مرگ در میان ابرها

13.50

عنوان: مرگ در میان ابرها

نویسنده: آگاتا(میلر) کریستی

مترجم: محمدعلی ایزدی

ناشر: هرمس، کتاب های کارآگاه

موضوع: داستان های انگلیسی

رده سنی: بزرگسال

تعداد صفحات: 301

تعداد:
مقایسه

توضیحات

مرگ در میان ابرها رمانی دیگر از مجموعه داستان‌های کارآگاه پوآرو اثر آگاتا کریستی است که اولین بار تحت عنوان «death in the Air» در سال 1935 منتشر شد. عنوان این کتاب بعدها به «death in the clouds» تغییر پیدا کرد. بازرس جپ در این داستان کارآگاه پوآرو را همراهی می‌کند.

کتاب مرگ در میان ابرها

خانم مارپل، شرلوک هولمز، کارآگاه مگره، هرکول پوآرو. این نام‌ها نام‌های آشنایی برای خوانندگان داستان‌های جنایی‌اند. کارآگاه‌هایی جذاب که هرکدام شخصیت منحصربه‌فرد خود را دارند و از ویژگی‌های خاصشان برای حل معما استفاده می‌کنند. یکی از محبوب‌ترین و مشهورترین این کارآگاه‌ها هرکول پوآرو است. کارآگاه بلژیکی داستان‌های کریستی مردی است که همیشه جایی است که باید باشد. او از اورشلیم تا عراق و تا پروازی از پاریس به لندن به حل معما مشغول است. مرگ در میان ابرها یکی دیگر از داستان‌های پوآرو است، این بار هم می‌توانید با پوآرو همراه شوید تا پرده از رازی دیگر بردارد.

‌درباره‌ی کتاب مرگ در میان ابرها اثر آگاتا کریستی

مرگ در میان ابرها رمانی دیگر از مجموعه داستان‌های کارآگاه پوآرو اثر آگاتا کریستی است که اولین بار تحت عنوان «death in the Air» در سال 1935 منتشر شد. عنوان این کتاب بعدها به «death in the clouds» تغییر پیدا کرد. بازرس جپ در این داستان کارآگاه پوآرو را همراهی می‌کند.

داستان به این شکل آغاز می‌شود که پوآرو و ده نفر دیگر در قسمت عقبی پرواز پاریس به لندن نشسته‌ است. مادام ژیزل، تاجر بزرگ جیمز رایدر، دندانپزشک نورمن گیل، باستان‌شناس فرانسوی آرماند دوپونت و چند نفر دیگر مسافران این قسمت از هواپیما هستن. هنگام فرود یک مهماندار متوجه مرگ مادام ژیزل می‌شود. چند لحظه بعد پوآرو متوجه یک دارت سمی در کف هواپیما می‌شود که خانم ژیزل با آن به قتل رسیده است. پلیس نزدیک صندلی پوآرو یک دارت پرت کن پیدا می‌کند، پوآرو که از اینکه در این پرونده به او مظنون شده‌اند ناراحت است، تصمیم به حل پرونده می‌گیرد، قاتل یا از مهماندارهاست یا در میان مسافرین قسمت عقبی هواپیما؛ اما او چه کسی است؟

در این داستان نیز قتل با سم اتفاق افتاده است. شکلی از مرگ که کریستی به آن علاقه‌ی زیادی دارد و البته دانشش دراین‌باره نیز بسیار زیاد است. قتل‌هایی که او با سم ترتیب می‌دهد جزئیات جذابی دارند و علی‌رغم اینکه ردی از خونریزی و صحنه‌های دلخراش در آن‌ها وجود ندارد بسیار هولناک هستند.

مرگ در میان ابرها طرفداران بسیار زیادی دارد و به چندین و چند زبان مختلف برگردانده شده است. از روی این داستان اقتباس‌های مختلفی نیز انجام‌شده است و در سریال هرکول پوآرو قسمتی به این داستان تعلق‌گرفته است.

مرگ در میان ابرها 2

‌درباره‌ی آگاتا کریستی نویسنده‌ی کتاب مرگ در میان ابرها

آگاتا میلر که ما او را با نام خانوادگی همسر اولش کریستی می‌شناسیم یکی از مشهورترین نویسندگان قرن بیستم و مشهورترین زن نویسنده‌ی تاریخ است. او خالق جنایت‌هایی ساده و درعین‌حال پیچیده است و همین موضوع او را به پرفروش‌ترین جنایی‌نویس تاریخ و دومین نویسنده‌ی پرفروش تاریخ پس از شکسپیر تبدیل کرده است.

آگاتا کریستی از پدری آمریکایی و مادری انگلیسی در سال 1890 در انگلیس متولد شد. او برای تمام زندگی‌اش در انگلستان بود و هرگز تمایلی به داشتن پاسپورت آمریکایی نشان نداد.

آگاتا کریستی سال‌های جنگ جهانی اول را به‌عنوان نیروی داوطلب در پشت جبهه گذارند و سال 1914 بود که با همسرش آرچیبالد کریستی از اعضای ارتش سلطنتی انگلیس ازدواج کرد.

ازدواج آرچیبالد و آگاتا 14 سال بعد با خیانت آرچیبالد تمام شد و او دو سال بعد با باستان‌شناسی به نام مکس مالوان ازدواج کرد. هرچند ماکس مالوان بیش از ده سال از آگاتا کوچک‌تر بود اما آن‌ها رابطه‌ی خوبی باهم داشتند و به خاطر کار ماکس بیشتر نقاط دنیا به‌خصوص شرق را گشتند. این دو باهم ورزش‌هایی مانند موج‌سواری را یاد گرفتند و کریستی در کنار شوهرش به علاقه‌ی جدی دیگری که در زندگی داشت، یعنی نقاشی مشغول شد.

آگاتا که نوشتن را با داستان‌های عاشقانه آغاز کرده بود اولین داستان جنایی‌اش را سال 1920 منتشر کرد و پس از آن هر روز به شهرتش افزوده شد. کریستی در مجموع 66 داستان پلیسی نوشته است. از میان بهترین آثار این نویسنده می‌‎توان به کتاب‌های «کریسمس هرکول پوآرو»، «خانه کج»، «مرگ در تعطیلات»، «مرگ در قطار سریع‌السیر شرق» و نمایشنامه‌ی معروف «تله‌موش» که بیش از 23 هزار بار اجرا شده است، اشاره کرد.

آگاتا کریستی از ازدواج اولش یک فرزند داشت که سال 2004 درگذشت. تا آن زمان تمام درآمد کتاب‌های کریستی به او می‌رسید و پس از آن همچنان به خانواده‌ی کریستی تعلق می‌گیرد. آگاتا کریستی در 85 سالگی براثر مرگ طبیعی درگذشت. او اولین کسی است که جایزه‌ی استاداعظم انجمن جنایی‌نویسان آمریکا را دریافت کرده است.

ترجمه‌ی کتاب مرگ در میان ابرها به فارسی

کتاب‌های آگاتا کریستی در ایران هم مانند بقیه‌ی نقاط جهان توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است و در نتیجه ناشران و مترجمان مختلف  هم تلاش کرده‌اند آن‌ها را بهترین کیفیت در اختیار مخاطب فارسی زبان قرار دهند. محمدعلی ایزدی مرگ در میان ابرها را به فارسی برگردانده است و انتشارات هرمس سال 87 روانه‌ی بازار کتاب ایران کرده است.

چرا باید کتاب مرگ در میان ابرها را خواند؟

مرگ در میان ابرها یک داستان جذاب و سرگرم‌کننده است که می‎‌تواند چندساعتی شما را سرگرم کند. کریستی جنایت مرموز این کتاب را به‌قدری با جزئیات روی کاغذ آورده است که خواننده می‌تواند خودش را در فضای داستان و کنار پوآرو و دیگران تصور کند. داستان‌های کریستی علاوه بر جنایت‌های جذاب بازتاب زندگی مردم اروپا و دغدغه‌هایشان در قرن نوزده و بیست هم هست. مرگ در میان ابرها یکی دیگر از داستان‌های این نویسنده است که فضاسازی مخصوصی دارد و به‌شدت کنجکاوی خواننده را برمی‌انگیزد. این داستان خواننده را وادار می‌کند تلاش کند مانند پوآرو به همه‌چیز دقت کند و پایان داستان را حدس بزند. این کتاب جذاب مانند سایر داستان‌های کریستی برای هرکسی که می‌خواهد از یک داستان پلیسی لذت ببرد بسیار مناسب است.

‌در بخشی از کتاب مرگ در میان ابرها می‌خوانیم

بعد از رفتن تیبو آن سه نفر صندلی‌هایشان را کمی به هم نزدیک کردند. جپ در خودنویسش را برداشت و گفت:

– خب بیایید فکر کنیم و ببینیم چه‌کار باید بکنیم. در آن هواپیما یازده مسافر بودند؛ منظورم سالن عقب هواپیماست. فعلاً به سالن جلو کاری نداریم. یازده مسافر و مهماندار که جمعاً سیزده نفر می‌شوند. یکی از این افراد آن پیرزن بیچاره را کشته، بعضی از این مسافرها انگلیسی و برخی فرانسوی هستند. مسئولیت فرانسوی‌ها با آقای فورنیه و مسئولیت انگلیسی‌ها هم به عهده من است.

فورنیه گفت:

خانم ژیزل فقط به پاریس رفت‌وآمد نمی‌کرده. همین تابستان گذشته به چند شهر ساحلی فرانسه، مانند

دویل، لو پینه، ویمرو، سفرکرده و با مردم آنجا معاملاتی داشته. به‌علاوه به چندین شهر جنوبی از قبیل آنتیب و نیس هم مسافرت کرده بوده.

– به نکته مهمی اشاره کردی. الآن یادم آمد که یکی دو نفر از مسافرهای پرومتئوس درباره مسافرتشان به لوپینه صحبت می‌کردند. آن‌ها را هم نباید فراموش کنیم. ضمناً باید به محل وقوع قتل برویم و ببینیم کدام‌یک از مسافرها احتمالاً در موقعیتی بوده که می‌توانسته از لوله پرتاب بادی استفاده کند.

بعد، نقشه بزرگ سالن هواپیما را باز کرد و روی میز گذاشت:

-حالا می‌توانیم تک تک مسافرها را بررسی کنیم و احتمالات و یا حتی مهم‌تر از آن. امکانات را در نظر بگیریم تا شاید به سرنخی برسیم. پیش از هر چیز، پوآرو را از صورت مسافرها حذف و روی یازده نفر دیگر کار می‌کنیم.

پوآرو با ناراحتی سرش را تکان داد و گفت:

دوست عزیز شما آدم خوش‌بینی هستی و به همه اعتماد می‌کنی. این درست نیست. نباید به هیچ‌کس اعتماد

کنی؛ به هیچ‌کس، حتی به من.

جپ خندید و گفت:

-بسیار خوب. اگر دوست داشته باشی؛ تو را هم به‌حساب می‌آوریم. بعد. نوبت به مهماندارها می‌رسد. به عقیده من احتمال اينکه آن‌ها دست به چنین کاری زده باشند فوق‌العاده کم است. چون هر دو آدم‌های خوبی هستند. سابقه بدی ندارند و به نظر هم نمی‌رسد از آن‌هایی باشند که بتوانند از کسی وامی به مبلغ کلان بگیرند.

در بخش دیگری از کتاب مرگ در ابرها می‌خوانیم:

پوآرو که به مکالمه بین آن دو نفر گوش می‌کرد، گفت:
– کاغذهایی رو که در پایین پله‌ها و در جای امن بودن رو می‌گین خانم؟
– بله. درسته.
پوآرو لبخندی به او زد و گفت:
– اما اونجا که کاغذی وجود نداشت خانم. اونا کجا بودن؟
– اووم…
اون جای امن خیلی قدیمی شده بود موسیو. هیچ کسی نمی‌تونست اون رو باز کنه. در واقع کاغذها در جای دیگه نگهداری می‌شدن. توی اتاق خواب مادام ژیزل.
شاید…

خانم الیس سپس اندکی مکث کرد و با قدری تأمل ادامه داد:
– بله. مادام ژیزل به مشتریانش وانمود می‌کرد که کاغذها در پایین پله‌ها و در جای امن نگهداری می‌شن. اما در حقیقت، همه چیزها در اتاق خواب مادام ژیزل بودن.
– می‌تونین اتاق خواب ایشون رو به ما نشون بدین مادمازل؟
-البته. سپس آن دو مرد به همراه مادمازل گراندیر به اتاق خواب مقتول رفتند. خانم گراندیر یک صندوقچه را به آن‌ها نشان داد. در آن را باز کرد و گفت:
– کاغذها داخل این صندوقچه بودن. اونا داخل یک پاکت نامه بزرگ مهر و موم شده نگهداری می‌شدن.

فورنیر پرسید:
– سه روز پیش وقتی من از شما سوال کردم، شما به من گفتین هیچ چیز از این جریان نمی‌دونین!
– موسیو. شما از من پرسیدین کاغذهایی که باید در جای امن باشن کجا هستن. من هم به شما گفتم که اونا رو سوزوندم. و اون حرف درست بود. من چیزی خلاف واقعیت به شما نگفتم.
– اون کاغذها نباید سوزنده می‌شدن خانم.
– من فقط از دستورات اربابم اطاعت کردم.

فهرست مطالب کتاب

1. از پاریس به سمت کرایدون
2. کشف یک شئ عجیب
3. در فرودگاه کرایدون
4. بازجویی
5. بعد از بازجویی

 

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب گرسنگی در یوتیوب

2- معرفی کتاب گرسنگی  در آپارات

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

Show only reviews in فارسی (0)

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مرگ در میان ابرها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.