آدلاین ویرجینیا وولف

آدلاین ویرجینیا وولف (Adeline Virginia Woolf) بانوی رمان‌نویس، مقاله‌نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی بود که آثار برجسته‌ای چون خانم دالووی (۱۹۲۵)، به سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷) و اتاقی از آن خود (۱۹۲۹) را به رشته تحریر درآورده است. ویرجینیا وولف عمیقاً بر اکثریت نویسندگانی که پس از او به رمان پرداختند، تأثیر گذاشته است. او به عنوان مقاله‌نویس و منتقد دربارهٔ سرنوشت زنان هنرمند و آنهایی که از تنگناها و محدودیت زمان خود رنج برده‌اند، مقالات و انتقادات تاثیرگذار نوشته است.

ویرجینیا وولف در لندن متولد شد او سومین فرزند، در میان 2 پسر و 2 دختر پدر و مادرش بود. پدرش لسلی استفن منتقد، زندگی‌نامه‌نویس و پژوهشگر نامدار عصر ویکتوریا بود و مادرش جولیا استفن از زیبارویان مشهور زمان خود بود که در خانه‌اش محافل مشخص ادبی ترتیب می‌داد. کتابخانهٔ معظم و ذوق آفرین لسی استفن در خانه محل پرورش ذوق ادب ویرجینیا بود.

فرزندان استفن، ویرجینیا، وانسا، توبی و آدریان همگی با مراقبت پدر و و مادرشان در کوشش‌های فکری خود تشویق می‌شدند اما بیشترین تأثیر پدر بر ویرجینیا بود. طی دروس روزانه، پدرش به ویرجینیا می‌آموخت که چگونه مطالب را با همهٔ احساس خود بخواند و زیبائی نوشته‌ها را دریابد و تحسین کند. از پدرش آموخت که کلمات و عقاید نه فقط فوق‌العاده اهمیت دارند بلکه می‌توانند بی‌نهایت دلپذیر و افسون‌کننده باشند.

ویرجینیا مادرش را در کودکی از دست داد، از دست دادن ناگهانی مادرش در سیزده سالگی و به دنبال آن درگذشت خواهر ناتنی‌اش دو سال بعد منجر به اولین حمله از رشته حمله‌های عصبی ویرجینیا وولف شد. با وجود این بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱، موفق شد در دانشکده زنان کالج سلطنتی لندن درس‌هایی (گاه تا حد مدرک) در زبان یونانی، لاتین، آلمانی و تاریخ بگذراند که مقدمات آشنایی او را با بعضی از پیشگامان مدافع آموزش زنان مانند کلارا پیتر، جرج وار و لیلیان فیتفول فراهم کرد.

ویرجینیا پس از مرگ پدرش در ۲۲ سالگی‌اش (سال ۱۹۰۴)، بعد از آنکه توانست از زیر سلطه برادر ناتنی‌اش جورج داک‌ورت آزاد شود، استقلال تازه‌ای را تجربه کرد. برپایی جلسات بحث دوستانه همراه خواهرش ونسا، و برادرش توبی و دوستان آنها تجربه نو و روشنفکرانه‌ای برای آن‌ها بود.

در این جلسه‌ها سر و وضع و جنسیت افراد مهم نبود بلکه قدرت تفکر و استدلال آن‌ها بود که اهمیت داشت. علاوه بر این، ویرجینیا همراه خواهر و برادرش به سفر و کسب تجربه نیز می‌پرداخت. استقلال مالی ویرجینیا در جوانی و پیش از مشهور شدن، از طریق ارثیه مختصر پدرش، ارثیه برادرش، توبی که در سال ۱۹۰۶ بر اثر حصبه درگذشت و ارثیه عمه‌اش، کارولاین امیلیا استیون (که در کتاب اتاقی از آن خود بدان اشاره کرده است) به دست آمد.

ویرجینیا در سال ۱۹۱۲ با لئونارد وولف کارمند پیشین اداره دولتی سیلان و دوست قدیمی برادرش ازدواج کرد و همراه با همسرش انتشارات هوکارث را در سال ۱۹۱۷ برپا کردند؛ انتشاراتی که آثار نویسندگان جوان و گمنام آن هنگام (از جمله کاترین منسفیلد و تی. اس. الیوت) را منتشر کرد.

ویرجینیا وولف نویسنده رمان‌های تجربی است که سعی در تشریح واقعیت‌های درونی انسان دارد. نظرات فمینیستی وی که از روح حساس و انتقادی او سرچشمه گرفته، در دهه ششم قرن بیستم تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد. ویرجینیا وولف در نگارش از سبک سیال ذهن بهره گرفته است.

کتاب اتاقی از آن خود وولف در کلاس‌های آیین نگارش پایه‌های مختلف تحصیلی دانشگاهی تدریس می‌شود. علاوه بر اهمیت شیوه نگارشی آن، این کتاب ویژگی‌های نثر مدرنیستی را در مقاله‌نویسی وارد کرده و سبک جدیدی ایجاد کرده است. گذشته از این، اتاقی ازآن خود را شکل دهنده جریان نظری فمینیستی و به طور خاص نقد ادبی فمینیستی می‌دانند.

جملات برگزیده آدلاین ویرجینیا وولف:

– اگر حقیقت را در مورد خود نگویید، نمی‌توانید آن را درباره دیگران بیان کنید.
– چرا زنان برای مردان خیلی بیشتر از مردان برای زنان جذابند؟
– زن در بزرگ‌ترین بخش از تاریخ گم‌نام بوده است.
– بزرگان هیچ‌گاه در قبال آن‌چه انجام می‌دهند، مسئول نیستند.
– گذشته هر کس همچون صفحه‌های کتابی که از حفظ می‌داند، او را دربرمی‌گیرد و دوستانش تنها می‌توانند سرتیترها را بخوانند.
– من به عنوان یک زن وطنی ندارم، سرزمین منِ زن تمام دنیا است.

کتاب‌های آدلاین ویرجینیا وولف:

سفر به بیرون
شب و روز
اتاق جیکوب
خانم دالووی
به سوی فانوس دریایی
اورلاندو
امواج (خیزاب‌ها)
فلاش
سال‌ها
بین دو پرده نمایش
اتاقی از آن خود
سه گینی

رهایی

ویرجینیا وولف در گذار از عصر «زنان فرشته گون خانه دار» به دوران «بیداری زنان» زندگی می کرد: گذر از پایان دوره ی ویکتوریایی به عصر مدرن. او نویسنده ای بود که کلمات را به منظور بیان هیجان، درد، زیبایی و وحشت از عصر مدرن به کار می گرفت.

ویرجینیا در سال 1882 به دنیا آمد. او زنی توانا و پرشهامت بود که چون قایقرانی بی ادعا، آثارش را بر امواج پر تلاطم ادبیات قرن نوزدهم سوار کرد. وولف، به درستی جایگاه خود را به عنوان نویسنده ای مدرنیست دریافته بود.

ازدواج آدلاین ویرجینیا وولف

ویرجینیا در سال ۱۹۱۲ با لئونارد وولف کارمند پیشین اداره دولتی سیلان و دوست قدیمی برادرش ازدواج کرد و همراه با همسرش انتشارات هوکارث را در سال ۱۹۱۷ برپا کردند؛ انتشاراتی که آثار نویسندگان جوان و گمنام آن هنگام (از جمله کاترین منسفیلد و تی. اس. الیوت) را منتشر کرد.

 

سبک نویسندگی آدلاین ویرجینیا وولف

ویرجینیا وولف نویسنده رمان‌های تجربی است که سعی در تشریح واقعیت‌های درونی انسان دارد. نظرات فمینیستی وی که از روح حساس و انتقادی او سرچشمه گرفته، در دهه ششم قرن بیستم تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد. ویرجینیا وولف در نگارش از سبک سیال ذهن بهره گرفته است.

کتاب اتاقی از آن خود وولف در کلاس‌های آیین نگارش پایه‌های مختلف تحصیلی دانشگاهی تدریس می‌شود. علاوه بر اهمیت شیوه نگارشی آن، این کتاب ویژگی‌های نثر مدرنیستی را در مقاله‌نویسی وارد کرده و سبک جدیدی ایجاد کرده است. گذشته از این، اتاقی ازآن خود را شکل دهنده جریان نظری فمینیستی و به طور خاص نقد ادبی فمینیستی می‌دانند.

خودکشی و مرگ آدلاین ویرجینیا وولف

ویرجینیا وولف طی جنگ‌های جهانی اول و دوم بسیاری از دوستان خود را از دست داد که باعث افسردگی شدید او شد و در نهایت در تاریخ (۲۸ مارس ۱۹۴۱) پس از اتمام آخرین رمان خود به نام بین دو پرده نمایش، خسته و رنجور از وقایع جنگ جهانی دوم و تحت تأثیر روحیه حساس و شکننده خود، با جیب‌های پر از سنگ به «رودخانه اوز» در «رادمال» رفت و خود را غرق کرد.

 

او در آخرین یادداشت خود برای همسرش نوشت:

عزیزترین، تردیدی ندارم که دوباره دچار جنون شده‌ام. احساس می‌کنم که نمی‌توانیم یکی دیگر از این دوره‌های وحشتناک را از سر بگذرانیم؛ و این بار بهبودی نخواهم یافت. شروع به شنیدن صداهایی کرده‌ام و نمی‌توانم تمرکز کنم؛ بنابراین کاری را می‌کنم که به گمانم بهترین کار ممکن است. بهترین شادی ممکن را تو در اختیارم گذاشته‌ای. هرآنچه می‌توان بود برایم بوده‌ای. گمان نمی‌کنم تا پیش از شروع این بیماری وحشتناک هیچ دو نفری می‌توانستند از این شادتر باشند.

 

بیش از این توان مبارزه ندارم. می‌دانم که دارم زندگی‌ات را تباه می‌کنم، می‌دانم که بدون من می‌توانی کار کنی؛ و می‌دانم که خواهی کرد. می‌بینی؟ حتی نمی‌توانم این را هم درست بنویسم. نمی‌توانم چیزی بخوانم. می‌خواهم بگویم همه شادی زندگی‌ام را مدیون توأم. تو با همه چیز من ساخته‌ای و به طرزی باورنکردنی نسبت به من مهربان بوده‌ای. همه چیز جز اطمینان به نیکی تو مرا ترک گفته‌است. دیگر نمی‌توانم به تباه کردن زندگی‌ات ادامه دهم. گمان نمی‌کنم هیچ دونفری بتوانند آنقدر که ما شاد بوده‌ایم شاد باشند.

 

نخستین زندگی نامه‌نویس رسمی وولف خواهرزاده‌اش، کوئنتین بل است که گذشته از ویژگی‌های مثبت، چهره‌ای نیمه‌اشرافی و پریشان از او ترسیم کرده‌است. در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ پژوهشگران مختلفی دربارهٔ وولف نوشتند و به تدریج هم تصویر واقع‌بینانه‌تر و متعادل‌تری از وولف به وجود آمد و هم به اهمیت سبک و فلسفه او در ادبیات و نیز نقد فمینیستی پرداخته شد. جین مارکوس از پژوهشگرانی است که دربارهٔ سبک ویرجینیا وولف کتاب نوشته است. او ویرجینیا وولف را سیاسی سرسخت و مبارز می‌داند و استدلال می‌کند وولف با آگاهی ای که به طبقه اجتماعی و تأثیر آن بر رشد فردی داشته، نباید نخبه‌گرا محسوب شود.

زندگی در لندن و نخستین زخم های روانی

ویرجینیا وولف در لندن به دنیا آمد. پدرش نویسنده و کوهنوردی مشهور و مادرش، مدلی شناخته شده در نقاشی و عکاسی بود. خانواده ی او، همواره میزبان مهم ترین و تأثیرگذارترین اعضای جامعه ی ادبی ویکتوریایی بودند. ویرجینیا به این مشاهیر بزرگ بدبین بود و طمطراق و کوته فکری آن ها را به دیده ی حقارت می نگریست. وولف و خواهرش، بر خلاف برادرانشان، از حق رفتن به دانشگاه کمبریج محروم بودند.

به همین دلیل، مخفیانه از اتاق مطالعه ی پدرشان برای خود، سواد و دانش می دزدیدند.
ویرجینیا در 13 سالگی مادرش را از دست داد و نخستین فروپاشی روانی او از همین زمان آغاز شد. او توسط برادر ناتنی اش، جورج داک‌ورث، مورد آزار و اذیت جنسی قرار می گرفت و این زخم های روانی تا پایان عمر مثل خوره، روح او را آهسته آهسته می خورد و می تراشید.

پیمودن راه های افتخار

علیرغم دست و پنجه نرم کردن با بیماری، ویرجینیا وولف به خبرنگار و رمان نویسی موفق تبدیل شد. او شخصیت مرکزی گروه «بلومزبری» بود که افرادی چون «جان مینارد کینز» (اقتصاددان)، «ای. ام. فورستر» (نويسنده) و «لیتون استراچی» (منتقد ادبى) از اعضای آن بودند. ویرجینیا با «لئونارد وولف»، نویسنده و خبرنگاری از اعضای گروه بلومزبری، ازدواج کرد. او و لئونارد، دفتر نشر خانگی کوچکی به راه انداختند و آن را «هوگارث پِرِس» (The Hogarth Press) نامیدند.

بدین ترتیب، کتاب ها، داغ داغ در اتاق ناهارخوری خانه شان منتشر می شدند. زمانی که هیچ ناشری حاضر به چاپ آثار وولف نمی شد، از طریق همین انتشارات، رمان های رادیکال و مقالات سیاسی این بانوی جوان به چاپ می رسید. این انتشارات، همچنین، اولین نسخه ی کامل از آثار «فروید» (پدر علم روانکاوی) را به زبان انگلیسی تولید کرد. در بازه ی کوتاه چهارساله بین جنگ جهانی اول و دوم، وولف سه اثر مشهور خود را نوشت: «خانم دلوی» (1925)، «به سوی فانوس دریایی» (1927) و «اتاقی از آن خود» (1929).

فراز و فرودهای زندگی آدلاین ویرجینیا وولف

زندگی برای همه ی ما فراز و نشیب های زیادی دارد. این اصل در مورد زندگی نویسنده ی مشهوری چون ویرجینیا وولف نیز صادق است.

زندگی وولف با تراژدی گره خورده بود: مورد اذیت و آزار قرار گرفتن در کودکی توسط برادر ناتنی، مرگ غیرمنتظره ی مادر در 13 سالگی و به دنبال آن مرگ خواهرخوانده و برادرش، فروپاشی های روانی، تلاش های ناکام برای خودکشی و مبارزه با اختلال دوقطبی و آنورکسیا.

(«دوقطبی»، نوعی اختلال خلقی است که در آن، بیمار دچار تغییرات شدید خلق می شود. از این بیماری به عنوان «افسردگی-شیدایی» نیز نام می برند چرا که فرد، در دوره های متناوب با تجربه ی افسردگی درگیر شده و بلافاصله، این افسردگی به شادی و سرخوشی بیش از اندازه تبدیل می شود. «آنورکسیا» یا بی اشتهایی عصبی، اختلالی روحی است که به اختلال غذایی منجر شده و افراد مبتلا به آن، خود را مجبور به تحمل گرسنگی می ‌کنند.)

با وجود همه ی این دشواری ها، وولف به قهرمان زندگی خودش تبدیل شد؛ قهرمانی که از خود میراث ادبی ماندگاری بر جای گذاشت. او این موفقیت ها را مدیون پایداری، انعطاف پذیری و روح خلاقش بود. ویرجینیا وولف یکی از پیشگامان مدرنیسم در قرن بیستم است. نویسنده ای پرکار که در دوران حرفه ای نویسندگی اش، 9 رمان، 3 زندگی نامه، تعداد زیادی داستان کوتاه، مقاله، نامه و آثار غیرداستانی را به یادگار گذاشته است؛ آثاری که هر یک از آن ها، نماینده ی رنگی از رنگین کمان زندگی انسان هستند: از تاریخ و سیاست گرفته تا هنر و فمینیسم.

در این بخش، می خواهیم به لحظاتی از زندگی وولف بپردازیم که هر یک، دربردارنده ی وجهی از شخصیت این بانوی بی همتا هستند:

1.ویرجینیا از همان کودکی قصه گو بود و داستان سرایی، روح معصومانه ی کودکی اش را نوازش می کرد. او معمولاً شب ها قبل از خواب برای بچه های دیگر قصه هایی تعریف می کرد؛ داستان هایی درباره ی همسایه هایشان.

2.وولف کودکی خوشحال و بسیار شوخ طبع بود. ویرجینیای خردسال با خنده هایی از ته دل، معلم موسیقی کودکی اش را عصبانی می کرد، چون باور داشت معنی کریسمس آن است که به صلیب کشیده شدن مسیح را جشن بگیرند و سوگواری برای او بی معناست. البته ناگفته نماند که معلم هم این حرف های او را به پای بی احترامی به عقاید و مقدسات می گذاشت و او را از اتاق بیرون می کرد!

3. او برای قلم، احترام ویژه ای قائل بود و حتی پیش از نوجوانی، همیشه قلم های متفاوتی را به صف می کرد تا از میانشان یکی را انتخاب کند. معیار انتخاب قلم این بود: کدام یک از آن ها بیشتر می تواند برای نوشتن الهام بخش باشد؟

4.وولف پس از ازدواج با شوهرش لئونارد، تصمیم گرفت مهارت هایش در کارهای خانه را با ثبت نام در کلاس آشپزی تقویت کند. اما اوضاع چندان خوب پیش نرفت چون حلقه ی ازدواجش در ظرف دسر افتاد و به همراه پودینگ سِرو شد!

5. او به پیاده روی علاقه ی خاصی داشت. گاهی این برنامه به سفری کوتاه تبدیل می شد و وولف حدود 8 مایل (12 کیلومتر) راه می رفت. بالا رفتن از تپه ها و پریدن از روی نرده ها از تفریحات وولف بود.

6.ویرجینیا وولف یک صلح طلب تمام عیار بود.

7.حیوان خانگی وولف و همسرش، میمونی به نام «میتز» بود.

8.او به هنگام نوشتن رمانی تجربی (Experimental) به نام «موج ها»، به بتهوون گوش می داد. این کتاب درباره ی شش شخصیت (یا در اصل، شش ساز) است. وولف، هر انسان را یک ساز در سمفونی زندگی در نظر می گیرد. تک گویی های بلند انسان ها در این کتاب مانند منحنی ‌هایی از صوت به دنبال هم قرار می ‌گیرند و گاه یکدیگر را قطع می کنند.

9.وولف در 59 سالگی، به زندگی اش خاتمه داد. او همیشه با همسرش رابطه ی عاشقانه ای داشت و او را ناجی خود در تاریک ترین روزهای زندگی اش می دانست. او در مارس 1941 برای شوهرش این نامه ی خداحافظی را به جا گذاشت:

می‌ خواهم بگویم همه‌ی خوشبختی زندگی‌ ام را مدیون تو هستم. تو صبورانه با من مدارا کرده‌ ای و بیش از اندازه خوب هستی. فکر نمی ‌کنم هیچ دو نفری خوشبخت تر از من و تو بوده باشند.

کتاب های مرتبط

1- معرفی کتاب جنس ضعیف در یوتیوب

2- معرفی کتاب جنس ضعیف در آپارات

Leave a Reply

Your email address will not be published.