شده و اهالی شهر متوجه میشوند این سرنوشتی نیست که فقط برای این دو تن رقم خورده باشد. چون پیکر بیجان چند زن دیگر هم با همین وضعیت پیدا میشود. مرگ دو شخصیت آخر، موجب میشود رمز و رازهای زیادی از اعماق رودخانه شهر بیرون کشیده شود.
پائولا هاوکینز (Paula Hawkins) نویسندهٔ بریتانیایی است که شهرتش را از رمان پرفروش دختری در قطار گرفته. هاوکینز تقریباً در سال ۲۰۰۹ شروع به نوشتن داستان کمدی رمانتیک به نام امی سیلور کرد و چهار رمان دیگر هم نوشت. او موفقیت تجاری زیادی کسب نکرد تا زمانی که تصمیم گرفت یک داستان عمیقتر و جدیتر بنویسد.
کتاب او «دختری در قطار» پرفروشترین کتاب سال ۲۰۱۵، سهگانه کاملی با موضوعاتی مانند خشونت خانگی، و استعمال الکل و مواد مخدر بود. برای نوشتن رمان شش ماه تمام وقت گذاشت؛ او در آن زمان از نظر مالی در مضیقه بود و برای کامل کردن کتابش مجبور شد از پدرش پول قرض بگیرد.
1-معرفی کتاب درون آب در یوتیوب
2- معرفی کتاب درون آب در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.