توضیحات
شرمندگی تا کی دختر اثر ریچل هالیس که یک کتاب در زمینه خودسازی زنان، موفقیت، خوشبختی و عزتنفس محسوب میشود درباره یک ایده کلی صحبت میکند.
اینکه اگر کاری را به خاطر خودت انجام دادی و هیچکس آن را درک نکرد، شرمنده نباشی.
هالیس اعتقاد دارد اگر شما بتوانید کاری بکنید که باعث احساس خوب در درونتان شود این کار ارزشمند است و «قدرتمندترین و دلنشینترین احساس دنیاست.» و به هیچ وجه نباید شرمنده باشید.
آیا همیشه احساس می کنید در مشکلات زندگی گیر افتاده اید؟
همیشه تلاش کرده اید تا زمانی بیابید که بتوانید رویاهایتان را به حقیقت نزدیک کنید و یا حتی تلاش می کنید خودتان آن رویاها را بپزیرید؟
در کتاب شرمندگی تا کی دختر، ریچل هالیس از مشکلات، چالش ها و عذر و بهانه هایی که باعث می شوند ما به اهدافمان نرسیم، صحبت می کند.
در متن پشت جلد کتاب آمده است:
من آدمهای مبارزی را که هیاهو به پا میکنند دوست دارم.
من عاشق کسی هستم که به خاطر خواستههایش شرمنده نیست و اجازه نمیدهد دیگران ناامید و منصرفش کنند.
منظورم این نیست که این افراد هرگز نترسیدهاند، منظورم این نیست که هرگز در دام نظرات دیگران گرفتار نشدهاند، نه، آنها هم انسان هستند و مثل همه ما گاه دچار نبودِ اعتماد به نفس شدهاند، اما وقتی نوبت عمل فرا رسیده است، شک به دلشان راه نداده و دودل نشدهاند، فقط سرشان را پایین انداخته و بدون توجه به دیگران به کارشان ادامه دادهاند.
مبارز بیپروا از نظر من یعنی این؛ یعنی حاضرید برای رسیدن به خواستهتان – هر چیزی که هست – تلاش کنید و منتظر نماندهاید تا کسی آن را دو دستی تقدیمتان کند و میدانید که این خواسته متعلق به شماست و به آن دست خواهید یافت.
این کتاب هم مانند اثر قبلی نویسنده ی کتاب خودت باش دختر رتبه یک پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز را کسب کرده است. از کتاب خودتباش دختر بیشتر از هفتصد و پنجاه هزار نسخه به فروش رفته است.
رویایتان هرچه هست متعلق به شماست، نه من.
مجبور نیستید چیزی را توجیه کنید، چون تا زمانی که به دنبال تایید و تصدیق دیگران نباشید نیازی به اجازه آنها ندارید.
در واقع، وقتی این نکته را درک کنید و به این باور برسید که نیازی نیست رویایتان را برای بقیه توجیه کنید و برایش دلیل بیاورید، آنوقت است که به طور واقعی وارد مسیری شدهاید که به آن کس که مقدر شده باشید ختم میشود.
کتاب در سه بخش اصلی نوشته شده است.
در بخش اول که عنوان آن «بهانههایی که باید کنار بگذارید» است، هالیس درباره بهانههایی صحبت میکند که بیشتر مردم آنها را باور کردهاند.
در حدی که دیگر شاید به چشم یک بهانه به آن نگاه نمیکنند. اشکال مختلف این بهانهها بررسی میشود و در نهایت با دیدی جدید تلاش میکند شما را از شر آنها خلاص کند.
سرفصلهای این بخش عبارت است از:
زنانِ دیگر این کار را نمیکنند /
من آدمی نیستم که خیلی به دنبال اهدافش باشد /
زمان کافی ندارم /
من برای موفق شدن کافی نیستم /
نمیتوانم رویایم را دنبال کنم و همزمان مادر – دختر – کارمند خوبی هم باشم /
از شکست خوردن میترسم /
این کار قبلا انجام شده است /
دیگران چه فکری خواهند کرد؟ /
دختران خوب هیاهو به پا نمیکنند.
بخش دوم کتاب
که «رفتارهایی که باید یاد بگیرید» نام دارد و تکمیلکننده مباحث بخش اول است.
پس از اینکه بهانهها را کنار گذاشتیم باید سراغ رفتارهای جدید رفت تا بتوانیم به اهداف دست پیدا کنیم.
تمرکز این بخش روی رفتارهایی است که خواسته یا ناخواسته شیوهای از زندگی ما شدهاند و یا به عبارت دیگر تبدیل به عادت شدهاند.
حال باید عادتهای بد را شناسایی کنیم و با شیوههای مفید جدید جایگزین کنیم.
رفتارهایتان شیوهای است که هر روز و به طور مداوم از خودتان بروز میدهید. رفتارهایتان عادتهای شما هستند؛ کارهایی که میکنید، حرفهایی که میزنید و طوری که زندگیتان را میگذرانید.
آنچه باید در مورد رفتارهایتان بدانید این است که همه یک نوع انتخاب هستند.
سرفصلهای بخش دوم عبارت است از
اجازه گرفتن را کنار بگذارید /
یک رویا انتخاب کنید و با تمام وجود دنبالش بروید /
جاهطلب باشید /
درخواست کمک کنید /
برای موفقیت برنامهریزی کنید /
به دیگران اجازه ندهید منصرفتان کنند /
نه گفتن را یاد بگیرید.
بخش سوم و آخر کتاب «مهارتهایی که باید کسب کنید» است.
صحبت این بخش درباره مهارت است که طبیعتا هر فردی میتواند با تمرین آنها را کسب کند.
این بخش درباره استعداد صحبت نمیکند.
هالیس در این مورد میگوید: «مهارتها تواناییهایی نیستند که با آنها به دنیا آمده باشید، آنها تواناییهایی هستند که یاد میگیرید.»
سرفصلهای بخش سوم عبارت است از:
برنامهریزی /
اعتماد به نفس /
استقامت /
اثربخشی /
مثبتاندیشی /
مدیریت.
اولین نکته قابل توجه در مورد این کتاب این است که نویسنده کتاب را خطاب به زنان نوشته است. البته به شکلی مثبت این کار را انجام داده است و در واقع قصد دارد به تواناییهای زنان تاکید کند.
در قسمتهای مختلف کتاب میتوانید ببینید که ریچل هالیس جملات را چنین شروع کرده است:
دخترها… – خواهران من… – خانمها… البته طبیعی است هرکسی که به دنبال دستیابی به اهداف، آن هم بدون شرمساری است، میتواند از این کتاب استفاده کند.
کتاب در زمینه موفقیت کم نیست و استادان بزرگ کتابهای زیادی در این زمینه نوشتهاند که هنوز هم پس از گذشت سالهای سال کتابهای خوب وپرفروش هستند اما کتاب شرمنده نباش دختر را میتوان یک کتاب جدید و به روز شده در زمینه موفقیت دانست.
کتابی که به مسائل جدید هم توجه دارد و مثلا به شما میگوید اگر در اینستاگرام با رفتار نامناسبی مواجه شدید که باعث ناامیدی شما در مورد اهدافتان شد چگونه واکنش نشان دهید.
علاوه بر بهروز بودن، نکته مثبت دیگر کتاب این است که با صداقت کامل درباره زندگی خودش نیز صحبت میکند و مواردی را به شما پیشنهاد میکند که خودش هم در زندگی انجام داده است.
برخورد طنزآمیز نویسنده با خطاهایی که در زندگی داشته و مطرح کردن آن بدون احساس شرمساری شاید قویترین جنبه کتاب باشد.
البته کتاب ممکن است برای هرکسی مفید و یا جذاب نباشد. اگر این کتاب را در زمان نامناسب مطالعه کنید و یا اگر قبل از آن، کتابهای مختلفی در زمینه موفقیت مطالعه کرده باشید، تقریبا میتوان گفت استفاده زیادی از این کتاب نخواهید برد.
در کل میتوان گفت شرمنده نباش دختر کتاب خوبی است اما شگفتانگیز نیست همانطور که هیچکدام از کتابهای موفقیت و خودیاری شگفتانگیز نیستند چون در نهایت همهچیز به خود شما برمیگردد.
اگر قصد دارید زندگی بهتر داشته باشید و به اهدافتان در زندگی برسید این کتابها میتوانند مسیر را برای شما مشخص کنند ولی در نهایت خود شما باید در این مسیر قدم بردارید.
پیشنهاد میکنم اگر به شکل جدی دنبال تغییر هستید و به کتابهای موفقیت هم علاقه دارید مطالعه این کتاب را هم از دست ندهید.
نکات ساده و کاربردی این کتاب میتواند برای هر کسی مفید باشد.
در قسمت دیگری از متن پشت جلد کتاب نیز میخوانیم:
وزن و اهمیت نظرات دیگران برای بسیاری از زنان آنقدر سنگین و بالاست که تحمل کردنش بسیار دشوار است.
آنها میترسند از مکان امنی که برای خود ساختهاند قدم بیرون بگذارند. اما این خود واقعیمان نیست، نه؟
ما باید به دنبال اهداف و رویاهایمان برویم، باید جسور باشیم و شجاعت به خرج دهیم و شرایط را بپذیریم؛ چون شانس زندگی با استفاده از تمام تواناییهایمان، ارزش تمام واکنشها و برخوردهای منفیای را که در مقابل، دریافت خواهیم کرد دارد.
جملاتی از کتاب شرمنده نباش دختر
چه میشود اگر به راهتان ادامه دهید؟
چه میشود اگر به خودتان باور داشته باشید؟ و نه فقط شما، اگر تمام زنان در سرتاسر دنیا تصمیم بگیرند تصورات خود را از کسی که هستند جایگزین انتظارات دیگران کنند، چه میشود؟
بگذارید صادقانه بگویم، باید خیلی پوستکلفت باشید که بتوانید به توهینها و حرفهای نامربوطی که مردم در اینترنت میزنند بیتوجه باشید و اهمیت ندهید؛
برای من چند سال طول کشید تا جرئت صحبت در مورد رویاهایم را پیدا کنم.
اکثر زنان بدون در نظر گرفتن محیطی که در آن بزرگ میشوند، یاد میگیرند که برای یک زن خوب بودن باید به چشم بقیه خود به نظر برسند.
مشکل ماجرا اینجاست که با این کار اجازه میدهید دیگران ارزش شما را تعیین کنند. تعجبی ندارد که نصف زنانی که من میشناسم از اضطراب و افسردگی رنج میبرند.
آنها زیر فشار موج انتظارات و نظرات دیگران غرق شدهاند. به ما یاد دادهاند که اگر دیگران از ما راضی نباشند هیچ ارزشی نداریم، اما من مخالفم.
پیشرفت شخصی برای همه به یک شکل نیست، باید با شخصیت شما جور باشد و به شیوهای انجام بگیرد که مناسبتان است.
در غیر این صورت جواب نمیدهد و اثربخش نخواهد بود.
در مورد هدفتان جدی و در مورد راه رسیدن به آن انعطافپذیر باشید.
من دوست شما ریچل هستم و میگویم که من دوران سخت و دردناکی را پشت سر گذاشتهام؛
میگویم با من بدرفتاری شده، احساس زشتبودن و بیارزش بودن و کافی نبودن داشتهام، آن هم به هزاران شکل مختلف، اما تصمیم گرفتم زندگیام را اصلاح کنم.
من زندگیام را اصلاح کردم و بارها و بارها علیه دروغها و باورهای اشتباه جنگیدم. با نگاه به حقیقت، چنین قدرتی را به دست آوردم، نه با توجه کردن به نظرات دیگران.
شما هم میتوانید این کار را بکنید.
اگر آگاهانه تصمیم بگیرید که بدون اهمیت دادن به نظرات و افکار دیگران زندگی کنید، بهترین و رهاییبخشترین تصمیم زندگیتان را گرفتهاید.
آیا تا به حال لحظهای را تجربه کردهاید که در آن با انگیزه و پرانرژی آماده حرکت به سوی هدفتان باشید؟
شاید میخواستید وارد مسیر کاهش وزن شوید، شاید میخواستید ادامه تحصیل بدهید، شاید داشتید برای شرکت در نیمهماراتن تمرین میکردید.
هرچه بود آماده انجام دادنش بودید و ناگهان… ناگهان یک نفر سر راهتان قرار گرفت.
خواهران من! بین شما و مقصدی که میخواهید به آن برسید تنها یک چیز وجود دارد و آن هم میل و خواسته خود شماست.
باید انتخاب کنید که مثبت باشید و فرصتها و برکتهای روزانه زندگی را ببینید.
شما خودتان افکارتان را انتخاب میکنید و هیچفکری وجود ندارد که بدون اجازه شما در ذهنتان ماندگار شده باشد، بنابراین هرگاه شروع کردید به منفینگری، دست نگه دارید.
حرفهای نفرتانگیز را از خودتان دور کنید، صدایشان را ساکت کنید، سپس آنها را با افکار خوب جایگزین کنید.
نکته امیدوارکننده این کار این است که چه در دورهای خوب از زندگیتان قرار داشته باشید چه در دورهای سخت، متوجه میشوید که توانایی کنترل دیدگاهتان را نسبت به ماجرا دارید.
اکثر زنانی که کتاب شرمندگی تا کی دختر (Girl stop apologizing) را برای خواندن انتخاب میکنند جستوجوگر هدف هستند؛
جستوجوگر طلا نه، جستوجوگر هدف. یعنی شما یک هدف یا یک رؤیا دارید که همیشه در قلبتان بوده و دنبال انگیزه و توصیههایی هستید که کمکتان کند تا رو به جلو حرکت کنید،
اما در میان زنان، ممکن است زنانی باشند که ندانند این ماجرای هدف و به دنبال هدف رفتن چیست و چطور عمل میکند، چون آنها از آن مدل آدمهایی نیستند که خیلی به دنبال اهدافشان باشند.
آنها به این نتیجه رسیدهاند که این خصوصیت در ذاتشان نیست؛ عدهای تحت تأثیر محیط و فرهنگی که در آن بزرگ شدهاند چنین فکری میکنند و عدهای به دلایلی دیگر.
حتی عدهای هستند که آرزو میکنند کاش هدفمند باشند، اما امید چندانی ندارند.
ریچل هالیس در کتاب شرمندگی تا کی دختر میکند:
من کارشناس نیستم. من دوست شما ریچل هستم و میخواهم برایتان بگویم که چه چیزی باعث موفقیتم شد.
من تقریباً تمام راهها را امتحان کردم و درنهایت برای رسیدن به موفقیتهای شخصی و کاری سه مورد زیر را انجام دادم:
- بهانههایی را که مانع پیشرفتم بودند دور ریختم؛
- عادتها و رفتارهای مناسبی که مرا به سمت موفقیت پیش میبردند پذیرفتم
- مهارتهایی را برای پیشرفت کردن کسب کردم.
صادقانه بگویم، من قبلاً آنقدر خودآگاهی نداشتم که بتوانم این مراحل را تشخیص دهم، اما حالا میتوانم به گذشته نگاه کنم و ببینم که این مراحل فاکتورهای اصلیای بودند که مرا به سمت موفقیت سوق دادند.
قسمتی از متن کتاب شرمندگی تا کی دختر
من آدمهای مبارزی را که هیاهو به پا میکنند دوست دارم. من عاشق کسی هستم که به خاطر خواستههایش شرمنده نیست و اجازه نمیدهد دیگران ناامید و منصرفش کنند.
منظورم این نیست که این افراد هرگز نترسیدهاند، منظورم این نیست که هرگز در دام نظرات دیگران گرفتار نشدهاند؛
نه، آنها هم انسان هستند و مثل همۀ ما گاه دچار نبودِ اعتمادبهنفس شدهاند، اما وقتی نوبت عمل فرا رسیده است، شک به دلشان راه نداده و دو دل نشدهاند، فقط سرشان را پایین انداخته و بدون توجه به دیگران به کارشان ادامه دادهاند.
مبارز بیپروا از نظر من یعنی این؛ یعنی حاضرید برای رسیدن به خواستهتان – هر چیزی که هست – تلاش کنید، و منتظر نماندهاید تا کسی آن را دو دستی تقدیمتان کند و میدانید که این خواسته متعلق به شماست و به آن دست خواهید یافت.
جامعه به ما یاد داده که باید پسرها را طوری بزرگ کنیم که دنبال خواستههایشان بروند و دختران را طوری بزرگ کنیم که دنبال پسرها بروند. من اینجا هستم تا به شما بگویم مهم نیست جامعه دربارۀ شما و رؤیاهایتان چه فکری میکند؛
به جهنم، حتی مهم نیست خانوادهتان، دوستانتان یا شریک زندگیتان درمورد رؤیاهایتان چه فکری میکنند. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که شما تا چه حد خواهان رؤیاهایتان هستید و برای به دست آوردنشان حاضرید چه کارهایی انجام دهید.
لارل تاچر اولریچ میگوید: «زنان آرام و حرفگوش کن به ندرت تاریخساز میشوند.» و صدها سال مدرک برای اثبات این حرف وجود دارد.
سوجورنر تروث، سوزان بی. آنتونی، زنان سافرجت، ماری کوری، ملاله یوسفزی، اپرا، بیانسه – هیچکدام از این زنان به انتظاراتی که جامعه یا دورهای که در آن زندگی میکردند از آنها داشت اهمیت ندادند.
هیچکدام از آنها استعدادها، آگاهی و تواناییهایی را که در اختیار داشتند دستِ کم نگرفتند. این زنان و بسیاری زنان دیگر بدون توجه به افکار دیگران با استعدادها و تواناییهای خدادادیشان زندگی کردند، حتی گاهیاوقات بدون توجه به غیرممکنها و پیامهای تهدیدآمیز.
1- معرفی کتاب شرمندگی تا کی دختر در یوتیوب
2- معرفی کتاب شرمندگی تا کی دختر در آپارات
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.