حلاج

17.00

عنوان: حلاج

نویسنده: علی میرفطروس

ناشر: ممنوعه

موضوع: حلاج

رده ی سنی: بزرگسال

جلد: شومیز

تعداد صفحه: 267 ص

تعداد:
مقایسه

توضیحات

حلاج اثر علی میرفطروس علاوه بر زندگی و شرح حال شخص حلاج به گزارش بخشی از تاریخ ایران که بهتر بگویم بخش تیره قرن دوم و سوم هجری است که کشورمان زیر استبداد و تیغ و ظلم خلفای عباسی و اموی بوده است.

و در جریان این استبداد شورش و قیام مردم که در زمانهای متفاوت انجام میشد و به ظلم و دیکتاتوری خلفا سرکوب میگشت. و البته نکته ای که در این کتاب با کتاب دیگری که پیرامون حلاج نوشته متفاوت بوده اینکه حلاج ملحد بوده است نه یک صوفی دو آتیشه که از عظش عشق به الله شعار انا الحق داد. و میگوید حلاج ادعای انسان خدایی نموده البته این برداشت من است شاید اشتباه متوجه شده باشم.


هرچند کل کتاب از ارجاع به کتاب‌های دیگه پره، اما باز هم من به صحیح و بی‌طرف بودن روایتش بدبینم. از طرف دیگه، تاریخ رو همیشه فاتحان می‌نویسن و شاید دلیل این بدبینی این باشه که اولین کتابی بود که از دید مردم مغلوب اون زمان خوندم، و احتمالا منابع منسجم و مشخصی از سرنوشت و حقیقت وضعیت اون‌ها وجود نداره
کتاب های زیادی تا کنون راجع به حلاج و زندگی حلاج نوشته شده است در این کتاب که چاپ اواخر دهه شصت است و کتابی است نه چندان قطور راجع به زندگ و شخصیت اجتماعی و فردی حلاج سخن گفته است.

نویسنده این کتاب که علی میرفطروس است سعی بر نوشتن عقاید حلاج با درک و شناخت خود و بقولی تفسیر خود از این شخصیت تاریخی است. جلد کتاب شومیز و اندازه کتاب رقعی است. این کتاب را نویسندگان دیگری چون هربرت نیز نوشته اند.

 

پی دی اف کتاب حلاج

لمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر
معرف به حسین بن منصور حلاج در سال دویست و چهل و چهار هجری در روستای تور که در نزدیکی سپیدار استان فارس بود چشم به جهان گشود.

وی در خوانواده ای زتشتی که به تازگی به دین اسلام روی اورده بودن پا به عرصه زندگی گذاشت خانواده او سنی مذهب بودنند.
منصور حلاج در دارالحفاظ شهر شروع به یادگیری و خواندن و نوشتن زبان فارسی و عربی کرد،
و در سن دوازده سالگی قران را از حفظ بود.

او برای درک بهتر مفاهیم و یادگیری علوم تصوف پیش، سهل بن عبدالله تستری رفت. و در محضر او کسب فیض کرد و خرفه پوش شد. او در دوران زندگیش سفرهای بسیاری رفت و فرازو فرودهای بسیار دید.
حلاج به خاطر عقایدش و برخی از نوشته هایش، دسته ای از حکما و علمای اسلامی با او به مخالفت برخاستند و او را کافر نامیدند و او چون صوفی بود و مریدانی نیز داشت تعالیمش را تکفیر کردن و اورا متحم به کفرگویی دانستند. و به او حکم ارتداد دادند.

سرانجام در بیست وچهارم ذیقعد سال سیصد و نه هجری به دستور خلفیه ابولفضل جعفر مقتدر حکم اعدامش صادر شد. و به شکل فجیهی بعد از شکنجه اورا به دار اویختند و قطع قطعه کردند و ان را در اتش سوزاندن و در نهر دجله ریختند. از جمله اثاری به جا مانده از او میتوان به
طواسین، الهیاکل، الکبریت الاحمر، نورالاصل، جسم الاکبر، جسم الاصغر، بستان المعرفه و دیوان اشعار یاد کرد…

کتاب های مرتبط

1-معرفی کتاب حلاج در یوتیوب

2- معرفی کتاب حلاج در آپارات

اطلاعات بیشتر

نویسنده

علی میرفطروس

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حلاج”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.