مرگ نور

14.50

عنوان: مرگ نور

نویسنده: طاهر بن جلون

مترجم: بهمن یغمایی

ناشر: چشمه

موضوع: داستان فرانسه

رده ی سنی: بزرگسال

جلد: شومیز

تعداد صفحه: 237 ص

تعداد:
مقایسه

توضیحات

معرفی کتاب مرگ نور

رمان مرگ نور اثری از یک رمان نویس برنده ی جایزه ی گنکور است و داستانش در اردو گاه های کار اجباری واقع در بیابان های مراکش اتفاق می افتد. طاهر بن جلون در رمان مرگ نور که بلافاصله پس از انتشار به فروشی بالا دست یافت و مورد تحسین و تمجید منتقدین قرار گرفت، شرحی از اتفاقات واقعی و دلهره آور را به اثری داستانی تبدیل کرده است. رمان مرگ نور، داستان اردو گاه های کار اجباری را روایت می کند؛ زندان هایی در مراکش که پادشاه حسن دوم از آن ها برای حصر دشمنان سیاسی خود در سلول های زیرزمینی تنگ و تاریک استفاده می کرد. اسیران در این اردوگاه ها، فقط به اندازه ای غذا و آب دریافت می کردند که نه مرگشان فرا برسد و نه احساس زنده بودن کنند.

اوضاع به همین منوال می گذشت تا این که در سپتامبر 1991، رژیم حسن تحت فشار های بین المللی، مجبور به گشودن این دخمه های جهنمی شد. تعداد اندکی از جان به در بردگان [مردگانی متحرک که حدود سی سانتی متر از قدشان کوتاه شده بود] پس از ده ها سال از سلول های زیرزمینی بسیار کوچک خود بیرون می آیند. بن جلون، با پیگیری داستان یکی از این نجات یافتگان با زبانی بسیار ساده و صریح، رمانی شوکه کننده به مخاطب عرضه می کند؛ رمانی که مرز های نامحدود بی رحمی و ستم، و قدرت باورنکردنی اراده را به تصویر می کشد.

طاهر بن جلون، شاعر و نویسنده ی مراکشی است که به زبان فرانسه می نویسد و متولد اول دسامبر ۱۹۴۴ در شهر فاس در مراکش می باشد.از سال ۱۹۷۲ مقالات مختلفی از او در مجله ی لوموند به چاپ می رسد. بن جلون در سال ۱۹۷۵ موفق به دریافت دکترای روانشناسی اجتماعی شد و کتاب سلول انفرادی را براساس تجربیاتش به عنوان روان-درمانگر به نگارش درآورد. او در سال ۱۹۸۵ کتاب فرزند خاک را نوشت که برایش شهرت به همراه داشت و در سال ۱۹۸۷ با کتاب شب مقدس که دنباله ی کتاب فرزند خاک بود، برنده ی جایزه ی گنکور شد.
پی دی اف کتاب مرگ نور

قسمت هایی از کتاب مرگ نور

 ما مدفون شده بودیم. ما را زیر خاک کرده و سوراخ کوچکی برای تنفس باقی گذاشته بودند. اندازه ی سوراخ فقط در آن حد بود که حداقل هوای لازم برای نفس کشیدن تو بیاید، که آن قدر زنده باشیم و آن قدر در شب زندگی کنیم تا تاوان لازم را پس بدهیم. در این زندان، سرعت مرگ را طوری تنظیم کرده بودند که به آرامی بیاید سراغ مان، تفریح کنان بیاید و همه ی وقت آدم را به خود مشغول کند. وقت ما که دیگر آدم نبودیم و وقت آن هایی که هنوز ما را زیر نظر داشتند. در این شرایط از عقل چه کاری برمی آمد؟ امان از «کندی»! کندی، همان دشمن اصلی که پیراهن مرگ تن مان کرده و به زخم های ما آن قدر فرصت می دهد تا باز بمانند و خوب نشوند. کندی که قلب ما را با آهنگ دلپذیر آدم های نیمه مرده به تپش درمی آورد. گویا باید آرام آرام خاموش می شدیم. انگار شمعی دور از خود بودیم.

در شرایط سخت است که پیش پا افتاده ترین چیزها، خارق العاده و دوست داشتنی می شوند.

آموخته ام که هرگز در مورد شخصیت آدم ها قضاوت نکنم. چه حقی برای قضاوت دارم؟ من هم انسانی هستم شبیه بقیه ی انسان ها.

ما مدفون شده بودیم. ما را زیر خاك كرده و سوراخ كوچكی برای تنفس باقی گذاشته بودند. اندازه سوراخ فقط در آن حد بود كه حداقل هوای لازم برای نفس كشیدن تو بیاید، كه آنٌ‌قدر زنده باشیم و آن‌قدر در شب زندگی كنیم تا تاوان لازم را پس بدهیم. در این زندان، سرعت مرگ را طوری تنظیم كرده بودند كه به آرامی بیاید سراغ‌مان، تفریح‌كنان بیاید و همه وقت آدم را به خود مشغول كند.

کتاب های مرتبط

1-معرفی کتاب مرگ نور در یوتیوب

2- معرفی کتاب مرگ نور در آپارات

 

اطلاعات بیشتر

مترجم

نویسنده

طاهر بن جلون

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مرگ نور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.