ویکتور فرانکل
ویکتور فرانکل
ویکتور امیل فرانکل (به آلمانی: Viktor Frankl) (زادهٔ ۲۶ مارس ۱۹۰۵ – درگذشتهٔ ۲ سپتامبر ۱۹۹۷) روانپزشک و عصبشناس اتریشی و پدیدآورندهٔ معنادرمانی (لوگوتِراپی) بود.
معروفترین کتاب او، انسان در جستجوی معنا، روایت تجربیات او در دوران فاجعهباری است که بهعنوان یک یهودی در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی حضور داشت و در خلال آن، او به اهمیت معنای زندگی برای انسان در سختترین شرایط میپردازد.
زندگی
ویکتور فرانکل در ۱۹۰۵ در وین بهدنیا آمد. در دوران دبیرستان او مشتاقانه آرای فیلسوفان طبیعی را مطالعه میکرد و در سخنرانیهای مربوط به روانشناسی عمومی شرکت میکرد.
در همین دوره او با روانکاوی آشنا شد. فرانکل در ۱۶ سالگی مکاتباتش را با فروید آغاز کرد و یکی از دستنوشتههایش را در حیطهٔ روانکاوی برای او فرستاد که این دستنوشته سه سال بعد در نشریهٔ بینالمللی روانکاوی چاپ شد.
فرانکل یک سال بعد، فروید را ملاقات کرد اما به مرور زمان، گرایشهای نظریاش به آرای آلفرد آدلر نزدیکتر شده بود. او در سال ۱۹۲۵ مقالهای را در نشریهٔ بینالمللی روانشناسی فردی منتشر کرد و در آن با تمرکز بر مفاهیم معنا و ارزش به بررسی تفاوتهای فلسفه و روانشناسی پرداخت.
بین سالهای ۱۹۳۰ و ۱۹۳۸ فرانکل در بیمارستان روانی وین به عنوان رئیس بخش خودکشی زنان مشغول به کار شد و در سال ۱۹۳۸ که آلمان به اتریش حمله کرد، او بهطور خصوصی کارش را به عنوان عصبشناس و روانپزشک شروع کرده بود.
او در ۱۹۴۹ از دو دانشگاه وین و آدیتشنالی موفق به گرفتن درجهٔ دکترای اعصاب و روان شد. در ضمن او از ۱۲۰ دانشگاه در سراسر جهان دکترای افتخاری گرفت.
فرانکل به علت یهودی بودن در سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ به وسیله نازیها ابتدا در اردوگاه آشویتس و سپس در اردوگاه کار اجباری داخائو زندانی شد. تجارب او در این اردوگاهها موجب شد مکتب جدیدی را در روانشناسی بنیانگذاری کند که معنادرمانی یا لوگوتراپی نامیده میشود.
او پس از پایان جنگ جهانی دوم ریاست بخش اعصاب بیمارستانی در وین را به عهده گرفت و به مقام استادی دانشگاه در رشتهٔ عصبشناسی و روانپزشکی نایل آمد.
در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ استاد دانشگاه بیناللملی سن دیگو بود و نظریه معنا درمانیاش در میان روانشناسان و روانپزشکان پیروان زیادی دارد.
فرانکل در سپتامبر ۱۹۹۷ در سن ۹۲ سالگی در وین درگذشت.
اردوگاه بیگاری
فرانکل در جنگ جهانی دوم زمانی که یهودیان و کمونیستها و همجنسگرایان توسط حکومت نازی در آلمان که اتریش نیز به آن الحاق شده بود روانهٔ ارودگاههای کار اجباری میشدند در سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ در آشویتس و داخائو زندانی بود نامزدش هرگز پیدا نشد و ظاهراً جزو قربانیان این اردوگاهها بود.
ویکتور در کتاب خاطرات خود و در کتاب انسان در جستجوی معنا بارها تأکید میکند که بازنویسی کتاب لوگوتراپی انگیزه زنده ماندن او بود.
این کتاب را که در مورد نظریه اش دربارهٔ معناجویی و معنا درمانی بود در دستگیری وی در اردوگاه به همراه همه لباسهایش از او گرفتند.
او با این نظریه توانست خود را در بدترین شرایط اردوگاه حفظ کند و نجات یابد. در واقع نظریه خود را خود تجربه کرد و میتوان گفت که این نظریه از بوته آزمایش توسط خود او گذشتهاست.
هر چند خود او در کتاب انسان در جستجوی معنا مینویسد: «ما که از بخت خوب یا حسن اتفاق یا معجزه – یا هر آنچه که شما نامش مینهید- از این اردوگاهها بازگشتهایم، خوب میدانیم که بهترینهای ما برنگشتند.»
دیدگاهها
فرانکل اگزیستانسیالیسم (پیروان اصالت وجود، هستیگرا) بود. او واژه «هستی نژندی» را در مورد اختلال عاطفی ابداع کرد و اختلال عاطفی را حاصل عدم توانایی فرد در یافتن معنا برای زندگی میدانست.
به نظر فرانکل آزادی به معنای رهایی از سه چیز است: ۱ـ غریزهها ۲ـ خویها و عادتها ۳ـ محیط در زمینهٔ نظریه شخصیت فرانکل معتقد است، در آدمی انگیزهای بنیادی وجود دارد و آن «ارادهٔ معطوف به معنا»است.
مکتب روانشناسی لوگوتراپی یا معنا درمانی که ویکتور فرانکل بنا نهاد امروز یکی از مکاتب مطرح روانشناسی در جهان است.
اختلاف دیدگاه فرانکل با دیگران
اختلاف با فروید
فروید روان نژندی را حاصل سرکوبی کششهای غریزی میداند که فراخود به خود و در نتیجه به نهاد تحمیل کردهاست. در حالی که فرانکل این را کافی نمیداند و تعارضات روانی را تنها دلیل رواننژندی نمیشمارد.
اختلاف با آدلر
آلفرد آدلر رواننژندی را نتیجهٔ محدودیت «من» در برابر حس مسئولیت بیان میکند. روانشناسی فردی آدلر از انگیزهٔ «تلاش برای برتری» سخن میگوید. اما فرانکل انسان بودن را «آگاه بودن» و «مسئول بودن» و در جستجوی معنایی برای زندگی بودن میداند و در واقع دو مکتب فرویدی و آدلری را مکمل هم میشمارد.
رویکرد و نظریه ویکتور فرانکل: لوگوتراپی
فرانکل از تجربیات اسارت خود در اردوگاههای کار اجباری استفاده کرد تا نظریه معنادرمانی خود را توسعه دهد؛ نظریهای که گاه آن را «مکتب سوم رواندرمانی وین» هم مینامیدند. چرا که ویکتور فرانکل پس از زیگموند فروید و آلفرد آدلر آمده بود. او بیشتر دوران کار حرفهای خود را به مطالعه مکتب اگزیستانسیال اختصاص داد.
لوگوتراپی فرانکل مبتنی بر نظریات سورن کیرکگور نظریهپردازی شده است. او از فلسفه کیرکگور استفاده کرد و به این استدلال رسید که انگیزه اولیه در زندگی جستجوی معناست و نه انگیزه جنسی یا لذت، به زعم فروید، یا قدرت، به زعم نیچه و آدلر. به نظر میرسد معنادرمانی فرانکل شکلی از درمان وجودی است که تأکید آن بر یافتن معنا در هر کاری است.
اختلاف با رفتار درمانگران
فرانکل اعتقاد دارد چون رفتار درمانگران آدمی را مانند حیوانان و به صورت ماشین فیزیولوژی تحلیل میکنند اختیار و انتخاب را در انسان نادیده میگیرند اما در لوگوتراپی به بعد معنوی انسان اهمیت داده میشود.
آثار
- ۱۹۵۵، پزشک و روح به انگلیسی ترجمه و منتشر شد. در سال ۱۳۷۷ انتشارات درسااین کتاب را با ترجمهٔ فرخ سیف بهزاد منتشر کرد.
- ۱۹۴۶، انسان در جستجوی معنا، معنا درمانی چیست؟، «کتاب انسان در جستجوی معنی ویکتور فرانکل را اکبر معارفی در سال ۱۳۵۴ ترجمه نموده و مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران منتشر کردهاست. تا سال ۱۳۷۵ این کتاب در ۵ نوبت تجدید چاپ شدهاست.» ترجمه دیگری از این کتاب به فارسی توسط دکتر نهضت صالحیان، مهین میلانی صورت گرفتهاست و در سال ۱۳۶۳ بدون ناشر، در سال ۱۳۶۵ توسط انتشارات ویس و پس از آن توسط انتشارات درسا تا سال ۱۳۹۰ به چاپ بیست و ششم رسیدهاست.
آخرین ترجمه از این کتاب به فارسی توسط حسینعلی میرشاهی در سال ۹۸ صورت گرفته که انتشارات پَر _ یمام منتشر کرده.
- ۱۹۷۷، فریاد ناشنیده برای معنا، ترجمهٔ مصطفی تبریزی و علی علوینیا از این کتاب به فارسی در سال ۱۳۷۱ توسط نشر یادآوران منتشر شد.
- انسان در جستجوی معنای غایی/ ویکتور فرانکل؛ مترجمان احمد صبوری، عباس شمیم. نشر آشیان ۱۳۹۰
این کتاب ترجمه ای است از نسخهٔ انگلیسی: Victor Frankle, Man’s search for Ultimate, 2002 اصل کتاب به زبان آلمانی و در سال ۱۹۴۷ بر اساس سخنرانی ای که فرانکل اندکی پس از جنگ جهانی دوم در شهر وین داشته منتشر شدهاست؛ و ۲۸ سال بعد دوباره ویرایش و بازبینی داشته ولی به زبان انگلیسی منتشر شدهاست.
کتاب «آری به زندگی» نوشته ویکتور فرانکل میباشد این کتاب مجموعه ای کوتاه اما بسیار ارزشمند از سخنرانیهای دکتر فرانکل است که بعد از آزادی از زندان آشویتس آنها عنوان کرده بود. این کتاب یک سال بعد از پایان یافتن آشویتس نوشته شده بود اما چون نسخههای آن بسیار محدود بود، ترجمه نشد و خیلی زود فراموش شد.
حالا بعد از سالها یک نسخه از آن پیدا شد و یک ناشر تصمیم به ترجمه آن به زبان انگلیسی و انتشار آن گرفت که خیلی زود مورد استقبال مردم قرار گرفت.
جوایز ویکتور فرانکل
فرانکل در سال ۱۹۵۵ جایزه استاد اعصاب و روان در دانشگاه وین را دریافت کرد و در سال ۱۹۸۵ بود که انجمن روانپزشکی آمریکا، جایزه اسکار فیتسر را به فرانکل اعطا کرد.
از سال ۲۰۰۰ بنیاد ویکتور فرانکل برای گسترش مطالعات و تحقیقات رواندرمانی انسانگرا و معنامحور، کمکهای مالی و جوایزی در نظر گرفت. از جمله کسانی که این جوایز را دریافت کردند میتوان به هاینز فون فوستر و الیزابت لوکاس اشاره کرد.