سوختن در آب غرق شدن در آتش

16.00

عنوان: سوختن در آب غرق شدن در آتش

نویسنده: چارلز پوکفسکی

مترجم: پیمان خاکسار

ناشر: چشمه

موضوع: اشعار

رده ی سنی: بزرگسال

جلد: شومیز

تعداد صفحه: 188 ص

تعداد:
مقایسه

توضیحات

سوختن در آب غرق شدن در آتش گزیده اشعار چارلز بوکفسکی است که پیمان خاکسار به زیبایی آن را ترجمه کرده است. این مجموعه شعر چیزی در حدود ۸۰ شعر را شامل می شود. شعرهایی گاه خیلی کوتاه و گاه خیلی بلند. شعرهایی که به مسائل مختلفی اشاره می کنند و بعضی از آن ها مثل دیگر کتاب های بوکفسکی شرح حال خود او هستند.

در ابتدای کتاب این جمله از بوکفسکی آمده است:

فرق زندگی با هنر این است که هنر قابل تحمل تر است.

پیمان خاکسار در مقدمه کتاب خیلی کوتاه شرح حالی از زندگی بوکفسکی را بیان می کند و در قسمتی از مقدمه در مورد اشعار بوکفسکی می گوید:

اگر به نظرتان می رسد که بعضی بخش ها نثرگونه است دلیل این است که بوکفسکی از قافیه پردازی گریزان بود. تا این حد که کسی جرئت نداشت در برابر او حرف از قافیه بزند!

در آخر کتاب هم تکه هایی از سوال و جواب شان پن با چارلز بوکفسکی آورده شده است که به مخاطب کمک می کند افکار و عقیده های بوکفسکی را بشناسد و شعر های او را بهتر درک کند.

در قسمتی از این سوال و جواب چارلز بوکفسکی درباره شکسپیر می گوید:

غیرقابل خوندن و بیش از حد اهمیت داده شده. ولی هیچ کس نمی خواد چیزی در این باره بشنوه. کسی نمی تونه به معابد حمله کنه. شکسپیر در طول قرن ها دیگه جا افتاده. می تونی بگی فلانی بازیگر بدیه ولی هرگز نمی تونی بگی شکسپیر آشغاله.

پی دی اف کتاب سوختن در آب غرق شدن در آتش

شعر پس می خواهی نویسنده شوی از کتاب سوختن در آب غرق شدن در آتش

اگر علیرغم همه چیز
از درونت نمی شکفد
انجامش نده.
اگر ناخواسته از قلب و ذهن و دهان و دلت
بیرون نمی آید
انجامش نده.
اگر مجبوری ساعت‌ها بنشینی
و به صفحه‌ی کامپیوترت خیره شوی
یا پشت ماشین تحریرت قوز کنی
و دنبال کلمه بگردی
انجامش نده.
اگر دنبال پول و شهرتی
انجامش نده.
اگر دنبال جلب توجه زن‌هایی
انجامش نده.
اگر مجبوری بنشینی و بارها و بارها بازنویسی کنی
انجامش نده.
اگر حتی فکر کردن به نوشتن برایت کار شاقی است
انجامش نده.
اگر سعی می کنی که شبیه کس دیگری بنویسی
فراموشش کن.
اگر مجبوری صبر کنی تا از درونت بجوشد
بعد صبورانه دوباره به انتظار بنشینی
یا این‌که هرگز از درونت نمی‌جوشد
به فکر یک کار دیگر باش.
اگر مجبوری بار اول برای زنت
دوست دختر یا دوست پسرت
یا پدر و مادرت یا هرکس دیگر بخوانی
هنوز آمادگی‌اش را نداری.
مانند خیلی نویسنده‌های دیگر نباش
مانند هزاران آدمی که اسم خودشان را نویسنده گذاشته‌اند نباش
کند و خسته‌کننده و پرمدعا نباش
نگذار عشق به خود از پا درت بیاورد
کتابخانه‌های جهان از دست امثال تو
آن‌قدر خمیازه کشیده‌اند که خواب‌شان برده
خودت را به جمع آن‌ها اضافه نکن
این کار را نکن

مگر از این‌که روحت مثل موشک بیرون بیاید
یا ساکت ماندن به سمت دیوانگی، خودکشی یا جنایت بکشاندت
یا این‌که خورشید درونت
در حال سوزاندن وجودت است

زمانی که واقعا وقتش برسد
و یا اگر برگزیده باشی
خودش راهش را پیدا می‌کند
و تا وقتی که بمیری یا درونت بمیرد
کارش را ادامه می دهد

راه دیگری وجود ندارد
و هیچ‌وقت دیگر هم وجود نداشته است.

 

از طرف ناشر

چارلز بوکفسکی(1994ـ1920) از مادری آلمانی و پدری آمریکایی ـ لهستانی با نام اصلی هاینریش کارل بوکفسکی در آندرناخ آلمان متولد شد. بعد از سقوط اقتصاد آلمان بعد از جنگ جهانی اول پدر و مادرش به همراه او به امریکا مهاجرت کردند. پدر بوکفسکی بیشتر اوقات بی کار بود ولی هر روز کیف به دست از خانه خارج می شد تا خانواده اش متوجه بی کاری او نشوند. در نوجوانی مبتلا به آکنه شدیدی شد که تا پایان عمر او را آبله رو کرد.

بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان لوس آنجلس وارد کالج شهر لوس آنجلس شد و واحدهای هنر، روزنامه نگاری و ادبیات را گذراند. در بیست سالگی پدرش بعد از خواندن نوشته های بوکفسکی او را از خانه بیرون کرد و خانه به دوشی بوکفسکی آغاز شد. اولین نوشته اش در 24 سالگی در مجله قصه چاپ شد ولی آن قدر از فرایند انتشار آثارش دل زده شد که برای تقریباً 10 سال هیچ ننوشت.

بیشتر این زمان را در امریکا می چرخید و شغل های سطح پایین می پذیرفت و در اتاق های ارزان قیمت زندگی می کرد.

در اوایل دهه پنجاه بوکفسکی شغلی در اداره پست امریکا پیدا کرد ولی پس از سه سال رهایش کرد. در همین دوران نوشتن را دوباره شروع کرد. او همچنین نقاشی هم می کرد و کار تصویرسازی بعضی کتاب هایش را خود انجام می داد. در دهه ی شصت دوباره به اداره پست لوس آنجلس برگشت و برای بیش از ده سال در آن جا به عنوان نامه رسان ماندگار شد.

در سال 1963 اولین مجموعه شعر بوکفسکی به نام قلبم را در دستانش می گیرد با پشتیبانی مالی یکی از دوستانش منتشر شد. هر روز هم در ستونی از یک روزنامه زیرزمینی لوس آنجلس می نوشت. در سال 1969 مدیر انتشارات بلک سپرو به بوکفسکی قول داد که تا پایان عمر ماهیانه صد دلار به او بپردازد به این شرط که بوکفسکی از اداره پست استعفا بدهد و نویسنده ای تمام وقت شود. بوکفسکی پذیرفت و برای قدردانی، حتی پس از مشهور شدنش، تمام کتاب هایش را با همین انتشارات کوچک منتشر کرد.

در نامه ای درباره این تصمیمش نوشته است: دو راه داشتم، در اداره پست بمانم و دیوانه شوم یا بنویسم و گرسنگی بکشم. تصمیم گرفتم که گرسنگی بکشم. یک ماه بعد از استعفایش اولین رمانش را به نام اداره ی پست تمام کرد. بعد از این دوره بود که بوکفسکی مشهور شد.

البته بیشتر در اروپا. در سن 56 سالگی برای اولین بار از امریکا خارج شد و برای شرکت در مراسم بزرگداشتی به کانادا رفت. یک بار هم به خاطر دعوتی به اروپا سفر کرد. نظرش درباره سفر این بود: سفر جز دردسر و زحمت نیست. بوکفسکی پس از نوشتن هزاران شعر، صدها داستان کوتاه و شش رمان در اثر ابتلا به سرطان خون در 73 سالگی در کالیفرنیا درگذشت. مراسم تدفین او توسط راهبان بودایی انجام شد. روی سنگ قبرش حک شده: تلاش نکن.

آمریکایی که بوکفسکی در اشعار و داستان هایش تصویر می کند زمین تا آسمان با آن چیزی که در پس ذهن مان به عنوان سرزمین آرزوها ساخته اند تفاوت دارد. همان قدر پر از دورویی و فقر و تبعیض و فرصت طلبی که هر جای دیگر.

بوکفسکی همان قدر که زندگی را دوست داشت همان قدر هم از هر چیزی که زندگی را بیالاید متنفر بود. در جایی گفته: من به خوبی اعتقاد دارم. چیزی که درون مان وجود دارد و می تواند رشد کند. مثلا وقتی در جاده ای پر رفت و آمد غریبه ای به من راه می دهد تا رد شوم. قلبم گرم می شود.

این اولین بار است که مجموعه ای از اشعار بوکفسکی به فارسی منتشر می شود. اشعار این مجموعه از میان چندین کتاب بوکفسکی انتخاب و ترجمه شده است. اگر به نظرتان می رسد که بعضی بخش ها نثرگونه است دلیل این است که بوکفسکی از قافیه پردازی گریزان بود. تا این حد که کسی جرئت نداشت در برابر او حرف از قافیه بزند! سؤال و جواب بوکفسکی که در انتهای این کتاب آمده شناخت خوبی از شخصیت بوکفسکی دست می دهد. اگر قبل تر چیزی از بوکفسکی نخوانده اید توصیه می کنم که ابتدا سری به این سؤال و جواب بزنید.

نوشته‌های بوکوفسکی به شدت تحت تأثیر فضای لس آنجلس، شهری که در آن زندگی می‌کرد قرار گرفت. او اغلب به عنوان نویسندهٔ تأثیرگذارِ معاصر نام برده می‌شود و سبک او بارها مورد تقلید قرار گرفته‌است. بوکوفسکی، هزاران شعر، صدها داستان کوتاه، و ۶ رمان، و بیش از پنجاه کتاب نوشته و به چاپ رسانده‌است.

در کتاب «سوختن در آب، غرق شدن در آتش» نوشته ی چالز بوکفسکی می خوانیم:

تمام شدن

در مقبره ی یک اتاق

بدون سیگار یا شراب…

با یک حباب لامپ

و یک شکم برآمده

و موهای خاکستری

و شادی از داشتن یک اتاق

کتاب های مرتبط

1-معرفی کتاب سوختن در آب غرق شدن در آتش در یوتیوب

2- معرفی کتاب سوختن در آب غرق شدن در آتش در آپارات

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سوختن در آب غرق شدن در آتش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.