چرند و پرند

12.00

عنوان: چرند و پرند

نویسنده: علامه علی اکبر دهخدا

ناشر : باران خرد

موضوع: طنز فارسی، نثر فارسی

رده ی سنی: بزرگسال

جلد: سخت

تعداد صفحه: 135

 

تعداد:
مقایسه

توضیحات

چرند و پرند مجموعه نوشته‌های طنز اجتماعی و سیاسی علی‌اکبر دهخدا است که در قالب داستان‌کوتاه، اعلامیه، تلگراف، گزارش خبری و… نوشته شده‌است.

این نوشته‌ها در فاصله زمانی بین پیروزی انقلاب مشروطیت و شروع استبداد صغیر در در ۳۲ شماره هفته‌نامه صوراسرافیل به مدیریت جهانگیرخان شیرازی، و بعدتر در سه شماره صوراسرافیل که پس از شروع استبداد صغیر توسط دهخدا در سوییس چاپ شد، منتشر می‌شد.

نوشته‌های دهخدا در صوراسرافیل با نام‌های طنز دخو، خرمگس، سگ حسن دله، غلام گدا، آزادخان، آزادخان کرد کرندی، علی‌الهی، کمینه اسیرالجوار، دخو علیشاه، خادم الفقرا، دخو علی، رئیس انجمن لات و لوت‌ها، نخود همه آش، برهنه خوشحال، دمدمی، اویارقلی، و جناب ملااینک‌علی امضا شده‌است و این شخصیت‌ها در روایت‌ها حضور دارند.

کتاب چرند و پرند نوشته‌ی علی اکبر دهخدا، نقدی اجتماعی، سیاسی و مذهبی است که نسبت به جامعه امروزی بیان شده است.

علی اکبر دهخدا با همکاری میرزا جهان‌گیرخان و میرزا قاسم‌خان، روزنامه‌ی صوراسرافیل را منتشر کرد. این روزنامه از نشریات مهم صدر مشروطیت بود و در مبارزات آزادی خواهان تأثیر مهمی داشت. جذاب‌ترین بخش این روزنامه، یک ستون فکاهی تحت عنوان «چرند و پرند» بود که به قلم دهخدا و با امضای «دخو» نوشته می‌شد. سبک نگارش این مقالات توسط دهخدا، در ادبیات فارسی ایران بی‌سابقه بود. با این سبک، مکتب جدیدی در روزنامه‌نگاری و نثر فارسی معاصر پدید آمد.

در مقالات دهخدا در روزنامه‌ی صوراسرافیل، او با طعنه‌های زیرکانه و بیانی تمسخرآمیز، افراد و اقشاری را که سد راه پیشرفت جامعه بودند، مورد انتقاد قرار می‌داد. لذا مرتجعین آن زمان به شدت با انتشار روزنامه صوراسرافیل مخالف بودند. انتشار روزنامه‌ی صوراسرافیل، درست تا قبل از واقعه به توپ بستن مجلس و متواری شدن آزادی‌خواهان ادامه داشت. پس از تعطیل شدن مجلس شورای ملی در دوره‌ی محمدعلی شاه، میرزا جهان‌گیرخان به دستور محمدعلی شاه به قتل رسید و دهخدا با جمعی از آزادی‌خواهان به اروپا تبعید شدند.

دهخدا در شهر ایوردون سوئیس، 2 شماره از روزنامه‌ی صوراسرافیل را منتشر کرد و پس از مدتی از سوییس به استامبول ترکیه رفت و در آن شهر «روزنامه سروش» را منتشر کرد.

پس از خلع محمدعلی شاه از سلطنت، دهخدا به ایران بازگشت و نماینده‌ی مردم کرمان در مجلس شورای ملی دوم شد. او چندین سال ریاست مدرسه‌ علوم سیاسی و سپس دانشکده حقوق را به عهده داشت و یکی از اعضای برجسته‌ی فرهنگستان ایران بود.

بازگشت دهخدا به ایران هم‌زمان با آغاز مشروطیت بود. ابتدا به مدت شش ماه در اداره شوسه خراسان که در مقاطعه حسین‌ آقا امین‌الضرب بود، به‌عنوان معاون و مترجم مسیو دوبروک مهندس بلژیکی استخدام شد.

دهخدا از دست پروردگان شیخ هادی نجم‌آبادی محسوب می‌شود که در جنبش مشروطه نقشی مهم ایفا کرد. دهخدا در بیان خاطرات خود، «تربیت عقل» خویش را به شیخ هادی «طائب ثراۀ» نسبت داده و او را همراه دو مربی دیگر خود، «وجودی استثنایی» خوانده است.

در همین هنگام (شمسی 1285 1325 قمری)، میرزا جهان‌گیرخان شیرازی و میرزا قاسم‌خان تبریزی برای آغاز انتشار روزنامه صور اسرافیل که خود بنیان‌گذار آن بودند از او دعوت به همکاری کردند. دهخدا از ابتدا نویسنده اصلی در صور اسرافیل بود.

دانلود کتاب چرند و پرند - علی اکبر دهخدا

وی با نگارش مقاله‌های بند در روزنامه صور اسرافیل، در زمره مشروطه خواهان قرار گرفت. به همین سبب بود که او نیز مورد غضب محمدعلی شاه واقع شد و اگر کمک سفارت انگلستان در امان گرفتن برای او نبود، سرنوشتی چون همکارانش، می‌یافت.

نخستین شماره این روزنامه هفتگی پنج‌شنبه هفدهم ربیع‌الآخر 1325 قمری برابر هشتم خرداد 1286 و 30 مه 1907 در هشت صفحه در تهران منتشر شد. صوراسرافیل طی چهارده ماه بعدی با تعطیلی‌ها و توقیف‌هایی که دید جمعاً سی و دو شماره منتشر شد که تاریخ آخرین شماره بیستم جمادی‌الاولی 1326 بود. دهخدا در آغاز هر شماره روزنامه مقاله‌ای در زمینه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در پایان مقاله‌ای با عنوان چرند و پرند با نام مستعار می‌نوشت. سبک نگارش این مقالات در ادبیات فارسی بی‌سابقه بود و مکتب جدیدی را در روزنامه‌نگاری ایران و نثر فارسی معاصر پدیدآورد.

مهم‌ترین نام مستعار میرزا علی‌اکبر خان قزوینی در چرند و پرندش دخو بود. دخو مخفف کلمه دهخدا است، خطابی برای مردم ساده‌دل در قزوین، زادگاه پدر و اجداد نویسنده. البته دهخدا در اصل به معنی “کدخدا و خداوند و بزرگ ده” است.

برخی نوشته‌های دهخدا موجب اعتراض‌های شدید سنّت‌گرایان متعصب و طرفداران استبداد شد تا جایی که حتی حکم به تکفیر او دادند. مجلس چند بار راجع به نوشته‌های او به بحث و گفتگو پرداخت. در جلسه بیستم شعبان 1325 اسدالله میرزا به شکایت انجمن اتحادیه طلاب اشاره کرد. آقا سید محمد جعفر نماینده‌ای دیگر تصریح کرد که در شماره‌های 12 و 14 صور اسرافیل نوشته‌ای که به تکفیر انجامیده باشد، دیده نمی‌شود اما درمورد مطالب سیاسی باید وزارت علوم و معارف نظر دهد.

پس از یکی دو گفتار دیگر روزنامه به‌طور موقت توقیف شد. در این میان دهخدا نیز به مجلس احضار شد و توانست با منطق و استدلال و حاضرجوابی مخالفان را مجاب کند. البته دهخدا را از در پشتی مجلس خارج کردند زیرا برخی متعصبان مسلح با سلاح گرم، آماده حمله به او بودند.

سبک نگارش مرحوم دهخدا، در روزنامه‌نگاری و نقد موضوعات اجتماعی و سیاسی و نیز در این کتاب، سبکی جدید در زمان زندگی وی محسوب می‌شد. دهخدا توانست با این سبک نویسندگی، مخاطبین فراوانی به سوی افکار و اندیشه‌ی خود جلب کند. سبک نگارش نویسنده در این کتاب، از لحاظ واژگان مورد استفاده و آیین نگارش، تفاوت فراوانی با واژگان مورد استفاده و آیین نگارش امروزی دارد. بدیهی است که این تفاوت، ناشی از تکامل زبان فارسی در ابعاد مذکور می‌شود.

در بخشی از کتاب چرند و پرند می‌خوانیم:

برای آدم بدبخت از در و دیوار می‌بارد. چند روز پیش کاغذی از پستخانه رسید. باز کردیم دیدیم به زبان عربی نوشته شده. عربی را هم که غیر از آقایان علمای گرام هیچ‌کس نمی‌داند، چه کنیم چه نکنیم؛ آخرش عقلمان به این جا قد داد که ببریم خدمت آقا شیخ جلیل‌القدر فاضلی که با ما از قدیم‌ها دوست بود. بردیم، دادیم و خواهش کردیم از آقا که زحمت نباشد این را برای ما به فارسی ترجمه کن. آقا فرمود: حالا من مباحثه دارم، برو و عصری من ترجمه می‌کنم، می‌آورم اداره.

عصری آقا آمد. صورت ترجمه را داد به من، چنان که بعضی از آقایان مسبوق‌اند، من از اول یک کوره سوادی داشتم. اول قدری نگاه کردم، دیدم هیچ سر نمی‌افتم. عینک گذاشتم، دیدم سر نمی‌افتم. بردم دم آفتاب نگه‌ داشتم، دیدم سر نمی‌افتم. هرچه کردم، دیدم یک کلمه‌اش را سر نمی‌فهمم. مشهدی گرفت و یک قدری نگاه کرد و گفت: آقا! ما را دست‌ انداختی من زبان فارسی را هم به زحمت می‌خوانم، تو به من می‌گویی زبان عبری بخوان.

آقا فرمود: مؤمن زبان عبری کدام است؟ این اصلش به زبان عربی بود. کبلایی دخو داد به من فارسی ترجمه کردم. اویار قلی کمی مات به صورت آقا نگاه کرد و گفت: آقا اختیار دارید، راست است که ما عوام هستیم، اما ریشمان را در آسیاب سفید نکرده‌ایم. بنده خودم در جوانی کمی از زبان عبری سررشته داشته، این زبان عبری است.

آقا فرمود: مؤمن! زبان عبری کجا بود، این زبان فارسی است. اویارقلی گفت: مرا کشتید که این زبان عبری است. آقا فرمود: خیر زبان فارسی است. اویارقلی گفت: از دو گوش‌هایم التزام می‌دهم که این زبان عبری است. آقا فرمود: خیر تو نمی‌فهمی! این زبان فارسی است. دیدم الان است که اویارقلی به آقا بگوید شما خودتان نمی‌فهمید و آن وقت نزاع در بگیرد. گفتم: مشهدی! من و شما عوامیم، ما چه می‌فهمیم، آقا لابد علمش از ما زیادتر است و بهتر از ما می‌فهمد.

مشخصات، قیمت و خرید کتاب چرند پرند اثر علی اکبر دهخدا

بخشی دیگر از کتاب

دیروز از صبح تا ظهر در فکر بودیم که با چشم به راه بودن مشتری‌های صوراسرافیل درین نمره چه بنویسیم چه ننویسیم که خدا را خوش بیاید، عجب گیری افتادیم و سر پیری ریشمان را به دست عمر و زید دادیم که ول کن مسئله نیستند و دست از سر ما بر نمی‌دارند، لا اله الا الله، این آخر عمری چه گناهی کرده بودیم، این هم کارست که یک مرتبه در واز شد و از پشت پرده سر و کله جناب سگ حسن دله با یک مرد ناشناختی نمایان گردید.

بعد از تعارفات رسمی به سگ حسن دله گفتم آقا را نمی‌شناسم، سر گوشی به‌طوری که رفیقش نمی‌شنید گفت خیلی غریب است که هنوز یک همچو آدمی را نشناخته‌ای، امروز صبح نمی‌دانم به صورت کی نگاه کرده‌ای که بخت و اقبال بهت رو نموده که باید به زیارت ایشان برسی، من هر چه بخواهم تعریف او را بکنم هزار یکش را نگفته‌ام، همین‌قدر بدان تو نمیری فرزندام بمیرند، سبیلات را پازخم کفن کرده‌ام که در زیر گنبد کبود مثل و مانند ندارد، خیلی پر است یک دریا علم است، یک عالم کمال است، هر کتابی را از عربی و فارسی و ترکی و فرانسه و آلمانی و انگلیسی و روسی حتی زبان «سانسکریت» و چینی و ژاپونی و عبری چه می‌دونم هر زبونی که در دنیا متداول است همه را خوانده، و هیچ جایی در دنیا نمانده که ندیده باشد.

گوش‌هایش را می‌بینی باد کرده در سفری که با «… » به قطب شمال رفته سرما زده، هر کس که به عقلت برسد آدمی بوده و چیزی می‌فهمیده همه را دیده و پیششان درس خوانده، هر مرشد و پیر و خلیفه‌ای که در ایران و هندوستان است نزدشان سر سپرده و خدمت همشان جوز شکسته، الان یک سال و نیم بلکه دو سال تمام است که در جامع آدمیان شب و روز خدمت می‌کند.

در توضیح پشت کتاب از قول «ضیاء موحد» آمده است: «الحمدلله به خیر گذشت حالا که فکر می‌کنم می‌بینم واقعا چه آدم‌های باگذشتی بودند. نور به قبرشان ببارد. میرزا علی اکبر دهخدا را گذاشته بودند هرچه دلش می‌خواهد بنویسد. میرزا هم فرصت را غنیمت شمرده بود و چه حرف‌هایی که از خودش درنمی‌آورد.

مثلا می‌نوشت: در همه دنیا رسم است سال که به آخر رسید وقایع عمده آن سال را در یک کتاب نوشته انتشار دهند. من از وقایعی که آن مرحوم از خود درآورده، به علت تنگی جا، محض نمونه یکی را می‌آورم: و هم در این سال یک نفر شاگرد قونسولگری اسلامبول که بعدها نفت فروشی می‌کرد و چند دفعه ورشکست شده، به اسلامبول رفته، باز به تهران آمده، باز به اسلامبول مراجعه کرده، باز به تهران بازگشته و باز به اسلامبول رجوع کرده، آخرش از تبریز سر درآورده (اما نفهمیدم بعد چطور شد).

اگر فهمیده بودید باعث تعجب بود. این هم شد خبر؟ بقیه خبرهایش هم دست کمی از این ندارد. ولی چرا سری که درد نمی‌کند دستمال ببندیم. در جای دیگر هم، در همین چرند پرند خبر زیرا را از تبریز ظاهرا جعل کرده: بیست روز بود که مجاهدین از دو طرف سنگر بسته و با هم مشغول زد و خورد بودند باری ده بیست روز بود که دکان‌ها بسته بود.

ده بیست نفر هم از طرفین کشته شد. اما الحمدلله به خیر گذشت. در این نقل قول نقطه‌چین جای خالی جمله‌ای است که در نسخه چاپی من در واقع جمله نیست. حتما دوست فاضل آقای ولی‌الله درودیان در این چاپ شسته رفته، ضارب و مضروب را مثل بسیاری مجهولات دیگر معلوم خواهند کرد. خداوند عاقبت همه را ختم به خیر کند.»

 

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب چرند و پرند  در یوتیوب

2- معرفی کتاب چرند و پرند  در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

علی اکبر دهخدا

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چرند و پرند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.