چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم

16.50

عنوان: چگونه رنجی را که نمی توانیم به دوش بکشیم درمان کنیم؛ جورنالی برای سوگ و اندوه

نویسنده: مگان دیواین

مترجم: مهشید شبانیان

ناشر: میلکان

موضوع: سوگ/ جورنال/ اندوه درمانی

رده سنی: بزرگسال

تعداد صفحات: 255

تعداد:
مقایسه

توضیحات

کتاب «چگونه رنجی را که نمی‌توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم» نوشته مگان دیواین به شما می‌آموزد که چگونه بتوانید در مقابل سوگ از خودتان مراقبت کنید.

این کتاب یا هیچ کتاب دیگری جایگزینی برای درمان یا راه‌حل‌های پزشکی نیست اما اطلاعاتی به شما می‌دهد که بتوانید راحت‌تر دوران سوگ و غم از دست دادن را تحمل کنید.

 کتاب «چگونه رنجی را که نمی‌توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم» با عنوان فرعی «جورنالی برای سوگ و اندوه» توسط مهشید شبانیان به فارسی ترجمه شده است و انتشارات میلکان این کتاب را منتشر کرده است.

چگونه رنجی را که نمی توانیم

 

درباره کتاب چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم

همان طور که از عنوان کتاب پیداست، موضوع کتاب درباره از دست‌دادن و فقدان است. سوگ‌هایی که دل افراد را می‌شکند و کنار آمدن با آن فقدان را برای افراد مشکل می‌کند.

این سوگ‌ها بیشتر مربوط به مرگ عزیزان هستند که افراد در زندگی با آن مواجه می‌شوند. دیواین در کتابش با راهکارهایی می‌کوشد به خواننده کمک کند از طریق برنامه‌ریزی و ساخت فهرستی برای حواس‌پرتی یا فعالیت‌هایی مانند: نقاشی و کلاژ بهره ببرد.

او معتقد است حواس‌پرتی از طریق تماشای فیلم، گوش کردن به موسیقی و غیره یکی از موهبت‌هایی است که در دوران سوگ می‌توانیم به آن توجه کنیم. همچنین راه‌حل‌های دیگری نیز در این موارد بیان می‌کند. اطلاعاتی که در کتاب با زبانی ساده و قابل درک برای همگان نوشته شده است.

دیواین در این کتاب در سه بخش و هفده فصل اطلاعاتی را برای همیاری با پزشکان و متخصصان ارائه می‌کند. بخش اول کتاب 5 فصل دارد

که عبارتند از

: «ماجرا آغاز می‌شود»، «اگر امتناع کنم چه؟»، «دوام آوردن با کمی کمک: واقعی یا خیالی»، «نمای درونی» و «تمامش درد آور است» بخش دوم شامل فصل ششم تا یازدهم است که عناوین آن عبارتند از: «جاده‌های ناهموار پیش‌رو»، «آسایش و ترمیم»، «موهبت‌ها و مخاطرات حواس‌پرتی»، «خشم سزاوار فصل خاص خود است»، «دیدگاه»، «عطیه‌ی غایی».

در بخش پایانی هم کتاب شش فصل با نام‌های «نمی‌خواهم به زندگی عادی برگردم»، «سوگ شما، مسیر شما به پایان می‌رسد»، «کناره‌گیری از حمایت نادرست»، «دوستان و متحدان و درخواست کمک»، «سرور دو جهان» و «آزادی برای زیستن» دارد.

یکی از مشکلات در دوران سوگ واکنش‌های اطرافیان است. اگر احساسات‌تان را بروز دهید، مردم می‌گویند “بیش از حد احساساتی” هستید و اگر آن را بروز ندهید می‌گویند در مرحله‌ی “انکار” هستید و باید با حقیقت روبه‌رو شوید.

با این حساب تعجبی ندارد که بیش‌تر افراد سوگ‌شان را پیش خودشان نگه می‌دارند. مسئله این است که شما بنا نیست یک‌باره در برابر تمام فشار سوگ مقاومت کنید، چنین چیزی ممکن نیست.

باید زمان‌هایی وجود داشته باشد که بتوانید روی برگردانید، نگاه‌تان را بردارید و در برابر سوگ‌تان بی‌حس شوید. زمانی که سوگ تازه است، شما هر ثانیه‌ در هر روز در دل آن زخم دردناک عاطفی هستید.

بعضی روزها، بعضی لحظات، قادرید نگاه خیره‌ خود را روی قلب شکسته‌‌تان حفظ کنید و بعضی روزها و بعضی لحظات، حفظ آن نگاه خیره غیرممکن به نظر می‌رسد. در لحظاتی که با دردتان همنشین هستید، برداشتن نگاه‌تان از آن، وقتی بیش از حد تحمل‌تان می‌شود، شفقت نسبت به خود محسوب می‌شود.

اشکالی ندارد در صورت نیاز روی برگردانید، اشکالی ندارد نسبت به درد و غم‌تان بی‌حس باشید. بی‌احساسی بخشی از سوگ است. وقتی فقدان شما را سست می‌کند و به قهقرا می‌برد، نیاز به برگرداندن نگاه خود نه تنها طبیعی، بلکه اقدامی سالم است و مهربانی به شمار می‌آید.

کتاب چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم را به چه کسانی معرفی می‌کنیم

کتاب، در مقدمه به اطلاعاتی درباره سوگ و فقدان پرداخته است اما خواننده می‌تواند در تمام موارد فقدان در زندگی‌اش از این راهکارها برای بهتر شدن وضعیت حالش استفاده کند.

درباره مگان م.دیواین

دیواین نویسنده، روانشناس و گویندۀ آمریکایی است. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به کتاب «عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست» اشاره کرد. مگان دیواین در زندگی شخصی‌اش متأسفانه حادثه غرق شدن همسرش را شاهد بوده است.

او به عنوان یک روانشناس و کسی که خودش رنج سختی را متحمل شده بود، به فکر غلبه بر سختی و ناراحتی بسیار در غم از دست دادن عزیران افتاد.

بخشی از کتاب

چرا مغز من این‌قدر بی‌ثبات است؟

تغییرات شناختی در زمان سوگواری رایج هستند. حافظه، قوه‌ی ادراک، تمرکز، همه‌ی این‌ها به نیروی زیادی نیاز دارند و شما انرژی لازم را ندارید. به تغییرات شناختی مانند این فکر کنید: فرض کنیم مغز شما روزانه به صد واحد نیرو نیاز دارد.

حالا عظمت سوگ، آسیب روحی، حزن و اندوه و تنهایی نودونه تا از آن واحدهای انرژی را مصرف می‌کند. آن یک واحد باقیمانده همان چیزی است که شما برای مهارت‌های معمولی و پیش‌پاافتاده‌ی زندگی مانند سازمان‌دهی اتومبیل‌ها و جزئیات مراسم خاکسپاری در اختیار دارید.

این انرژی باقیمانده همچنین باید صرف نفس‌کشیدن‌ و تپیدن قلب‌تان شود و کمک‌تان کند به مهارت‌های شناختی، اجتماعی و ارتباطی‌تان دسترسی پیدا کنید.

به یاد‌آوردن این‌که ظروف پخت‌وپز در کشو قرار دارند نه در فریزر و این‌که وقتی دنبال دستمال توالت می‌گشتید کلیدهای‌تان را زیر سینک دستشویی جا گذاشتید، در فهرست اولویت‌های مغز قرار ندارند. با استفاده از نمودار مدور زیر، ترسیم کنید که صد واحد نیروی مغزتان در حال حاضر چگونه توزیع شده است. آن نودونه درصد صرف چه چیزی شده است؟ آن بخش یک درصدی به چه چیزی اختصاص یافته است؟

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب  در یوتیوب

2- معرفی کتاب  در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

مگان دیواین

مترجم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.