توضیحات
فرخی یزدی، با نام کامل میرزا محمد فرخی یزدی، یکی از برجستهترین شاعران آزادیخواه و روزنامهنگاران دوران مشروطه و پهلوی اول در ایران بود. او نهتنها با قلمش، بلکه با جانش در راه آزادی و عدالت ایستاد و به نماد مقاومت در برابر استبداد تبدیل شد.
📜 زندگینامه کوتاه
ویژگی | توضیحات |
---|---|
🎂 تولد | ۱۲۶۸ خورشیدی، یزد |
⚰️ وفات | ۲۵ مهر ۱۳۱۸، زندان قصر تهران |
🏷️ لقب | تاجالشعرا، شاعر لبدوخته |
📰 فعالیتها | شاعر، روزنامهنگار، سردبیر روزنامه طوفان، نماینده مجلس |
🏛️ گرایش سیاسی | دموکرات، آزادیخواه، ضد استبداد |
✨ ویژگیهای شعری
فرخی یزدی از همان نوجوانی طبع شعر داشت و تحت تأثیر سعدی، مسعود سعد سلمان و حافظ، به سرودن غزلهای عاشقانه و سیاسی پرداخت. اما آنچه او را متمایز کرد، شعرهای صریح و بیپردهی سیاسی بود که در نقد استبداد، فساد، و بیعدالتی اجتماعی سروده میشد.
او در یکی از مشهورترین اشعارش میگوید:
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
و در شعر دیگری، با زبانی تند و صریح، میسراید:
هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت
آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت
🩸 شاعر لبدوخته
فرخی یزدی در دوران رضا شاه، بهسبب سرودن اشعار انتقادی، بارها زندانی شد. در یکی از بازداشتها، مأموران زندان دهان او را با نخ و سوزن دوختند تا دیگر شعر نگوید—و همین واقعه، لقب «شاعر لبدوخته» را برای او بهجا گذاشت.
در نهایت، در مهرماه ۱۳۱۸، او در زندان قصر با تزریق آمپول هوا به قتل رسید؛ مرگی که بسیاری آن را یکی از تلخترین جنایات سیاسی دوران پهلوی اول میدانند.
📰 روزنامهنگاری و مبارزه
فرخی یزدی سردبیر روزنامهی طوفان بود؛ نشریهای که با زبان تند و انتقادی، علیه استبداد و فساد قلم میزد. او همچنین در دورهی هفتم مجلس شورای ملی، بهعنوان نمایندهی مردم یزد انتخاب شد و در مجلس نیز صدای آزادیخواهیاش را بلند کرد.
🎯 میراث ادبی و سیاسی
- شعر فرخی، ترکیبیست از غزل عاشقانه، طنز سیاسی، و اعتراض اجتماعی
- او از معدود شاعرانیست که شعر را به سلاحی برای مبارزه بدل کرد
- مرگ او، نه پایان، بلکه آغاز تأثیرگذاریاش بر نسلهای بعدی روشنفکران و شاعران شد
- دیوان اشعارش، با مقدمهی حسین مکی، بارها منتشر شده و همچنان مورد توجه علاقهمندان به ادبیات مقاومت است