Blog

ویلیام بی

ویلیام بی (متولد: لندن ، انگلستان) یک هنرمند و طراح تجاری است که در خانه های مد مشهور از جمله ایسی میاکی و پاول اسمیت کار کرده است. او علاوه بر نوشتن کتابهای تصویری کودکان و کتابهای تخته ای، با یک اتومبیل ورزشی قدیمی مسابقه می دهد، یک اسکی باز بین المللی است و وقتی در خانه است، چمنزارها و علفزارهای خود را نگه می دارد. او در انگلیس زندگی می کند.

معرفی کتاب فلسفه ای برای زندگی نوشته ویلیام بی. اروین

فلسفه ای برای زندگی ترجمه کتابی با عنوان اصلی A Guide to the Good Life است که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد در سال ۲۰۰۹ منتشر شده. این کتاب درواقع معرفی جامع و کاملی است از مکتب رواقی و سبک زندگی بزرگان این مکتب و چگونگی مواجهه آنان با چالش‌های متعدد زندگی و در نهایت راهکار آن‌ها برای داشتن زندگی‌ای سرشار از آرامش.

بسیاری از نکات و آموزه‌های عنوان‌شده در کتاب بر اساس نقل‌قول‌ها و تعلیمات سه رواقی بزرگ یعنی سنکا (۴ ق.م – ۶۵ م)، اپیکتتوس (۵۰ – ۱۳۸ م) و مارکوس اورلیوس (۱۲۱ – ۱۸۰ م) نگاشته شده.

فلسفه رواقی بر آن است که رنج و ملالت را از زندگی ما فروشوید و ما را به چنان سطحی از آگاهی و فرزانگی رهنمون گردد که ناملایمات اجتناب‌ناپذیر زندگی خدشه‌ای بر آرامشمان وارد نکنند.

هدف اصلی این کتاب نیز آن است که به مخاطبان خود این مسئله را تبیین کند که ارزشمندترین مسئله در زندگی از دیدگاه رواقیون حصول و حفظ آرامش است.

آنان معتقدند حفظ آرامش آن چیزی است که می‌توان برای آن از همه چیز، ثروت باشد یا شهرت، در گذشت و برای دستیابی به این هدف غائی هم در بخش‌های مختلف کتاب مطالب متعددی ارائه شده که مطالعه آن برای من آموزنده و لذت‌بخش بود.

آرامشی که رواقیان در پی آن‌اند، حالتی است روان‌شناختی که در آن عواطف و احساسات منفی، مانند اضطراب، غصه و ترس به حداقل می‌رسند، در حالی که احساسات مثبت، به‌ویژه شادمانی، حداکثر می‌شوند.

فلسفه ای برای زندگی در واقع به ارائه راهکارهایی برای آنانی که می‌خواهند رواقی شوند اختصاص دارد.

کتاب ویلیام بی از چهار بخش تشکیل شده است:

در بخش اول در مورد فلسفه زندگی سخن گفته شده و تاریخچه‌ای از پیدایش مکتب رواقی و توضیحی مختصر از زندگی بزرگان و متقدمین این مکتب ارائه شده است.

بخش دوم فنون روان‌شناختی‌ای که رواقیان برای دستیابی به آرامش و حفظ آن عرضه کرده‌اند، تشریح شده؛ فنونی همچون تجسم منفی، دوگانگی کنترل، تقدیرگرایی، خویشتن‌داری و تأمل و نحوه به‌کارگیری آن‌ها در زندگی روزمره.

در بخش سوم کتاب،

اندرزهای رواقی که بهترین روش‌ها برای مواجهه با فشارهای زندگی روزمره هستند، مطرح می‌شود. اندرزهایی در خصوص وظایف انسانی، روابط اجتماعی، نحوه مواجهه با توهین دیگران، غصه، خشم و همچنین ارزش‌های شخصی، پیری و مرگ.

و در نهایت در بخش چهارم

و پایانی موارد و نکاتی در خصوص نحوه به‌کارگیری آموزه‌های رواقی در زندگی امروزی مطرح شده که مطالعه آن باعث خواهد شد با فراگیری این آموزه‌ها و به‌کارگیری عملی آن‌ها بنا بر ادعای نویسنده، زندگی‌ای سرشار از آرامش داشته باشیم.

در این بخش همچنین از مکتب رواقی در برابر نقدهای گوناگونی که از آن شده، دفاع و به ارزیابی دوباره روانشناسی به کار گرفته شده توسط رواقیون در پرتو یافته‌های علمی نو پرداخته شده است.

ویلیام بی در مقدمه کتاب مدعیست که این اثر را با این پرسش در ذهن خود نگاشته که: اگر بنا بود رواقیان دوران باستان کتاب راهنمایی برای مردمان سده بیست و یکم بنویسند – کتابی که ما را به زندگی نیک رهنمون شود – آن کتاب چگونه چیزی می‌شد؟

از این رو کتاب راهنمایی عملی، کاربردی و مفید برای بنا کردن یک زندگی بر مبنای آموزه‌های مکتب رواقی و با هدف دستیابی به بیشترین آرامش است و مطالعه آن برای افراد می‌تواند بسیار جذاب و آموزنده باشد.

 

در ادامه بخش‌هایی از کتاب را که می‌توانند تا حدودی نشانگر محتوای اصلی کتاب باشند، برایتان نقل می‌کنم.

ویلیام بی

بنا بر سخن سنکا، آنچه رواقیان در جستجوی آن هستند: «این است که ذهن چگونه می‌تواند همیشه خط‌مشی مطلوب و پایداری را دنبال کند، با خود بر سر مهر باشد و به اوضاع‌واحوال خود با خوشی بنگرد.»

ما انسان‌ها به جهت سیری‌ناپذیر بودنمان، بخش بزرگی از زندگی‌مان را در ناخشنودی می‌گذرانیم؛ بعد از تلاش زیاد برای به دست آوردن آنچه دوست داریم، معمولاً با به دست آوردن آن، اشتیاق خود را به آن از دست می‌دهیم.

به جای آن که احساس رضایت کنیم، کمی دچار ملالت می‌شویم و در پاسخ به این ملالت، چیزهای دیگری را که شاید بزرگ‌تر هم باشند، طلب می‌کنیم.

آسان‌ترین راه برای تحصیل خوشبختی این است که یاد بگیریم چیزهایی را که هم‌اینک در اختیار داریم، دوست بداریم.

رواقیان استدلال می‌کردند که بهترین شیوه برای حصول خرسندی این نیست که سخت کار کنیم تا به آنچه دلمان می‌خواهد برسیم، بلکه شایسته آن است که بیاموزیم با آنچه در اختیار داریم خوشحال و خوشبخت باشیم.

ما می‌توانیم روزگار خود را صرف آرزوی امکاناتی کنیم که اکنون نداریم، اما با این کار روزگار خود را با ناخرسندی سپری خواهیم کرد. در عوض اگر بتوانیم بیاموزیم که آنچه را هم‌اینک در اختیار داریم، بخواهیم، مجبور نخواهیم بود که برای ارضای امیالمان برای حصول خرسندی تلاش کنیم؛ آن‌ها از پیش محقق‌اند.

فلسفه رواقی در عین این که به ما می‌آموزند به آنچه داریم خرسند باشیم، پندمان می‌دهد که در زندگی در جستجوی چیزهای معینی باشیم.

مثلاً باید تلاش کنیم که انسان‌های بهتری شویم – به معنای باستانی کلمه، بافضیلت شویم.

سنکا هشدار می‌دهد که تعقیب لذت همانند تعقیب چهارپایی است درنده: اگر اسیر او شویم، به ما یورش می‌آورد و تکه‌تکه‌مان می‌کند.

یا با تشبیهی متفاوت می‌گوید که لذات شدید آن هنگام که شکارمان می‌شوند، تبدیل می‌شوند به شکارچیان ما؛ یعنی هر چه لذات بیشتری برگیریم، «سروران بیشتری برای خدمت کردن به آن‌ها» برگزیده‌ایم.

نوعاً همه ما دوست داریم که دیگران – دوستان، بستگان، همسایگان، همکاران و حتی غریبه‌ها – درباره ما خوب فکر کنند. از این رو کلی وقت و انرژی صرف می‌کنیم تا لباس‌های خوب بپوشیم، ماشین خوب سوار شویم، در خانه خوبی با همسایگان خوب زندگی کنیم و …

اما این تلاش‌ها با درجاتی از اضطراب و پریشانی همراه‌اند: می‌ترسیم که انتخاب‌های نادرستی داشته باشیم و دیگران درباره ما بد فکر کنند. از سوی دیگر، به لحاظ اجتماعی بهره‌مندی از لباس، خودرو و خانه دلخواه مستلزم کار و تلاش متناسب با آن است که امکان دارد ما را دچار تشویش و اضطراب سازد؛

و حتی اگر موفق شویم تحسین دیگران را برانگیزیم، احتمال دارد که آرامشمان با احساس کسانی که به اندازه ما موفق نیستند، مخدوش شود.

بهترین راه برای داشتن زندگی خوب رهایی از همه اشکال وظیفه است: به جای این که روزهای خود را صرف انجام دادن اموری کنیم که مجبور به انجام دادنشان هستیم؛ باید صرف انجام دادن اموری کنیم که خواستار آن‌هاییم.

سنکا هشدار می‌دهد که معایب مسری‌اند: آن‌ها خیلی سریع و بدون این که متوجهشان شویم، از کسانی که آن عیوب را دارند به کسانی که با چنین افرادی در تماس‌اند، سرایت می‌کنند.

علت این که خیلی چیزها برایمان غیرقابل تحمل می‌شوند این نیست که آن مسائل سخت و خشن‌اند، بلکه به این سبب است که ما نرم و شکننده‌ایم.

مردم عمدتاً به این سبب احساس خوشبختی نمی‌کنند که نمی‌دانند چه چیز ارزشمند است و در این باره سردرگم‌اند.

به دلیل این سردرگمی، روزگار را صرف جستجوی چیزهایی می‌کنند که به جای این که خوشحالشان کند، باعث اضطراب و تیره‌روزی‌شان می‌شود.

 

اپیکتتوس می‌گوید، اگر خواهان حفظ آزادی خود هستیم، باید در مواجهه با دیگران، درباره این که راجع به ما چه فکر می‌کنند، بی‌اعتنا باشیم.

به علاوه در این بی‌اعتنایی هم باید یکسان عمل کنیم، یعنی هم نسبت به تأیید و هم نسبت به تکذیبشان بی‌اعتنا باشیم. اپیکتتوس می‌گوید هنگامی که دیگران ما را تشویق و تأیید می‌کنند، عکس‌العمل مناسب خندیدن به آنان است.

کتاب های مرتبط ویلیام بی

1- معرفی آثار ویلیام بی در یوتیوب

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.

X